• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سعد و نحس ایام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





در اسلام سعد و نحس بعضی ایام پذیرفته شده است. به خاطر وقایعی که در آن اتفاق افتاده و به این وسیله مردم به وقایع گذشته توجه کنند و درس‌ها و عبرت‌ها از آن بگیرند و برای دفع آن به خدا توسل جسته و از او مدد جویند و از مجازات و مکافات اعمال خویش غافل نباشد.



سعد به معنای فراهم شدن امور و مقدمات الهی است، برای نیل و رسیدن به خیر (دنیوی و اخروی) در برابر آن، نحس قرار دارد. نحس در لغت به معنای سرخ شدن افق است؛ همچون مِس گداخته. در اصطلاح به هر چیز شوم نحس گفته می‌شود. و یا فراهم نشدن مقدمات و امور کارها، نحس تلقی می‌شود.


در قرآن کریم، تنها در دو مورد اشاره به «نحس بودن ایام» شده است:
۱. آن‌جا که می‌فرماید: «ما تندباد وحشتناک و سردی را «فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ» در یک روز شوم مستمر بر آن‌ها فرستادیم، که مردم را همچون تنه‌های نخل ریشه‌کن شده، از جا برمی‌کند».
۲. در جایی دیگر، قرآن کریم می‌فرماید: «فَاَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی ایام نَحِسَاتٍ ...؛ بادی سخت و سرد در روزهای شومی بر آن‌ها مسلط ساختیم».
و در نقطه مقابل آن، تعبیر «مبارک» آمده است؛ چنان‌که درباره شب قدر می‌فرماید: «اِنَّا اَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ ...؛ ما قرآن را در شبی پربرکت نازل کردیم».
به این ترتیب قرآن کریم، به صورت سربسته‌ به این مسئله اشاره دارد، لذا می‌توان گفت تا این‌جا اصل سعد و نحس بودن بعضی ایام را به صورت اجمال پذیرفته است.

۲.۱ - دیدگاه علامه طباطبایی

مراد از نحس، خلاف سعد است. در نتیجه «ایام نحسات» یعنی روزهای شوم و روزهایی که میمنت و شگون ندارد و نیز احتمال می‌رود، طبق قول بعضی مراد از «نحسات» گرد و غباری باشد که انسان در آن دیگر را نبیند، در این صورت ربطی به نحس نخواهد داشت.
علامه در ذیل آیه ۱۹ـ۲۰ قمر می‌فرمایند:
«از نظر عقلی نمی‌توان دلیلی اقامه کرد که فلان زمان نحس است و فلان وقت سعد؛ چون اجزای زمان مثل هم هستند و ما نیز بر علل و اسباب مؤثر در حوادث احاطه علمی نداریم، تا بگوییم: فلان قطعه از زمان نحس است و قطعه دیگر سعد؛ اما از نظر شرعی، دو آیه در قرآن کریم داریم (قبلاً اشاره شد) که ظاهر این آیات و سیاق آن‌ها بیش از این دلالت ندارد و آن ایام خاص (هفت شبانه روز) که عذاب بر قوم ثمود ارسال شد، روزهای نحسی بوده‌اند؛
ولی دیگر نمی‌رساند که‌ همان روزها در هفته بعد، و در ماه بعد و... ایام نحس می‌باشند؛ چون اگر تمام آن ایام نحس باشند، در تمام سال، لازمه‌اش این است که تمام زمان‌ها نحس باشند و هم‌چنین ظاهر آیاتی که دلالت بر سعدبودن ایام دارد، به خاطر مقارنت و همراهی آن ایام با امور بزرگ و افاضات الهی و کارهای معنوی است؛ مثل امضا تقدیرات، نزول ملائکه و روح، انجام عبادات ... و اخبار هم نتیجه‌اش این است که نحس بودن ایام به خاطر کارهای زشتی است که در آن واقع شده است و سعد بودن ایام به خاطر کارهای نیک دینی و یا عرفی است؛ اما این‌که قطعه‌ای از زمان خاصیت تکوینی سعد و نحس داشته باشد، قابل اثبات نیست. اگر روایتی هم باشد، باید توجیه کرد.

۲.۲ - دیدگاه مکارم شیرازی

از نظر عقل محال نیست که اجزای زمان با یک‌دیگر تفاوت داشته باشند، بعضی دارای ویژگی‌های نحس بودن و بعضی دارای ویژگی‌های ضد آن باشند؛ هرچند عقلاً قابل اثبات نیست، ولی از نظر شرعی اگر دلیلی باشد، قابل پذیرش است و مانعی برای آن نیست».
در ادامه روایات چندی را مورد بررسی قرار می‌دهد، و بهترین راه جمع میان اخبار مختلف در این باب را این می‌داند که «اگر روزها هم تأثیری داشته باشند، به فرمان خداست، هرگز نباید برای آن‌ها تأثیر مستقلی قائل شد و از لطف خداوند خود را بی‌نیاز دانست، وانگهی نباید حوادثی را که غالباً جنبه کفاره اعمال نادرست انسان را دارد، به تأثیر ایام ارتباط داد و خود را تبرئه کرد.


