• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دانشنامه‌نگاری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دانشنامه‌نگاری، نگارشِ گونه‌ای از کتاب‌های مرجع، حاوی اطلاعاتی کلی و همه‌جانبه از همه دانش‌ها یا طیف معیّنی از علوم یا دانشی خاص، که در دوره جدید در قالب الفبایی تدوین می‌شود. دانشنامه‌نگاری از میانه‌های سده سوم تا سده دهم (پایان عصر ممالیک) دوره‌ای شکوفا و پررونق را طی کرده، اما پس از آن مانند بسیاری دیگر از گونه‌ها و زمینه‌های نگارشی دست‌خوش تقلید و حتی انحطاط شده است. در این سده‌ها، برخلاف ادوار پس از آن، هرکدام از انواع دانشنامه‌ها را که درنظر آوریم، روی به شکوفایی و کمال داشته است. چندان‌که، معمولا متأخرترین هریک از انواع دانشنامه‌ها کامل‌ترین و جامع‌ترین آن‌ها نیز بوده است.
در ادامه با ذکر نمونه‌های محدودی از دانشنامه‌های تک دانشی، قواعد کلی حاکم بر نگارش آن‌ها محل توجه واقع می‌شود؛ و سپس نقش این دانشنامه‌ها در ورود نویسندگان مسلمان به مرحله دانشنامه‌نگاری چنددانشی بازنموده خواهد شد. آنگاه مسیر نگارش دانشنامه‌های چنددانشی در سه گروه دانشنامه‌های فاقد طبقهبندی علوم، دانشنامه‌های ناظر به طبقهبندی علوم و دانشنامه‌های بینابین بازگفته خواهد شد.

فهرست مندرجات

۱ - واژگان
۲ - زمینه‌ها
۳ - عصر شکوفایی
۴ - دانشنامه‌های تک‌دانشی
       ۴.۱ - کتاب الحیوان
       ۴.۲ - عجائب المخلوقات
       ۴.۳ - حیاة الحیوان الکبری
       ۴.۴ - طبقات‌نگاری
              ۴.۴.۱ - الاخبار الطوال
              ۴.۴.۲ - تاریخ یعقوبی
              ۴.۴.۳ - مروج الذهب
              ۴.۴.۴ - تاریخ طبری
              ۴.۴.۵ - المعارف و عیون الاخبار
۵ - دانشنامه‌های چنددانشی
       ۵.۱ - دانشنامه‌های فاقد طبقهبندی علوم
              ۵.۱.۱ - العقد الفرید
              ۵.۱.۲ - بحرالفوائد
              ۵.۱.۳ - المستطرف
       ۵.۲ - دانشنامه‌های ناظر به طبقهبندی علوم
              ۵.۲.۱ - احصاء العلوم
              ۵.۲.۲ - رسائل اخوان الصفاء
              ۵.۲.۳ - الشفاء و دانشنامه علائی
              ۵.۲.۴ - درة التاج
              ۵.۲.۵ - مفاتیح العلوم
              ۵.۲.۶ - جوامع العلوم
              ۵.۲.۷ - احیاء علوم الدین
              ۵.۲.۸ - یواقیت العلوم و دَراری النجوم
              ۵.۲.۹ - نزهت‌نامه علائی
              ۵.۲.۱۰ - فرخ‌نامه‌
              ۵.۲.۱۱ - نوادر التبادر لتحفه البهادر
              ۵.۲.۱۲ - جامع العلوم
              ۵.۲.۱۳ - نفائس الفنون
       ۵.۳ - دانشنامه‌های بینابین
              ۵.۳.۱ - نزهة القلوب
              ۵.۳.۲ - رویکرد دانشنامه‌های سده چهارم
              ۵.۳.۳ - مباهج الفکر و مناهج العبر
              ۵.۳.۴ - نهایة الارب فی فنون الادب
              ۵.۳.۵ - مسالک الابصار فی ممالک الامصار
              ۵.۳.۶ - صبح الاعْشی
۶ - علت روی‌آوردن نویسندگان دوره ممالیک به دانشنامه‌نویسی
۷ - عصر تکرار و تقلید
       ۷.۱ - قلمرو صفویان
       ۷.۲ - قلمرو عثمانیان
       ۷.۳ - قلمرو هند اسلامی
              ۷.۳.۱ - دانش‌نامه جهان
              ۷.۳.۲ - کشاف اصطلاحات الفنون
              ۷.۳.۳ - غزلان هند
              ۷.۳.۴ - دانشنامه‌های دیگر
۸ - دانشنامه‌نگاری در عصر جدید
       ۸.۱ - زبان عربی
              ۸.۱.۱ - دائرة المعارف البستانی
              ۸.۱.۲ - دائرة معارف القرن الرابع عشر
              ۸.۱.۳ - دائرة المعارف الحدیثه
              ۸.۱.۴ - الموسوعه العربیه المیسّره
              ۸.۱.۵ - موسوعة المورد
              ۸.۱.۶ - دائرة المعارف الشیعیّة العامّه
              ۸.۱.۷ - الموسوعة الاسلامیه
              ۸.۱.۸ - دائرة المعارف الاسلامیه الشیعیه
              ۸.۱.۹ - الموسوعه الفلسطینیه
              ۸.۱.۱۰ - معلمة المغرب
              ۸.۱.۱۱ - الموسوعة العربیه
              ۸.۱.۱۲ - الموسوعة العربیة العالمیه
              ۸.۱.۱۳ - الموسوعة الذهبیة للعلوم الاسلامیه
              ۸.۱.۱۴ - الموسوعة الفقهیه
              ۸.۱.۱۵ - موسوعة الفقه الاسلامی طبقاً لمذهب اهل‌البیت
       ۸.۲ - زبان ترکی
              ۸.۲.۱ - قاموس العلوم و المعارف
              ۸.۲.۲ - لغات تاریخیه و جغرافیه
              ۸.۲.۳ - دانشنامه کودک
              ۸.۲.۴ - دائرة المعارف اسلام
              ۸.۲.۵ - دائرة المعارف ترک
              ۸.۲.۶ - دانشنامه هنر
              ۸.۲.۷ - برخی دانشنامه‌های تمام و نیمه‌تمام
              ۸.۲.۸ - لغت‌نامه و دانشنامه بزرگ میدان ـ لاروس
              ۸.۲.۹ - دانشنامه‌های گروه‌های علمی و مؤسسات
              ۸.۲.۱۰ - دانشنامه‌های مفصّل و معتبر
       ۸.۳ - زبان فارسی
              ۸.۳.۱ - نامه دانشوران ناصری
              ۸.۳.۲ - دائرة المعارف فارسی
              ۸.۳.۳ - دانشنامه ایرانشهر
              ۸.۳.۴ - ترجمه فرهنگنامه طلایی
              ۸.۳.۵ - دانشنامه ایران و اسلام
              ۸.۳.۶ - دائرة المعارف تشیع
              ۸.۳.۷ - دانشنامه جهان اسلام
              ۸.۳.۸ - دائرة المعارف بزرگ اسلامی
              ۸.۳.۹ - دانشنامه ادب فارسی
              ۸.۳.۱۰ - دانشنامه زبان و ادب فارسی
              ۸.۳.۱۱ - فرهنگنامه کودکان و نوجوانان
              ۸.۳.۱۲ - دانشنامه‌های سازمان‌های علمی و پژوهشی
۹ - نگارش دانشنامه فارسی در کشورهای فارسی‌زبان
       ۹.۱ - افغانستان
       ۹.۲ - تاجیکستان
۱۰ - فهرست منابع
۱۱ - پانویس
۱۲ - منبع


واژه دانشنامه معادل کلمه فرانسوی encyclopedie (در انگلیسی: encyclopaedia /encyclopedia) است. این واژه و دیگر صورت‌های آن در زبان‌های اروپایی، از اصطلاح یونانی "enklōi paideia" مشتق شده است. این اصطلاح از سه جزء "en"به معنی «در» و "enklōi" به معنای «دایره‌ای» و بیشتر «عام و فراگیر» و "paideia" به معنای آموزش تشکیل شده است.
[۱] Encyclopedia of library and information science, ed Allen Kent and Harold Lancour, New York: Marcel Dekker, Inc, ۱۹۷۸, sv، ذیل Encyclopedias.
این مجموعه معنایی در وضع اصطلاح عربی «دایرة المعارف» کاملاً لحاظ شده است، همچنین در زبان عربی واژه‌های موسوعه و مَعْلَمه و در زبان فارسی واژه‌های فرهنگ و دانشنامه، معادل انسیکلوپدی فرنگی به کار می‌رود.
[۲] دانشنامه اسلام، ج۱، ذیل "Mawsū'a.۱، زیرنظر مصطفی میرسلیم، تهران: بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۵ش.
[۳] اسعدی، مرتضی، «دائرة المعارف های شرق اسلامی»، ص۳۴، کیهان فرهنگی، ش ۱۲۷ (خرداد و تیر ۱۳۷۵).



