• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شهر تنیس

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تِنّیس، شهری در بخش شرقی دلتای نیل مصر که در دوران باستان تنسّوس نامیده می‌شد. امروزه این جزیره همچنان به نام جزیره تنیس معروف است و در شمال شرقی دریاچه منزله، در ۹ کیلومتری جنوب غربی پرت‌سعید قرار دارد و در آن بقایای آجرهای سرخ‌رنگ گوناگون از بناهای کهن باقی است. شهرت عمدۀ تنیس از دیرباز به تولید انواع پارچه‌های فاخر و نیکو و سومین بندر بازرگانی مصر در دریای مدیترانه بوده است. این شهر دست کم تا قرن چهارم تا دهم اساساً شهری مسیحی قبطی باقی ماند اما تعدادی پیرو فرقه ملکائیه نیز در آن‌جا زندگی می‌کردند. آنها پس از یکی از حملات روم شرقی به دمیاط که منجر به تصرف موقتی این شهر در ۲۳۸/ ۸۵۳ شد، تصمیم گرفتند که عنصر اسلامی جمعیت شهر را تقویت کنند.



تِنّیس، شهری کهن در کرانۀ بخش شرقی دلتای نیل در مصر، که اکنون تنها ویرانه‌هایی از آن باقی است. جغرافی‌نگاران مسلمان تنیس را جزو اقلیم سوم،
[۱] ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، ج۱، ص۹۷، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
[۳] ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
و برخی جزو اقلیم چهارم
[۴] ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۳، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
و از شهرهای پایین مصر (ناحیۀ ریف) دانسته‌اند،
[۷] ابن دقماق، ابراهیم، الانتصار، ج۱، ص۷۸، بیروت، ۱۳۱۰ق/۱۸۹۳م.
(Tenessos) که میان فَرما در شرق، و دمیاط در غرب قرار داشته است.
شهر تنیس در جزیره‌ای کوچک در دریاچۀ تنیس (اکنون مَنزله) در محل تلاقی شاخابه‌ای از نیل با دریای مدیترانه واقع بود و تقریباً تمامی این جزیره را دربر می‌گرفت.
[۱۲] ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، ج۱، ص۹۷، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
[۱۴] EI۲
امروزه این جزیره همچنان به نام جزیرۀ تنیس معروف است و در شمال شرقی دریاچۀ منزله، در ۹ کیلومتری جنوب غربی پرت سعید قرار دارد و در آن بقایای آجرهای سرخ‌رنگ گوناگون از بناهای کهن باقی است.
[۱۵] رمزی، محمد، القاموس الجغرافی للبلاد المصریة، ج۱، ص۱۹۸، قاهره، ۱۹۵۳-۱۹۵۴م.
[۱۶] تعلیقات النجوم، ج۵، ص۳۱۲.
دریاچۀ تنیس پس از ویرانی شهر تنیس، منزله خوانده شد. این دریاچه در شمال‌ استانهای شرقیه و دقهلیۀ مصر قرار دارد و از پرت‌سعید تا غیط النصاری در دمیاط گسترده است. نام کنونی این دریاچه برگرفته از نام شهر منزله، واقع در نزدیکی این دریاچه است. امروزه شهر منزله مرکز شهرستانی به همین نام در استان دقهلیه است.
[۱۷] تعلیقات النجوم، ج۸، ص۲۱۸.



شهر تنیس در عهد باستان تنسس (Tenessos) نامیده می‌شد،
[۱۸] EI۲
و در دورۀ اسلامی به نام تِنّیس و در گویش مردم تَنّیس (به فتح تاء) معروف گشت. روایاتی این نام را برگرفته از نام تنیس، شاه‌دخت قبطی می‌دانند که این شهر را بنیاد نهاد و آباد کرد.
[۲۲] یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۳۳.
روایات دیگر از تأسیس این شهر به دست فیلمون (قلیمون)، پادشاه قبطی خبر می‌دهند.
[۲۳] ابن دقماق، ابراهیم، الانتصار، ج۱، ص۷۸، بیروت، ۱۳۱۰ق/۱۸۹۳م.
[۲۴] قلقشندی، احمد، صبح الاعشی، ج۳، ص۴۰۸-۴۱۰، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
[۲۵] مقریزی، احمد، الخطط، ج۳، ص۱۹۵، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.
به هر روی، گفته می‌شود که یک‌صد سال پیش از فتح اسلامی، این شهر بر اثر طغیان آب دریا ویران گردید و تنها برخی از نقاط مرتفع جزیره سالم ماند.
[۲۶] مسعودی، علی، مروج الذهب، ج۲، ص۷۴-۷۵، به کوشش شارل پلا، بیروت، ۱۹۶۶م.
[۲۷] ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۹، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
[۲۸] مقریزی، احمد، الخطط، ج۳، ص۱۹۶-۱۹۷، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.



به هنگام فتح مصر توسط مسلمانان در ۲۰ق/۶۴۱م، تنیس شهری متشکل از کپرها و کلبه‌های نیین، و تابع روم شرقی بود. به روایت بلاذری، عمروعاص پس از آن‌که فسطاط را گشود، فرماندهانی برای فتح شهرهای مصر گسیل کرد. از آن میان عُمَیر بن وَهْب جُمَحی، تنیس و شهرها و نواحی مجاور آن را به تصرف درآورد و با مردم آن‌جا پیمانی همانند آنچه عمروعاص با مردم فسطاط بسته بود، منعقد کرد. در این جنگ که نزدیک قبۀ ابوجعفر ابن زید (بعدها قبۀ فتح) روی داد، گروهی از مسلمانان کشته شدند که قبورشان معروف به قبور الشهداء نزدیک ریگزار بالای مسجد غازی قرار داشت.

۳.۱ - ابوثوب

براساس روایت متفاوت و مفصل منسوب به واقدی، به هنگام فتح اسلامی، ابوثوب (ابوثور) از اعراب مسیحی آل غسّان بر شهر و جزیرۀ تنیس فرمان می‌راند. ابوثوب نخست تظاهر به اسلام کرد، اما بعداً برای جنگ با مسلمانان لشکری مرکب از ۲۰ هزار تن پیاده و ۵۰۰ سوار از قبطیان و اعراب مسیحی و رومیان گرد آورد و از طریق دریا به سوی دمیاط راند. عمروعاص، هلال بن اوس بن صفوان را با هزار سوار به جنگ وی فرستاد.
جنگ در نیمۀ شعبان ۲۰ق/۳۰ ژوئیۀ ۶۴۱م درگرفت. ابوثوب و لشکرش به اسارت درآمدند و اظهار مسلمانی کردند. پس از این فتح، مسلمانان به تنیس رفتند و در جای کلیسا، مسجد جامعی ساختند. تنیس تا اوایل حکومت امویان به ذات الاختصاص (کپرنشین) معروف بود و سپس در آن‌جا قصرهایی برپا شد.
[۳۶] یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۸۳-۸۸۴.
در زمان امارت بِشر بن صفوان کلبی در مصر (۱۰۱-۱۰۲ق) رومیان به تنیس حمله کردند. در جنگی که روی داد، مزاحم بن سَلَمۀ مرادی، امیر تنیس و جمعی از موالی کشته شدند.

