• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زهق (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





زَهَق (به فتح زاء و هاء) یکی از مفردات به کار رفته در قرآن کریم به معنای خروج روح و هلاکت است.



زَهَق: اقرب الموارد زهق و زهوق را خروج روح و هلاکت و بطلان و غيره گفته است. در مجمع نيز هلاكت و بطلان است. صحاح و قاموس اضمحلال را از جمله معانى آن شمرده‌اند. ابن اثیر نيز هلاكت و موت و خروج روح گفته است. راغب خروج روح از كثرت تأسف می‌داند. طبرسی هلاكت را در «زَهَقَتْ‌ نَفْسُهُ» نيز جارى دانسته گويد: گويا روحش براى هلاكت خارج شده است.
خلاصه همه دو معنى است خروج روح و هلاكت‌.


(إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ‌ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ) (بلكه خدا مى‌خواهد آنان را بوسيله آن، در زندگى دنيا عذاب كند، و در حال کفر بميرند.)
آيه ۸۵ نيز چنين است‌ (إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ‌ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ) (بلكه خدا مى‌خواهد آنان را به وسيله آن، در زندگى دنيا عذاب كند، و در حال كفر بميرند.)
طبرسى و بیضاوی در ذيل آيه فوق زهق را خروج با صعوبت گفته‌اند.
يعنى خدا می‌خواهد با اموال و اولاد آن‌ها را معذّب كند و در حال كفر جانشان در آيد و بميرند. ولى بهتر اين است بگوئيم: در حال كفر هلاک شوند و آن همان استدراج است كه در «درج» گذشت اموال و اولاد به تدريج استعداد هدایت را از دستشان می‌گيرد و تدريجا هلاک می‌گردند با آن‌كه پيوسته با كفر توأم‌اند على هذا هلاكت نفس در اين جهان است.
زاهق‌ به معنى هلاک‌شونده و اضمحلال پذيرنده است‌. (بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ‌ ...) يعنى «حق را بر باطل مى‌نهيم مغز آن را می‌شكند آنگاه بينى كه باطل پوچ و ناچيز است.»
(وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ‌ زَهُوقاً) (و بگو: حق آمد، و باطل نابود شد؛ زيرا باطل نابود‌شدنى است.) اگر مراد از «الْباطِل» شرک و بت‌پرستی باشد با پيروزى اسلام از بين رفت و ريشه‌كن گرديد و اگر مطلق باطل مراد باشد قهرا منظور پوچ بودن و هلاكت مطلق باطل است به نظر می‌آيد منظور اين است: حق آمد و باطل پاشيده و مضمحل گرديد و در آن عجبى نيست زيرا كه شأن باطل همان پاشيدگى و اضمحلال است. و اين مخالف آن نيست كه باطل به وسيله بعضى عوامل خارجى ادامه يابد ولى نظر به ذاتش مضمحل و بى‌ثبات است و اللّه اعلم.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۱۸۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۸۴.    
۳. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۳۵۸.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۱۷۹.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۶۶۹.    
۶. جوهری، اسماعیل بن جماد، الصحاح، ج۴، ص۱۴۹۳.    
۷. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ص۸۹۲.    
۸. ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایه، ج۲، ص۳۲۲.    
۹. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۳۸۴.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۶۶۹.    
۱۱. توبه/سوره۹، آیه۵۵.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹۶.    
۱۳. توبه/سوره۹، آیه۸۵.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۰.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۵۹.    
۱۶. بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر البیضاوی، ج۳، ص۱۵۱.    
۱۷. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۸.    
۱۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۸۱.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۰.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «زهق»، ج۳، ص۱۸۴.    






جعبه ابزار