آن دسته از تألیفات مسلمانان که امروزه تألیفات دانشنامه‌ای یا شبه دانشنامه‌ای محسوب می‌شود، در بستری از شرایط و مقتضیات ویژه و تحت‌تأثیر عواملی چند تکوین و تکامل یافته است. یکی از زمینه‌های توجه به دانشنامه‌نگاری اهتمام پیگیرانه برخی از دانشمندان بزرگ مسلمان به موضوع ادب بوده است. معنای ادب به ویژه پس از دوره کسانی چون عبدالحمید کاتب (متوفی ۱۳۲ق) و ابن مقفع (متوفی ۱۴۲ق) گسترش یافت؛ و ادیب به کسی اطلاق شد که برخلاف عالِم که در یک رشته، خاصه علوم دینی، تبحر داشت، در چند دانش دستی داشت و برگزیده‌ترین بخش‌های آن را برمی‌گرفت.
[۴] دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، ذیل «ادب»، تهران ۱۳۶۷ش ـ، ذیل «ادب» (از آذرتاش آذرنوش).
[۵] دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، ذیل ادب/ ادبیا، تهران ۱۳۶۷ش ـ، ذیل «ادب» (از آذرتاش آذرنوش).
به هر رو، به سبب بازتاب یافتن شخصیت چنددانشی این ادیبان در تألیفات آنها، دست کم برخی از آثارشان از نوعی جامعیت محتوایی و تکثر موضوعی برخوردار شد. التزام به جامعیت محتوایی غایت کار دانشنامه نگاران مسلمان نبود.
شمار قابل توجهی از آنان خاصه پس از فراگیر شدن نهضت ترجمه و پدید آمدن آثار متعدد و متنوع در علوم مختلف، به ضرورت طبقهبندی و ساماندهی رشته‌های مختلف علمی پی بردند. هرچند، بسیاری از کسانی که در عمل به طبقهبندی شاخه‌های علوم توجه نشان داده‌اند، طرح ساختاری خود را به صراحت عرضه نکرده‌اند، و برخی نیز باوجود پایبندی به نوعی طرحِ ساختی در تدوین و عرضه مطالب خویش چندان به نظام طبقهبندی علوم که الگوی غالب آن نظام ارسطویی بود و فیلسوفانی چون فارابی و ابن سینا آثار خود را کمابیش بر گرته آن سامان می‌دادند (وفادار نماندند. گسترش این قبیل آثارِ چنددانشی، به جنبه کاربردی آن‌ها نیز برمی‌گشت؛ بدین‌بیان که کاتبان و دبیران دیوان‌ها که لازمه موفقیت اداری آن‌ها آشنایی با طیف گسترده‌ای از دانش‌های نظری و عملی بود، به چنین آثاری نیاز داشتند. برخی از این‌گونه کتاب‌ها به علت توجه نویسندگان به جنبه‌های کاربردی آن‌ها و لزوم مراجعه کاتبان بدان‌ها، آسان فهم‌تر بوده و به صورت خودآموز نوشته شده است. توجه به فنون و علوم کاربردی و بسیاری از مسائل زبانی و لغوی و تاریخی در این کتاب‌ها و تأثیرگیری این آثار از فرهنگ بیگانه و به اصطلاح علوم اوایل، مایه آن شد تا این آثار در سطحی فراتر از آثار مذهبی و دینی بنشینند و در آن‌ها دانش نگاری فارغ از خاستگاه و جهت گیری آن) مدنظر قرار گیرد.


با اندکی تسامح می‌توان گفت دانشنامه‌نگاری از میانه‌های سده سوم تا سده دهم (پایان عصر ممالیک) دوره‌ای شکوفا و پررونق را طی کرده، اما پس از آن مانند بسیاری دیگر از گونه‌ها و زمینه‌های نگارشی دست‌خوش تقلید و حتی انحطاط شده است. در این سده‌ها، برخلاف ادوار پس از آن، هرکدام از انواع دانشنامه‌ها را که درنظر آوریم، روی به شکوفایی و کمال داشته است. چندان‌که، معمولا متأخرترین هریک از انواع دانشنامه‌ها کامل‌ترین و جامع‌ترین آن‌ها نیز بوده است. این آثار کلاسیک را می‌توان به اعتبار گستره موضوعی، شمول اطلاعات، رویکرد، سطح علمی، نظم و ترتیب و طرح ساختی، زبان، دوره بندی‌های تاریخی، حوزه فرهنگی و جغرافیایی به انواعی تقسیم کرد. اما در این مقاله، نخست با ذکر نمونه‌های محدودی از دانشنامه‌های تک دانشی، قواعد کلی حاکم بر نگارش آن‌ها محل توجه واقع می‌شود؛ و سپس نقش این دانشنامه‌ها در ورود نویسندگان مسلمان به مرحله دانشنامه‌نگاری چنددانشی بازنموده خواهد شد. آنگاه مسیر نگارش دانشنامه‌های چنددانشی در سه گروه دانشنامه‌های فاقد طبقهبندی علوم، دانشنامه‌های ناظر به طبقهبندی علوم و دانشنامه‌های بینابین بازگفته خواهد شد.


این‌گونه از تألیفات با وجود اختصاص یافتن به حوزه‌ای معیّن، در عمل، خاصه در آغاز، چندان هم اختصاصی نماند و نویسندگانشان نخواستند یا نتوانستند از ورود به عرصه رشته‌های دیگر بپرهیزند.

۴.۱ - کتاب الحیوان

یکی از نمونه‌های بسیار قدیم این دانشنامه‌ها کتاب الحیوانِ جاحظ (متوفی ۲۵۵ق)، خاص موضوع جانورشناسی، است. جاحظ در این کتاب با محور قرار دادن حکمت الهی در آفرینش مخلوقات، انبوهی از حیوانات کوچک و بزرگ را معرفی کرده است. وی با تقسیم کائنات به دو دسته کلی «نامی» (جاندار) و «غیرنامی» (غیرجاندار) و سپس با تقسیم جانداران به گیاه و حیوان، گروه اخیر را به چهار دسته راه روندگان (از جمله انسان‌ها)، پرندگان، آبزیان و خزندگان تقسیم کرده است. وی به اعتباری دیگر حیوانات را به «فصیح» (انسان) و «عُجْم» (جانوران) نیز تقسیم کرده است. در لابه‌لای مطالب مدخل‌های الحیوان، که به آیات قرآن و احادیث و اشعار و امثال آراسته شده، انبوهی از عناوین و اطلاعات آمده است که به آسانی قابل دسته‌بندی نیست. مثلاً در فصل «کلب» شماری از واژه‌های معمول در عصر جاهلی، همراه با واژه‌های نوپدید اسلامی مانند مُخَضْرَم، منافق، مشرک و تیمم آمده است. توجه ویژه جاحظ به جانورشناسی با تأخیری زیاد و البته همراه با نوعی بهینه‌سازی در نظام پردازش و تنظیم، در دوره‌های بعد تداوم یافت. این تداوم را در فاصله قرون چهارم تا هفتم نه در تک نگاشته‌ها بلکه عمدتاً ضمن آثار چنددانشی مانند رسائل اخوان الصفاء و شفاء ابن سینا (متوفی ۴۲۷ق) می‌توان بازجست.

۴.۲ - عجائب المخلوقات

یکی از این دست آثار متأخرتر عجائب المخلوقات قزوینی (متوفی ۶۸۲ق) است که بخشی از آن
[۹] قزوینی، زکریا بن محمد، عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات، ج۱، ص۳۲۲ـ۴۱۵، بیروت: دارالشرق العربی، (بی تا).
به جانوران اختصاص یافته و نویسنده در ذیل هر رده، نظام الفبایی را کمابیش رعایت کرده است.
[۱۰] قزوینی، زکریا بن محمد، عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات، ج۱، ص۳۷۸ـ۴۰۵، بیروت: دارالشرق العربی، (بی تا).


۴.۳ - حیاة الحیوان الکبری

اما هیچ‌کدام از این آثار در جامعیت و ساختار به حیاة الحیوان الکبری (تألیف ۷۷۳)، نوشته محمد بن موسی دَمیری (متوفی ۸۰۸ق) نمی رسد. کتاب دمیری ترتیبی الفبایی دارد، وی در ذیل هر مدخل ابتدا ضبط دقیق آن را درج کرده و پس از بحثی لغوی به نقل اخبار و روایات در باب طبایع هر حیوان، استشهاد از آیات قرآنی و احادیث نبوی و اشعار و امثال و حِکَم در باب فتوای فقیهان درباره حکم شرعی اکل گوشت آن حیوان، ذکر خواص طبی و فواید یا مضرات گوشت آن‌ها و گاه دلالت‌های آن‌ها در تعبیر خواب پرداخته است. روش دمیری در این کتاب شباهت‌هایی با روش دانشنامه‌های امروزین دارد. دمیری منابع گفته‌هایش را که بسیار هم متنوع است، حتی با نقل سلسله اسناد، ذکر می‌کند و معمولاً در مقام رد و نقد مطالب منقول برنمی‌آید؛ گو این‌که به پژوهش‌های پیشین اعتماد می‌ورزد یا بدین شیوه منقولاتش را برعهده گوینده آن وامی‌نهد. همچنین وی هنگام نیاز مدخلی را به مدخل‌های پیشین یا پسین ارجاع می‌دهد.
[۱۲] دمیری، محمد بن موسی، حیاه الحیوان الکبری، ج۱، ص۱۷۴، چاپ ابراهیم صالح، دمشق ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
[۱۳] دمیری، محمد بن موسی، حیاه الحیوان الکبری، ج۳، ص۵۹۸، چاپ ابراهیم صالح، دمشق ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
دمیری نیز مانند اسلاف خود چون جاحظ و قزوینی نتوانسته است از زیاده‌گویی و حاشیه روی بپرهیزد و گاه توالی مباحثش تحت الشعاع تمایل او به «از همه چیزنویسی» قرار گرفته است؛ چندان که ذکر اسم یا اصطلاح یا حکایتی، معانی تازه‌ای را برای او تداعی کرده و او را از چهارچوب مسائل مدخل‌هایش بیرون برده است. مثلاً ذیل مدخل «غُرنَیق» وارد مباحث تفسیری درباره افسانه غرانیق می‌شود یا ذیل مدخل «اِوَز» (نوعی مرغابی)، از مرغابیانی سخن می‌گوید که راه را هنگام خروج امام علی (علیه‌السلام) به سوی مسجد، در شبی که به دست ابن ملجم ضربت خورد، بر ایشان بسته بودند و به تعبیر امام بر سوگ او نوحه‌گری می‌کردند. دمیری پس از نقل این روایت به ذکر گزارشی از خلافت حضرت علی و سه خلیفه نخست می‌پردازد و درپی آن، تاریخ دوره طولانی خلفای اموی تا پایان خلافت عباسی در بغداد و سپس خلافت فاطمیان از المستنصرباللّه (متوفی ۳۶۶ق) تا خلفای عباسی مصر را بازمی‌گوید، آنگاه اشاره‌ای به سلاطین مملوکی مصر می‌کند و سرانجام بار دیگر به مدخل اصلی (اِوَز) بازمی‌گردد.

