• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شیخ‌خواجه‌علی سیاه‌پوش

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خواجه‌علی سیاه‌پوش، از اجداد صفویان و از نوادگان شیخ صفی‌الدین اردبیلی بود.



در منابع از او به نام‌های شیخ خواجه‌علی، سلطان خواجه‌علی و جناب سلطانی نیز یاد شده است،
[۱] جهانگشای خاقان «تاریخ شاه اسماعیل»، ج۱، ص۴، چاپ تا مضطر، اسلام‌آباد ۱۳۶۴ش.
[۲] جهانگشای خاقان «تاریخ شاه اسماعیل»، ج۱، ص۲۳، چاپ تا مضطر، اسلام‌آباد ۱۳۶۴ش.
[۳] جهانگشای خاقان «تاریخ شاه اسماعیل»، ج۱، ص۳۳، چاپ تا مضطر، اسلام‌آباد ۱۳۶۴ش.
[۴] حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۴۵، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.
[۵] میرزا محمدطاهر وحید قزوینی، تاریخ جهان آرای عباسی، ج۱، ص۲۵، چاپ سعید میرمحمد صادق، تهران ۱۳۸۳ش.
[۶] امیر صدرالدین ابراهیم امینی هروی، فتوحات شاهی، ج۱، ص۳۲، چاپ محمدرضا سفیری، تهران ۱۳۸۳ش.
که چون لباس سیاه می‌پوشید به این صفت مشهور شد.


از زندگی او در آغاز جوانی‌اش، همین‌قدر دانسته است که پدرش، شیخ صدرالدین موسی که از صوفیان بنام بود، او را خلیفه و نایب خود معرفی کرد و به تعلیم و ارشاد او همت گماشت. خواجه‌علی نیز در ریاضت و تزکیه نفس راه نیاکانش را پیش گرفت.
[۷] محمدیوسف واله قزوینی اصفهانی، خلد برین (ایران در روزگار صفویان)، ج۱، ص۴۳، چاپ میرهاشم محدث، تهران ۱۳۷۲ش.
[۸] حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۴۵، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.



زندگی خواجه‌علی در جوانی به‌دور از دغدغه‌های سیاسی نبود، چرا که موقعیت پدرش که مورد احترام امیران ایلخانی بود، با ضعف ایلخانان و روی کار آمدن حکومت‌های محلی، نابسامان شد. پس از آن، با قدرت گرفتن ملک اشرف چوپانی ، از امرای سلسله چوپانیان در آذربایجان ، و دشمنی او با شیخ صدرالدین، اوضاع بر این خاندان سخت شد، تا جایی‌که شیخ صدرالدین در ۷۵۷ ناگزیر به گیلان گریخت و فقط پس از آن‌که جانی بیک (از سلاطین ازبک) ملک‌اشرف را کشت، به خواهش او به اردبیل بازگشت
[۹] کمال‌الدین عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۱، ص۲۸۹ـ۲۹۲، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۵۳ش.
[۱۰] امیرمحمود خواندامیر، تاریخ شاه اسماعیل و شاه طهماسب صفوی (ذیل تاریخ حبیب‌الله)، ص۲۳ـ۲۵، چاپ محمدعلی جراحی، تهران ۱۳۷۰ش.
[۱۱] ابن‌بزاز اردبیلی، صفوة الصفا در ترجمه احوال و اقول و کرامات شیخ صفی‌الدین اسحق اردبیلی، ج۱، ص۱۰۶۳، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۷۳ش.
[۱۲] ابن‌بزاز اردبیلی، صفوة الصفا در ترجمه احوال و اقول و کرامات شیخ صفی‌الدین اسحق اردبیلی، ج۱، ص۱۰۸۱ـ۱۰۸۴، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۷۳ش.
از دشمنی امیر چوپانی با شیخ صدرالدین چنین برمی‌آید که از این زمان، طریقت صفویان جنبه سیاسی پیدا کرده بود .


با درگذشت شیخ صدرالدین موسی در ۷۹۴، خواجه‌علی زمامدار خانقاه اردبیل شد و مریدان بسیاری پیدا کرد و اردبیل در زمان او رونق خاصی گرفت.
[۱۳] عالم آرای صفوی، ج۱، ص۱۷ـ۱۸، چاپ یداللّه شکری، تهران ۱۳۶۳ش.