۳.۲ - خلافت عباسیان

به روزگار خلافت عباسیان، در اوضاع آشوب‌زدۀ مصر در ۱۹۹ق/۸۱۵م که سَرّی بن حَکَم سر به شورش برداشته بود، عبدالعزیز بن وزیر جَرَوی نیز رهسپار تنیس شد و یک چند بر این شهر و نواحی اطراف آن غلبه یافت. در جمادی الآخر ۲۱۹/ ژوئن ۸۳۴ یحیی ‌بن‌ وزیر در تنیس شورید که مظفر بن کیدر، امیر مصر شورش او را سرکوب کرد.

۳.۲.۱ - ناوگان دریایی فرنگان

در ذیحجه ۲۳۸/مۀ ۸۵۳ ناوگان دریایی فرنگان به دمیاط حمله‌ور شدند و در آن‌جا دست به غارت گشودند. آنان سپس قصد حمله به نواحی تنیس را داشتند، اما ناموفق بازگشتند. آنچه دشمن‌را در این ‌حملۀ غافل‌گیرانه کمک کرد، آن بود که عَنبسة‌ بن اسحاق ضبّی هروی والی مصر (حک‌ ۲۳۸-۲۴۲ق) نیروهای نظامی را از تنیس و دمیاط برای برگذاری جشن عید قربان فراخوانده بود.
بنای باروی تنیس که در ربیع‌الاول ۲۳۰/نوامبر ۸۴۴ در زمان والی مصر، عیسی بن منصور خراسانی معروف به رافعی (حک‌ ۲۲۹-۲۳۰ق) در زمان واثق عباسی آغاز شده بود، پس از این حمله، در ۲۳۹ق به روزگار خلافت متوکل پایان یافت،
[۴۶] کندی، محمد، الولاة و القضاة، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲، به کوشش رون گست، بیروت، ۱۹۰۸م.
[۴۷] مقریزی، احمد، الخطط، ج۳، ص۲۰۹، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.
این بارو دارای ۱۹ دروازه با پوشش آهنی یا مسی بود.
[۴۸] ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۴، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.


۳.۲.۲ - طولونیان

در ذیحجۀ ۲۹۱/ اکتبر ۹۰۴ در شرایطی که مصر دستخوش ستیز بر سر قدرت در میان خاندان طولونیان بود، خلیفه مکتفی ناوگانی دریایی به فرماندهی محمد بن سلیمان کاتب برای بازگرداندن مصر به سلطۀ خلافت عباسی فرستاد. جنگ در تنیس درگرفت و هارون بن خمارویه، حاکم طولونی مصر هزیمت یافت و مصر در اوایل سال ۲۹۲ق/نوامبر ۹۰۴ به تصرف عباسیان درآمد.
[۵۰] ابن تغری بردی، النجوم، ج۳، ص۱۱۰-۱۱۱.
[۵۱] سرور، محمدجمال‌الدین، الدولة الفاطمیة فی مصر، ج۱، ص۴۹، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.


۳.۲.۳ - فاطمیان

در ۳۶۰ق، و در محرم ۳۶۱ مردم تنیس به رهبری حسن اعصم برضد استیلای فاطمیان شوریدند و دعوت به نام عباسیان کردند. اما جوهر صقلی فرمانده سپاهیان فاطمی شورشیان را سرکوب کرد و به شام راند.
[۵۲] مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، ج۱، ص۱۸۰- ۱۸۲، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
[۵۳] عنان، محمدعبدالله، الحاکم بامرالله و اسرار الدعوة الفاطمیة، ج۱، ص۷۷- ۷۸، قاهره، ۱۳۷۹ق/۱۹۵۹م.
در ۳۶۲ق/۹۷۳م حملۀ ناوگان قرمطیان به تنیس با مقاومت مردم این شهر دفع شد.
[۵۴] مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، ج۱، ص۱۹۴، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
در ۴۱۵ق/۱۰۲۴م در زمان خلافت ظاهر فاطمی، سیاهان و دیگر ناراضیان در تنیس برای مطالبۀ مواجب خویش طغیان کردند و دست به غارت گشودند.
[۵۵] مقریزی، احمد، الخطط، ج۳، ص۲۱۵، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.


۳.۳ - نرمانها

در ۵۱۱ق/۱۱۱۷م بدوئن (ه‌ م)، یا بالدوین پادشاه صلیبی بیت‌المقدس با لشکری از فرنگان برای تصرف مصر حمله کرد و تا تنیس پیش راند، اما به علت جراحتی که برداشت، ناکام راه بازگشت پیش گرفت.
[۵۶] ابن اثیر، الکامل، ج۱۰، ص۵۴۳.
از نیمۀ دوم سدۀ ۶ ق/ ۱۲م حملۀ کشتی‌های مسیحیان به بندرهای مدیترانه افزایش یافت.
نُرمانها در ۵۴۶ ق/۱۱۵۱م و سپس در ۵۴۸ ق از سیسیل (صقلیه) به تنیس حمله بردند و این شهر را غارت کردند،
[۵۷] ابن اثیر، الکامل، ج۱۱، ص۱۹۰.
[۵۸] مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، ج۳، ص۲۱۰، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
[۵۹] EI۲
و با غنایم و اسرای بسیار بازگشتند.
[۶۰] ابوشامه، عبدالرحمان، کتاب الروضتین، ج۱، ص۲۹۵، بیروت، ۱۴۲۲ق/۲۰۰۲م.

شماری از سپاهیان دشمن را به هلاکت رساند، اما مهاجمان غلبه یافتند و تنیس را به آتش کشیده، پس از ۴ روز اقامت در آنجا، با غنایم و اسرا به سمت اسکندریه رهسپار شدند،
[۶۱] ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
[۶۲] مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، ج۳، ص۲۱۱-۲۱۲، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
حملۀ فرنگان از عسقلان به تنیس در ۵۷۵ق/۱۱۷۹م با مقاومت مسلمانان دفع شد.
[۶۳] مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، ج۳، ص۲۱۲، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
در ربیع‌الاول ۵۷۷/ ژوئیۀ ۱۱۸۱ وقتی فرنگان باز به ساحل تنیس حمله، و یک کشتی تجاری را تصاحب کردند، صلاح‌الدین ایوبی فرمان داد تا قلعۀ تنیس را بسازند.
[۶۴] مقریزی، احمد، السلوک، ج۱، ص۱۸۵، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م.
و باروی شهر را بازسازی کنند.
[۶۵] مقریزی، احمد، السلوک، ج۱، ص۱۸۶، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م.


۳.۴ - جنگهای سوم صلیبی

جنگ‌های سوم صلیبی، ناوگان صلاح‌الدین را تضعیف کرد و بیم حملات تازه‌ای به سواحل مصر می‌رفت.
[۶۷] EI۲
از این‌رو در ۵۸۸ق/۱۱۹۲م سلطان فرمان داد که مردم شهر تنیس را تخلیه کنند و به دمیاط منتقل شوند. شهر در صفر همان سال از سکنه خالی شد و درختان اطراف قطع گردید و تنها پادگانی از نظامیان در شهر ماند.
[۶۸] السلوک، ج۱، ص۲۲۵، مقریزی، احمد، السلوک، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م.