۴.۴ - طبقات‌نگاری

تبارشناسی دانشنامه‌های تک دانشی یا اختصاصی در شماری از موضوعات دیگر نیز تنها با بازگشت به قرن سوم، نقطه عزیمت درست و مطمئنی خواهد یافت. سده سوم عصر طلایی تدوین حدیث به ویژه احادیث فقهی بوده است. کشف اعتبار احادیث و کسبِ اطمینان از صدور آن‌ها که مستلزم بررسی سلسله راویان بود، مایه پیداییِ علم رجال و طبقات نگاری شد (طبقات). طبقات‌نگاری در عین‌حال یکی از رایج‌ترین شیوه‌های تاریخ‌نگاری نیز بود که از قدیم‌ترین و برجسته‌ترین نمونه های آن می‌توان به طبقات ابن سعد (متوفی ۲۳۰ق) اشاره کرد. چنین آثاری زمینه مساعدی را برای پدیدآمدن گونه‌ای از آثار تاریخی فراهم کرد که می‌توان آن‌ها را فرهنگ‌نامه‌های تاریخی یا فرهنگ‌های سرگذشتنامه‌ای نام نهاد.
[۱۶] Wadad Qadi, "Biographical dictionaries as the scholars&۳۹، ج۱، ص۲۸.
در این فرهنگ نامه‌ها که ترتیب الفبایی دارد، اطلاعات تاریخی در ذیل نام افراد آمده است. از نمونه‌های بارز این آثار اینهاست: التاریخ الکبیر بخاری (متوفی ۲۵۶قتاریخ بغدادِ خطیب بغدادی (متوفی ۴۶۳قاُسْدالغابه فی معرفه الصحابه ابن اثیر (متوفی ۶۲۸قمعجم الادباء یاقوت حموی (متوفی ۶۲۶قوفیات الاعیان ابن خلّکان (متوفی ۶۸۱ق) و تکمله سی جلدیِ آن: الوافی بالوفیاتِ صَفَدی (متوفی ۷۶۴ق)، و تکمله الوافی به نام الْمَنْهل الصافی و المستوفی بعد الوافی از ابن تَغْری بِردی (متوفی ۸۷۴ق)، و سِیَر اعلامِ النُبلاء شمس‌الدین ذهبی (متوفی ۷۴۸ق).

۴.۴.۱ - الاخبار الطوال

افزون براین، سرگذشتنامه‌ها و فرهنگ‌ها و دانشنامه‌های تاریخی در سده سوم و پس از آن، در هیئتی دیگر نیز مجال جلوه یافتند. در این قرن، مورخان مسلمان با تکیه بر انبوه روایات تاریخی در حوزه مناسبات فرهنگی، سیاسی، دیوانی، نسب‌شناسی و مباحث ادبی و لغوی، در روش تاریخ نگاری (که پیشتر به شیوه خبر بود) تحولی ایجاد کردند و به جای تک نگاشته‌های متعدد جزئی‌نگر، تواریخ عمومی یکپارچه‌ای عمدتاً به شیوه وقایع‌نگاری تدوین نمودند (تاریخ/ تاریخ نگاری). در اواخر این قرن، ابوحنیفه دینوری (متوفی ۲۸۳)، دانشنامه تاریخی خود، الاخبار الطِّوال، را پدید آورد که در آن از آدم و فرزندانش و انبیای بنی اسرائیل (به جز موسی و هارون) و عیسی و زردشت، سرگذشت پادشاهان سلسله‌های افسانه‌ای ایران تا انقراض ساسانیان و ملوک روم و یمن و تاریخ اسلام از نبردهای مسلمانان با ایرانیان در دوره خلافت عمر (متوفی ۲۳ق) تا تاریخ خلافت عباسیان در عصر معتصم (متوفی ۲۲۷ق) سخن گفته است.
[۱۷] دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۴۱۰ـ۴۱۳، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
اهمیت این اثر به‌ویژه به سبب توفیق نویسنده آن در توجه جدّی به سرزمین‌های غیراسلامی است.

۴.۴.۲ - تاریخ یعقوبی

فقدان دوره ۲۳ ساله بعثت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و خلافت ابوبکر در این اثر، در دیگر دانشنامه تاریخی معاصر او، تاریخ یعقوبی، به نحو شایسته‌ای جبران شد، چنان که تقریباً نیمی از حجم این کتاب به تاریخ اسلام و بخش درخور توجه آن به تاریخ پیامبر اختصاص یافت و به‌گونه‌ای توازنی میان تاریخ اسلامی و غیراسلامی برقرار شد.

۴.۴.۳ - مروج الذهب

مسعودی (متوفی ۳۴۶ق) نیز در مُروج الذهَب، از شیوه یعقوبی (متوفی ۲۸۴ق) در نگارش تاریخ ایران قبل از اسلام پیروی کرد.

۴.۴.۴ - تاریخ طبری

اما سرآمد دانشنامه‌های تاریخی به لحاظ جامعیت و اِسناد و اعتدال و شیوه وقایع‌نگاری تاریخ طبری است که در دو بخش تاریخ جهان (با ترتیبی موضوعی) و تاریخ اسلام (با ترتیبی سال شمار و به شیوه روایی) نگاشته شده است. این کتاب تا سده هفتم که ابن اثیر (متوفی ۶۳۰ق) الکامل خود را تا حوادث ۳۰۲ق براساس آن نوشت، بر تاریخ‌نگاری مسلمانان تأثیر مستقیم داشت.

۴.۴.۵ - المعارف و عیون الاخبار

دانشنامه‌های تاریخی ابن قتیبه دینوری (متوفی ۲۷۶)، به‌ویژه در دوره اسلامی، برخلاف آثاری چون تاریخ یعقوبی و تاریخ طبری، نه صورتی سال شمار که ترتیبی کمابیش موضوعی دارد. این ترتیب زمینه‌ساز تنوع موضوعی و ایجاد آثار چنددانشی شد. افزون براین، مطالب کتاب‌های ابن قتیبه که در دسته کتاب‌های ادبی قرار داده شده، برخلاف آثار مشابهِ یاد شده، صرفاً به گزارش‌های تاریخ سیاسی و نظامی اختصاص نیافته است. درباره این می‌توان به المعارف اشاره کرد که به گفته خود ابن قتیبه مجموعه معارفی است که اهل فرهنگ از دانستن آن‌ها گریزی ندارند. موضوعات اصلی المعارف به ترتیب زیر است: آغاز آفرینش و قصص انبیا، انساب و قبایل عرب، رسول خدا و خویشان و اصحاب او، تاریخ خلفا از معاویة بن ابوسفیان تا معتمِد، برخی از محدّثان و صاحبان فرق و نسّابان و راویان شعر و شماری از «اولین» ها؛ مساجد مشهور، فتوح؛ مشاغل بزرگان و اشراف در جاهلیت؛ مبتلایان به امراض گوناگون؛ بلندقامتان و کوته‌قامتان؛ دیرزادگان و زودزادگان؛ نامداران به کنیه‌ها؛ طاعون‌ها و طاعون‌زدگان؛ مَثَل‌هایی که به نام اقوام و قبیله‌ها شهرت یافته است؛ ملوک حیره، حبشه، یمن، فارس و شام و جز آنها این فهرست نسبتاً طولانی نشان می‌دهد که ابن قتیبه با تنوع موضوعی و جامعیتی که به این اثر تاریخی خود داد، گام بلندی به سوی تدوین آثار چنددانشی برداشت. چنین رویکردی در اثر دیگر ابن قتیبه، عیون الاخبار، ملموس‌تر است. عیون الاخبار (که نامش از صبغه غالب تاریخی آن حکایت می‌کند) هم نظم و دسته‌بندی موضوعی بهتری دارد و هم هر باب آن نامی مستقل دارد و در واقع هر باب در حکم اثری مستقل است، همچون کتاب السلطان درباره آداب حکمرانی و مناصب دولتی؛ کتاب جنگ و جنگاوری؛ کتاب عِلْم، شامل زندگینامه برخی از علما و مباحثی در علم بیان، بلاغت و خطابت؛ و کتاب طعام.


مسیر نگارش دانشنامه‌های چنددانشی در سه گروه دانشنامه‌های فاقد طبقهبندی علوم، دانشنامه‌های ناظر به طبقهبندی علوم و دانشنامه‌های بینابین در ادامه بازگفته خواهد شد.

