• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شقو (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





شَقو (به فتح شین) و شَقاوَة (به فتح شین و واو) یکی از واژگان قرآن کریم به معنای بدبختی و خلاف سعادت است.
مشتقات شقو در آیات قرآن عبارتند از:
شِقْوَتُنا (به کسر شین و سکون قاف) به معنای بدبختی ما،
شَقِیٌ‌ (بخ فتح شین و کسر قاف) به معنای بدبخت،
شَقُوا (به فتح شین و ضم قاف) به معنای بدبخت شدند،
الْاَشْقَی‌ (به سکون شین و فتح قاف) به معنای بدبخترین،
یَشْقی‌ (به سکون شین و فتح قاف) به معنای در رنج بود،
شَقِیًّا (به فتح شین و کسر قاف) به معنای محروم بودن،
شَقِیًّا (به فتح شین و کسر قاف) به معنای بدبختی،
لِتَشْقی (به سکون شین و کسر قاف) به معنای زحمت بیفتی است.


شَقو و شَقاوَة به معنای بدبختی و خلاف سعادت است.
مصدر آن شقو ، شقوة ، شقاوت و شقاء آمده است‌.



به مواردی از شَقو که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - شِقْوَتُنا (آیه ۱۰۶سوره مؤمنون)

(قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَیْنا شِقْوَتُنا)
(پروردگارا! تيره‌بختى ما بر ما چيره شد.)


۲.۲ - شَقِیٌ‌ (آیه ۱۰۵ سوره هود)

(فَمِنْهُمْ‌ شَقِیٌ‌ وَ سَعِیدٌ)
(گروهى از آنها بدبختند و گروهى سعادتمند.)
در تفسیر المیزان ذیل این آیه فرموده: سعادت هر شی‌ء رسیدن به خیری که سبب کمال و لذّت است، و آن در انسان که از روح و جسم مرکّب می‌باشد، آن است که به حسب قوای بدنی و روحی به خیر برسد و ملتذّ گردد. و شقاوتش آن است که خیر فوق را فاقد باشد و از آن محروم گردد، آن‌ دو به حسب اصطلاح عدم و ملکه‌اند.
ناگفته نماند: سعادت و شقاوت‌ نتیجه ایمان و عمل و عدم آن دو است، در این‌صورت سعادت حالت نفسانیی است که رسیدن به خیرات را میسر می‌کند، و شقاوت عکس آن است. در مجمع البیان نیز آن دو را حالت و نیرو فرموده است‌.


۲.۳ - شَقُوا (آیه ۱۰۶ سوره هود)

(فَاَمَّا الَّذِینَ‌شَقُوا فَفِی النَّارِ... وَ اَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ..)
(امّا كسانى كه بدبخت شدند، در آتشند... امّا كسانى كه سعادتمند شدند... .)
در این آیه ملاحظه می‌کنیم ابتدا حکم به شقاوت و سعادت شده، سپس وعده جهنم و بهشت آمده است. ایضا آیه‌ ذیل به همین گونه است.


۲.۴ - الْاَشْقَی‌ (آیه ۱۵ سوره لیل)

(لا یَصْلاها اِلَّا الْاَشْقَی‌)
(جز بدبخت‌ترين مردم وارد آن نمى‌شود.)
هکذا حدیث‌ ««مَنْ‌ شَقِیَ‌ شَقِیَ‌ فِی بَطْنِ اُمِّهِ وَ مَنْ سَعِدَ سَعِدَ فِی بَطْنِ اُمِّهِ.»»


۲.۵ - یَشْقی‌ (آیه ۱۲۳ سوره طه)

ایضا آیه‌ (فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلا یَضِلُّ وَ لا یَشْقی‌)
( هرگاه هدايتى از سوى من به سراغ شما آيد، هركس از هدايت من پيروى كند، نه گمراه مى‌شود، و نه در رنج خواهد بود.)
که شقاوت بعد از ضلالت آمده زیرا از نتائج آن است.