در منابع دوره صفوی ، کرامات و داستان‌های غریبی در مورد خواجه‌علی ضبط شده است، از جمله سه ملاقات افسانه‌گونۀ وی با امیرتیمور گورگانی، هنگام قشون کشی‌های او به ایران در فاصله سال‌های ۷۸۲ تا ۸۰۶.
[۱۴] جهانگشای خاقان «تاریخ شاه اسماعیل»، ج۱، ص۲۴ـ۳۲، چاپ تا مضطر، اسلام‌آباد ۱۳۶۴ش.
[۱۵] عالم آرای صفوی، ج۱، ص۱۸ـ۲۰، چاپ یداللّه شکری، تهران ۱۳۶۳ش.
[۱۶] محمدمحسن مستوفی، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۴۳، چاپ بهروز گودرزی، تهران ۱۳۷۵ش.
[۱۷] حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۴۶ـ۴۸، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.
در مورد درستی این روایات تردید وجود دارد، زیرا در هیچ‌کدام از منابع دورۀ تیموری ذکری از این ملاقات‌ها نشده و فقط در منابع دورۀ صفوی که به دورۀ پس از شاه عباس اول مربوط می‌شوند، به آن‌ها پرداخته شده است. به گفتۀ اسکندر منشی
[۱۸] اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۱۶، تهران ۱۳۵۰ش.
و به پیروی از او
[۱۹] محمدیوسف واله قزوینی اصفهانی، خلد برین (ایران در روزگار صفویان)، ج۱، ص۴۵، چاپ میرهاشم محدث، تهران ۱۳۷۲ش.
در کتاب‌های تاریخی و سیر، مطلبی در این‌باره ضبط نشده و فقط به‌سبب رواج این داستان‌ها در میان مردم، این ملاقات‌ها بر سر زبان‌ها افتاده است.


با این‌همه، به نظر می‌رسد که هنگام بازگشت تیمور از جنگ آنقره در ۸۰۴، او و خواجه‌علی یکدیگر را ملاقات کردند. چنین می‌نماید که تیمور هنگام عبور از اردبیل خواجه‌علی را دید و ظاهرآ این ملاقات چنان وی را متأثر کرد که از شیخ خواست تا چیزی از او طلب کند. خواجه‌علی نیز آزادی اسیران روم را تقاضا کرد. خواست وی پذیرفته شد و عده‌ای که مایل به بازگشت به روم بودند، آزاد شدند. عده‌ای نیز به خدمت خواجه‌علی درآمدند و در نزدیکی اردبیل مسکن گزیدند که اخلاف این اسیران به صوفیان روملو مشهور گردیدند.
[۲۰] جهانگشای خاقان «تاریخ شاه اسماعیل»، ج۱، ص۳۲ـ۳۳، چاپ تا مضطر، اسلام‌آباد ۱۳۶۴ش.
[۲۱] حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۴۸، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.
[۲۲] مینورسکی، سازمان اداری حکومت صفوی یا تحقیقات و حواشی و تعلیقات بر تذکرةالملوک، ج۱، ص۲۴۲، ترجمه مسعود رجب‌نیا، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۳۴ش.
افزون بر آن، تیمور خراج ولایت اردبیل را به خاندان صفوی بخشید و پس از خرید دهات و مزارع بسیار در اردبیل و همدان ، تولیت آن‌ها را به این خاندان واگذارد و خانقاه اردبیل را به عنوان بَست شناخت. این موقوفات به موقوفات قدیمی امیرتیمور مشهورند که وقف‌نامۀ آن به آل تمغا مغولی و مُهر امیرتیمور مهمور بوده است
[۲۳] اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۱۶، تهران ۱۳۵۰ش.
[۲۴] حسن‌ بن مرتضی حسینی استرابادی، از شیخ صفی تا شاه صفی، از تاریخ سلطانی، ص۲۲ـ۲۳، چاپ احسان اشراقی، تهران، ۱۳۶۶ش.
.