۵.۱ - دانشنامه‌های فاقد طبقهبندی علوم

در ادامه نمونه‌هایی از دانشنامه‌های فاقد طبقهبندی علوم را بیان می‌کنیم:

۵.۱.۱ - العقد الفرید

کار ابن قتیبه را جانشین شایسته‌اش ابن عبد ربّه اندلسی (متوفی ۳۲۸) دنبال کرد. ابن عبدربّه، العِقد الفرید را با سرمشق‌گیری از عیون الاخبار در ۲۵ باب نگاشت
[۲۳] Wlater Werkmeister, Quellenuntersuchungen zum kitāb al،'Iqd al،farīd des Andalusiers Ibn'Abdrabbih (۲۴۶/۸۶۰،۳۲۸/ ۹۴۰) , Berlin ۱۹۸۳، ج۱، ص۶۲ـ۷۵.
در واقع کار او، ضمن بسط باب‌های عیون الاخبار، نوآوری‌هایی هم دارد، مثلاً اختصاص بابی به موسیقی و نیز تعازی و مراثی. ابن عبد ربّه در مقدمه دانشنامه‌اش تصریح کرده که کتابش، در واقع، گلچینی است از گزیده‌ترین بخش‌های کتاب‌های دیگران و از همین‌رو، کار خود را که اختصار و انتخاب نام داده، از تألیف بسی سخت‌تر شمرده است. بااین همه، کتاب یکسره گزیده نیست، و نویسنده‌اش شعرهای زیادی از خود در جای جای کتاب درج کرده است. وی تصریح کرده که این‌کار را بدان‌رو کردم تا خوانندگان بدانند که «مغرب ما» را نیز از نظم و نثر بهره‌ای است. توالی «کتاب» ها/ فصل‌های بیست و پنج‌گانه العقد، جز به ندرت، تابع منطقی مشخص نیست، چنان‌که بسیاری از فصل‌های مرتبط از هم دور افتاده است و فصل‌های کتاب چندان جامع و مانع نیست.

۵.۱.۲ - بحرالفوائد

در قرن ششم در دمشق اثری دانشنامه‌گون به نام بحرالفوائد به زبان فارسی در ۳۶ «کتاب» / باب مشتمل بر بیش از سیصد بخش تألیف شد. با این‌که نویسنده ناشناخته این کتاب در مقدمه اثرش
[۳۰] مؤلفی ناشناخته، بحرالفوائد: دائرة المعارف، ج۱، ص۳ـ۴، چاپ دانش پژوه، محمدتقی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۵ش.
ادعا کرده که از انواع علوم سخن گفته است، صرف‌نظر از مباحثی چون جواهرات و عجایب، اغلب مباحث آن درباره اخلاق، فقه (براساس فتوای شافعی و ابوحنیفهتصوف، کلام (مطابق با آموزه‌های اشعری و به‌ویژه در تقابل با شیعیان اسماعیلی) و ادعیه است و در همه آن‌ها جنبه‌های روایی غلبه دارد. نه‌تنها تقدم و تأخر ابواب کتاب و شاخه‌های هر باب از روش و منطق مشخصی پیروی نمی‌کند، بلکه تکرار مباحث و عناوین در جای جای کتاب نیز سودمندی عنوان‌بندی موضوعات کتاب را تحت‌تأثیر قرار داده است. اولین باب کتاب، جهاد (جهاد اکبر و جهاد اصغر) است که احتمالاً تحت تأثیر جنگ‌های صلیبی در مرزهای غربی شام، بر صدر سایر باب‌ها نشسته است.

۵.۱.۳ - المستطرف

پیگیری جدّی شیوه ابن عبدربّه در تدوین آثار دانشنامه‌ای (صرف‌نظر از پاره‌ای فعالیت‌های پراکنده) تا عصر ممالیک، در قرن نهم به تعویق افتاد. در این قرن اَبشیهی (متوفی ۸۵۰ق)، که در یکی دیگر از مناطق سرزمین‌های غربی اسلامی (مصر) می زیست، شیوه وی را ادامه داد. ابشیهی در مقدمه اثر خود، المستطرف فی کلّ فنٍّ مستظرف تصریح کرده است که در روزگار او کتاب‌های مفصّل بسیار در موضوعات گوناگون نوشته شده است که مفترقات و اختصاصات قابل توجهی دارد. با نظر به چنین زمینه‌ای بود که ابشیهی کوشید تا کتابی مشتمل بر همه فنون و در واقع گزیده‌ای از همه مطالب مهم در موضوعات گوناگون تألیف کند. کتاب ابشیهی، با کتاب‌های دانشنامه‌نویسان مشهور عصر او، به‌ویژه به لحاظ فصل‌بندی شباهت چندانی ندارد و بیش‌تر دنباله رو و مشابه آثاری چون العقد الفرید است. بااین حال، المستطرف به لحاظ گستردگی موضوعی بر العقد الفرید برتری دارد، چنان که باب‌های آن از ۲۵ باب العقد به ۸۴ باب افزایش یافته است.
باب نخست المستطرف درباره مبانی دین اسلام (توحید و فروع) و باب پایانی آن درباره فضیلت صلوات بر پیامبر است که ظاهراً باب اول با نظر به فضیلت موضوع و باب آخر به جهت حسن ختام رتبه بندی شده است. قرارگرفتن موضوعات عقل، قرآن، علم و ادب در بابهای دوم تا چهارم نیز با منطق فضیلت موضوعی قابل درک است. باب‌های بعدی به موضوعاتی چون جملات حکمت‌آمیز و امثال سایر و بلاغت و فصاحت، حاضرجوابی، و خطبه‌ها و خطیبان و شاعران، توکل و رضا و نکوهش آزمندی، مشورت، سکوت و مذمت غیبت اختصاص یافته است. در چند باب بعدی از موضوعات سلطان و وزرا و دیوان قضا، قُصّاص و متصوفه و نیز محاسن و مَساوی اخلاقی سخن رفته است. باب‌های دیگر به زندگی روزانه چون پوشاک و خوراک و آرایش و جوانی و بیماری و تندرستی و به کارگیری القاب، مسافرت، هدیه، کار و پیشه، صبر، بردگان و کنیزان، کهانت و قیافت و تفأل، و تعبیر خواب، حیوانات، جن، عجایب زمین، شهرها و رودها، معادن و سنگ‌های قیمتی، موسیقی و مزاح و جز آن‌ها اختصاص یافته است. این تنوع موضوعی نشان می‌دهد که ابشیهی به ذات دانشنامگی کتاب خود وقوف کامل داشته و از آن‌رو هر کدام از ابواب کتابش را بابی مستقل دانسته است. این باب‌ها صرفاً در کتابی دایرة المعارفی یکجا در کنار هم قرار می‌گیرند. در مرور کلی ترتیب ابواب این کتاب، باوجود بی‌نظمی‌های آشکار، نوعی منطق تقسیم‌بندی دریافت می‌شود؛ حتی مطالب برخی از باب‌ها مثل باب ششم (در امثال سایر) و باب ۶۲ (درباره حیوانات) به ترتیب الفبایی تنظیم شده است.

۵.۲ - دانشنامه‌های ناظر به طبقهبندی علوم

جامعیت، مشخصه مشترک همه نمونه‌هایی است که تاکنون در این مقاله معرفی و بررسی شده است، که فقط نیمی از هویت دانشنامه‌ها را فرا می‌نماید. ویژگی دیگر و شاید مهم‌تر دانشنامه‌ها طرح ساختی و نظام تألیف و ترتیب آنهاست. این ویژگی عمدتاً از سده چهارم بدین‌سو، در نوشتن فهرست کتاب‌ها و دانش‌ها و فرهنگ مصطلحات و لغت‌نامه‌ها با جامعیت همراه شده و مجال بروز یافته است. شیوه تنظیم و تألیف این کتاب‌ها گوناگون است: برخی از آن‌ها ترتیب قاموسی و به اصطلاح الفبایی دارد، مانند کشف الظنون، کشاف اصطلاحات الفنون و تقریباً تمام لغت‌نامه‌ها؛ پاره‌ای دیگر ترتیب طبقه‌ای دارد و مؤلف با تقسیم‌بندی علوم و معارف، مطالب مرتبط را طبق نظام طبقهبندی خود آورده است، مانند احصاء العلوم، الفهرست و مفتاح السعاده.

