ذکر الله (فقه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یاد کردن را
ذکر گویند.
ذکر خداوند با
ذکر اسماء و
صفات او، با لفظ صریح یا اشاره و یا ضمیری که به
حضرت حق برگردد تحقق مییابد. از عنوان یاد شده در بابهای
طهارت،
صلات،
صوم،
حج،
نکاح و
صید و
ذباحه سخن گفتهاند. برخی نیز بابی مستقل به آن اختصاص داده و به تفصیل به بیان احکام آن پرداختهاند.
ذکر خداوند به
ذکر اسماء و صفات او، با لفظ صریح یا اشاره و یا ضمیری که به او برمیگردد و نیز به
مناجات با حضرت حق تعالیٰ تحقق مییابد.
در روایتی از
امام صادق علیه السّلام آمده است: از دشوارترین
فرایض خداوند بر بندگانش
ذکر او در همه جا است. سپس فرمود:
مقصود از
ذکر خدا تنها «سُبحانَ اللّٰهِ و الحَمْدُ للّٰهِ و لا الٰهَ الّا اللّٰهُ و اللّٰهُ اکبر» نیست؛ بلکه
ذکر خدا نزد
حلال و
حرام او است، که آنچه را بدان
امر کرده، به جا آورد و آنچه را از آن
نهی کرده، ترک کند.
ذکر خدا با هر زبانی، اعم از
عربی و غیر آن محقق میشود، مگر در
نماز که باید به عربی باشد.
از عنوان یاد شده در بابهای طهارت، صلات، صوم، حج، نکاح و صید و ذباحه سخن گفتهاند. برخی نیز بابی مستقل به آن اختصاص داده و به تفصیل به بیان احکام آن پرداختهاند.
امام خمینی حقیقت و سرّ تکرار
ذکر را در این میداند که قلب از آن متاثر میشود و حقیقت
ذکر به باطن
سالک راه مییابد و قلبش با روح عبادت متحد میگردد؛ زیرا تا زمانی که
قلب به مرحله سکون و اطمینان نرسد
اذکار و نسک در آن اثری ندارد.
تکرار و مداومت در
ذکر سبب میشود باطن قلب صورت
ذکری پیدا کند و حقیقت
ذکر در باطن قلب متمکن گردد و به لباس
ذکر متصف شود که در این صورت قلب حقانی میگردد.
امام خمینی برای
ذکر مراتبی را برمیشمارد از جمله: زبانی و قلبی. البته اصل و حقیقت
ذکر از صفات قلب است. به اعتقاد ایشان بهتر است
ذکر قلبی به دنبال
ذکر زبانی باشد. ایشان با استناد به آیات الهی معتقد است اگر حقیقت
ذکر صورت باطنی قلب شد، حکمش به سایر نشئه
های انسان سرایت میکند، بهگونهای که حرکات و سکنات چشم، زبان، دستوپا و سایر قوا با
ذکر حق انجام میگیرد.
ایشان درباره چگونگی
ذکر گفتن قائل است که سالک باید همت کند آن حقایقی را که
عقل ادراک کرده، به قلب برساند و آن زمانی است که شخص در شبانهروز یک ساعتی را که نفس از همه اشتغالات مفارق شده، برای خود قرار دهد و با حضور قلب و
تفکر، شروع به
ذکر گفتن کند؛ زیرا در این وقت فراغت قلب حاصل است. همچنین شخص
ذاکر باید در
ذکر مانند کسی باشد که میخواهد به طفلی سخنگفتن را آموزش دهد
بهقصد آموزش برای قلب تکرار کند و قلب را با
ذکر بیدار نماید تا جایی که قلب حالت
تذکر و رقت قلب پیدا کند که در این صورت قلب با مدد غیبی به
ذکر شریف غیبی گویا شود و زبان نیز تابع قلب شود و اگر این عمل شریف با شرایط و آداب ظاهری و باطنی انجام گیرد، قلب
متذکر میشود تا آنجایی که نفس با وجود اشتغال به کثرت و طبیعت متوجه توحید است و کمکم محبت الهی را درک میکند.
