دوستی با خویشاوندان کافر (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در قرآن کریم روابط دوستانه، با خویشاوندان کافر مورد
نهی قرار گرفته است.
در آیه ۲۲
سوره مجادله به حرمت روابط دوستانه، با خویشاوندان کافر اشاره شده است:
«لا تجد قومـا یؤمنون بالله والیوم الاخر یوادون من حاد الله و رسوله و لو کانوا... او عشیرتهم... ؛
قومی را نیابی که به
خدا و روز بازپسین
ایمان داشته باشند (و) کسانی را که با
خدا و رسولش مخالفت کردهاند هر چند پدرانشان یا پسرانشان یا برادرانشان یا
عشیره آنان باشند دوست بدارند
در دل اینهاست که (
خدا) ایمان را نوشته و آنها را با روحی از جانب خود تایید کرده است و آنان را به بهشتهایی که از زیر (درختان) آن جویهایی روان است
در میآورد همیشه
در آنجا ماندگارند
خدا از ایشان خشنود و آنها از او خشنودند اینانند
حزب خدا آری حزب خداست که رستگارانند.»
جمعی از مفسران
شان نزول دیگری برای آیه فوق ذکر کردهاند که: گروهی از مسلمانان هنگامی که فتح بعضی از آبادیهای
حجاز را دیدند گفتند به زودی خداوند
روم و
ایران را برای ما نیز فتح خواهد کرد، منافقان گفتند: تصور میکنید ایران و روم مانند بعضی از روستاهای حجازند که شما آنها را فتح کردید؟ آیه فوق نازل شد و این پیروزی را به آنها
وعده داد!
در آخرین
آیه مورد بحث که آخرین آیه از سوره مجادله، و از کوبندهترین آیات
قرآن است، به مؤمنان هشدار میدهد که جمع میان"
محبت خدا " و"
محبت دشمنان خدا "
در یک دل ممکن نیست، و باید از میان این دو یکی را برگزینند، اگر راستی مؤمنند باید از دوستی
دشمنان خدا بپرهیزند و الا ادعای مسلمانی نکنند میفرماید: " هیچ گروهی را که ایمان به
خدا و روز
قیامت دارد نمییابی که با
دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندان آنها باشند" (لا تجد قوما یؤمنون بالله و الیوم الآخر یوادون من حاد الله و رسوله و لو کانوا آباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشیرتهم).
در یک دل دو
محبت متضاد نمیگنجد، و آنها که دم از هر دو میزنند یا ضعیف الایمانند، و یا
منافق، و لذا میبینیم که
در غزوات اسلامی
در صف مخالف جمعی از بستگان و خویشاوندان مسلمین بودند، ولی چون خطشان را از خط الهی جدا کرده، و به صفوف
دشمنان حق پیوسته بودند، با آنها پیکار کردند، و حتی جمعی از آنها را کشتند.
محبت پدران و فرزندان و برادران و اقوام بسیار خوب است، و نشانه زنده بودن عواطف انسانی است، اما هنگامی که این محبت رو
در روی محبت
خدا قرار گیرد ارزش خود را از دست میدهد.
البته افراد مورد علاقه
انسان تنها این چهار گروه که
در آیه ذکر شدهاند نمیباشد، ولی اینها نزدیکترین افراد انسانند، و با توجه به آنها حال بقیه نیز روشن میشود.
لذا
در آیه مورد بحث سخنی از همسران و اموال و
تجارت و خانههای مورد علاقه به میان نیامده،
در حالی که"
در آیه ۲۴
سوره توبه" همه اینها مورد توجه قرار گرفته، میفرماید: " قل ان کان آباؤکم و ابناؤکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربصوا حتی یاتی الله بامره و الله لا یهدی القوم الفاسقین:
" بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و قبیله شما، و اموالی که به دست آوردهاید، و تجارتی که از کسادش میترسید، و مساکن مورد علاقه شما،
در نظرتان از
خدا و پیامبرش و
جهاد در راه او محبوبتر است
در انتظار این باشید که
خدا عذابش را بر شما نازل کند،
خدا جمعیت نافرمانبردار را هدایت نمیکند".
دلیل دیگر عدم ذکر امور دیگر
در آیه مورد بحث ممکن است شان نزولهایی باشد که برای آیه ذکر کردهاند، از جمله اینکه"
حاطب بن ابی بلتعه " نامهای به اهل
مکه نوشت و به آنها هشدار داد که ممکن است رسول
خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) برای
فتح مکه حرکت کند، هنگامی که این مساله برملا شد عذر آورد که من اقوامی
در مکه
در چنگال کفار دارم خواستم به مردم مکه خدمتی کنم تا اقوامم
در امان باشند!