۵.۲.۱ - احصاء العلوم

این‌گونه اخیر از دیدگاه طبقهبندی علوم بسیار اهمیت دارد؛ چرا که از خلال آن‌ها مانند بعضی از کتب فلسفی (می‌توان مکتب‌ها و گرایش‌های مختلف علمای مسلمان را در طبقهبندی علوم و معارف شناسایی و بررسی کرد
[۳۲] طاهری عراقی، احمد، اسلام (علوم دینی اسلام در نظام رده بندی کتابخانه کنگره)، ج۱، ص۱۰-۱۱، به کوشش زهره علوی، تهران ۱۳۷۶ش.
در هر کدام از این‌گونه آثار، پراکندگی و حجم مطالب ذیل هریک از علوم و نیز مدخل‌ها، رویکرد ویژه مؤلف و صبغه علمی غالب آن اثر را باز می‌نماید. چنان‌که از این حیث آثاری چون احصاء العلوم و نزهت نامه را باوجود جامعیتی که دارد، می‌توان به ترتیب در شمار دانشنامه‌های فلسفی و علوم طبیعی آورد. در عین‌حال، آثارِ معدودِ دیگری هم هست که نوعی توازن‌گرایی در توجه به علوم مختلف در آن‌ها نمایان است، مانند کتاب ستّینی، و نفائس الفنون. ظاهراً فارابی (متوفی ۳۳۹ق) نخستین کسی بود که فلسفه یونانی را در کتاب خود، احصاء العلوم (به عربی)، با درآمیختن با علوم اسلامی صورتی دانشنامه‌گونه داد. ترتیب فصول احصاء العلوم چنین است: ۱) زبان شناسی عربی، ۲) منطق (شامل هشت بخش)، ۳) ریاضی یا «علوم تعلیمی» (شامل حساب، هندسه، علم مناظر، نجوم، موسیقی، اثقال، علم حیل/ مکانیک)، ۴) طبیعیات و الهیات، که طبیعیات شامل هشت بخش است از جمله معادن، عناصر اجسام مرکّب، کون و فساد و گیاهان و جانوران، ۵) علوم اخلاقی و مدنی و فقه و کلام اسلامی.
[۳۳] فارابی، محمد بن محمد، احصاء العلوم، ج۱، ص۲، چاپ عثمان محمد امین، قاهره ۱۳۵۰/۱۹۳۱.
چهار رشته فلسفه نظری (منطق، ریاضی، طبیعی و الهی) و دو رشته از سه رشته فلسفه عملی (اخلاق و سیاست) نشان دهنده برتری علوم یونانی/ فلسفی در این کتاب است. بنابراین احصاء العلوم را می‌توان نخستین دانشنامه فلسفی به‌شمار آورد. به‌نظر می‌رسد ترتیب ساختی دانشنامه های بعدی در تقسیم‌بندی علوم به دانش‌های یونانی و اسلامی) با هر تعبیری چون: علوم حکمی و غیرحکمی، علوم حِکْمی فلسفی و علوم نقلی وصفی، علوم حقیقیه و غیرحقیقیه، علوم عرب و علوم عجم، علوم شرعیه و علوم دخیله، علوم شرعی و علوم غیرشرعی و علوم اواخر و علوم اوایل (کاملاً از نظام تقسیم بندی احصاء العلوم متأثر بوده است. طبقهبندی فارابی را با تغییری جزئی ابن سینا (متوفی ۴۲۸) و غزالی (متوفی ۵۰۵) و ابن رشد (متوفی ۵۹۵) پذیرفته‌اند.
[۳۴] طاهری عراقی، احمد، اسلام (علوم دینی اسلام در نظام رده بندی کتابخانه کنگره)، ج۱، ص۱۲، به کوشش زهره علوی، تهران ۱۳۷۶ش.
[۳۵] Hossein Nasr, Science and civilization in Islam, Cambridge, Mass ۱۹۶۸، ج۱، ص۶۰.
با این همه، شیوه فارابی را در نشاندن فقه و کلام به عنوان اجزای علوم شریعت ذیل علوم مدنی که خود از زیرشاخه‌های فلسفه عملی ارسطویی است) در هیچ‌یک از آثار مشابه بعدی دنبال نکرده‌اند.

۵.۲.۲ - رسائل اخوان الصفاء

چهار رشته فلسفه نظری در رسائل اخوان الصفاء (قرن چهارم) نیز به چشم می‌خورد. رسائل اخوان الصفاء را می‌توان بدین قرار فصل‌بندی کرد: ریاضیات و منطق (چهارده رساله)، طبیعیات (هفده رساله)، الهیات (ده رساله)، علوم شرعی و دیانات و مذاهب. اخوان الصفا که کوشیدند خوانندگان را با گزیده همه بخش‌های علوم نظری و عملی دوران خود آشنا کنند، هدفشان را راهنمایی گمراهان و سرگشتگان و بیدار کردن غافلان ذکر کرده‌اند.
[۳۷] جمعی از نویسندگان، رسائل اخوان الصفاء و خلّان الوفاء، ج۱، ص۲۴۲، قم ۱۴۰۵.
[۳۸] Josef van Ess, "Encyclopaedic activities in the Islamic world: a few questions and no answers", in Organizing knowledge, encyclopaedic activities in the pre،eighteenth century Islamic world, ed Gerhard Endress, Leiden: Brill, ۲۰۰۶، ج۱، ص۱۰.
این‌گفته در عین‌حال جهت‌گیری ایدئولوژیک این اثر را نشان می‌دهد. رسائل اخوان الصفاء محصول کار گروهی از نویسندگان و یادآور یکی از عمده‌ترین ویژگی‌های کار نگارش دانشنامه‌ها در دوره جدید یعنی تشریک مساعی جمعی در امر دانشنامه‌نگاری است.
[۳۹] Josef van Ess, "Encyclopaedic activities in the Islamic world: a few questions and no answers", in Organizing knowledge, encyclopaedic activities in the pre،eighteenth century Islamic world, ed Gerhard Endress, Leiden: Brill, ۲۰۰۶، ج۱، ص۹.


۵.۲.۳ - الشفاء و دانشنامه علائی

با وجود تلاش‌های ذکر شده، تثبیت ساختار دانشنامه‌های فلسفی در جهان اسلام تا ظهور ابن سینا به تعویق افتاد. اثر اصلی او در فلسفه، الشفاء (تألیف ۴۲۱ـ۴۲۳) و کتاب دیگرش، النجاه برپایه تقسیم‌بندی چهارگانه رشته‌های نظری ارسطویی پرداخته شد: ۱. منطق، ۲. طبیعی، ۳. ریاضی، ۴. الهی. دیگر اثر ابن سینا، دانشنامه علائی که نخستین دانشنامه علوم فلسفی به فارسی است، به تصریح نویسنده اش مشتمل است بر علوم پنج گانه حکمت. در واقع این علوم پنج‌گانه همان چهار رشته فلسفه نظری است با این تفاوت که ریاضیات در دو رشته مجزا، یعنی هیئت و موسیقی، تنظیم شده است. تقسیم‌بندی ابن سینا از علوم تأثیر ژرف و دیرپایی بر دانشنامه‌نگاری پس از او برجای نهاده است.
[۴۰] Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۱۳.


۵.۲.۴ - درة التاج

قطب‌الدین شیرازی (متوفی ۷۱۰ق) نیز در درة التاج (تألیف ۶۹۳ـ۷۰۵) کمابیش از تقسیم‌بندی ابن سینا پیروی کرده است. کتاب او به دلیل احتوا بر همه اقسام حکمت نظری و عملی به اُنْموذَج العلوم، یعنی نمونه دانش‌ها، شهرت داشته است.
[۴۱] حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ستون ۷۳۸.
تفاوت نظام طبقهبندی علوم در درة التاج با دانشنامه علائی در این است که فلسفه اوُلی جزو بخش الهیات نیامده و فصلی مستقل به آن اختصاص یافته است. ارزش کتاب دره التاج در عین‌حال به واسطه اقتباسات، تلخیصها و ترجمه‌های قطب‌الدین شیرازی از کتاب‌های پیشینیان مانند ابن سینا، غزالی و فخررازی (متوفی ۶۰۶ق) و نیز در دقت در بیان فارسی مضامین فلسفی است.
[۴۲] Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۱۴.


۵.۲.۵ - مفاتیح العلوم

در سده چهارم و چند دهه پس از تألیف دانشنامه فلسفی احصاء العلوم، اثر دیگری، کمابیش به اقتفای آن اما با گنجانیدن موضوعاتی افزون‌تر، به نام مفاتیح العلوم به قلم محمد بن احمد بن یوسف خوارزمی (متوفی ۳۸۷ق) تألیف شد. خوارزمی اثر خویش را ذیل دو «مقاله» کلی: «علوم شریعت» و «علوم عجم» یعنی علوم اوایل سامان داد. مقاله اول خود در شش باب تنظیم شده است: اصول فقه و فقه، کلام، علم نحو، کتابت و انشا، شعر و عروض، و اخبار/ تاریخ. باب کتابت درباره اصطلاحات معمول در دیوان‌های مختلف است که به‌کار دبیران و کارکنان دیوان‌ها می‌آمده است. «مقاله» دوم، علوم عجم، حاوی مقدمه‌ای است درباره تقسیمات فلسفه. در ادامه، برخلاف معمول، الهیات پیش از منطق و سپس رشته‌های ریاضی و طبیعی آمده است. در پایان نیز یکی از شاخه‌های ریاضیات یعنی علم الحیل بررسی شده است. طرفه آن‌که طب و کیمیا که به تصریح خوارزمی از شاخه‌های طبیعیات است در پی هم قرار نگرفته و شاخه‌های علم ریاضی میان این دو فاصله افکنده است. اشتمال کتاب خوارزمی بر اصطلاحات دیوانی ذیل باب کتابت که اولین بار به چنین دانشنامه‌هایی راه یافته است، موجب شد تا وسل
[۴۴] Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۲۱.
مفاتیح العلوم را دانشنامه‌ای دیوانی بنامد.

۵.۲.۶ - جوامع العلوم

اما به نظر می‌رسد چنین اطلاقی حاصل درنظر نگرفتن کلیات این کتاب است. اما کتاب نویسنده هم روزگار او ابن فریغون، با نام جوامع العلوم، را با اطمینان بیشتری می‌توان در گروه دانشنامه‌های دیوانی قرار داد. ابن فریغون گویا از شاگردان ابوزید بلخی (متوفی ۳۲۲ق) بوده و در تألیف خود احتمالاً از اقسام العلوم استادش بهره برده است.
[۴۵] ابن فریغون، شعیا، جوامع العلوم، ج۱، ص۴، مقدمه جنابی، چاپ قیس کاظم جنابی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
[۴۶] Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۲۲.
بخش اول جوامع العلوم شامل مطالبی درباره علم نحو و صرف، کتابت و آداب‌نامه نگاری با درنظر گرفتن محتوا و مخاطب و انواع‌نامه‌های سلطانی و دیوانی و دانستنی‌های مقدماتی در باب حساب و هندسه است، که برای تنظیم گزارش‌های مالی و غیره ضروری بوده است. در ادامه، نویسنده درباره پاره‌ای از موضوعات مذهبی چون دین، شریعت، جهاد، رذایل و فضائل اخلاقی و اعمال و رفتار نیکو سخن گفته و سرانجام با بیان بیماری‌های قوه تفکر به «مقاله» اول پایان داده است.
در «مقاله» دوم که با تسامح می‌توان آن را مختص فلسفه عملی، علوم دینی و فلسفه نظری دانست، نویسنده ابتدا به حکومت و لوازم آن و شروط صاحب منصبان بلندپایه چون وزیر و محتسب و حاجب پرداخته و سپس از سیاست مالی و امنیتی و جنگی سخن رانده است. مباحث بعدی آشفته است و نظمی ندارد، مثل اعمال طبیعی، ارادی، ملزومات زندگی اجتماعی و خصوصی، تغذیه، لذات جسمانی و ریاضت‌های جسمانی و نفسانی، علم الفاظ، علم معانی، تفسیر، طبقات علمای دین، جدل، اعجاز پیامبر و چند مبحث کلامی، فلسفه و کیمیا و منطق و نجوم و علم فراست یا قیافه‌شناسی (پی بردن به اخلاق و روحیات آدمی از طریق مشاهده ظواهر جسمانی) و عیافت (فالگیری از رفتار، آواز یا نام پرندگان، پیشگویی) و تطیر (تفأل و تطّیر) و زجر (فال گرفتن رفتار یا آواز مرغان و وحوش) و کهانت و سحر و طلسم/ طلسمات.
[۴۷] ابن فریغون، شعیا، جوامع العلوم، ج۱، ص۸ ـ۱۰، مقدمه جنابی، چاپ قیس کاظم جنابی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.

