• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

راز جاودانگی اسلام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اگر کسی اندک تاملی در دین اسلام و معارف آن داشته باشد به راز جاودانگی آن پی خواهد برد و درمییابد دین اسلام، دینی فرا زمانی، فرامکانی، می‌باشد و گزاره‌های دین اسلام، معقول بوده و هیچ تناقضی در معارف و احکام آن وجود ندارد.



اگر کسی اندک تاملی در دین اسلام و معارف آن داشته باشد به راز جاودانگی آن پی خواهد برد و درمی‌یابد که:

۱.۱ - فرازمانی بودن دین اسلام

دین اسلام، دینی فرا زمانی، فرامکانی، فرا زبانی، فرا ملیتی، فرا نژادی است. ( «و ما ارسلناک الا کافه للناس بشیرا و نذیرا و لکن اکثر الناس لا یعلمون.» برای توضیحات آیه رجوع کنید به تفسیر نمونه ذیل همین آیه.

۱.۲ - دین اسلام مطابق با فطرت آدمی

دین اسلام مطابق با فطرت آدمی است و از این رو تمام احکام و دستورات اخلاقی و فقهی آن، با فطرت انسان سازگار است. «فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم و لکن اکثر الناس لا یعلمون.»

۱.۳ - معقول بودن گزارههای اسلام

گزاره‌های دین اسلام، معقول بوده و هیچ تناقضی در معارف و احکام آن وجود ندارد. «افلا یتدبرون القرآن و لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا.» قرآن نیز جامع معارف دین بوده و معرف دین است. همچنین قرآن در موارد متعددی پس از بیان احکام الهی، به ذکر اسم عزیز، علیم و حکیم می‌پردازد و این حقیقت را گوشزد می‌کند که احکام الهی، ضمن اتقان و استواری لازم، پشتوانه‌ای عالمانه و حکیمانه دارند: «و السارق و السارقه فاقطعوا ایدیهما جزاء بما کسبا نکالا من الله و الله عزیز حکیم» و «انما الصدقات للفقراء و المساکین و العاملین علیها و المؤلفه قلوبهم و فی الرقاب و الغارمین و فی سبیل الله و ابن السبیل فریضه من الله و الله علیم حکیم». و ملاصدرا در این باره میگوید: «شرع و عقل با هم تطابق و توافق دارند. منزه است شریعت پاک حقه الهیه از این که احکام و آموزه‌های آن ناسازگار با معارف عقلی یقینی ضروری باشد و نابود باد فلسفه‌ای که قوانین آن با کتاب و سنت سازگار و همراه نباشد.».
[۶] اسفار، دار احیاءالتراث العربی، چاپ سوم، ۱۹۸۱، ج۸، ص۳۰۳.


۱.۴ - توجه به روح و جسم

اسلام، هم به جسم انسان و نیازهای آن توجه کامل دارد و هم به روح و روان انسان و نیازهای آن.

۱.۵ - تنظیم اسلام بر اساس مصالح انسان

احکام اسلام، بر اساس مصالح و منافع واقعی انسان تنظیم شده‌اند. اگر در جایی ما بدون آنکه در قرآن یا سنت چیزی داشته باشیم، به حکم عقل مصلحت یا مفسده‌ای را کشف کنیم، به حکم آن آشنایی‌ای که با روح اسلام داریم- که اگر مصلحت مهمی باشد اسلام از آن صرف نظر نمی‌کند و اگر مفسده مهمی باشد اسلام اجازه نمی‌دهد - فورا به حکم عقل ، حکم شرع را کشف می‌کنیم..
[۷] شهید مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۱، ص۲۹۹.


۱.۶ - وضع قوانین براساس شناخت انسان

به خلاف قوانین و مقررات بشری که بدون شناخت انسان و جهان ، وضع شده‌اند، قوانین و احکام الهی بر اساس شناخت دقیق و کامل از انسان و جهان، وضع شده‌اند. به عنوان مثال: «کتب علیکم القتال و هو کره لکم و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم و الله یعلم و انتم لا تعلمون.» و همچنین دقت کنید در «و یدع الانسان بالشر دعاءه بالخیر و کان الانسان عجولا.» انسان بدون شناخت دقیق از خود و ابعاد روابط چهارگانه‌اش به وضع قوانین و مقررات پرداخته و به تعبیر قرآن در سیر جاهلانه‌ی خود عجله می‌کند تا به هدف متصور خود دست یابد در صورتی که خیر و کمال واقعی او در مسیر دیگری است.