در آیه ۱-۳
سوره ممتحنه به حرمت روابط دوستانه، با خویشاوندان کافر اشاره شده است:
یـایها الذین ءامنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء تلقون الیهم بالمودة و قد کفروا بما جاءکم من الحق یخرجون الرسول و ایاکم ان تؤمنوا بالله ربکم ان کنتم خرجتم جهـدا فی سبیلی وا بتغاء مرضاتی تسرون الیهم بالمودة وانا اعلم بما اخفیتم وما اعلنتم ومن یفعله منکم فقد ضل سواء السبیل• ان یثقفوکم یکونوا لکم اعداء ویبسطوا الیکم ایدیهم والسنتهم بالسوء وودوا لو تکفرون• لن تنفعکم ارحامکم... یوم القیـمة یفصل بینکم والله بما تعملون بصیر؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید
دشمن من و
دشمن خودتان را به دوستی برمگیرید (به طوری) که با آنها اظهار دوستی کنید و حال آنکه قطعا به آن حقیقت که برای شما آمده کافرند (و)
پیامبر (
خدا) و شما را (از
مکه) بیرون میکنند که (چرا) به
خدا پروردگارتان
ایمان آوردهاید اگر برای
جهاد در راه من و طلب خشنودی من بیرون آمدهاید (شما) پنهانی با آنان رابطه دوستی برقرار میکنید
در حالی که من به آنچه پنهان داشتید و آنچه آشکار نمودید داناترم و هر کس از شما چنین کند قطعا از راه درست منحرف گردیده است؛ اگر بر شما دست یابند
دشمن شما باشند و بر شما به بدی دست و زبان بگشایند و آرزو دارند که کافر شوید؛
روز قیامت نه خویشان شما و نه فرزندانتان هرگز به شما سود نمیرسانند (
خدا) میانتان فیصله میدهد و
خدا به آنچه انجام میدهید بیناست.»
چنان که
در شان نزول دانستیم حرکتی از ناحیه یکی از مسلمانان صادر شد که هر چند به قصد جاسوسی نبود ولی اظهار محبتی به
دشمنان اسلام محسوب میشد، لذا آیات فوق نازل شد و به مسلمانان هشدار داد که از تکرار اینگونه کارها
در آینده بپرهیزند.
نخست میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید!
دشمن من و خود را دوست خویش قرار ندهید" (یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء) یعنی آنها فقط
دشمنان خدا هستند که با شما نیز عداوت و
دشمنی دارند، با این حال چگونه دست دوستی به سوی آنها دراز میکنید؟! سپس میافزاید: " شما نسبت به آنها اظهار
محبت میکنید
در حالی که آنها نسبت به آنچه از حق برای شما آمده (
اسلام و
قرآن) کافر شدهاند، و
رسول خدا و شما را به خاطر ایمان به خداوندی که پروردگار همه شما است از شهر و دیارتان بیرون میرانند" (تلقون الیهم بالمودة و قد کفروا بما جاءکم من الحق یخرجون الرسول و ایاکم ان تؤمنوا بالله ربکم)
آنها هم
در عقیده با شما مخالفند، و هم عملا به مبارزه برخاستهاند، و کاری را که بزرگترین افتخار شما است، یعنی
ایمان به پروردگار، برای شما بزرگترین
جرم و
گناه شمردهاند، و به خاطر همین شما را از شهر و دیارتان آواره کردند، با این حال آیا جای این است که شما نسبت به آنها اظهار
محبت کنید، و برای نجاتشان از چنگال مجازات الهی به دست توانمند رزمندگان سپاه
اسلام تلاش کنید؟! سپس برای توضیح بیشتر میافزاید: " اگر شما برای جهاد
در راه من و جلب خشنودیم هجرت کردهاید پیوند دوستی با آنها برقرار نسازید" (ان کنتم خرجتم جهادا فی سبیلی و ابتغاء مرضاتی)
اگر به راستی دم از دوستی
خدا میزنید و به خاطر او از شهر و دیار خود
هجرت کردهاید، و طالب جهاد فی سبیل الله و جلب رضای او هستید این مطلب با دوستی
دشمنان خدا سازگار نیست.
سپس برای توضیح بیشتر میافزاید: " شما مخفیانه با آنها رابطه دوستی برقرار میسازید،
در حالی که من آنچه را پنهان یا آشکار میکنید از همه بهتر میدانم"! (تسرون الیهم بالمودة و انا اعلم بما اخفیتم و ما اعلنتم)
بنا بر این مخفی کاری چه فایدهای دارد با علم خداوند به
غیب و
شهود.
در آیه دوم
سوره ممتحنه برای تاکید و توضیح بیشتر میافزاید: شما برای چه طرح دوستی با آنها میریزید؟ با این که" اگر آنها بر شما مسلط شوند
دشمن شما خواهند بود، و دست و زبان خود را به هر گونه بدی بر شما میگشایند" (ان یثقفوکم یکونوا لکم اعداء و یبسطوا الیکم ایدیهم و السنتهم بالسوء)
شما برای آنها دلسوزی میکنید
در حالی که عداوتشان با شما آن چنان ریشه دار است که اگر بر شما دست یابند از هیچ کاری فروگذاری نمیکنند، و شما را با دست و زبان خود مورد هر گونه آزار قرار میدهند، آیا دلسوزی برای چنین جمعیتی سزاوار است.
و از همه بدتر این است که" آنها دوست دارند شما از
اسلام به سوی
کفر باز گردید" و بزرگترین افتخار خود یعنی گوهر ایمان را از دست دهید (و ودوا لو تکفرون).
و این درست دردناکترین ضربهای است که میخواهند بر شما وارد کنند.
در آخرین آیه مورد بحث (آیه سوم) به پاسخگویی افرادی مانند" حاطب بن ابی بلتعه" پرداخته که
در جواب پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم که فرمود چرا اسرار مسلمانان را
در اختیار
مشرکان مکه قرار دادی؟ گفت: خویشاوندان و بستگانی
در مکه دارم که
در دست کفار گرفتارند، میترسم آسیبی به آنها برسانند، خواستم از این طریق آنها را حفظ کنم، میفرماید: " هرگز بستگان و اولاد شما سودی به حالتان نخواهند داشت" (لن تنفعکم ارحامکم و لا اولادکم).
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «دوستی با خویشاوندان کافر».