۲.۶ - شَقِیًّا (آیه ۴ سوره مریم)

(وَ لَمْ اَکُنْ بِدُعائِکَ رَبِ‌ شَقِیًّا)
(و من هرگز در دعاى تو اى پروردگار من، از اجابت محروم نبوده‌ام.)
تفسیر المیزان ذیل آیه‌ بالا فرموده: گویا مراد از شقاوت محروم شدن از خیرات و حرمان لازم شقاوت و یا خود شقاوت است. احتمال اولشان مطابق نظر ما است. بنابراین شقاوت، عدم قابلیت رحمت است که از عصیان و عدم ایمان به وجود آید. به عکس سعادت. این راجع به آخرت ولی راجع به دنیا می‌شود گفت: شقاوت عدم نیل به خواسته‌ها و آرزوهاست، چنانکه سعادت خلاف آن می‌باشد.


۲.۷ - شَقِیًّا (آیه ۳۲ سوره مریم)

(وَ بَرًّا بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّاراً شَقِیًّا)
(و مرا نسبت به مادرم نيكوكار قرار داده؛ و جبّار و عصيانگر قرار نداده است.)
گوئی مراد از شقاوت در این دو آیه محروم بودن از خیرات و یا در آیه اول حرمان و در دومی شقاوت است. می‌شود از آیه فهمید که عقوق والدین سبب شقاوت است.


۲.۸ - لِتَشْقی (آیه ۲ سوره طه)

(ما اَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ‌ لِتَشْقی اِلَّا تَذْکِرَةً لِمَنْ یَخْشی‌)
«ما قرآن را به تو نازل نکرده‌ایم تا در تبلیغ مردم به زحمت افتی یا خودت را به زحمت افکنی، آن فقط به اهل خشیت یادآوری است.»


۲.۹ - فَتَشْقی (آیه۱۱۷ سوره طه)

(فَلا یُخْرِجَنَّکُما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقی)
«شیطان شما را از بهشت خارج نکند به زحمت می‌افتی.»
راغب اصفهانی از بعضی نقل می‌کند: گاهی شقاوت به جای رنج و مشقت گذاشته می‌شود، مثل شَقَیْتُ‌ فی کذا یعنی در این کار به مشقت افتادم. هر شقاوت‌ مشقت است ولی هر مشقت شقاوت نیست. پس مشقت از شقاوت اعم است.
شقاء در قاموس المحیط و اقرب الموارد به معنی سختی و عسرت نیز آمده است. علی هذا بهتر است «تشقی» در هر دو آیه به معنی مشقت باشد.

۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۶۰-۶۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۶۰.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۲۴۸.    
۴. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۰۶.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص ۳۴۹.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۱۰۰.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۷۰.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۸۴.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۱۲.    
۱۰. هود/سوره۱۱، آیه۱۰۵.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۳۳.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۱.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۱۹.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۱۲۵.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۳۳.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۸۳.    
۱۷. هود/سوره۱۱، آیه۱۰۶- ۱۰۸.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۳۳.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۶.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۲۵.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۱۲۵..    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۳۳.    
۲۳. لیل/سوره۹۲، آیه۱۵.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۶.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۱۴.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۰۵.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۱۳۲.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۷۶.    
۲۹. طه/سوره۲۰، آیه۱۲۳.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۰.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۳۱۳.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۲۳.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۸۲.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۶۳.    
۳۵. مریم/سوره۱۹، آیه۴.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۵.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی،، ج۱۴، ص۷.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۸.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۴۴.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۰۱.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۸.    
۴۲. مریم/سوره۱۹، آیه۳۲.    
۴۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۷.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۶۲.    
۴۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۴۷.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۶۵.    
۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۲۱.    
۴۸. طه/سوره۲۰، آیه۲- ۳.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۱۶۳.    
۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۱۹.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۷.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۷.    
۵۳. طه/سوره۲۰، آیه۱۱۷.    
۵۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۳۲۲.    
۵۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۲۱۹.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۸۰.    
۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۶۲.    
۵۸. راغب اصفهانی،حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۶۰.    
۵۹. فیروزآبادی، قاموس المحیط،، مجدالدین، ج۱، ص۳۰۰.    
۶۰. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۸۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «شقاق»، ج۴، ص۶۰-۶۲.    
[[رده:وا





جعبه ابزار