رهبری سیدعلی خامنهای
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیت الله سید علی خامنهای در
سال ۱۳۱۸ هـ. ش در
مشهد مقدس در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. خاندان خامنهای از سادات اصیل حسینی و از نسل پاک
امام سجاد (علیهالسّلام) هستند. ایشان دوران کودکی خویش را در همان دیار و در دامان خانوادهای اهل
علم و
زهد و
تقوی سپری کرد، و به مراحل بالائی از علم و فضل نائل گردید.
ایشان پس از گذراندن دروس جدید تا مرحله دبیرستان وارد حوزۀ علمیه مشهد شد. هر چند خواندن دروس حوزوی را از همان دوران دبیرستان آغاز کرده بود؛ و دروس سطح حوزه را با نظارت
پدر دانشمند و دلسوز خود و در محضر اساتید مهم مشهد در طی کمتر از ۶ سال سپری نمود و از سن ۱۸ سالگی در درس خارج آیت ا... میلانی (رحمةاللهعلیه) شرکت مینمود.
در سال ۱۳۳۷ هـ. ش و تا سال ۱۳۴۳ هـ. ش در
قم مشغول به ادامه تحصیلات عالی در
فقه و
فلسفه شدند. و از محضر بزرگانی چون
آیت الله بروجردی،
امام خمینی،
شیخ مرتضی حائری و
علامه طباطبائی استفاده وافر بردند. ولی بر اثر بیماری پدرشان و نابینا شدن ایشان به مشهد مراجعت کرد و ضمن پرستاری از پدر به تدریس و ادامه تحصیل پرداختند.
صلاحیت و قوت علمی ایشان در کلمات بسیاری از علما منعکس شده است که به برخی اشاره میکنیم:
حضرت مستطاب آیت الله حاج سید علی خامنهای _مدظله العالی_ واجد مقام فقاهت و
اجتهاد و قدرت
استنباط احکام شرعیه، و لیاقت تصدی مقام معظم رهبری میباشد.
هنگام رای گیری در
مجلس خبرگان برای رهبری حضرت آیت الله خامنهای – دامت برکاته- اجتهاد معظم له با قیام بینۀ شرعی نزد اینجانب ثابت بود ولی بعدا به واسطه حضور در جلسات مباحثات فقهی شخصا به اجتهاد ایشان پی بردم و اکنون شهادت میدهم که معظم له مجتهدی عادل و جامع الشرایط است.
آیت ا... خامنهای نه تنها مجتهد
مسلم میباشد بلکه فقیه جامع الشرایط واجب الاتباع میباشد.
حضرت امام بارها از جناب عالی به عنوان مجتهدی
مسلم و بهترین فرد برای رهبری نام بردند.
همانگونه که خود ایشان فرمودهاند جرقههای انگیزش
انقلاب اسلامی به وسیله
نواب صفوی در ایشان شعله ور شد. و در همان سالهای ۱۳۳۴ مبارزات را به نوعی شروع نمودند و به حرکت عظیم و خروش
انقلابی حضرت امام (رحمةاللهعلیه) پیوستند. و نخستین بار در سال ۱۳۴۲ از سوی امام (رحمةاللهعلیه) ماموریت یافت که پیام ایشان را (در خصوص چگونگی برنامههای تبلیغاتی روحانیون در
ماه محرم) به آیت ا... میلانی و علمای خراسان برسانند. و در پی مبارزات فرهنگی و افشاگریهای فراوان و حتی تالیف کتابهای مختلف بر ضد نظام شاه، تا زمان پیروزی
انقلاب شش بار توسط
ساواک دستگیر و تحت شکنجههای فراوان قرار گرفت
ایشان در سال ۱۳۵۶ به اتفاق عدهای از روحانیون قم و
تهران بنیان جامعه روحانیت مبارز را پایهریزی نمود و در همان روزهای ابتدائی
انقلاب به دستور حضرت امام (رحمةاللهعلیه) در
شورای انقلاب اسلامی عضویت یافت و تا زمان انتخاب ایشان به رهبری در مناصب مختلف حکومتی مثل سرپرستی
سپاه پاسداران، نمایندگی مردم تهران در مجلس
شورای اسلامی، ریاست جمهوری ریاست
شورای، تشخیص مصلحت نظام، نائب رئیس
شورای بازنگری قانون اساسی، ریاست
شورای سیاست گذاری کشور، امامت
نماز جمعه تهران و... مشغول خدمتگزاری به نظام و مردم بودند.
مروری بر شرائط زمانی که مقام معظم رهبری انتخاب شدند بیانگر اهمیت زیاد این انتخاب است.
در خرداد ۱۳۶۸ هـ. ش امام امت به علت خونریزی گوارشی در بیمارستان بستری و تحت عمل جراحی قرار گرفت. صدا و سیما هر شب گزارشی مفصل از معالجه حضرت امام پخش میکرد. در همه مساجد مراسم دعا و نیایش بر پا بود تا اینکه در عصر روز سیزدهم در حالی که تنها چند ساعت قبلش خبر گزارش پیاده روی روزانه امام (رحمةاللهعلیه) پخش شد. ناگهان به اطلاع مردم رسانده شد که حال عمومی امام (رحمةاللهعلیه) نامساعد است و لحظه به لحظه حال ایشان بدتر میشد تا اینکه در ساعت ۱۰شب شنبه سیزدهم خرداد ۶۸ پزشکان معالج ایشان اظهار ناامیدی کرده و فوت امام (رحمةاللهعلیه) را اعلام نمودند. خبر فوت امام در روز چهاردهم اعلام شد. همه جا سیاه پوش شد و مردم و مسؤلین با دلی غم بار از مصیبت وارده نگران آینده
انقلاب بودند.