۱.۷ - راهنما بودن اسلام

از آنجا که انسان برای رسیدن به کمال مطلوبش، محتاج هدایت و ربوبیت الهی است و رفتار و کردار انسان در رسیدن یا نرسیدن به این هدف تاثیر مستقیم دارد، دین اسلام هیچ بخشی از زندگی انسان را بدون راهنما (آداب اخلاقی و احکام شرعی ) نگذاشته است. امام رضا علیه‌السّلام در بیان مفصلی به تبیین جایگاه عترت پرداخته و امام را مفسر و تبیین کننده مجملات قرآن می‌دانند، به گونه‌ا‌ی که قرآن بدون عترت قادر به پاسخگویی نیازهای واقعی انسان نخواهد بود: «... ان الله جل و عز لم یقبض نبیه حتی اکمل له الدین و انزل علیه القرآن فیه تبیان کل شی ء و بین فیه الحلال و الحرام و الحدود و الاحکام و جمیع ما یحتاج الیه الناس کملا فقال ما فرطنا فی الکتاب من شی ء و انزل علیه فی حجه الوداع و هی آخر عمره الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا و امر الامامه من کمال الدین و لم یمض صحتی بین لامته معالم دینه و اوضح لهم سبلهم و ترکهم علی قصد الحق و اقام لهم علیا علیه‌السّلام علما و اماما و ما ترک شیئا مما تحتاج الیه الامه الا و قد بینه ...

۱.۸ - پاسخگوی نیازهای انسان تا پایان دنیا

قرآن، سنت، عترت و عقل ، مشتمل بر قواعد و اصول کلیه‌ای هستند که در تعامل با همدیگر، قادر به پاسخگویی نیازهای انسان تا پایان دنیا می‌باشند. «و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی ء» و «ما فرطنا فی الکتاب من شی ء». و دقت کنید در روایت: عن الرضا علیه‌السّلام قال: «علینا القاء الاصول الیکم و علیکم التفرع.» و مساله‌ی اجتهاد .


ممکن است در ذهن کسی این سؤال مطرح شود که «با توجه به اینکه جامعه‌ی بشری دائما در حال تغییر و تکامل است، دینی که مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش است چگونه میتواند پاسخگوی نیازهای گسترده و پیچیدهی بشر معاصر باشد؟» پاسخ به این سؤال در گرو فهم درست دین و درک صحیح از انواع نیازهای انسان می‌باشد.


با نظر در زندگی انسان و نیازهای او در می‌یابیم که نیازهای انسان نیز همانند خود او و جهان که ثابتات و متغیراتی دارند، به دو دسته نیازهای ثابت و متغیر تقسیم می‌شوند. علامه شهید مطهری ره در این باره می‌فرماید: «این مطلب راست است که شرایط زندگی بشر متغیر است و نیازهای بشر تغییر می‌کند ولی مطلب به این سادگی نیست. بشر یک نیازهای ثابت و همیشگی دارد و یک نیازهای متغیر و موقت. همه نیازهای بشر متغیر نیست. نیازهایی که مربوط به معنی زندگی انسان است ثابت است و نیازهایی که مربوط به شکل و صورت زندگی انسان است متغیر و متحول است. شما نمی‌توانید این مطلب را که شکل زندگی دائما تغییر می‌کند دلیل بگیرید که روح زندگی هم همیشه باید تغییر کند.»
[۱۳] مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۱، ص۴۷۷.



