شاهنامه ثعالبی (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
این کتاب ترجمهای از
غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم است که مؤلف آن را به فرمان ابو المظفر نصر بن ناصر الدین ابو منصور سبکتکین،
برادر سلطان محمود غزنوی نوشت و خبرهای سود بخش و برجستهای در باره شاهان و سرگذشت آنان، آیینها، حکمتها،
تاریخها، سنتها، دستورها، پیکارها، رویدادها، پیروزیها، نیکوکاریها و زشت کاریهای آنان و خصلتهای
زیبا و
زشت و
خوب و بدشان و دیگر چاره گریها و حالات آنان را در این
اثر گنجاند و بدین شیوه، تکلیفش را ادا کرد.
ثعالبی در بخش ایران باستان کتاب خود که از اهمیت فراوانی برخوردار است، تنها به نقل ساده رویدادها و
گزارش در باره آنها نپرداخته، بلکه گاهی به
استدلال و سنجش نیز دست زده است. تعبیرها و تشبیههای منشیانهای که در این کتاب به ویژه در توصیف آیین جلوس پادشاهان، چگونگی سخن گفتن بزرگان کشور در برابر شاهان و پاسخهای پادشاهان به افراد و توصیف میدانهای نبرد و گیر و دار جنگها، پیروزیها و شکستها دیده میشوند و
شیوه نثری آن در باره پایان عمر، جملهها و تعبیرهای
ثعالبی را در کتابهای ادبی و بلاغی اش مانند
فقه اللغة و
سر البلاغه و
الاعجاز و الایجاز به یاد میآورند. به هر روی، وی
تاریخ را در
ادب و
بلاغت و ترسل به خدمت میگیرد؛ زیرا به
تاریخ جز با دید پند پذیری و عبرت گیری نمینگرد و از آن جز این نمیخواهد و از این رو، عبرتها و پندها و حکایتهای اخلاقی و اندرزهای گوناگونی که در
تهذیب اخلاق آدمیان به کار میآیند در کتاب خود میگنجاند و ویژگی کار بردی و عبرت آموزی
تاریخ را از دیگر خصلتهای آن بیشتر میپسندد.
نویسنده در این کتاب، به تالیف
تاریخی عمومی دست میزند؛ یعنی از دوران پادشاهان افسانهای و کیومرث (همان
آدم ابو البشر به باور وی) گزارش میدهد و
تاریخ ایران باستان را تا سقوط
ساسانیان (یزدگرد سوم، فرزند شهریار و آخرین شاه پارسیان) پی میگیرد و مانند
شاه نامه فردوسی گزارش هایش را در سه بخش میگنجاند:
۱. دوران اساطیری (از کیومرث تا فریدون و
قیام کاوه آهن گر)؛
۲. دوران حماسی (از قیام کاوه آهن گر تا
قتل رستم و سلطنت بهمن)؛
۳. دوره
تاریخی (از حمله اسکندر تا پایان سلسله ساسانی).
کتاب
ثعالبی، اندرزهایی از شاهان اسطورهای و
تاریخی مانند اسکندر، شاهان کیانی پیشدادی، ملوک الطوائف و شاهان ساسانی در بر دارد. این جملهها و اندرزها که از «سخن آورهای» پادشاهان گرفته شده است،
تاریخ و
سنن پادشاهان ایران را گزارش میکند و اشاره نویسنده به گروههایی جز ایرانیان، مانند عربان و ترکان و رومیان، به مناسبت پیوندهای آنان با ایران صورت میپذیرد. وی به رغم فردوسی، در باره کیومرث (نخستین فرمان روا) از سیامک
فرزند او و کشته شدنش به دست دیوان سخنی نیست. هم چنین اینکه هوشنگ (دومین پادشاه)
آتش را
کشف کرد، در کتاب
ثعالبی نیامده است.
باری، درون مایه
تاریخ ثعالبی در باره پهلوانان سیستان (سام، زال و رستم) که در روزگار منوچهر پیدا شدند، با شاه نامه فردوسی یک سان و هم آهنگ مینماید و تنها این دو
اثر ، به درازا در این باره سخن گفتهاند؛ یعنی روایت هایشان تا پایان دوره حماسی و پهلوانی کمابیش به یک دیگر میمانند و موضوعهایی مانند پادشاهی بهمن (پسر اسفندیار)، کشته شدن رستم در روزگار بهمن به مکر و حیله پادشاه کابل و برادرش شغاد و لشکر کشی فرامرز
پسر رستم به کابل به خون خواهی رستم و سپس لشکر کشی بهمن به
انتقام پدرش اسفندیار به سیستان و جنگهای او با فرامرز و سپش کشته شدن فرامرز و
اسیر شدن زال و سرانجام ویرانی سیستان، به یک شیوه و
لحن در هر دوی آنها یافت میشود.