ذکر خداوند با فضیلتترین و بهترین اعمال بندگان، شمرده شده و در
آیات و
روایات، بر آن در هر حال تأکید فراوان شده است.
در روایتی از
امام باقر علیه السّلام آمده است: خداوند به
حضرت موسی فرمود: «من همنشین کسی هستم که مرا
یاد کند»
و در
روایت دیگری از آن حضرت آمده است «
مؤمن مادامی که مشغول به
ذکر میباشد در نماز است...».
ذکر خداوند در همه حالات
(ایستاده، نشسته، خوابیده و...) و بسیار یاد کردن در
شبانه روز،
در نهان و آشکار و در هر مجلس، بویژه پس از
غفلت قلب،
وسوسه شیطان و
حدیث نفس،
در مشعر الحرام،
در
طواف،
روز عرفه،
در
ماه رمضان،
هنگام
سفر،
هنگام
ترس از
صاعقه،
در
بازار،
مسجد،
خانه،
بیابان و در میان
غافلان،
مستحب، و ترک
ذکر،
مکروه و موجب
قساوت قلب است.
فراموش کردن خدا و
اعراض از ذکر حق تعالیٰ (بی اعتنایی به
شریعت او و
ترک واجبات و
ارتکاب محرمات) از گناهانی است که بر آن وعدۀ
عذاب داده شده است.
ذکرهای وارد شده در
شرع بسیار است، از جمله:
تکبیر،
تهلیل،
تسبیح،
تحمید،
تعویذ،
بَسملَه،
استغفار و
حولقه. گفتن این
اذکار به گونه
های مختلف و عدد خاص، در حالات و اوقاتِ توصیه شده در روایات، مستحب است.
ذکر خداوند به تسبیح او پیش از بر آمدن
خورشید و
غروب آن،
مستحب مؤکّد است که
قرآن بدان توصیه کرده است.
کیفیت آن بنابر آنچه در روایات آمده چنین است: «لا الٰهَ الّا اللّٰهُ وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ، لَهُ المُلْکُ وَ لَهُ الحَمْدُ، یُحْیی و یُمیتُ، و یُمیتُ وَ یُحْیی وَ هُوَ حَیٌّ لایَموتُ، بِیَدِهِ الخَیرِ وَ هُوَ عَلیٰ کُلّ شَیءٍ قَدیرٌ» ده بار. و «أعوذُ بِاللّٰهِ السَّمیعِ العَلیمِ مِن هَمَزاتِ الشَّیاطین، و أعُوذُ بِکَ رَبّ أنْ یَحْضُرونِ، إنَّ اللّٰهَ هُوَ السَّمیعُ العَلیمُ» ده بار.
کسی که آنها را فراموش کرده، مستحب است هر زمان که یادش آمد
قضا کند.
گفتن
ذکر در
رکوع و
سجود واجب است؛ لیکن در اینکه هر
ذکری کفایت میکند یا خصوص تسبیح واجب است، اختلاف است.
همچنین بنابر مشهور،
ذکر در
سجدۀ سهو واجب است؛ لیکن آیا مطلق
ذکر کفایت میکند یا واجب است
ذکر خاصی گفته شود؟ مسئله اختلافی است.
تکلّم عمدی در
نماز موجب
بطلان نماز است، مگر تکلّم به
ذکر و
دعا و قرآن.
چنان که سخن گفتن هنگام
تخلّی و
آمیزش مکروه است، مگر به
ذکر خداوند.
ذکر خداوند برای
جنب نیز
کراهت ندارد
و حتّی بر
حائض مستحب است در
اوقات نماز در
مصلای خویش بنشیند و به مقدار نماز
ذکر بگوید.
بردن نام خدا هنگام
ذبح،
واجب و از شرایط حلّیت
ذبیحه است.
مستحب است
میّت تنها گذاشته نشود و کسی نزد او باشد و
ذکر بگوید.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۷۰۸-۷۱۰. •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.