دین الهی: ۱) در حوزه معارف خود، گزاره‌های انسان‌شناختی و جهان شناختی خویش را متوجه واقعیات و حقایق لا یتغیر انسان، جهان و روابط انسان و جهان نموده است و ۲) در حوزه قوانین، آنجا که قوانین مربوط به نیازهای متغیر انسان می‌شود به بیان راهبردها، سیاست‌ها و اصول لایتغیر آنها اشاره کرده و تشخیص موضوع و صدور حکم را در چارچوب اصول و راهبردهای مطرح شده به عقل ـ اجتهاد صحیح ـ وا می‌گذارد و ۳) آنجا که قوانین مربوط به نیازهای ثابت انسان بوده و یا مطلوبیت و درک مصالح و مفاسد تامه آن از درک عقلی فراتر می‌باشد، مستقیما قوانین و احکام را به بشر ارائه نموده است. علامه مطهری رحمة‌الله‌علیه در رابطه‌ی انواع نیازهای انسان و تفاوت قوانین متناسب با آنها می‌فرمایند:
«آیا درست است که همه نیازمندی‌های بشر در تغییر است و با تغییر نیازمندی‌ها قوانین و مقررات مربوط به آنها تغییر می‌کند؟ جواب این است که نه تمام نیازمندی‌ها در تغییر است و نه لازمه تغییر نیازمندی‌ها این است که اصول و قواعد اساسی زندگی تغییر کند. اما قسمت اول: نیازمندی‌ها بر دو گونه است: نیازمندی‌های اولی و نیازمندی‌های ثانوی. نیازمندی‌های اولی از عمق ساختمان جسمی و روحی بشر و از طبیعت زندگی اجتماعی سرچشمه می‌گیرد. تا انسان انسان است و تا زندگی وی زندگی اجتماعی است، آن نوع نیازمندی‌ها هست. این نیازمندیها یا جسمی است یا روحی و یا اجتماعی. نیازمندی‌های جسمی از قبیل نیازمندی به خوراک، پوشاک، مسکن، همسر و غیره، نیازمندی‌های روحی از قبیل علم، زیبایی، نیکی، پرستش، احترام و تربیت، نیازمندی‌های اجتماعی از قبیل معاشرت ، مبادله، تعاون، عدالت ، آزادی و مساوات. نیازمندی‌های ثانوی نیازمندی‌هایی است که از نیازمندی‌های اولی ناشی می‌شود. نیازمندی به انواع آلات و وسائل زندگی که در هر عصر و زمانی با عصر و زمان دیگر فرق می‌کند از این نوع است. نیازمندی‌های اولی، محرک بشر به سوی توسعه و کمال زندگی است، اما نیازمندی‌های ثانوی ناشی از توسعه و کمال زندگی است و در عین حال محرک به سوی توسعه بیشتر و کمال بالاتر است.

۴.۱ - فرق نیازهای ثانوی و اولی

تغییر نیازمندی‌ها و نو شدن و کهنه شدن آنها مربوط به نیازمندی‌های ثانوی است. نیازمندی‌های اولی نه کهنه می‌شود و نه از بین می‌رود؛ همیشه زنده و نو است. پاره‌ای از نیازمندی‌های ثانوی نیز چنین است. از آن جمله است نیازمندی به قانون. نیازمندی به قانون ناشی از نیازمندی به زندگی اجتماعی است و در عین حال دائمی و همیشگی است. بشر هیچ زمانی بی نیاز از قانون نخواهد شد. اما قسمت دوم: درست است که توسعه عوامل تمدن، نیازمندی‌های جدیدی به وجود می‌آورد و احیانا یک سلسله قراردادها و قوانین فرعی را ایجاب می‌کند، مثلا وسائل نقلیه ماشینی ایجاب می‌کند که یک سلسله قراردادها و مقررات به نام مقررات راهنمایی برای شهرها و یک سلسله مقررات بین‌المللی میان کشورها وضع بشود که در گذشته نیازی به چنین مقررات نبود؛ اما توسعه عوامل تمدن ایجاب نمی‌کند که قوانین حقوقی و جزائی و مدنی مربوط به داد و ستدها و وکالت‌ها و غصب‌ها و ضمان‌ها و ارث و ازدواج و امثال اینها- اگر مبتنی بر عدالت و حقوق فطری واقعی باشد- عوض بشود چه رسد به قوانین مربوط به رابطه انسان با خدا یا رابطه انسان با طبیعت . قانون، راه و طریقه عادلانه و شرافتمندانه تامین نیازمندی‌ها را مشخص می‌کند. تغییر و تبدیل وسائل و ابزارهای مورد نیاز سبب نمی‌شود که راه تحصیل و استفاده و مبادله عادلانه آنها عوض بشود...»
[۱۴] مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۳، ص۱۸۳.