تهدید فرنگان تا دهه‌های آغازین سدۀ ۷ق/۱۳م ادامه یافت و به نظر می‌رسد که در زمان پنجمین جنگ‌ صلیبی با اشغال دمیاط شکل تازه‌ای یافت.
[۷۰] EI۲
از این‌رو در شوال ۶۲۴/ سپتامبر ۱۲۲۷ سلطان ملک کامل از بیم استیلای فرنگان بر منطقه، دستور داد شهر تنیس را ویران کنند.
[۷۲] وطواط، محمد، مباهج الفکر، به کوشش عبدالعال عبدالمنعم شامی، کویت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۷۳] دمشقی، محمد، نخبة الدهر، ج۱، ص۲۳۱، به کوشش مرن، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
[۷۴] ابن دقماق، ابراهیم، الانتصار، ج۱، ص۷۹، بیروت، ۱۳۱۰ق/۱۸۹۳م.

از آن پس سیاحان و مورخان سده‌های بعد، از تنیس به منزلۀ شهری ویرانه یاد کرده‌اند،
[۷۵] ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۱۱۹، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
[۷۶] ابن بطوطه، رحلة، ج۱، ص۵۰، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۷۷] مقریزی، احمد، السلوک، ج۱، ص۳۴۷، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م.
[۷۹] EI۲
با این‌حال گفته می‌شود آثاری بسیار از دورۀ کهن و بقایایی از شهر باقی بوده است.
[۸۰] ابن عبدالمنعم حمیری، محمد، الروض المعطار، ج۱، ص۱۳۷، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۸۰م.
تنیس که روزگاری شهری بزرگ و مشهور بود،
[۸۱] ابن بطوطه، رحلة، ج۱، ص۵۰، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
در زمان قلقشندی (د ۸۲۱ ق) به روستایی کوچک بدل شده بود.
[۸۲] قلقشندی، احمد، صبح الاعشی، ج۳، ص۳۸۳، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.



تنیس نقشی بزرگ در تاریخ و تمدن مصر اسلامی ایفا کرده است. این شهر پایگاه دریایی مهم و مقر ناوگان مصر بود و در آن‌جا کارخانۀ کشتی‌سازی دایر بود.
[۸۳] ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۵، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
[۸۴] شیال، جمال‌الدین، تعلیقات بر «انیس الجلیس»، ج۱، ص۱۵۱.
به جز برخی از قبایل عرب مسلمان، همچون بنی مراد و بنی عذره
[۸۵] بری، عبدالله خورشید، القبائل العربیة فی مصر، ج۱، ص۱۷۴، قاهره، ۱۹۶۷م.
[۸۶] بری، عبدالله خورشید، القبائل العربیة فی مصر، ج۱، ص۱۹۳، قاهره، ۱۹۶۷م.
و موالی و سیاهان
[۸۸] مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۲۱۵، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.
که پس از فتح اسلامی در تنیس سکنا گزیدند، جمعیت اولیه و اصلی شهر را مسیحیان تشکیل می‌دادند، که عمدتاً قبطی و یا گروههایی از عربها و رومیان بودند.
[۹۱] واقدی، محمد، فتوح الشام، ج۲، ص۹۳، بیروت، دارالجیل.
[۹۲] مقریزی، احمد، الخطط، ج۳، ص۱۹۹، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.

چنان‌که گفته شد، شمار مدافعان مسیحی شهر به هنگام فتح آن به دست مسلمانان، ۲۰ هزار تن بود. دیونوسیوس بطریق انطاکیه که در ۲۱۷ق/۸۳۲م از تنیس دیدار کرده، شمار مسیحیان شهر را ۳۰ هزار تن برشمرده است. این شهر دست‌کم تا سدۀ ۴ق/۱۰م اساساً شهری مسیحی‌قبطی باقی ماند، اما شماری مسیحی پیرو فرقۀ مَلکاییه هم در آن‌جا زندگی می‌کردند. تنیس در واقع یکی از معدود جاهایی بود که اسقف‌های ملکایی پایگاه خود را پس از فتوحات اسلامی حفظ کردند؛ اگرچه به نظر می‌رسد که تنش‌هایی میان دو کلیسا وجود داشته است.
[۹۵] EI۲
[۹۶] انطاکی، یحیی، تاریخ، ج۱، ص۲۳-۲۵، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، طرابلس، ۱۹۹۰م.



این شهر دست کم تا قرن چهارم/ دهم اساساً شهری مسیحی قبطی باقی ماند اما تعدادی پیرو فرقه ملکائیه نیز در آن‌جا زندگی می‌کردند. تنّیس، در واقع، یکی از نادر نقاطی بود که اسقف‌های ملکائیه پس از فتوحات اسلام نیز در آن‌جا پایگاه خود را حفظ کردند، هر چند که ظاهراً تنش‌هایی میان دو کلیسا وجود داشته است. حضور نیرومند مسیحیان در یک شهر ساحلی مشکلاتی برای حاکمان مسلمان به وجود آورد. آنها پس از یکی از حملات روم شرقی به دمیاط که منجر به تصرف موقتی این شهر در ۲۳۸/ ۸۵۳ شد، تصمیم گرفتند که عنصر اسلامی جمعیت شهر را تقویت کنند.


از جمله از شرایط سخت روزگار بر مردم تنیس:

۶.۱ - ویرانی کلیساها

در ۴۰۳ق/۱۰۱۲م الحاکم خلیفۀ فاطمی فرمان تخریب کلیساهای تنیس را صادر کرد و در پی آن ۷۲ کلیسا ویران گشت.
[۹۷] ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۴، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
و مسیحیان مورد آزار بیشتری قرار گرفتند و این امر به مهاجرت مسیحیان به سرزمینهای بیزانسی دامن زد،
[۹۸] EI۲
با وجود این، ابوعبید بکری شمار مسیحیان تنیس را بیش از ۱۰ هزار تن نوشته است و گوید که در ساحل دریا کلیساهای بسیار دارند. ناصر خسرو در ۴۴۰ق/ ۱۰۴۸م جمعیت مردان تنیس را ۵۰ هزار تن تخمین زده است.
[۱۰۰] ناصرخسرو، سفرنامه، ج۱، ص۶۵، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۴ش.
چنین می‌نماید که جمعیت یهودی شهر بسیار کم بوده است. بنیامین تُطیلی شمار آنان را در سدۀ ۶ق/۱۲م تنها حدود ۴۰ تن نوشته است.
[۱۰۱] بنیامین بن یونه تطیلی، رحله بنیامین.
[۱۰۲] EI۲
[۱۰۳] ابن بسام محتسب تنیسی، انیس الجلیس فی اخبار تنیس، ج۱، ص۳۶.

این امر موجب مهاجرت بیش‌تر مسیحیان شد، از جمله جمعی از کارگران صنایع پارچه بافی به نواحی روم شرقی مهاجرت کردند. شاخص اسلامی شدن فزاینده تنّیس احداث مساجد متعدد بود.
[۱۰۴] ابن بسام محتسب تنیسی، انیس الجلیس فی اخبار تنیس، ج۱، ص۳۶.
از وجود یک مسجد جامع و ۱۶۰ مسجد در قرن ششم/ دوازدهم خبر داده است. ظاهراً تعداد یهودیان شهر بسیار کم بوده؛بنیامین تُطَیْلی (تودلایی) آنها را حدود چهل تن ذکر کرده است.
[۱۰۵] بنیامین بن یونه تطیلی، رحله بنیامین، ج۱، ص۱۸۰.