با این‌همه دانسته نیست به چه سبب این موقوفات در اختیار خاندان صفوی قرار نگرفت و با این‌که اسناد این موقوفات حدود دویست سال پس از این تاریخ و در زمان حمله شاه عباس اول به بلخ به دست قزل‌باشان افتاد، شاه عباس دستوری برای ضبط این املاک نداد. حتی بعدها نیز در زمان سلیمان اول صفوی، این موقوفات هنوز در اختیار این خاندان نبود.
[۲۵] اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۱۶، تهران ۱۳۵۰ش.
[۲۶] حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۴۸، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.
به‌نظر کسروی،
[۲۷] احمد کسروی، «باز هم صفویه»، ج۱، ص۸۰۶ـ۸۰۸، آینده، شمارۀ سلسل ۲۳، اسفند ۱۳۰۶ش.
نه تنها ملاقات‌های تیمور با خواجه‌علی ساختگی بوده، بلکه این وقف‌نامه نیز جعلی و بی‌ارزش بوده، تا جایی‌که شاه‌عباس نیز به نادرست بودن آن پی برده و به آن اعتنایی ننموده است.


از زندگی خواجه‌علی از این زمان به بعد تا ۸۳۰، که به قصد زیارت خانه خدا راهی مکه شد، اطلاعی در دست نیست.
پس از چندی، پسرش شیخ ابراهیم مشهور به شیخ شاه (متوفی ۸۵۱) به او پیوست و از آن‌جا به فلسطین رفتند.
خواجه‌علی که در آن‌جا به سیدعلی عجم مشهور بود، براثر بیماری درگذشت و در همان‌جا به خاک سپرده شد.
[۲۸] اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۱۶، تهران ۱۳۵۰ش.
[۲۹] قاضی احمد بن شرف‌الدین حسین حسینی قمی، خلاصةالتواریخ، ج۱، ص۳۳، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۵۹ش.
[۳۰] حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۴۵، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.



در دورۀ خواجه‌علی به سبب آرام‌تر بودن اوضاع سیاسی، کار طریقت صفوی رونقی خاص گرفت و به روال جدیدی افتاد.
در واقع، تعالیم آنان از این زمان متأثر از مذهب شیعه شد و خواجه‌علی، نخستین فرد از خاندان صفوی بود که پیروانش را از ظهور نزدیک مذهب دوازده امامی و لزومِ فداکاری در راه آن خبرداد.
[۳۱] جهانگشای خاقان «تاریخ شاه اسماعیل»، ج۱، ص۳۳، چاپ تا مضطر، اسلام‌آباد ۱۳۶۴ش.



سبب گرایش وی به تشیع به درستی دانسته نیست اما آنچه از منابع برمی‌آید، نشان می‌دهد که او دوستدار خاندان علی علیه‌السلام بوده و به سبب عزاداری برای ائمۀ معصومین و عزاداری به مناسبت شهادت امام حسین علیه‌السلام لباس سیاه می‌پوشیده است.
[۳۲] ملاجلال‌الدین منجم یزدی، تاریخ عباسی یا روزنامه ملاجلال، ج۱، ص۱۹، چاپ، سیف‌اللّه وحیدنیا، تهران ۱۳۶۶ش.
[۳۳] حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۴۷، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.



خواجه‌علی شعر نیز می‌سرود و علی تخلص می‌کرد و دیوان اشعاری نیز داشت
[۳۴] حسن‌ بن مرتضی حسینی استرابادی، از شیخ صفی تا شاه صفی، از تاریخ سلطانی، ص۲۲، چاپ احسان اشراقی، تهران، ۱۳۶۶ش.
[۳۵] حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۵۰، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.
زاهدی در سلسلةالنسب،
[۳۶] حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۵۰ـ۶۴، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.
برخی غزلیات او را ضبط کرده است.


از خواجه‌علی سه پسر به نام‌های شیخ جعفر، شیخ عبدالرحمان و شیخ ابراهیم برجاماند.
پیروان شیخ جعفر را جعفری و اولاد شیخ عبدالرحمان را میرابراهیمان می‌خواندند.
شیخ ابراهیم نیز جانشین پدر شد.
[۳۷] حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۵۰، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.