آوردن مطالبی درباره منشی‌گری و کتابت و مقدمات آن‌ها که بخش قابل توجهی از مقاله اول کتاب را به خود اختصاص داده و عدم رعایت تقسیمات سنّتی علوم، نشان می‌دهد که اساساً تقسیمات علوم از دغدغه‌های ابن فریغون نبوده است.

۵.۲.۷ - احیاء علوم الدین

چنان‌که در دانشنامه‌های فلسفی و دیوانی نیز دیده شد، علوم دینی پای ثابت انواع دانشنامه‌ها بوده است. این علوم خود نیز موجد نوعی از دانشنامه‌ها شد که می‌توان بدانها نام دانشنامه‌های دینی داد. احیاء علوم الدین غزالی از این دست آثار است که اگرچه از حیث محتوا و نیز هدفِ نویسنده‌اش به‌سختی می‌توان نام دانشنامه را بر آن اطلاق کرد، دست‌کم به سبب تأثیرش بر دانشنامه‌های دینی و روش متفاوتش در تقسیم‌بندی علوم، درخور توجه است. وی در یک طرح کلی، مطالب کتابش را به چهار رُبع تقسیم کرده است: عبادات (در رابطه میان بنده و خدا)، عادات (روابط آدمیان با یکدیگر)، مهلکات و منجیات (در رابطه آدمی با خویشتن). آغازگر ربع عبادات، کتاب العلم است که تقسیم‌بندی ویژه غزالی از علوم در آن توضیح داده شده است. وی پس از تقسیم علوم به واجب عینی و کفایی، واجب کفایی را به شرعی و غیرشرعی و سپس علوم غیرشرعی را به محمود و مذموم و مباح تقسیم کرده است.

۵.۲.۸ - یواقیت العلوم و دَراری النجوم

صرف‌نظر از احیاء العلوم غزالی، نخستین دانشنامه‌های دینی را ظاهراً باید در آثار فارسی زبان پی گرفت. قدیم‌ترین این نوع از آثار یواقیت العلوم و دَراری النجوم، اثر نویسنده‌ای ناشناخته است، مشتمل بر سی فن و هر فن حاوی دوازده پرسش و پاسخ. با این‌که نویسنده
[۴۹] یواقیت العلوم و دراری النجوم، چاپ دانش پژوه، محمدتقی، ج۱، ص۵، (تهران) : اطلاعات، ۱۳۶۴ش.
تصریح کرده است که می‌خواهد هر علم و فنی را که در میان مردم ظاهر است، معرفی کند، از بسیاری از رشته‌های علوم دخیل یا علوم فلسفی در اثر او چندان خبری نیست.

۵.۲.۹ - نزهت‌نامه علائی

در میان نویسندگان انواع دانشنامه‌ها، مؤلفان دانشنامه‌های علوم طبیعی، بیش از همه بر موضوع اصلی کتاب خود پایبند مانده و مباحث نامرتبط را کمتر در کتاب خود گنجانده‌اند. یکی از قدیم‌ترین این دانشنامه‌ها، نزهت‌نامه علائی تألیف شهمردان رازی (تألیف ۵۰۶ـ۵۱۳) است. قسمت اول کتاب به خواص و طبایع انسان، حیوان، نبات و جمادات، از جمله کانی‌شناسی، اختصاص یافته است. قسمت دوم با بحثی در باب آفرینش آسمان و زمین و عناصر چهارگانه شروع می‌شود و پس از گفتاری در ریاضیات و نجوم، رشته‌های منبعث از طبیعیات، یعنی فراست، هواشناسی و تعبیر خواب، قرار گرفته است؛ و در ادامه نوبت به طبقات اجتماعی و هنرها و صنایع مختلف می‌رسد. در فصل آخر کتاب به کیمیا، برخی از صنعت‌ها، طلسم، بازی‌ها و داروهای گیاهی پرداخته می‌شود. در این دانشنامه از میان چهار رشته فلسفه نظری الهیات حذف شده است و مباحث ریاضیات و منطق هم در قیاس با علوم طبیعی چندان به چشم نمی‌آید.
[۵۰] رازی، شهمردان بن ابی الخیر، نزهت نامه علائی، ج۱، ص۵ـ ۱۶، چاپ فرهنگ جهانپور، تهران ۱۳۶۲ش.


۵.۲.۱۰ - فرخ‌نامه‌

نزهت‌نامه الگوی دانشنامه دیگری شد به نام فرّخ نامه (تألیف ۵۸۰)، نوشته ابوبکر مطهر جمالی یزدی به زبان فارسی که با حجم و ترتیبی کمابیش متفاوت، بسیاری از فصل‌های کتاب نزهت‌نامه در آن آمده است؛ مثلاً مباحث مربوط به گیاهان در فرخ‌نامه مفصّل‌تر است یا فصول «علف‌ها» و «صمغ‌ها» در نزهت‌نامه نیست.
[۵۱] جمالی یزدی، مطهر بن محمد، فرّخ نامه: دائرة المعارف علوم و فنون و عقائد، ج۱، ص۵، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۶ش.
[۵۲] جمالی یزدی، مطهر بن محمد، فرّخ نامه: دائرة المعارف علوم و فنون و عقائد، ج۱، ص۹، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۶ش.
در یک مقایسه اجمالی می‌توان گفت جنبه‌های علمی نزهت‌نامه بر فرخ نامه رجحان دارد. در مقابل، جمالی یزدی آموزه‌های خرافی بسیاری را در اثر خود بازتاب داده است. گویا وی خود را موظف می‌دید از هر چه یاد می‌کند، از خواص دارویی و روانی آن نیز یاد کند، چنان‌که از این حیث می‌توان کتابش را دایرة المعارف خرافات و طبّ عامیانه نیز نام نهاد.

۵.۲.۱۱ - نوادر التبادر لتحفه البهادر

نزهت‌نامه علایی همچنین از منابع شمس‌الدین دُنَیسری در تألیف نوادر التبادر لتحفه البهادر بوده است. در این کتاب که در قلمرو سلاجقه روم و به زبان فارسی تألیف شده، در دوازده فن از فلسفه نظری، ریاضیات، نجوم، هندسه و علوم طبیعی و نیز علم فراست و اختلاج و خواص جانداران و کشاورزی و نیز عجایب و کرامات و جز اینها سخن گفته شده است.
[۵۳] دُنَیسری، محمد بن ایوب، نوادرالتبادر لتحفه البهادر، ج۱، ص۳ـ۸، چاپ محمدتقی دانش پژوه و ایرج افشار، تهران (۱۳۵۰ش).
طرح نوادر که دست کم از لحاظ تعداد فصل‌ها (دوازده فن) یادآور نزهت نامه شهمردان است، کامل‌تر از طرح نزهت‌نامه به‌نظر می‌رسد، چه وی برخلاف شهمردان به همه رشته‌های فلسفه نظری (ولو بدون ملاحظه توازن) پرداخته است.
[۵۴] Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۳۲ـ۳۳.


۵.۲.۱۲ - جامع العلوم

در میان دانشنامه‌های تألیف شده از سده چهارم بدین‌سو، به‌ویژه دانشنامه‌های سده ششم، که جامعیت و طرح ساختی در آن‌ها هویداست، کتاب جامع العلوم یا کتاب ستّینیِ فخررازی که به زبان فارسی نوشته شده، جایگاهی ویژه دارد. قصد نویسنده از تألیف این کتاب که آن را به علاءالدین تکش خوارزمشاه تقدیم کرد، آن بوده است که این اثر به کار درباریان و جمیع طالبان علم در سطوح گوناگون بیاید و از همین‌رو در بسیاری از باب‌های کتاب، ابتدا مسائل آشکار آن علم، سپس مسائل دشوار و آنگاه مباحث متوسط را با نام «امتحانات» در قالب پرسش و پاسخ عرضه کرده است. تقریباً جمیع معارف دوره مورد نظر گرد آمده است. فخررازی در این کتاب، شصت علم را مورد توجه قرار داده و به همین‌سبب، این کتاب به نام ستیّنی نیز مشهور شده است.
[۵۵] فخررازی، محمد بن عمر، جامع العلوم (ستّینی)، ج۱، ص۶۹ـ۷۳، چاپ علی آل داود، تهران ۱۳۸۲ش.

