زجاجه (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زجاجه:(فی زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ)«زُجَاجَةٌ» یعنی «شیشه»، و در اصل به سنگهای شفاف میگویند،
و از آنجا که شیشه نیز از
مواد سنگی ساخته میشود و شفاف است به آن
«زُجَاجَةٌ» گفته شده. و در اینجا به معنای حبابی است که روی چراغ میگذاشتند، تا هم شعله را محافظت کند و هم گردش هوا را، از طرف پایین به بالا، تنظیم کرده، بر نور و روشنایی شعله بیفزاید.
(اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونِةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ) (
خداوند نور آسمانها و زمين است؛ و
مَثَل نورش همانند چراغدانى است كه در آن چراغى پرفروغ باشد، آن چراغ در حبابى قرار گيرد، حبابى شفاف و درخشنده همچون ستارهاى فروزان، چراغى كه افروخته مىشود از روغن درخت پربركت زيتونى كه نه شرقى است و نه غربى؛ روغنش آنچنان صاف و خالص است كه نزديك است بدون تماس با آتش شعلهور شود؛ نورى است بر فراز نورى؛ و خدا هركس را بخواهد با نور خود
هدایت مىكند، و خدا براى مردم
مثلها مىزند و خداوند به هر چيزى داناست.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: آنچه تشبيه به
مشکات شده، به مشكات و همه خصوصياتى كه در
آیه براى آن آمده تشبيه شده، نه تنها به كلمه مشكات، يعنى فِيها
(مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ ...) همه در اين تشبيه دخالت دارند، چون اگر تنها به مشكات تشبيه شده باشد معنا
فاسد مىشود، و اين در
تمثيلات قرآن نظاير زيادى دارد.
(الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ) تشبيه زجاجه به
کوکب درى به خاطر شدت و بسيارى لمعان نور مصباح و تابش آن است، معمولا وقتى شيشه را روى چراغ بگذارند بهتر مىسوزد، و ديگر با وزش باد نوسان و اضطراب پيدا نمىكند و در نتيجه مانند كوكب درى مىدرخشد و درخشش آن ثابت است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «زجاجه»، ص۲۶۹.