۶.۲ - نبود آب آشامیدنی

تأمین آب آشامیدنی در تنیس دشوار بوده است؛ زیرا آب‌های دریاچه که از نیل جمع می‌شد، تنها برای ۴ تا ۶ ماه از سال شیرین و آشامیدنی بود. از این‌رو در طول تابستان که آب نیل افزایش می‌یافت و وزش بادهای جنوب، امواج شور دریای مدیترانه را عقب می‌راند، آب شیرین را به کمک چرخاب و جوی به درون آب انبارها (مصانع یا صهارج) هدایت، و در آن‌جا ذخیره می‌کردند.
در زمستان تا آغاز فصل گرما آب نیل کاهش می‌یافت و وزش بادهای شمالی امواج دریا را به سوی دریاچه می‌راند.
[۱۰۶] ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، ج۱، ص۹۰، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
[۱۱۰] ناصرخسرو، سفرنامه، ج۱، ص۶۵، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۴ش.
[۱۱۱] ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ج۱، ص۳۳۷- ۳۳۸، پرت سعید، مکتبة الثقافة الدینیه.
[۱۱۳] دمشقی، محمد، نخبة الدهر، ج۱، ص۱۲۱، به کوشش مرن، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
شماری از آب انبارها به امرایی همچون عمر بن‌ حفص (د ۱۵۴ق) و عبدالعزیز بن وزیر جَرَوی (د ۲۰۵ق) منسوب بود.
[۱۱۵] ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۸، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
احمد بن طولون نیز در ۲۶۹ق/۸۸۲م ضمن بازدید از تنیس چند آب انبار در آن‌جا ساخت. مردم نیز آب انبارها و حوض‌های زیرزمینی وقفی بسیار ساخته بودند.
[۱۱۷] ناصرخسرو، سفرنامه، ج۱، ص۶۵، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۴ش.
برخی از این آب انبارها در کاوش‌های هیئت باستان‌شناسی مصر در دهۀ ۱۳۶۰ش/۱۹۸۰م کشف گردید.
[۱۱۸] EI۲


۶.۳ - نبود زراعت و دامپروری

در تنیس زراعت و دامپروری نبود. قوت غالب مردم، طیور گوناگون بود که با تله شکار می‌کردند (در فصلی از سال بیش از ۱۳۰ نوع پرنده در تنیس یافت می‌شد). ماهی دیگر خوراک مردم بود که شمار انواع معروف آن به ۷۹ گونه می‌رسید.
[۱۲۰] ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۶-۱۸۷، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
پنیر و کشکاب و دیگر لبنیات گاوی از دیگر غذاهای مردم تنیس بود.
[۱۲۲] ناصرخسرو، سفرنامه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۴ش.
به‌جز این، تمامی مایحتاج مردم، از قبیل میوه و خـواربار از دیگـر نواحـی مصر و با کشتـی ــ که تنها وسیلۀ ارتباطـی با جزیره و شهر بود ــ بدانجا می‌رسید.
[۱۲۳] اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، ج۱، ص۵۲، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۰م.
[۱۲۴] ناصرخسرو، سفرنامه، ج۱، ص۶۶، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۴ش.



بنابر وصفی مشروح که ابن بسام در سدۀ ۶ق/۱۲م از تنیس به دست داده است، شهر دارای دو پل بود که از زیر آن‌ها به سوی دو لنگرگاه می‌رفتند. در شهر یک مسجد جامع و ۱۶۰ مسجد کوچک وجود داشت و در هر مسجد مناره‌ای برپا بود. ۵۶ مهمانخانه، کاروان‌سرا و بازار سرپوشیده، ۵۰۰، ۲ باب مغازه، ۱۰۰ کارگاه عرق‌کشی، ۱۵۰ دکان پارچه‌فروشی، ۱۶۰ آسیا، ۳۶ حمام و ۵ هزار کارگاه ریسندگی با ۱۰ هزار کارگر بافنده، از دیگر بناها و تأسیسات شهری بود.
[۱۲۶] ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۴- ۱۸۵، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
شهر تنیس همچنین دارای ۵ حومه (رَبَض) بود که تأسیساتی مانند دارالصناعه، دارالاماره، حمام‌های مردانه، دیوانها از جمله دیوان ماهی، آب انبارها و چرخابها، مخازن صیدها، معادن نمک، مساجد و کلیساها و دو نمازگاه را دربر می‌گرفت.
[۱۲۷] ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۵-۱۸۶، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
[۱۲۸] ناصرخسرو، سفرنامه، ج۱، ص۶۴، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۴ش.
آماری که در سدۀ پیش از این به دست داده است.


تنیس چنان اهمیت و موقعیت تجاری داشت که مقدسی از آن با عناوین بغدادی کوچک، کوه طلا، تجارت‌خانۀ شرق و غرب، شهری راحت و دوست داشتنی با نعمت‌های فراوان و ساحلی مصفا و قصرهایی بلند یاد کرده است. به گزارش ناصرخسرو «مدام هزار کشتی در حوالی شهر بسته باشد از آن بازرگانان و هر روز هزار دینار مغربی از آن‌جا به خزینۀ سلطان مصر رسد.» از این‌رو تنیس مردمانی توانگر و ثروتمند در خود جای داده بود. شاید همین امر باعث رواج روحیۀ لذت‌جویی و خوش‌گذرانی و خلق‌و‌خوی خاص در این شهر بوده است.
[۱۳۲] ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۸-۱۸۹، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
[۱۳۳] مقریزی، احمد، الخطط، ج۳، ص۲۰۱، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.


۸.۱ - مبادله بازرگانی

تنیس یکی از مبادی ورود و صدور کالا بود و عوارض حاصل از این راه، بخشی از درآمدهای دولت را تشکیل می‌داد.
[۱۳۴] عنان، محمدعبدالله، الحاکم بامرالله و اسرار الدعوة الفاطمیة، ج۱، ص۳۴۶، قاهره، ۱۳۷۹ق/۱۹۵۹م.
[۱۳۵] سرور، محمدجمال‌الدین، الدولة الفاطمیة فی مصر، ج۱، ص۴۰، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
این شهر با شام و مغرب مبادلۀ بازرگانی داشت.
[۱۳۶] یعقوبی، احمد، «البلدان»، ج۱، ص۳۳۷-۳۳۸، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
به‌رغم منازعات سیاسی میان مصر و بیزانس، روابط بازرگانی میان دو کشور برقرار ماند. بیزانسیها از کارگاههای تنیس منسوجات وارد می‌کردند و در عوض کالاهایی مانند غله بدانجا می‌فرستادند.
[۱۳۷] سرور، محمدجمال‌الدین، الدولة الفاطمیة فی مصر، ج۱، ص۱۵۸، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.


۸.۲ - سومین بندر بازرگانی

در دورۀ جنگ‌های صلیبی، تنیس پس از اسکندریه و دمیاط سومین بندر بازرگانی مصر در دریای مدیترانه بود و روابط بازرگانی مستحکمی با بندرهای شام و سپس با دولت‌های شمال ایتالیا داشت. تنیس مواد خام مانند پشم و ابریشم و نخ‌های زرین و سیمین برای صنایع نساجی خود وارد می‌کرد و افزون بر این، بندری برای کالاهای اساسی مانند چوب و آهن و زفت بود.
[۱۳۸] EI۲
به گفتۀ مقدسی عوارض در تنیس بسیار سنگین بوده است. این شهرتا پیش از استیلای فاطمیان، مالیاتی معادل ۲۰ تا ۳۰ هزار دینار به عراق می‌فرستاد. هنگام وفات الحاکم، خلیفۀ فاطمی، عواید ۳ سالۀ خزانۀ تنیس به یک میلیون دینار و دو میلیون درهم بالغ می‌شد.
[۱۴۱] مقریزی، احمد، الخطط، ج۳، ص۲۱۵، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.