قسمت اول کتاب شامل علوم دینی، چون کلام و فقه و تفسیر، تاریخ، علوم ادبی و زبان‌شناسی است. قسمت دوم علوم فلسفی، به مراتب گسترده‌تر و پرعنوان‌تر از قسمت نخست است و مشتمل بر منطق، طبیعیات نظری، ریاضیات و الهیات است. فخررازی در پی باب ۵۳ : «علم الهیات»، باب «مقالات» را درباره مذاهب و فرقه‌ها آورده و در باب‌های بعد به فلسفه عملی شامل اخلاق و علم سیاست و تدبیر منزل توجه نشان داده است. در باب‌های ۵۸ تا ۶۰، علم آخرت، علم «دَعَوات» (دعاها) و علم آداب ملوک گنجانیده شده است. در پی باب‌های شصت‌گانه کتاب، بخش کوتاهی نیز به «علم شطرنج و انواع بازی» اختصاص یافته است.
[۵۶] فخررازی، محمد بن عمر، جامع العلوم (ستّینی)، ج۱، ص۴۹۲ـ۴۹۹، چاپ علی آل داود، تهران ۱۳۸۲ش.
جامع العلوم قدیم‌ترین متن فارسی است که می‌توان آن را دایرة المعارف به معنای دقیق کلمه نامید.
[۵۷] Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۳۵.


۵.۲.۱۳ - نفائس الفنون

شایسته‌تر از کتاب ستّینی فخررازی، کتاب نفائس الفنون شمس‌الدین آملی (قرن هشتم) است که به جای شصت رشته، ۱۶۰ رشته از علوم عقلی و نقلی را در دو گروه، علوم اواخر (اسلامی) و علوم اوایل (فلسفی)، آورده است.
[۵۸] آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۶، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
[۵۹] آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۶، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
[۶۰] آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۹، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
ترتیب قسم اول نفائس الفنون با ترتیب جامع العلوم فخررازی متفاوت است. آملی برخلاف فخررازی قسمت اول دانشنامه خود را با موضوع ادبیات و زبان‌شناسی شروع کرده و در این قسمت علاوه بر هشت شاخه مذکور در جامع العلوم، از رشته‌هایی چون علم خط، علم دواوین، انشا و استیفا نیز نام برده است.
[۶۱] آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۶، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
مقاله دوم علوم اواخر شامل علوم دینی (کلام، تفسیر، حدیث و فقه و اصول) و مقاله سوم آن تصوف (با پنج فن) است
[۶۲] آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۶ـ۱۸، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
که این بخش اخیر در جامع العلوم فخررازی غایب است. مقاله چهارم و پایانی این قسمت «علوم مُحاوری» یا همان علوم تاریخ است که شاخه هفتم آن، اَحاجی (چیستان‌ها و رموز) است.
[۶۳] آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۲، ص۳۳۴ـ۳۵۹، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
گنجاندن این فن در ضمن علومِ محاوری نشان می‌دهد که نویسنده‌ به‌طور کلی تاریخ را به معنای سرگرم کردن یا دست کم با کاربرد سرگرمی می‌دیده و دانستن آن را مثل اطلاع از چیستان و از شروط محاوران یا ندیمان می‌دانسته است. قسمت دوم نفائس الفنون که به علوم فلسفه/ اوایل اختصاص یافته است، با طرح جامع العلوم تفاوت‌هایی دارد. آملی همچون فخررازی و برخلاف سنّت معمول، این قسمت را با فلسفه عملی و شاخه‌های فرعی‌اش آغاز کرده و سپس به فلسفه نظری و رشته‌های چهارگانه و فروع آن‌ها پرداخته است. آملی در این قسمت به فروع طبیعیات همچون طب، کیمیا و احکام نجوم و فروع ریاضیات همچون هیئت، مناظر و مرایا و رَمْل توجه ویژه کرده است. وی برخلاف فخررازی شطرنج را نه در فلسفه عملی که در جایی مناسب‌تر، در انتهای فروع ریاضی، جای داده است.
[۶۴] آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۹ـ۲۱، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.


۵.۳ - دانشنامه‌های بینابین

در همان سالی که آملی دست در کار نگارش نفائس الفنون بود، دانشنامه دیگری نیز به فارسی با نام نزهة القلوب در ایران تألیف شد که همانندهای آن را باید عمدتاً در مصر و شام عصر ممالیک جست.

۵.۳.۱ - نزهة القلوب

نزهة القلوب را مورخ، جغرافیدان، شاعر و دیوان‌سالار ایرانی، حمداللّه مستوفی قزوینی (متوفی ۷۵۰ق) پدید آورد. نزهه القلوب سه قسمت اصلی دارد: ۱) معادن، نباتات و حیوانات، ۲) انسان، ۳) جغرافیا. در مقدمه کتاب که حاوی مباحث نجومی است،
[۶۵] مستوفی، حمداللّه بن ابی‌بکر، کتاب نزهت القلوب، ج۱، ص۸ـ۶۵، چاپ سنگی بمبئی (۱۳۱۱).
در ضمن بحث از تقویم، حوادث پراهمیت تاریخی، از آغاز اسلام تا عصر مؤلف، به اختصار بازگو شده است
[۶۶] مستوفی، حمداللّه بن ابی‌بکر، کتاب نزهت القلوب، ج۱، ص۳۲ـ۴۶، چاپ سنگی بمبئی (۱۳۱۱).
سپس در دیباچه از رُبْع مسکون و طول و عرض اقالیم سخن رفته است.
[۶۷] مستوفی، حمداللّه بن ابی‌بکر، کتاب نزهت القلوب، ج۱، ص۶۵ به بعد، چاپ سنگی بمبئی (۱۳۱۱).
حمداللّه مستوفی در مقاله دوم، با نام نوع انسان، در چهار بخش مجزا از ویژگی‌های جسمانی و نفسانی آدمی و فضائل و رذایل اخلاقی به تفصیل سخن گفته است. در بخش پیشاپایانیِ این مقاله مطالبی در عرفان آمده و در انتها از انسان‌هایی با اَشکال و حرکات شگفت‌انگیز که معمولاً موضوع عجایب‌نامه‌هاست گفتگو شده است.
[۶۸] مستوفی، حمداللّه بن ابی‌بکر، کتاب نزهت القلوب، ج۱، ص۱۱۴ـ ۱۱۶، چاپ سنگی بمبئی (۱۳۱۱).
حمداللّه مستوفی در مقاله سوم
[۶۹] مستوفی، حمداللّه بن ابی‌بکر، کتاب نزهت القلوب، ج۱، ص۱۱۶ـ ۲۴۳، چاپ سنگی بمبئی (۱۳۱۱).
با نام «در صفت بُلدان و ولایات و بِقاع»، بیشتر به جغرافیای طبیعی پرداخته است.

۵.۳.۲ - رویکرد دانشنامه‌های سده چهارم

دانشنامه‌های بخش غربی جهان اسلام در عصر مملوکی با وجود برتری در شمار، به لحاظ رویکرد و ساختاربندی، از دانشنامه‌های شرقیِ سده چهارم بدین‌سو عقب‌تر بوده است. یکی از نمونه‌های دانشنامه های غربی چنان‌که گذشت المستطرفِ اَبشیهی است که به لحاظ روش و ساختار و حتی محتوا تقریباً تقلیدی است از العِقد الفرید که خود تفاوت چندانی با آثار دانشنامه‌گون ابن قتیبه در سده سوم نداشته است. برخی دانشنامه‌ها یا فرهنگ‌نامه های تاریخی مانند تاریخ الاسلام و سِیَر اعلام النبلاء ذهبی و شماری از نوشته‌های ابن تَغری بِردی، سخاوی (متوفی ۹۰۲ق) و سیوطی (متوفی ۹۱۱ق) نیز که در این دوره تألیف شده، الگوهای برجسته قدیم‌ترِ بسیاری در سرزمین‌های شرقی جهان اسلام داشته است. در کنار آثار دانشنامه‌گونی چون المستطرف و فرهنگنامه‌های تاریخی، در عصر ممالیک آثاری نیز پدید آمد که برخی از آن‌ها را می‌توان چیزی میان تألیفات دانشنامه‌گون و دانشنامه‌های ناظر بر طبقهبندی علوم ارزیابی کرد. این آثار عمدتاً در حوزه‌های جغرافیا و دبیری تألیف می‌شد و برای آن‌که دبیران و کاتبان را به کار آید، بسیاری از اطلاعات مورد نیاز دبیران در رشته‌های مختلف علمی با اِعمال تقسیم‌بندی ویژه‌ای که تا حد زیادی متأثر از موضوع اصلی کتاب بود، در آن‌ها گنجانیده می‌شد. در واقع این تألیفات را که اوج دانشنامه‌نگاری در غرب جهان اسلام بود، می‌توان صورت تکامل یافته و منضبط‌تر شبه دانشنامه‌های سده‌های سوم مانند برخی از آثار ابن قتیبه و کتاب‌هایی چون العقد الفرید برشمرد.