رعایت بهداشت و نظافت، یک اصل کلی و یک قانون غیر قابل تغییر است. یعنی لازمه‌ی این که بشر بخواهد سلامت خود را حفظ کند بودن این قانون است. حال از یک سو اسلام این قانون کلی را ارئه کرده است و بعد از ۱۴۰۰ سال باز هم این قانون برقرار است و تا هزاران سال دیگر نیز برقرار خواهد بود. هرچند وسایل و ابزارها و مواد شوینده و تمیزکننده در هر عصری متفاوت بودهاند. در رابطه انسان با خداوند نیز به همین صورت است. نیاز بشر به رابطه با خدا و نحوهی این رابطه در گذشته، حال و آینده یکسان بوده است و پیشرفت تکنولوژیکی بشر نه تنها این نیاز را کمتر نکرده است بلکه ضرورت بودن این رابطه را دو چندان نموده است.


امام‌ خمینی جاودانگی اسلام را از ناحیه جامعیت قوانین، معارف و گوهر دین در بیان تمام آنچه برای سعادت بشر لازم است، دانسته است و معتقد است احکام اسلام برای تمام افراد تا روز قیامت استمرار دارد. امام‌ خمینی قوانین اسلام را قوانینی جامع و همیشگی می‌داند که قوانین مخالف آن را باطل کرده است و همیشه با شرایط زمان و مکان قابل تطبیق بوده، این‌گونه نیست که قانونی در یک زمان مفید باشد و در برهه‌ای از زمان مفید نباشد. البته ایشان، زمان و مکان را دو عنصر تعیین‌کننده در اجتهاد می‌شمارد و قوانین اسلام را قوانینی پویا می‌داند، همچنین باتوجه‌به نقش زمان و مکان است که می‌توان با فقه اسلامی هر حکومتی را در عصری اداره کرد. به اعتقاد امام‌ خمینی با مقوله اجتهاد می‌توان قوانین اسلام را از توطئه و تهمت کهنگی و ناتوانی اداره جامعه امروز نجات داد.
امام‌ خمینی با اشاره به حیات‌بخش بودن آموزه‌های اسلام، خاطرنشان کرده‌ است اسلام در تاریک‌ترین ادوار تاریخ، مشعشع‌ترین و نورانی‌ترین تمدن‌ها را به وجود آورد و پیروان خود را به اوج عظمت و اقتدار و آقایی رسانید. چنان‌که سربلندی و بزرگی نخستین مسلمانان نیز در گرو ایمان و اعتقاد واقعی به اسلام، شهادت‌طلبی، تن ندادن به زندگی ذلت آمیز، دل‌بسته نبودن به زندگی مادی و وحدت کلمه مسلمانان، شکل گرفت. امام‌ خمینی همواره بر جاودانگی اسلام تاکید داشته و معتقد است اسلام دین قوی و توانمندی در اداره جامعه است و قوانین اسلام با هیچ‌یک از پیشرفت‌های سیاسی و اجتماعی مخالف نیست.
[۲۰] خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۲۹۵، تهران، بی‌تا.
[۲۱] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۱، ص۷۳۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



علامه مطهری رحمة‌الله‌علیه در جای دیگر در این رابطه مثال‌هایی نیز دارند:
«در اسلام یک اصل اجتماعی هست به این صورت: «و اعدوا لهم مااستطعتم من قوه»؛ یعنی ‌ای مسلمانان، تا آخرین حد امکان در برابر دشمن نیرو تهیه کنید. از طرف دیگر در سنت پیغمبر یک سلسله دستورها رسیده است که در فقه به نام «سبق و رمایه» معروف است. دستور رسیده است که خود و فرزندانتان تا حد مهارت کامل، فنون اسب‌سواری و تیراندازی را یاد بگیرید. اسبدوانی و تیراندازی جزء فنون نظامی آن عصر بوده است. بسیار واضح است که ریشه و اصل قانون «سبق و رمایه» اصل «و اعدوا لهم مااستطعتم من قوه» است؛ یعنی تیر و شمشیر و نیزه و کمان و قاطر و اسب از نظر اسلام اصالت ندارد؛ آنچه اصالت دارد نیرومند بودن است، آنچه اصالت دارد این است که مسلمانان در هر عصر و زمانی باید تا آخرین حد امکان از لحاظ قوای نظامی و دفاعی در برابر دشمن نیرومند باشند. لزوم مهارت در تیراندازی و اسبدوانی جامه‌ای است که به تن لزوم نیرومندی پوشانیده شده است و به عبارت دیگر شکل اجرایی آن است. لزوم نیرومندی در مقابل دشمن قانون ثابتی است که از احتیاج ثابت و دائمی سرچشمه گرفته است. اما لزوم مهارت در تیراندازی و اسب‌دوانی مظهر یک احتیاج موقت و متغیر است و به تناسب عصر و زمان تغییر می‌کند و با تغییر شرایط تمدن چیزهای دیگر از قبیل تهیه سلاح‌های گرم امروزی و مهارت و تخصص در به کار بردن آنها جای آنها را می‌گیرد.»
[۲۲] مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۹، ص۱۱۹.