۸.۳ - صنایع نساجی

ظاهراً صنایع نساجی تنّیس از دوران باستان رونق داشته، اما در دوره اسلام این شهر همراه با دمیاط، دَبیق و حدود پانزده ناحیه کم اهمیت‌تر دیگر در دلتای نیل، مرکز اصلی تولید پارچه کتانی در قلمرو اسلام گشت. تولید کتان در دلتا، با وجود آب‌های راکد برای نم زدن و خیساندن گیاه کتان و بخصوص آب و هوای مرطوبی که نرمی و انعطاف‌پذیری نخ و در نتیجه رشتن و بافتن آن را آسان می‌کرد، براحتی میسر شد.
مادّه خام اصلی مورد استفاده در این ناحیه، گیاه کتان بود که زنان آن را می‌رشتند و مردان می‌بافتند. دلتای مصر بویژه به سبب داشتن پارچه کتانی ظریفی که «قَصَب» نامیده می‌شد، شهرت داشت. قصب‌های تنّیس رنگین اما قصب‌های دمیاط سفید بود.
[۱۴۲] ناصرخسرو، سفرنامه حکیم ناصرخسرو قبادیانی مروزی، ج۱، ص۶۴.
نخ ابریشم نیز احتمالاً از شام وارد شهر می‌شد و از تار و پود طلا و ابریشم بویژه در بافتن پارچه «دَبیقی» استفاده می‌کردند که در اصل از کتان ساخته می‌شد و غالباً با کوک طلا یا ابریشم روی آن نقش می‌زدند.
در دورۀ اسلامی تنیس در کنار دمیاط و دبیق و حدود ۱۵ شهر کوچک‌تر دلتای نیل، از مراکز اصلی منسوجات کتانی در سراسر جهان اسلام بود و تولید کتان در مناطق نزدیک دلتای نیل، به این صنعت کمک می‌کرد.
این محصول، که شهرت جهانی داشت، در آغاز تنها در شهر مجاور دبیق بافته می‌شد اما تولید آن بتدریج به دیگر مراکز همسایه دلتا نیز گسترش یافت. تنّیس جایگاه ویژه‌ای میان این مراکز تولید منسوجات داشت، زیرا در آن یک کارگاه ویژه دربار خلافت به نام «طِراز» وجود داشت که اساساً برای دربار عباسیان در بغداد و بعدها، یعنی از پایان قرن چهارم/ دهم، برای دربار فاطمیان در قاهره تولید می‌کرد. میان رداهایی که در این مکان برای خلفای فاطمی تولید می‌شد، وقایع نگاران از ردایی یکپارچه به نام «بَدَنَه» یاد می‌کنند که از تار کتان و پود طلا بافته می‌شد.
کارگاه‌های تنّیس همچنین پارچه‌هایی تولید می‌کردند که دربار قاهره توجه ویژه ای بدان داشت.
[۱۴۳] ناصرخسرو، سفرنامه حکیم ناصرخسرو قبادیانی مروزی، ج۱، ص۶۴ـ ۶۵.
این پارچه که « بوقلمون » نامیده می‌شد، رنگین (بنفش و قرمز و سبز) و به صورت ابریشم موجدارِ سایه روشن بود و از الگوهای روم شرقی بهره گرفته بود. سرانجام باید از پوشش کعبه، «کِسوَه»، یاد کرد که در بیش‌تر دوران سده های میانه در کارگاه‌های دلتا، بویژه در تنّیس، تولید می‌شد و در باره تولید آن در ۱۵۹ و ۱۶۲/ ۷۷۶ و ۷۷۹ در این شهر، شرح مفصّلی وجود دارد.
شهرت عمدۀ تنیس از دیرباز به تولید انواع پارچه‌های فاخر و نیکو بوده است،
[۱۴۵] ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، ج۱، ص۹۰، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
[۱۴۷] مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۲۱-۲۲، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۳م.
و بیش‌تر مردم این شهر بافنده بودند.

۸.۴ - مصنوعات شیشه‌ای

وجود مجموعۀ بزرگی از مصنوعات شیشه‌ای در ۸۳۷ق/ ۱۴۳۴م در یکی از روستاهای تنیس مربوط به دورۀ خلفای فاطمی،
[۱۵۰] مقریزی، احمد، الخطط، ج۳، ص۲۱۷، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.
نشان می‌دهد که در این شهر صنعت شیشه‌گری نیز رونق داشته است. در تنیس همچنین ابزارآلات ممتاز آهنی، همچون قیچی و کارد می‌ساختند.
[۱۵۱] ناصرخسرو، سفرنامه، ج۱، ص۶۶، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۴ش.



تنیس به لحاظ علمی و فرهنگی نیز در دورۀ اسلامی شهری شکوفا بوده است و از این شهر شمار بسیاری از علما و محدثان و ادبا برخاسته یا در آن‌جا به تعلیم و تعلم اشتغال داشته‌اند،
[۱۵۲] ابن دقماق، ابراهیم، الانتصار، ج۱، ص۷۸، بیروت، ۱۳۱۰ق/۱۸۹۳م.
از آن جمله‌اند: ابن وکیع (ه‌ م)، حسن بن علی تنیسی (د ۳۹۳ق) شاعر، برای آگاهی از دیگر علمای تنیس،
[۱۵۳] [http://lib.eshia.ir/۴۰۴۸۹/۵/۴۰/۲۴ ثعالبی، عبدالملک، یتیمة الدهر، ج۱، ص۳۵۶، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، ۱۹۴۷م.
و نافع‌ بن عباس جوهری تنیسی (د پس از ۴۱۹ق) متکلم و محدث
[۱۵۵] ابن ‌یونس صدفی، عبدالرحمان، تاریخ، ج۲، ص۱۱۷، به کوشش عبدالفتاح فتحی عبدالفتاح، بیروت، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۰م.
[۱۵۶] ابن ‌یونس صدفی، عبدالرحمان، تاریخ، ج۲، ص۱۴۵، به کوشش عبدالفتاح فتحی عبدالفتاح، بیروت، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۰م.
[۱۵۷] سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۳، ص۹۸-۹۹، به کوشش عبدالرحمان معلمی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
[۱۵۸] یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۸۶-۸۸۷.



