رحلات بورکهارت فی بلاد النوبة و السودان (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«رحلات
بورکهارت فی بلاد النوبه و السودان»، تالیف جون لویس
بورکهارت (۱۷۸۴- ۱۸۱۷ م) خاورشناس و جهانگرد سویسی است که به قلم فؤاد اندرواس به
عربی ترجمه شده است.
این کتاب که بخشی از سفر
بورکهارت به نوبه و
سودان است، از دقیقترین سفرنامههایی است که مورد استناد و استفاده محققین قرار گرفته است.
کتاب با مقدمهای به قلم محمد محمود صیاد آغاز شده است. متن سفرنامه در هفت بخش از اسوان آغاز و به سواکن ختم شده است. شیوه نگارش سفرنامه به صورت گزارش روزانه با ذکر تاریخ حوادث است.
محمود صیاد در مقدمه کتاب معتقد است که
بورکهارت با انگیزههای دنیوی و سیاسی مشکلات این
سفر را به جان نخریده است؛ بلکه در جستجوی حقیقت بوده است و آنچه را در این سفرها دیده یادداشت کرده است.
آفریقا تا اوائل قرن ۱۸ میلادی در نظر غرب قارهای شبه مجهول بود؛ چرا که طبیعت ویژه آن از حرکت برای کشف جزئیات مانع میشده است. تعداد اندکی از رودهای آفریقا صلاحیت کشتیرانی دارند. انتقال از طریق خشکی نیز بدون وسائل نقلیه مکانیکی با مشکلات فراوان همراه بوده است.او کشف اسرار این قاره را به چهار مرحله تقسم کرده است. مرحله دوم از مهمترین ادوار کشف جغرافی قاره آفریقا که سفرهای
بورکهارت نیز در این مرحله قرار دارد. محمود صیاد در ادامه به شرح حال
بورکهارت و سفرهای او پرداخته است.
سفرنامه
بورکهارت دارای ارزش علمی است؛ گزارش او از اجتماع نوبه و زندگی عبابده و بشاریین در اوائل
قرن گذشته حاکی از
صداقت است. او اعتراف میکند که «در مشاهدات من قصور وجود دارد که به سبب
جهل من به لغت نوبی است که نوبیها در زمان وجود من در بین آنها از آن استفاده میکردند».
بورکهارت سفرش در سال ۱۸۱۳ م از اسوان آغاز و پس از آن به المحس (تیناری) میرود و به اسوان مراجعت میکند. از اسوان به بربر و سپس به
شهر شندی
و از آنجا به التاکه
و سواکن
و از طریق
دریای سرخ به
حجاز میرود.
جهانگردان «اسوان» را به جهت آثار آن و آثار جزیره فنتین مجاور با آن، بدیعترین بلاد
مصر دانستهاند؛ اما
بورکهارت اسوان را مستحق این مقدار مدح ندانسته است.
از جمله اماکن مورد توجه او در اسوان،
مقبره یکی از بزرگان ترک با نام شیخ ونس بوده که
قبور در اطرافش به مساحت تقریبی سه مایل پراکنده بوده است. تعدادی زیادی از اولیای صاحب کرامت در این مکان مدفون بوده است و اتقیاء از نواحی مختلف مصر برای
زیارت قبور آنها به آنجا میآمدهاند. سنگهای عمود بر این قبور منقوش به خط کوفی بوده است؛ اما خطوط آن قابل خواندن نبوده است. او به نقل از مقریزی مورخ مصری شیوع
طاعون در سال ۸۰۶ م که ۲۱۰۰۰ نفر را به هلاکت رساند،
حکایت میکند.
از جمله مناطقی که
بورکهارت از آن گزارش کرده سرزمین قبیله نشین «برر» است که در اصل به این سرزمین عربزبان میرفاب اطلاق میشده است و خود را از نوادگان جعلیین میدانستند.
بورکهارت (۱۸۱۴ م) جنوبیترین بخش سرزمین میرفابی را قلمرو کوچک و مجزایی وصف کرده که به راسالوادی مشهور بوده و
حکومت آن را یکی از اعضای خاندان تمساح در دست داشته است. سرزمین بربر مرکز بارزگانی مهمی بود؛ جادهای که از مصر علیا آغاز، و پس از گذاشتن از صحرای نوبه، در این سرزمین به
نیل منتهی میشد؛ کاروانهایی نیز که از سنار و شندی به مصر میرفتند از همین جا میگذشتند. در زمانی که
بورکهارت از این سرزمین دیدن کرده دهکدهای با نام «انخیزه» پایتخت بربر بوده و شهر بربر که در زمان حاکمیت ترک و مصر به عنوان شهر معروف بوده است، در زمان
بورکهارت بیرونق بوده است.
از جمله اماکن نوبه که
بورکهارت گزارش کرده، معبد الدکه است. او داخل معبد را از نقوش تاریخی خالی دانسته، ولی دیوارهای خارجی و غرفه داخلی را پر از نقشههای دینی گزارش کرده است. جالب است که او نوشتههای زوار بر در و دیوارهای ورودی
معبد را یادداشت کرده و در کتاب نقل کرده است.
نویسنده در لابلای مطالب مقایسههای خوبی به دست میدهد که به لحاظ
مردم شناسی و
جامعه شناختی حائز اهمیت است. در یک فقره از کتاب او چنین گزارش میدهد که در سودان
عتق و آزاد کردن
عبد، نادر است؛ در حالی که در
شبه جزیره عرب و مصر عکس این است و به ندرت بندهای را خواهی یافت که مدتی را در خدمت
خانواده محترمی بوده باشد و آزاد نشده باشد؛ با
ازدواج با کنیزی از کنیزان خانواده یا این که او را مختار میکنند که در خدمت آن خانواده بماند و در عوض خدمتش اجرت دریافت کند. همچنین کنیز نیز اگر برای مولایش فرزندی به
دنیا بیاورد، آزاد میشود.
کتاب حاضر، اولین بار در سال ۱۸۱۹ م منتشر و در سال ۱۸۲۲ م تجدید چاپ شده است. ترجمه عربی کتاب از روی چاپ سوم کتاب انجام شده است. برخی تصاویر ابتدایی اماکن و چندین نقشه جغرافیایی در کتاب ارائه شده است. فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اعلام در انتهای کتاب آمده است.
نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).