شاید بتوان مهمترین نگرانیها را در محورهای زیر خلاصه کرد:
۱. عدم پذیرش صلح توسط
عراق و بی نتیجه ماندن مذاکرات ژنو که فقط منجر به پذیرش آتش بس شد و احتمال شروع مجدد
جنگ منتفی نشده بود؛
۲. تبعات عزل
منتظری از قائم مقامی رهبری؛
۳. خرابیهای جنگ و لزوم بازسازی آن؛
۴. صلح اعراب با
اسرائیل؛
۵. تغییر سیاست شوروی از تامین تسلیحاتی بعضی اعراب مثل
سوریه و گرایش به استقرار
صلح در منطقه که منجر به تحکیم جایگاه اسرائیل میشد؛
۶. حکم امام (رحمةاللهعلیه) دربارۀ
سلمان رشدی و واکنش سخت بعضی کشورها در فراخوانی
سفر ایشان از ایران؛
۷. تبلیغات زهرآگین رسانههای خارجی در ناامید کردن مردم بعد از فوت امام (رحمةاللهعلیه)؛
در چنین شرائطی بود که خبرگان رهبری بر اساس وظیفه قانونی خود با تشکیل جلسه در روز ۱۴
خرداد و پس از بحث تبادل نظر با اکثریت آراء آیت الله سید علی خامنهای را به عنوان رهبر
انقلاب معرفی نمودند.
طبق اصل یکصد و نهم قانون اساسی فعلی شرایط رهبر به شرح ذیل است:
۱- صلاحیت علمی لازم برای در ابواب مختلف
فقه؛
۲-
عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت
اسلامی؛
۳- بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر،
شجاعت، مدیریت قدرت کافی برای رهبری. در صورت تعدد واجدین شرایط فوق، شخصی که دارای بینش فقهی و سیاسی قویتری باشد مقدم است.
اما از آنجا که قانون اساسی
کشور در زمان ارتحال امام (رحمةاللهعلیه)، امر ایشان مراحل نهانی بازنگری و اصلاح را پشت سر میگذاشت و نسبت، شرائط رهبر نیز اصلاحاتی اعمال شده بود. ولی هنوز به مرحلۀ اجراء نرسیده بود، خبرگان رهبری را در ابتدا با این سؤال مواجه نمود که آیا طبق اصلاح انجام شده، شرط
اجتهاد برای رهبری کافی است یا اینکه شرط رهبری طبق قانون اساسی قبل از اصلاح، مرجعیت فعلی است.
اما بعد از احراز نظر امام مبنی بر لازم نبودن شرط مرجعیت و اتفاق
شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر عدم لزوم شرط مرجعیت فعلی برای رهبری انتخاب رهبر توسط مجلس خبرگان بر اساس قانون جدید و با نفی
شورائی بودن رهبری به انجام رسید.
حجت
الاسلام هاشمی رفسنجانی در خطبه
نماز جمعه نوزدهم خرداد ۱۳۶۸ در این باره میگوید:
«یک نکته بود در
قانون اساسی گذشته که میگفت از میان مراجع ذیصلاح یا کسانی که صلاحیت رهبری دارند، صلاحیت مرجعیت دارند، اینکه من «یا» میگویم چون دو نظر در تفسیر آن است که آیا
مرجعیت بالفعل برای رهبری لازم است یا کسانی که صلاحیت رهبری دارند. ما در انتخابات قبلی که قائم مقام رهبری را انتخاب کردیم
[۱] خبرگان (این بود) که منظور قانون، آن کسی است که صلاحیت مرجعیت را داشته باشد نه مرجعیت فعلی را، چون در آن زمان مرجعیت نداشتند ولی همه صلاحیت را تایید کردند. و روی آن رای دادیم. به هر حال نظر خبرگان این بود ولی، صلاحیت مرجعیت در آن بود.»
همچنین به نقل از
آیت الله اردبیلی، امام از همان ابتدا مخالف قید مرجعیت برای رهبری بودند ولی چون خبرگان میخواست و امام دیده بودند رای اعضاء مبنی بر این مساله است فرمودند بگذارید. در واقع تعبیری که امام مورد نظرشان بود همان
مجتهد عادل مورد تایید خبرگان بوده است.
مرحوم امام (رحمةاللهعلیه) قبل از ارتحال اشاراتی به صلاحیت آیت الله خامنهای برای رهبری داشتند که راهنمای خوبی برای خبرگان شد حجة
الاسلام هاشمی رفسنجانی در این زمینه میگوید:
در جلسهای که سران سه قوه و آیت الله اردبیلی، آقای نخست وزیر، حاج احمد آقا و آقای خامنهای و بنده حضور داشتیم، بحث شد حرف ما با امام این بود که اگر قضیهای اتفاق بیافتد ما بعد با این قانون اساسی مشکل داریم و ممکن است خلا رهبری پیش بیاید. ایشان گفتند: خلا رهبری پیش نمیآید شما آدم دارید گفتیم چه کسی؟ ایشان فرمودند: همین آقای خامنهای.
در آخر با کلامی از
آیت الله بهاء الدینی دربارۀ آیت الله خامنهای بحث را به پایان میرسانیم:
بعد از فوت
امام اگر بشود به کسی اعتماد کرد به این سید (آیت الله خامنهای) است. ایشان از همه افراد به امام نزدیکتر است. کسی که ما به او امید داریم، آقای خامنهای است. باید به او کمک کرد که تنها نباشد. شما از ما قبول نمیکنید و تعجب میکنید ولی این دید ماست و نزد ما محرز است.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «رهبری سیدعلی خامنهای»، تاریخ بازیابی۱۳۹۵/۰۱/۲۳.