برخی نویسندگان آثاری در تاریخ تنیس تألیف کرده‌اند؛ از آن جمله ابوالقاسم عبدالمحسن بن عثمان بن غنائم (غانم) خطیب که قبل از ۴۱۳ق/۱۰۲۲م العروس فی فضائل تنیس را تألیف کرد.
[۱۶۰] سخاوی، محمد، الاعلان بالتوبیخ، ج۱، ص۲۵۸، به کوشش فـرانتس روزنتال و صالح احمد علی، بغداد، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
[۱۶۱] روزنتال، فرانتس، تعلیقات بر الاعلان بالتوبیخ، ج۱، ص۲۵۸.
این کتاب اکنون در دست نیست،
[۱۶۲] شیال، جمال‌الدین، تعلیقات بر «انیس الجلیس»، ج۱، ص۱۶۱-۱۶۲.
[۱۶۳] شامی، عبدالعال عبدالمنعم، تعلیقات بر مباهج الفکر، ج۱، ص۱۳۰.
اما ابن عدیم از این کتاب مطالبی نقل کرده است. کتاب دیگر در تاریخ تنیس انیس الجلیس فی اخبار تنیس تألیف محمد بن احمد بن بسام تنیسی از علمای اواخر سدۀ ۶ق/۱۲م است. بخشی کوچک از این کتـاب برجای مانده که آن را جمال‌الدین شیال منتشر کرده است.


(۱) ابن اثیر، الکامل.
(۲) ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
(۳) ابن بشکوال، خلف، الصلة، قاهره، ۱۹۶۶م.
(۴) ابن بطوطه، رحلة، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۵) ابن تغری بردی، النجوم.
(۶) ابن حوقل، محمد، صورة الارض، به کوشش کرامرس، لیدن، ۱۹۳۷م.
(۷) ابن دقماق، ابراهیم، الانتصار، بیروت، ۱۳۱۰ق/۱۸۹۳م.
(۸) ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
(۹) ابن سعید مغربی، علی، الجغرافیا، به کوشش اسماعیل عربی، بیروت، ۱۹۷۰م.
(۱۰) ابن عبدالمنعم حمیری، محمد، الروض المعطار، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۸۰م.
(۱۱) ابن عدیم، عمر، بغیة الطلب، به کوشش سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
(۱۲) ابن ‌یونس صدفی، عبدالرحمان، تاریخ، به کوشش عبدالفتاح فتحی عبدالفتاح، بیروت، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۰م.
(۱۳) ابوشامه، عبدالرحمان، کتاب الروضتین، بیروت، ۱۴۲۲ق/۲۰۰۲م.
(۱۴) ابوعبید بکری، عبدالله، المسالک و الممالک، به کوشش وان لون و ا فره، بیروت، ۱۹۹۲م.
(۱۵) ابوالفدا، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
(۱۶) ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، پرت سعید، مکتبة الثقافة الدینیه.
(۱۷) اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۰م.
(۱۸) انطاکی، یحیی، تاریخ، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، طرابلس، ۱۹۹۰م.
(۱۹) بری، عبدالله خورشید، القبائل العربیة فی مصر، قاهره، ۱۹۶۷م.
(۲۰) بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.
(۲۱) تعلیقات النجوم.
(۲۲) ثعالبی، عبدالملک، یتیمة الدهر، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، ۱۹۴۷م.
(۲۳) دمشقی، محمد، نخبة الدهر، به کوشش مرن، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
(۲۴) رمزی، محمد، القاموس الجغرافی للبلاد المصریة، قاهره، ۱۹۵۳-۱۹۵۴م.
(۲۵) روزنتال، فرانتس، تعلیقات بر الاعلان بالتوبیخ.
(۲۶) سخاوی، محمد، الاعلان بالتوبیخ، به کوشش فـرانتس روزنتال و صالح احمد علی، بغداد، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
(۲۷) سرور، محمدجمال‌الدین، الدولة الفاطمیة فی مصر، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
(۲۸) سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالرحمان معلمی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
(۲۹) شامی، عبدالعال عبدالمنعم، تعلیقات بر مباهج الفکر.
(۳۰) شیال، جمال‌الدین، تعلیقات بر «انیس الجلیس».
(۳۱) طبری، تاریخ.
(۳۲) عنان، محمدعبدالله، الحاکم بامرالله و اسرار الدعوة الفاطمیة، قاهره، ۱۳۷۹ق/۱۹۵۹م.
(۳۳) قلقشندی، احمد، صبح الاعشی، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
(۳۴) کندی، محمد، الولاة و القضاة، به کوشش رون گست، بیروت، ۱۹۰۸م.
(۳۵) مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۳م.
(۳۶) مسعودی، علی، مروج الذهب، به کوشش شارل پلا، بیروت، ۱۹۶۶م.
(۳۷) مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
(۳۸) مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
(۳۹) مقریزی، احمد، الخطط، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.
(۴۰) مقریزی، احمد، السلوک، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م.
(۴۱) ناصرخسرو، سفرنامه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۴ش.
(۴۲) واقدی، محمد، فتوح الشام، بیروت، دارالجیل.
(۴۳) وطواط، محمد، مباهج الفکر، به کوشش عبدالعال عبدالمنعم شامی، کویت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
(۴۴) یاقوت، بلدان.
(۴۵) یعقوبی، احمد، «البلدان»، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
(۴۶) یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، دارصادر.
(۴۷) بنیامین بن یونه تطیلی، رحله بنیامین.
(۴۸) EI۲.
(۴۹) Cl Cahen, "Douanes et commerce dans les ports mإditerranإens de l'Egypte mإdiإvale d'aprهs le Minha ¦dj d'al-Makhzu ¦m ¦â ", Journal of the economic and social history of the Orient , VII (۱۹۶۴) , ۲۱۷-۳۱۴.
(۵۰) idem, Makhzu ¦miyya ¦t , Leiden the ۱۹۷۷, ۵۷-۱۵۴.
(۵۱) AS Ehrenkreutz, "The place of Saladin in the naval history of the Mediterranean Sea in the Middle Ages", Journal of the American Oriental Society , LXXV (۱۹۵۵) , ۱۰۰-۱۱۶.
(۵۲) Maurice Lombard, Les textiles dans le monde musulman du VII e au XII e siهcle , Paris ۱۹۷۸.
(۵۳) R B Serjeant, Material for a history of Islamic textiles up to the Mongol conquest , Beirut ۱۹۷۲, index.
(۵۴) S Timm, Das christliche-koptische طgypten in arabischer Zeit, VI , Wiesbaden ۱۹۹۲, ۲۶۸۶-۲۶۹۴.