۱. اثبات خاتمیت، در واقع ورود به بحث امامت ، اجتهاد و مرجعیت است.
۲. اثبات جامعیت دین اسلام در برآورد نیازهای بشری، در واقع محرک مناسبی برای توسعه فقه اسلامی در تمام روابط انسان خواهد بود چنان که علامه جعفری حوزه‌ی فقه اسلامی را در بیست فصل کلی دسته بندی کرده است. (فقه عبادی : فقه احوال شخصیه : فقه معاملات، عقود و ایقاعات : فقه اخلاق: فقه عرفان: فقه سیاست: فقه صنعت: فقه ارتباطات بین الملل: فقه فرهنگ: فقه مدیریت: فقه جهاد و دفاع: فقه علوم: فقه اکتشافات: فقه حقوق: فقه قضا و دادرسی: فقه مبارزه با ظلم و فساد: فقه مبارزه با ناشایستگی‌ها: فقه تشویق و تحریک به بایستگی‌ها و شایستگی‌ها: فقه آیندهنگری: فقه اطلاعات به آنچه در دنیا می‌گذرد. .
[۲۳] جعفری محمد تقی، فلسفه دین، ص۱۶۱.



۱. خداوند متعال بهترین هدیه‌ی خود یعنی دین عزیز اسلام را در اختیار ما گذاشته است. پس سعی کنیم آن را خوب بشناسیم و عمل کنیم.
۲. در دین اسلام خداوند با محبت خویش تربیت ما را به دست می‌گیرد و برای همین است که برای جزء جزء زندگی ما برنامه ارائه می‌کند.
۳. انسان موجودی است که برای رسیدن به کمال و مقام خلیفه الهی آفریده شده است و شرایع گذشته صلاحیت هدایت انسان به سوی کمال را ندارند.
۴. علاوه برآنکه بطلان ادعای پیامبران دروغینی مانند باب و بهاء با اثبات خاتمیت آشکار میگردد، این فرقه‌ها معرفت جدید و قانون کامل‌تری نسبت به اسلام ارائه ننموده‌اند.
۵. خداوند دین هیچ کس را قبول نمی‌کند مگر آنکه اسلام باشد. «و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الآخره من الخاسرین.»


۱. سبا/سوره۳۴، آیه۲۸.    
۲. روم/سوره۳۰، آیه۳۰.    
۳. نساء/سوره۴، آیه۸۲.    
۴. مائده/سوره۵، آیه۳۸.    
۵. توبه/سوره۹، آیه۶۰.    
۶. اسفار، دار احیاءالتراث العربی، چاپ سوم، ۱۹۸۱، ج۸، ص۳۰۳.
۷. شهید مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۱، ص۲۹۹.
۸. بقره/سوره۲، آیه۲۱۶.    
۹. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۱.    
۱۰. نحل/سوره۱۶، آیه۸۹.    
۱۱. انعام/سوره۶، آیه۳۸.    
۱۲. بحار الانوار، ج۲، ص۲۴۵.    
۱۳. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۱، ص۴۷۷.
۱۴. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۳، ص۱۸۳.
۱۵. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۶، ص۴۱-۴۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۱۶. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۴، ص۳۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۱۷. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۵، ص۲۹۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۱۸. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۸۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۱۹. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۲، ص۱۷۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۲۰. خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۲۹۵، تهران، بی‌تا.
۲۱. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۱، ص۷۳۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۲۲. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۹، ص۱۱۹.
۲۳. جعفری محمد تقی، فلسفه دین، ص۱۶۱.
۲۴. آل عمران/سوره۳، آیه۸۵.    



• دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، سایت بلاغ، برگرفته از مقاله«راز جاودانگی اسلام».
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.


رده‌های این صفحه : دیدگاه های کلامی امام خمینی




جعبه ابزار