درون مایه بخش دوم
تاریخ ثعالبی، داستان پیامبرانی است که پادشاهی کردهاند و فرعونان
مصر و فرمان روایان
بنی اسرائیل و داستانهای ملوک (تبایعه) اذواء، از پادشاهان حمیر که بر سرزمین
یمن حکم میراندند. «پادشاهان
شام و
عراق تا آن
زمان که
اسلام آشکار شد و بهرههایی که از روزگار آنان حاصل آمد، داستان و
تاریخ پادشاهانی که بر روم، هند، ترک و چین حکومت کردند و شرح ظهور
حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم از تولد، زندگی،
بعثت و
معجزات و جنگهای او تا آن گاه که این
آفتاب حقیقت و پناه گاه آدمیان به جوار حق پیوست و داستان
خلفای راشدین ، حکام
بنی امیه و
بنی عباس و عاملان آنان مانند
ابو مسلم ،
برمکیان ،
طاهریان ،
صفاریان ،
حمدانیان ،
آل بویه و... نیز از روایتهای همین بخش به شمار میرود. وی سرانجام به
تاریخ گردن فرازان و سرکشان قدیم و جدید و
تاریخ ناصر الدین ابو منصور سبکتکین و
حکایت سلطنت ابو القاسم محمود بن سبکتکین تا حکومت ابو المظفر نصر بن ناصر الدین غزنوی میپردازد.
گفتنی است این نسخه از ترجمه
تاریخ ثعالبی ، تنها بخش نخست (
تاریخ ایران باستان) را در بر دارد.
پژوهش گران در نام اصلی این
اثر گران مایه
ثعالبی، دیدگاههای گوناگونی عرضه و از آن به نامهای غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم؛
تاریخ غرر السیر معروف به غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم و
تاریخ غرر السیر ملوک فرس، یاد کردهاند. سراسر این اثر
تاریخی در باره
ایران باستان نیست و از این رو، نام گذاری آن به غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم، نادرست و نامناسب است و آن را به همان نامش در برخی از منابع کهن؛ یعنی
تاریخ الثعالبی باید خواند.
تاریخ ثعالبی، از اندازه کنونی اش دراز دامن تر بوده و آنچه اکنون از این کتاب مانده است، از دو جلد بیشتر نیست. این دو جلد،
تاریخ پادشاهان ایران باستان، پیامبران پادشاه، فرعونها، فرمان روایان بنی اسرائیل، پادشاهان حمیر،
تاریخ شام و عراق، پادشاهان روم، هند، ترک، چین، طلوع فجر
اسلام و اخبار میلاد
پیامبر اسلام را تا رحلت آن جناب در بر دارد. دو جلد دیگر آن که از
تاریخ خلفای راشدین آغاز میشود و به روزگار خود نویسنده؛ یعنی پادشاهی ابو المظفر پایان مییابد، به گمان، از میان رفتهاند.
منابع این کتاب را بر پایه گفتار خود نویسنده،
تاریخ طبری ،
تاریخ ابن خردادبه ،
مزدوج مسعودی مروزی ،
شاه نامه و آیین نامه ابن معتز ،
ابو الفتح بستی و
ابن مقفع میتوان برشمرد. وی بی گمان، از منابع نوشته شده پیش از خود در باره
تاریخ ایران روزگار کهن نیز بهره برده، اما از آنها نام نبرده است.
این کتاب با شاه نامه فردوسی کمابیش یک سان است و هر دوی آنها را به راستی میتوان
شاه نامه خواند و تنها تفاوتشان را در منظوم یا منثور بودن دانست. جلد اول
تاریخ ثعالبی نخست در ۱۹۰۰ میلادی به کوشش زتنبرک، خاور شناس فرانسوی، همراه با ترجمه فرانسوی اش در پاریس منتشر شد و پس از قرنها ماندن در هاله فراموشی، در میان دانشمندان، مورخان و محققان آوازهای شایسته به دست آورد؛ چنان که نویسندگان
تاریخ ایران باستان ، آن را از منابع مهم و مرجعی دست یکم خوانده و از درون مایه اش سود بردهاند. زتنبرگ مقدمهای بر این کتاب نوشت و نام آن و نویسنده اش را مشخص کرد. نسخه نوشته شده به قلم فضل الله بن علی بن ابی اثیر الکاریری در ۵۹۷، از نسخههایی است که زتنبرک در تصحیح کتاب بدان دست رسی داشت. این کتاب را
محمود هدایت با نام شاه نامه
ثعالبی در ۱۳۲۸ خورشیدی به فارسی ترجمه کرد، اما ترجمه او به هیچ روی با
زبان تاریخ پیش از اسلام هم آهنگ نبود. البته ترجمههای دیگری در این زمینه مانند ترجمه بخش نخست آن (
تاریخ ایران باستان) به قلم
محمد فضائل نیز در دست است.
پانوشتهای مترجم محترم کتاب در باره معنای واژگان یا کسان و جایهای آمده در آن بسیار سودمندند. وی هم چنین در پانوشتهای کتاب به تطبیق بخشهایی از گزارشهای نویسنده با منظومههای فردوسی در شاه نامه نیز میپردازد. فهرست آغازین کتاب و نمایه
اعلام در پایان آن و مقدمه بسیار کوتاه مترجم در باره کیستی نویسنده و شمار نوشتههای وی نیز راه پژوهش را در باره
تاریخ ثعالبی هموارتر میسازد.
نرم افزار
تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.