در روایات اسلامی به احادیث زیادی در زمینه «نحس و سعد ایام» برخورد می‌کنیم که بسیاری از آن‌ها، روایات ضعیف می‌باشند. ولی روایات معتبری نیز وجود دارد که به برخی از این روایات معتبر اشاره می‌شود.
از امیرمؤمنان درباره روز «چهارشنبه» و فال بدی که به آن می‌زند و سنگینی آن و این‌که منظور کدام چهار‌شنبه است، سؤال شد، حضرت فرمود: «چهارشنبه آخر ماه است که در محاق اتفاق افتد، و در همین روز «قابیل» برادرش «هابیل» را کشت... و خداوند در این روز چهارشنبه تندباد را بر قوم عاد فرستاد».
ازاین‌رو بسیاری از مفسران به پیروی از روایات، آخرین چهارشنبه هر ماه را روز نحس می‌دانند و از آن به «اربعاء لاتدور» تعبیر می‌کنند و یعنی چهارشنبه‌ای که تکرار نمی‌شود.
در بعضی دیگر از روایات می‌خوانیم که روز اول ماه روز سعد و مبارکی است؛ چراکه آدم در آن آفریده شد ‌و هم‌چنین روز ۲۶؛ چراکه خداوند دریا را برای موسی شکافت.
[۱۴] حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص۱۰۵، ح۲۵.
[۱۶] فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج، ص۱۰۱ـ۱۰۲، ح۵، بیروت، مؤسسه الاعلمی، للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق.

امام صادق (علیه‌السلام) درباره نوروز فرمود: «روز مبارکی است که کشتی نوح بر جودی قرار گرفت و جبرئیل بر پیامبر اسلام نازل شد، و روزی است که علی (علیه‌السلام) بر دوش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ـ رفت بت‌های کعبه را شکست و داستان غدیر خم مصادف با نوروز بود».


تذکر این نکته لازم است که: افراط عده‌ای در مسئله سعد و نحس بودن ایام به ‌اندازه‌ای است که به هر کار می‌خواهند دست بزنند، به سراغ سعد و نحس ایام می‌روند. این درست نیست؛ بلکه باید عوامل شکست‌ها و پیروزی‌ها را بررسی نمود و از تجربیات گران‌بهای دیگران استفاده کرد، نه این‌که گناه همه شکست‌ها را به گردن شومی ایام ‌انداخت و رمز پیروزی‌ها را در نیکی ایام جست‌وجو نمود. علل این امر را می‌توان چند چیز دانست:

۴.۱ - وجود وقایع تلخ و شیرین

وجود وقایع تلخ و شیرین در این ایام باعث سعد و یا نحس آن‌ها شده است؛ چنان‌که در روایت دوم و سوم اشاره شد و در بعضی روایات دیگر می‌خوانیم: «روز سوم ماه روز نحسی است؛ چراکه آدم و حوا در آن روز از بهشت رانده شدند و لباس بهشتی از تن آن‌ها کنده شد».
[۱۸] حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص۵۸.

و یا این‌که «روز هفتم ماه، روز مبارکی است؛ چراکه حضرت نوح سوار بر کشتی شد (و از غرق شدن نجات یافت).»
[۲۰] حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص۶۱.


۴.۲ - توجه به حوادث تاریخی

توجه دادن مسلمین به حوادثی که در گذشته واقع شده است، تا رفتار و اعمال خود را بر حوادث تاریخی سازنده تطبیق دهند و از حوادث مخرب و روشِ بنیان‌گذاران آن‌ها فاصله گیرند. لذا در روایات فراوان سعد و نحس ایام را با بعضی از حوادث مطلوب یا نامطلوب پیوند می‌دهد، مخصوصاً در مورد روز عاشورا که بنی‌امیه به گمان پیروزی (ظاهری) بر اهل ‌بیت، آن روز را مسعود و مبارک می‌شمردند و به همین دلیل در روایات شدیداً مبارک دانستن آن روز نهی شده و حتی دستور داده‌اند که آن روز را روز ذخیره آذوقه سال و مانند آن قرار ندهند؛ بلکه کسب و کار را در آن روز تعطیل کرده و عملاً از برنامه بنی‌امیه فاصله بگیرند. پس توجه دادن اسلام به سعد و نحس ایام، برای این است که به یک سلسله، حوادث تاریخی آموزنده توجه شود.