۱. ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، ج۱، ص۹۷، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
۲. یاقوت، بلدان، ج۲، ص۵۱.    
۳. ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
۴. ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۳، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
۵. ابن سعید مغربی، علی، الجغرافیا، ج۱، ص۴۰، به کوشش اسماعیل عربی، بیروت، ۱۹۷۰م.    
۶. مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.    
۷. ابن دقماق، ابراهیم، الانتصار، ج۱، ص۷۸، بیروت، ۱۳۱۰ق/۱۸۹۳م.
۸. قلقشندی، احمد، صبح الاعشی، ج۳، ص۳۳۹، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.    
۹. یاقوت، بلدان، ج۲، ص۵۱.    
۱۰. ابن سعید مغربی، علی، الجغرافیا، ج۱، ص۴۰، به کوشش اسماعیل عربی، بیروت، ۱۹۷۰م.    
۱۱. یعقوبی، احمد، «البلدان»، ج۱، ص۱۷۶، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.    
۱۲. ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، ج۱، ص۹۷، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
۱۳. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۰۱، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.    
۱۴. EI۲
۱۵. رمزی، محمد، القاموس الجغرافی للبلاد المصریة، ج۱، ص۱۹۸، قاهره، ۱۹۵۳-۱۹۵۴م.
۱۶. تعلیقات النجوم، ج۵، ص۳۱۲.
۱۷. تعلیقات النجوم، ج۸، ص۲۱۸.
۱۸. EI۲
۱۹. سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۳، ص۹۸، به کوشش عبدالرحمان معلمی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.    
۲۰. یاقوت، بلدان، ج۲، ص۵۲.    
۲۱. قلقشندی، احمد، صبح الاعشی، ج۳، ص۴۳۹، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.    
۲۲. یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۳۳.
۲۳. ابن دقماق، ابراهیم، الانتصار، ج۱، ص۷۸، بیروت، ۱۳۱۰ق/۱۸۹۳م.
۲۴. قلقشندی، احمد، صبح الاعشی، ج۳، ص۴۰۸-۴۱۰، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
۲۵. مقریزی، احمد، الخطط، ج۳، ص۱۹۵، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.
۲۶. مسعودی، علی، مروج الذهب، ج۲، ص۷۴-۷۵، به کوشش شارل پلا، بیروت، ۱۹۶۶م.
۲۷. ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۹، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
۲۸. مقریزی، احمد، الخطط، ج۳، ص۱۹۶-۱۹۷، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.
۲۹. یعقوبی، احمد، تاریخ، ج۱، ص۱۵۷، بیروت، دارصادر.    
۳۰. یاقوت، بلدان، ج۲، ص۵۱.    
۳۱. بلاذری، احمد، فتوح البلدان، ج۱، ص۲۵۴، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷م.    
۳۲. یاقوت، بلدان، ج۲، ص۵۲.    
۳۳. واقدی، محمد، فتوح الشام، ج۲، ص۸۱-۸۵، بیروت، دارالجیل.    
۳۴. مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.    
۳۵. ابن تغری بردی، النجوم، ج۳، ص۲۴۴.    
۳۶. یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۸۳-۸۸۴.
۳۷. مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.    
۳۸. ابن تغری بردی، النجوم، ج۳، ص۲۴۴.    
۳۹. کندی، محمد، الولاة و القضاة، ج۱، ص۵۴، به کوشش رون گست، بیروت، ۱۹۰۸م.    
۴۰. یعقوبی، احمد، تاریخ، ج۲، ص۴۴۴، بیروت، دارصادر.    
۴۱. کندی، محمد، الولاة و القضاة، ج۱، ص۱۲۷، به کوشش رون گست، بیروت، ۱۹۰۸م.    
۴۲. مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۳۳۳، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.    
۴۳. طبری، تاریخ، ج۷، ص۳۷۱.    
۴۴. ابن تغری بردی، النجوم، ج۲، ص۲۹۴-۲۹۵.    
۴۵. یاقوت، بلدان، ج۲، ص۵۱.    
۴۶. کندی، محمد، الولاة و القضاة، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲، به کوشش رون گست، بیروت، ۱۹۰۸م.
۴۷. مقریزی، احمد، الخطط، ج۳، ص۲۰۹، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.
۴۸. ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۴، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
۴۹. کندی، محمد، الولاة و القضاة، ج۱، ص۱۷۹-۱۸۰، به کوشش رون گست، بیروت، ۱۹۰۸م.    
۵۰. ابن تغری بردی، النجوم، ج۳، ص۱۱۰-۱۱۱.
۵۱. سرور، محمدجمال‌الدین، الدولة الفاطمیة فی مصر، ج۱، ص۴۹، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
۵۲. مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، ج۱، ص۱۸۰- ۱۸۲، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
۵۳. عنان، محمدعبدالله، الحاکم بامرالله و اسرار الدعوة الفاطمیة، ج۱، ص۷۷- ۷۸، قاهره، ۱۳۷۹ق/۱۹۵۹م.
۵۴. مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، ج۱، ص۱۹۴، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
۵۵. مقریزی، احمد، الخطط، ج۳، ص۲۱۵، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.
۵۶. ابن اثیر، الکامل، ج۱۰، ص۵۴۳.
۵۷. ابن اثیر، الکامل، ج۱۱، ص۱۹۰.
۵۸. مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، ج۳، ص۲۱۰، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
۵۹. EI۲
۶۰. ابوشامه، عبدالرحمان، کتاب الروضتین، ج۱، ص۲۹۵، بیروت، ۱۴۲۲ق/۲۰۰۲م.
۶۱. ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
۶۲. مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، ج۳، ص۲۱۱-۲۱۲، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
۶۳. مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، ج۳، ص۲۱۲، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۳۶۷ق/۱۹۴۸م.
۶۴. مقریزی، احمد، السلوک، ج۱، ص۱۸۵، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م.
۶۵. مقریزی، احمد، السلوک، ج۱، ص۱۸۶، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م.
۶۶. مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۳۳۴، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.    
۶۷. EI۲
۶۸. السلوک، ج۱، ص۲۲۵، مقریزی، احمد، السلوک، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م.
۶۹. مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۳۳۴، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.    
۷۰. EI۲
۷۱. مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۳۳۴، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.    
۷۲. وطواط، محمد، مباهج الفکر، به کوشش عبدالعال عبدالمنعم شامی، کویت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
۷۳. دمشقی، محمد، نخبة الدهر، ج۱، ص۲۳۱، به کوشش مرن، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
۷۴. ابن دقماق، ابراهیم، الانتصار، ج۱، ص۷۹، بیروت، ۱۳۱۰ق/۱۸۹۳م.
۷۵. ابوالفدا، تقویم البلدان، ج۱، ص۱۱۹، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
۷۶. ابن بطوطه، رحلة، ج۱، ص۵۰، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۷۷. مقریزی، احمد، السلوک، ج۱، ص۳۴۷، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م.
۷۸. مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۳۳۴، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.    
۷۹. EI۲
۸۰. ابن عبدالمنعم حمیری، محمد، الروض المعطار، ج۱، ص۱۳۷، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۸۰م.
۸۱. ابن بطوطه، رحلة، ج۱، ص۵۰، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۸۲. قلقشندی، احمد، صبح الاعشی، ج۳، ص۳۸۳، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
۸۳. ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۵، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
۸۴. شیال، جمال‌الدین، تعلیقات بر «انیس الجلیس»، ج۱، ص۱۵۱.
۸۵. بری، عبدالله خورشید، القبائل العربیة فی مصر، ج۱، ص۱۷۴، قاهره، ۱۹۶۷م.
۸۶. بری، عبدالله خورشید، القبائل العربیة فی مصر، ج۱، ص۱۹۳، قاهره، ۱۹۶۷م.
۸۷. مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.    
۸۸. مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۲۱۵، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.
۸۹. ابن عبدالمنعم حمیری، محمد، الروض المعطار، ج۱، ص۱۳۷، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۸۰م.    
۹۰. مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.    