(۱) ابن‌بزاز اردبیلی، صفوة الصفا در ترجمه احوال و اقول و کرامات شیخ صفی‌الدین اسحق اردبیلی، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۷۳ش.
(۲) اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، تهران ۱۳۵۰ش.
(۳) امیر صدرالدین ابراهیم امینی هروی، فتوحات شاهی، چاپ محمدرضا سفیری، تهران ۱۳۸۳ش.
(۴) جهانگشای خاقان «تاریخ شاه اسماعیل»، چاپ تا مضطر، اسلام‌آباد ۱۳۶۴ش.
(۵) حسن‌ بن مرتضی حسینی استرابادی، از شیخ صفی تا شاه صفی، از تاریخ سلطانی، چاپ احسان اشراقی، تهران، ۱۳۶۶ش.
(۶) قاضی احمد بن شرف‌الدین حسین حسینی قمی، خلاصةالتواریخ، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۵۹ش.
(۷) امیرمحمود خواندامیر، تاریخ شاه اسماعیل و شاه طهماسب صفوی (ذیل تاریخ حبیب‌الله)، چاپ محمدعلی جراحی، تهران ۱۳۷۰ش.
(۸) حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.
(۹) عالم آرای صفوی، چاپ یداللّه شکری، تهران ۱۳۶۳ش.
(۱۰) کمال‌الدین عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۵۳ش.
(۱۱) احمد کسروی، «باز هم صفویه»، آینده، شمارۀ سلسل ۲۳، اسفند ۱۳۰۶ش.
(۱۲) محمدمحسن مستوفی، زبدةالتواریخ، چاپ بهروز گودرزی، تهران ۱۳۷۵ش.
(۱۳) ملاجلال‌الدین منجم یزدی، تاریخ عباسی یا روزنامه ملاجلال، چاپ، سیف‌اللّه وحیدنیا، تهران ۱۳۶۶ش.
(۱۴) مینورسکی، سازمان اداری حکومت صفوی یا تحقیقات و حواشی و تعلیقات بر تذکرةالملوک، ترجمه مسعود رجب‌نیا، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۳۴ش.
(۱۵) محمدیوسف واله قزوینی اصفهانی، خلد برین (ایران در روزگار صفویان)، چاپ میرهاشم محدث، تهران ۱۳۷۲ش.
(۱۶) میرزا محمدطاهر وحید قزوینی، تاریخ جهان آرای عباسی، چاپ سعید میرمحمد صادق، تهران ۱۳۸۳ش.