۴.۳ - توسل به ساحت الهی

توسل و توجه به ساحت قدس الهی، و استمداد از ذات پاک پروردگار در روایات متعددی توصیه شده است. در روزهایی که نام نحس بر آن‌ها گذارده شده است، با دادن صدقه، و یا خواندن دعا و قرآن کریم، و توکل بر ذات الهی و استمداد از لطف او خود را بیمه کنید. از جمله:
«یکی از دوستان امام حسن عسکری (علیه‌السلام) روز سه‌شنبه خدمتش رسید، امام فرمود: دیروز تو را ندیدم، عرض کرد: دوشنبه بود، و من در این روز حرکتی ناخوش داشتم. فرمود: کسی که دوست دارد از شر روز دوشنبه در امان باشد، در اولین رکعت نماز صبح سوره هل اتی بخواند. سپس امام آیه‌ای از سوره «هل اتی» را (که تناسب با رفع شر دارد) تلاوت فرمود: خداوند نیکان را از شر روز رستاخیز نگاه می‌دارد، او به آن‌ها خرمی و طراوت ظاهر و خوشحالی درون عطا می‌کند»: «فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ».

۴.۴ - تبدیل ایام نحس به سعد

توجه به این نکته که غالباً حوادث جنبه کفاره اعمال نادرست خود انسان است و ایام تأثیر مستقیم ندارد؛ بلکه ایام را می‌توان با توبه، و استغفار به روزهای مبارک و سعد تبدیل نمود.
یکی از یاران امام دهم، علی الهادی (علیه‌السلام) می‌گوید: «خدمت حضرت رسیدم؛ در حالی که در مسیر، انگشتم مجروح شده بود. سواری از کنارم گذشت و به شانه من صدمه زد و در وسط جمعیت گرفتار شدم و لباسم را پاره کردند، گفتم: خدا مرا از شر تو ‌ای روز حفظ کند، عجب روز شومی هستی! امام فرمود: با ما ارتباط داری و چنین می‌گویی؟ و روز را که گناهی ندارد، گناه‌کار می‌شماری؟ آن مرد می‌گوید: از شنیدن این سخن به هوش آمدم و به خطای خود پی بردم، عرض کردم ‌ای مولای من! استغفار می‌کنم و از خدا آمرزش می‌طلبم، حضرت افزود: روزها چه گناهی دارد که شما آن‌ها را شوم می‌دانید؟ در حالی که کیفر اعمال شما در این روزها دامانتان را گرفته است؟ شوم دانستن ایام برای تو فایده‌ای ندارد، آیا نمی‌دانی که خداوند ثواب و عقاب می‌دهد و جزای اعمال را در این سرا و سرای دیگر خواهد داد؛ سپس افزود: دیگر این عمل را تکرار مکن... .


۱. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۹، ذیل آیه ۱۹ قمر.
۲. ترجمه تفسیر صافی، جدوم، ذیل آیة ۱۹ قمر.
۳. تفسیر نمونه، آیت‌الله مکارم شیرازی، ج۲۳ـ۳۷ـ۴۷ و ج۲۰، ص۲۴۰.


۱. اصفهانی، راغب، مفردات فی غریب القرآن، ص۴۱۰، دفتر نشر کتاب، دوم، ۱۴۰۴ق.    
۲. اصفهانی، راغب، مفردات فی غریب القرآن، ص۷۹۴، دفتر نشر کتاب، دوم، ۱۴۰۴ق.    
۳. قمر/سوره۵۴، آیه۱۹-۲۰.    
۴. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۶.    
۵. دخان/سوره۴۴، آیه۳.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص۳۷۶، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چهارم، ۱۳۶۲.    
۷. قمر/سوره۵۴، آیه۱۹-۲۰.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۷۱، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چهارم، ۱۳۶۲.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۷۱ ۸۳، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چهارم، ۱۳۶۲.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۱، با تلخیص.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۷، با تلخیص.    
۱۲. حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص۱۸۳، ح۲۵.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۳.    
۱۴. حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص۱۰۵، ح۲۵.
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۳.    
۱۶. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج، ص۱۰۱ـ۱۰۲، ح۵، بیروت، مؤسسه الاعلمی، للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق.
۱۷. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۶، ص۹۲.    
۱۸. حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص۵۸.
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۳.    
۲۰. حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص۶۱.
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۳.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۳.    
۲۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۶، ص۳۹، ح ۷.    
۲۴. انسان/سوره۷۶، آیه۱۱.    
۲۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۶، ص۲، ح۵-۶.    



سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «سعد و نحس بودن ایام»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۲۵.    




جعبه ابزار