۹۱. واقدی، محمد، فتوح الشام، ج۲، ص۹۳، بیروت، دارالجیل.
۹۲. مقریزی، احمد، الخطط، ج۳، ص۱۹۹، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.
۹۳. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۰۱، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.    
۹۴. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۰۱، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.    
۹۵. EI۲
۹۶. انطاکی، یحیی، تاریخ، ج۱، ص۲۳-۲۵، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، طرابلس، ۱۹۹۰م.
۹۷. ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۴، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
۹۸. EI۲
۹۹. ابوعبید بکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۶۲۳، به کوشش وان لون و ا فره، بیروت، ۱۹۹۲م.    
۱۰۰. ناصرخسرو، سفرنامه، ج۱، ص۶۵، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۴ش.
۱۰۱. بنیامین بن یونه تطیلی، رحله بنیامین.
۱۰۲. EI۲
۱۰۳. ابن بسام محتسب تنیسی، انیس الجلیس فی اخبار تنیس، ج۱، ص۳۶.
۱۰۴. ابن بسام محتسب تنیسی، انیس الجلیس فی اخبار تنیس، ج۱، ص۳۶.
۱۰۵. بنیامین بن یونه تطیلی، رحله بنیامین، ج۱، ص۱۸۰.
۱۰۶. ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، ج۱، ص۹۰، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
۱۰۷. اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، ج۱، ص۵۲، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۰م.    
۱۰۸. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۰۱، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.    
۱۰۹. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۰۸، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.    
۱۱۰. ناصرخسرو، سفرنامه، ج۱، ص۶۵، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۴ش.
۱۱۱. ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، ج۱، ص۳۳۷- ۳۳۸، پرت سعید، مکتبة الثقافة الدینیه.
۱۱۲. یاقوت، بلدان، ج۲، ص۵۱.    
۱۱۳. دمشقی، محمد، نخبة الدهر، ج۱، ص۱۲۱، به کوشش مرن، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
۱۱۴. مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.    
۱۱۵. ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۸، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
۱۱۶. یاقوت، بلدان، ج۲، ص۵۲.    
۱۱۷. ناصرخسرو، سفرنامه، ج۱، ص۶۵، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۴ش.
۱۱۸. EI۲
۱۱۹. اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، ج۱، ص۵۲، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۰م.    
۱۲۰. ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۶-۱۸۷، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
۱۲۱. مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.    
۱۲۲. ناصرخسرو، سفرنامه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۴ش.
۱۲۳. اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، ج۱، ص۵۲، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۰م.
۱۲۴. ناصرخسرو، سفرنامه، ج۱، ص۶۶، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۴ش.
۱۲۵. مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.    
۱۲۶. ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۴- ۱۸۵، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
۱۲۷. ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۵-۱۸۶، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
۱۲۸. ناصرخسرو، سفرنامه، ج۱، ص۶۴، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۴ش.
۱۲۹. مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۲۰۲، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.    
۱۳۰. ابن سعید مغربی، علی، الجغرافیا، ج۱، ص۶۵-۶۶، به کوشش اسماعیل عربی، بیروت، ۱۹۷۰م.    
۱۳۱. ابوعبید بکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۶۲۳، به کوشش وان لون و ا فره، بیروت، ۱۹۹۲م.    
۱۳۲. ابن بسام، محمد، «انیس الجلیس فی اخبار تنیس»، ج۱، ص۱۸۸-۱۸۹، به کوشش جمال‌الدین شیال، مجلة المجمع العلمی العراقی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م، شم‌ ۱۴.
۱۳۳. مقریزی، احمد، الخطط، ج۳، ص۲۰۱، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.
۱۳۴. عنان، محمدعبدالله، الحاکم بامرالله و اسرار الدعوة الفاطمیة، ج۱، ص۳۴۶، قاهره، ۱۳۷۹ق/۱۹۵۹م.
۱۳۵. سرور، محمدجمال‌الدین، الدولة الفاطمیة فی مصر، ج۱، ص۴۰، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
۱۳۶. یعقوبی، احمد، «البلدان»، ج۱، ص۳۳۷-۳۳۸، همراه الاعلاق النفیسۀ ابن رسته، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
۱۳۷. سرور، محمدجمال‌الدین، الدولة الفاطمیة فی مصر، ج۱، ص۱۵۸، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
۱۳۸. EI۲
۱۳۹. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۱۳، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.    
۱۴۰. مقریزی، احمد، الخطط، ج۱، ص۳۲۹، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.    
۱۴۱. مقریزی، احمد، الخطط، ج۳، ص۲۱۵، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.
۱۴۲. ناصرخسرو، سفرنامه حکیم ناصرخسرو قبادیانی مروزی، ج۱، ص۶۴.
۱۴۳. ناصرخسرو، سفرنامه حکیم ناصرخسرو قبادیانی مروزی، ج۱، ص۶۴ـ ۶۵.
۱۴۴. اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، ج۱، ص۵۲، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۰م.    
۱۴۵. ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، ج۱، ص۹۰، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۱م.
۱۴۶. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۲۰۳، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.    
۱۴۷. مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۲۱-۲۲، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۳م.
۱۴۸. ابوعبید بکری، عبدالله، المسالک و الممالک، ج۲، ص۶۲۳، به کوشش وان لون و ا فره، بیروت، ۱۹۹۲م.    
۱۴۹. ابن حوقل، محمد، صورة الارض، ج۱، ص۱۵۳، به کوشش کرامرس، لیدن، ۱۹۳۷م.    
۱۵۰. مقریزی، احمد، الخطط، ج۳، ص۲۱۷، به کوشش گاستون ویت، قاهره، ۱۹۲۲م.
۱۵۱. ناصرخسرو، سفرنامه، ج۱، ص۶۶، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۴ش.
۱۵۲. ابن دقماق، ابراهیم، الانتصار، ج۱، ص۷۸، بیروت، ۱۳۱۰ق/۱۸۹۳م.
۱۵۳. [http://lib.eshia.ir/۴۰۴۸۹/۵/۴۰/۲۴ ثعالبی، عبدالملک، یتیمة الدهر، ج۱، ص۳۵۶، به کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، ۱۹۴۷م.
۱۵۴. ابن بشکوال، خلف، الصلة، ج۱، ص۶۴۰، قاهره، ۱۹۶۶م.    
۱۵۵. ابن ‌یونس صدفی، عبدالرحمان، تاریخ، ج۲، ص۱۱۷، به کوشش عبدالفتاح فتحی عبدالفتاح، بیروت، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۰م.
۱۵۶. ابن ‌یونس صدفی، عبدالرحمان، تاریخ، ج۲، ص۱۴۵، به کوشش عبدالفتاح فتحی عبدالفتاح، بیروت، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۰م.
۱۵۷. سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۳، ص۹۸-۹۹، به کوشش عبدالرحمان معلمی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
۱۵۸. یاقوت، بلدان، ج۱، ص۸۸۶-۸۸۷.
۱۵۹. ابن عبدالمنعم حمیری، محمد، الروض المعطار، ج۱، ص۱۳۷، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۸۰م.    
۱۶۰. سخاوی، محمد، الاعلان بالتوبیخ، ج۱، ص۲۵۸، به کوشش فـرانتس روزنتال و صالح احمد علی، بغداد، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
۱۶۱. روزنتال، فرانتس، تعلیقات بر الاعلان بالتوبیخ، ج۱، ص۲۵۸.
۱۶۲. شیال، جمال‌الدین، تعلیقات بر «انیس الجلیس»، ج۱، ص۱۶۱-۱۶۲.
۱۶۳. شامی، عبدالعال عبدالمنعم، تعلیقات بر مباهج الفکر، ج۱، ص۱۳۰.
۱۶۴. ابن عدیم، عمر، بغیة الطلب، ج۵، ص۲۴۷۵، به کوشش سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.    



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تنیس»، شماره۶۱۳۷.    
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تنیس»، شماره ۳۹۷۴.    






جعبه ابزار