۱. جهانگشای خاقان «تاریخ شاه اسماعیل»، ج۱، ص۴، چاپ تا مضطر، اسلام‌آباد ۱۳۶۴ش.
۲. جهانگشای خاقان «تاریخ شاه اسماعیل»، ج۱، ص۲۳، چاپ تا مضطر، اسلام‌آباد ۱۳۶۴ش.
۳. جهانگشای خاقان «تاریخ شاه اسماعیل»، ج۱، ص۳۳، چاپ تا مضطر، اسلام‌آباد ۱۳۶۴ش.
۴. حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۴۵، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.
۵. میرزا محمدطاهر وحید قزوینی، تاریخ جهان آرای عباسی، ج۱، ص۲۵، چاپ سعید میرمحمد صادق، تهران ۱۳۸۳ش.
۶. امیر صدرالدین ابراهیم امینی هروی، فتوحات شاهی، ج۱، ص۳۲، چاپ محمدرضا سفیری، تهران ۱۳۸۳ش.
۷. محمدیوسف واله قزوینی اصفهانی، خلد برین (ایران در روزگار صفویان)، ج۱، ص۴۳، چاپ میرهاشم محدث، تهران ۱۳۷۲ش.
۸. حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۴۵، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.
۹. کمال‌الدین عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۱، ص۲۸۹ـ۲۹۲، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۵۳ش.
۱۰. امیرمحمود خواندامیر، تاریخ شاه اسماعیل و شاه طهماسب صفوی (ذیل تاریخ حبیب‌الله)، ص۲۳ـ۲۵، چاپ محمدعلی جراحی، تهران ۱۳۷۰ش.
۱۱. ابن‌بزاز اردبیلی، صفوة الصفا در ترجمه احوال و اقول و کرامات شیخ صفی‌الدین اسحق اردبیلی، ج۱، ص۱۰۶۳، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۷۳ش.
۱۲. ابن‌بزاز اردبیلی، صفوة الصفا در ترجمه احوال و اقول و کرامات شیخ صفی‌الدین اسحق اردبیلی، ج۱، ص۱۰۸۱ـ۱۰۸۴، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۷۳ش.
۱۳. عالم آرای صفوی، ج۱، ص۱۷ـ۱۸، چاپ یداللّه شکری، تهران ۱۳۶۳ش.
۱۴. جهانگشای خاقان «تاریخ شاه اسماعیل»، ج۱، ص۲۴ـ۳۲، چاپ تا مضطر، اسلام‌آباد ۱۳۶۴ش.
۱۵. عالم آرای صفوی، ج۱، ص۱۸ـ۲۰، چاپ یداللّه شکری، تهران ۱۳۶۳ش.
۱۶. محمدمحسن مستوفی، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۴۳، چاپ بهروز گودرزی، تهران ۱۳۷۵ش.
۱۷. حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۴۶ـ۴۸، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.
۱۸. اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۱۶، تهران ۱۳۵۰ش.
۱۹. محمدیوسف واله قزوینی اصفهانی، خلد برین (ایران در روزگار صفویان)، ج۱، ص۴۵، چاپ میرهاشم محدث، تهران ۱۳۷۲ش.
۲۰. جهانگشای خاقان «تاریخ شاه اسماعیل»، ج۱، ص۳۲ـ۳۳، چاپ تا مضطر، اسلام‌آباد ۱۳۶۴ش.
۲۱. حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۴۸، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.
۲۲. مینورسکی، سازمان اداری حکومت صفوی یا تحقیقات و حواشی و تعلیقات بر تذکرةالملوک، ج۱، ص۲۴۲، ترجمه مسعود رجب‌نیا، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۳۴ش.
۲۳. اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۱۶، تهران ۱۳۵۰ش.
۲۴. حسن‌ بن مرتضی حسینی استرابادی، از شیخ صفی تا شاه صفی، از تاریخ سلطانی، ص۲۲ـ۲۳، چاپ احسان اشراقی، تهران، ۱۳۶۶ش.
۲۵. اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۱۶، تهران ۱۳۵۰ش.
۲۶. حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۴۸، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.
۲۷. احمد کسروی، «باز هم صفویه»، ج۱، ص۸۰۶ـ۸۰۸، آینده، شمارۀ سلسل ۲۳، اسفند ۱۳۰۶ش.
۲۸. اسکندر منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ج۱، ص۱۶، تهران ۱۳۵۰ش.
۲۹. قاضی احمد بن شرف‌الدین حسین حسینی قمی، خلاصةالتواریخ، ج۱، ص۳۳، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۵۹ش.
۳۰. حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۴۵، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.
۳۱. جهانگشای خاقان «تاریخ شاه اسماعیل»، ج۱، ص۳۳، چاپ تا مضطر، اسلام‌آباد ۱۳۶۴ش.
۳۲. ملاجلال‌الدین منجم یزدی، تاریخ عباسی یا روزنامه ملاجلال، ج۱، ص۱۹، چاپ، سیف‌اللّه وحیدنیا، تهران ۱۳۶۶ش.
۳۳. حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۴۷، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.
۳۴. حسن‌ بن مرتضی حسینی استرابادی، از شیخ صفی تا شاه صفی، از تاریخ سلطانی، ص۲۲، چاپ احسان اشراقی، تهران، ۱۳۶۶ش.
۳۵. حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۵۰، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.
۳۶. حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۵۰ـ۶۴، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.
۳۷. حسین پیرزاده زاهدی، سلسلة النسب صفویه در پنج اثر ارزنده از انتشارات ایرانشهر، ج۱، ص۵۰، چاپ جواد اقبال از روی چاپ برلین، تهران ۱۳۵۱ش.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «شیخ‌خواجه‌علی سیاه‌پوش»، شماره۵۹۸۵.    






جعبه ابزار