شرح (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شرح: (یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْاِسْلامِ) «شرح» (گشاده ساختن) همان وسعت روح،
بلندی فکر و گسترش افق عقل آدمی است؛ زیرا پذیرا شدن حق، احتیاج به گذشتهای فراوانی از منافع شخصی دارد که جز صاحبان ارواح وسیع و افکار بلند آمادگی برای آن نخواهند داشت.
(فَمَن یُرِدِ اللّهُ اَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلاِسْلاَمِ وَمَن یُرِدْ اَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَاَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاء کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ) (آن کس را که
خدا بخواهد هدایت کند، سینه اش را برای پذیرش اسلام، گشاده میسازد و آن کس را که به خاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینهاش را آن چنان تنگ میکند که گویا میخواهد به آسمان بالا برود؛ این گونه خداوند پلیدی را بر افرادی که
ایمان نمیآورند قرار میدهد)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: کلمه
شرح به معنای بسط و وسعت دادن است.
راغب در
مفردات خود گفته: اصل این کلمه به معنای پهن کردن و بسط کردن گوشت و امثال آن است
و
شرح صدری هم که در
قرآن به معنای ظرفیت داشتن برای فرا گرفتن
علم و
عرفان آمده در حقیقت به همان معنای اصلیش استعمال شده، چون سینه را
شرح دادن و آن را پذیرای هر معارفی که پیش بیاید کردن خود یک نحو توسعه است، به شهادت اینکه درباره اضلال که مقابل
شرح صدر است میفرماید:
(یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً).
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «شرح»، ص۳۱۱.