مراوده (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُراوَدَه (به ضم میم و فتح واو و دال) از
واژگان قرآن کریم به معنای طلب کردن و خواستن است.
مُراوَدَه به معنای طلب كردن و خواستن است.
در
مجمع گويد: مراوده خواستن چيزيست با نرمى و
مدارا.
راغب گويد: مراوده آن است كه با ديگرى در اراده نزاع كنى و قصد كنى آنچه را كه او قصد نمیكند و يا بطلبى چيزی را كه او نمیطلبد.
در
اقرب آن را آنگاه كه با «عن» يا «على» همراه باشد مخادعه و فريفتن معنى كرده است.
اين هر سه قول كه نقل شد نزديک بهماند.
(وَ راوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِها عَنْ نَفْسِهِ ...)(و آن زن كه
یوسف در خانه او بود، از او تمنّاى كامجويى كرد.)
ناگفته نماند مراوده كه در آيات ۲۳، ۲۶، ۳۲، ۵۱
سوره یوسف آمده است همه قيد «
عَنْ نَفْسِهِ» دارند و در
آیه ۳۷ قمر آمده «
وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ» و نيز آمده
(قالُوا سَنُراوِدُ عَنْهُ أَباهُ) در اين دو آيه «عن» آمده ولى «نفسه» ندارد معلوم است كه مراوده در قسمت اولى درباره نفس يوسف و كام خواستن از او بوده است به خلاف دو آيه بعدى.
بايد در اينجا سه نكته را ياد آورى كنيم:
اوّل آنكه مفاعله در اين آيات براى مبالغه است نه بين الاثنين.
دوم اينكه «عن» به معنى تعليل است.
قاموس و اقرب و
المنجد تصريح كردهاند كه تعليل يكى از معانى «عن» است. و آيه
(وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ) (و استغفار
ابراهیم براى پدرش (سرپرستش كه در آن زمان، عمويش
آزر بود)، فقط بخاطر وعدهاى بود كه به او داده بود.)
را شاهد آوردهاند.
سوم اينكه لازم است مراوده را در آيات فوق به معنى قصد بگيريم كه از مصاديق طلب است مثلا آيه
(وَ راوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِها عَنْ نَفْسِهِ) را اينطور معنى كنيم: «زنی كه
یوسف در خانه او بود يوسف را به شدّت قصد كرد به جهت نفس او و كام گرفتن از او»
(وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ) يعنى «
لوط را قصد كردند به علت ميهمانانش و میخواستند آنها را از او بگيرند.»
(قالُوا سَنُراوِدُ عَنْهُ أَباهُ) يعنى: «به زودى براى آوردن او پدرش را قصد میكنيم و به پيش او میرويم.» اگر اينطور بگوئيم معنى آيات كاملا درست و مطابق معناى اوّلى كلمه خواهد بود و الحمد للّه.
زمخشری و
بیضاوی مراوده را رفت و آمد گفتهاند.
و آن به تصريح
صحاح و قاموس يكى از معانى «رود» است
ولى آنچه ما گفتيم صحيحتر و مطابق معناى اوّلى است. و مثلا در آيه «
وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ»
رفت و آمد درست نمیآيد مگر آنكه گفته شود بارها به او مراجعه كرده بودهاند.
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «مراوده»، ج۳، ص۱۴۴.