۵.۳.۳ - مباهج الفکر و مناهج العبر

یکی از قدیم‌ترین دانشنامه‌های عصر ممالیک مَباهج الفِکَر و مَناهج العِبَر از محمد بن ابراهیم کُتُبی ورّاق معروف به وطواط (متوفی ۷۱۸) است که در علوم طبیعی و جغرافیایی با اسلوبی ادبی در چهار «فن» و هر فن در نه «باب» عرضه شده است. این چهار فن عبارت است از: ۱. آسمان، ۲. زمین، ۳. حیوان، ۴. گیاه. در فن نخست به نجوم و تنجیم
[۷۰] مارونی حلبی، جرجیس منش، «المناهج فی وصف المباهج»، ج۱، ص۷۷۴ـ ۷۷۶، المشرق، سال۱۰، ش۱۷ (ایلول ۱۹۰۷).
و در فن دوم به جغرافیای طبیعی و انسانیِ سرزمین‌های اسلامی و گاه مناطق غیراسلامی پرداخته شده است.
[۷۱] مارونی حلبی، جرجیس منش، «المناهج فی وصف المباهج»، ج۱، ص۷۷۵، المشرق، سال۱۰، ش۱۷ (ایلول ۱۹۰۷).
باب نخست فن دوم مختص بیان ویژگی‌های انسان‌هاست و در هشت باب باقیمانده، وطواط سایر حیوانات را به اعتبار ویژگی‌های جسمانی و حرکتی و وحشی یا اهلی بودن و جز اینها تقسیم‌بندی و بررسی کرده است.
[۷۲] وطواط، محمد بن ابراهیم، مباهج الفِکَر و مناهج العِبَر، ج۱، ص۵۹۷ـ۵۹۸، چاپ عبدالرزاق احمد حربی، بیروت ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
ترتیب معرفی حیوانات در هریک از این هشت باب تابع هیچ معیاری نیست. یکی از اختصاصات این «فن» استشهاد وطواط است به اشعار متعدد در وصف هر حیوان. فن چهارم کتاب درباره کشت و بَرْز گیاهان و درختان گوناگون، خاصه در زمینه نظام زراعت و آبیاری مصر واجد اطلاعات ارزشمندی است.

۵.۳.۴ - نهایة الارب فی فنون الادب

نویسنده هم روزگار وطواط، شهاب‌الدین احمد نُوَیری (متوفی ۷۳۲ق) در کتاب معروفش، نهایة الارب فی فنون الادب، علاوه بر نقل‌های فراوانی که از وی کرده، باب‌بندی کتابش به «فنون» را نیز وامدار اوست. عنوان‌های «فن» های آن کمابیش همانند مباهج الفکر است: فن اول در آسمان و اجرام سماوی و زمین و عالم فرودین است. در فن دوم، درباره انسان، نویری از هر آن چیزی که حتی کمترین پیوند را با آدمی داشته سخن رانده است؛ از اشتقاق واژه انسان و وصف اعضای اندام آدمی گرفته تا چگونگی بیان عواطف و احساسات روحی و گونه‌های بیانی هَجا و ستایش و انواع مَثَلها. همچنین، در این فن از خصال فردی آدمیان تا شروط و وظایف وزیران و کاتبان و از زندگی شاعران عرب سخن به میان آورده و به منظور مقایسه، هر کدام از این گروه‌های علمی و اجتماعی را در دو دسته جداگانه «شرقی و غربی» تنظیم و معرفی کرده است. البته این زندگینامه‌ها ترتیب الفبایی ندارد و تقریباً ترتیب تاریخی دارد. نویسنده سپس باب‌هایی را به حیوانات و نباتات اختصاص داده است. وی در این بابها حدود ۱۷۰ حیوان و سیصد گیاه و درخت را معرفی و خواص آنها را بیان کرده است. فن سوم نهایه الارب در حیوان صامت است و فن چهارم در گیاه. نویری در ازای حذف موضوع زمین و جغرافیا که در کتاب وطواط آمده بود، علاوه بر فن «انسان»، فن پنجمی را هم با عنوان «در تاریخ» افزوده است. وی در این فن تاریخ عمومی و تاریخ اسلام، هر دو را مدنظر داشته است، چنان‌که از آغاز آفرینش آدمی و داستان خلقت تا شرح تاریخ انبیا و تاریخ شاهان ایران و ماجراهای ایام العرب و اخبار صدر اسلام تا روزگار سلطان محمد قلاوون، پادشاه مملوکی، سخن رانده است.

۵.۳.۵ - مسالک الابصار فی ممالک الامصار

دیگر دانشنامه این روزگار از آنِ ابن فضل اللّه عُمَری (متوفی ۷۴۹) است با نام مسالک الابصار فی ممالک الامصار. او اثرش را بر دو قسم بسیار کلی زمین و ساکنان زمین تقسیم کرده است. در قسم اول در فصل‌هایی مجزا مباحث نسبتاً مبسوطی در زمین‌شناسی، جغرافیای طبیعی، محدوده هریک از اقالیم هفت‌گانه، پدیده‌های جوّی، قبله‌شناسی و راه‌شناسی و ممالک آمده است.
[۷۳] عمری، ابن فضل‌اللّه، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۱، ص۳۴ـ۴۰، سفر۱، چاپ عبداللّه بن یحیی سریحی، ابوظبی ۱۴۲۴/۲۰۰۳، سفر۵، چاپ محمد عجاج خطیب، مصطفی مسلم، و صالح رضا، ابوظبی ۱۴۲۵/۲۰۰۴.
در قسم دوم، ساکنان زمین، مؤلف با تقسیم بندی‌هایی تحت عناوین نوع و باب، ابتدا بحث مفصّلی در مقایسه میان سرزمین‌های شرق اسلامی (که مصر را هم، جز قاهره، جزو شرق گرفته) با غرب اسلامی و بیان مفاخرات و مزیت‌های هرکدام عرضه کرده است. وی در این گفتار درصدد پاسخگویی به ابن سعید مغربی (متوفی ۶۸۵ق) برآمده که در کتاب المُغرب فی حُلِی المَغرب از برتری مسلمانان مغربی بر مسلمانان مشرقی سخن گفته بوده است.
[۷۴] عمری، ابن فضل‌اللّه، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۱، ص۲۷ـ ۲۸، سفر۱، چاپ عبداللّه بن یحیی سریحی، ابوظبی ۱۴۲۴/۲۰۰۳، سفر۵، چاپ محمد عجاج خطیب، مصطفی مسلم، و صالح رضا، ابوظبی ۱۴۲۵/۲۰۰۴.
به همین سبب ابن فضل اللّه عمری در ادامه قسم دوم کتاب، برای اثبات برتری شرقیان فصل‌های مجزا و مفصّلی را به بازنوشتن زندگینامه محدّثان، فقیهان، نحویان، عالمان معانی و بیان، صوفیان، فیلسوفان، طبیبان و موسیقی‌دانان، اختصاص داده است.

۵.۳.۶ - صبح الاعْشی

ابن فضل‌اللّه عمری حق عظیم و ناگزاردنی بر دانشنامه‌های بعد از خود، به ویژه بر اثر بی مانند قَلْقَشندی (متوفی ۸۲۱)، صبح الاعْشی فی صِناعه الانشا، دارد. قلقشندی، در مجموع، بیش از سیصدبار به نوشته‌های ابن فضل اللّه عمری در مسالک الابصار استشهاد و استناد کرده است.
[۷۵] بقلی، محمد قندیل، فهارس کتاب صبح الاعشی فی صناعه الانشا للقلقشندی، ج۱، ص۶۱۷، قاهره (۱۹۷۲).
کتاب قلقشندی، چنان‌که از نامش پیداست، مختص موضوع انشاست، اما همچنان که عنوان کتاب ابن فضل اللّه عمری (ممالک و مسالک) مانع از ورود مؤلف آن به حوزه‌های دیگر نشده، قلقشندی نیز خود را صرفاً به انشا محدود و منحصر نساخته است. بااین همه، باب‌بندی کتاب او که در ده «مقاله» عرضه شده، جملگی بر مدار دبیری و انشاست. مثلاً مقاله دوم، باعنوان مسالک و ممالک، انباشته است از اطلاعات جغرافیایی، تاریخی و تشکیلات دیوانی به‌ویژه در مصر و شام. یا در مقاله هشتم درباره آیین‌ها و فرقه‌های مذهبی نسبتاً به تفصیل سخن گفته شده است. همچنان‌که بقیه مقالات نیز از اطلاعاتی در زمینه‌های نام برده خالی نیست.


برخی صاحب‌نظران روی آوردن نویسندگان دوره ممالیک را به دانشنامه‌نویسی، کوششی لازم برای نگاهبانی از میراث برجای مانده از مؤلفان پیشین، خاصه در پی حمله مغولان به سرزمین‌های اسلامی، برشمرده‌اند.
[۷۶] ضیف، شوقی، الفنّ و مذاهبه فی النثر العربی، ج۱، ص۱۹۹ـ۲۰۰، قاهره ۱۳۶۵/ ۱۹۴۶.
[۷۷] حمزه، عبداللطیف، الحرکة الفکریة فی مصر فی العصرین الایوبی و المملوکی الاول، ج۱، ص۳۱۵، (قاهره) ۲۰۰۶.
در مقابل، برخی نیز این گرایش را نه معلول کمبود کتب و منابع قدیم یا بیمناکی از نابودی آنها، بلکه حاصل وفور منابع در مصر و شام به ویژه پس از حمله مغولان و انتقال یافتن میراث فرهنگی اسلامی بدان سرزمین‌ها شمرده‌اند.
[۷۸] رودگر، قنبرعلی، «رواج موسوعه نویسی در عصر ممالیک»، ج۱، ص۵۸ـ ۵۹، معارف، دوره ۲۲، ش ۳ (آذر ـ اسفند ۱۳۸۵).
نظر سوم از آن کراچکوفسکی است که دانشنامه‌نویسی را مقتضای عصر ممالیک می‌داند. به باور او، نویسندگان این کتاب‌ها که اغلب خود دست در کار دیوان انشا بودند، تحت تأثیر جغرافی‌نویسان سده‌های چهارم و پنجم آثاری پدید آوردند تا دبیران را به کار آید و از جنبه‌های هنری و ادبی هم که مقتضای انشا و دبیری است حظّ وافر داشته باشد.
[۷۹] کراچکوفسکی، ایگناتی یولیانوویچ، تاریخ نوشته های جغرافیایی در جهان اسلامی، ج۱، ص۳۱۴ـ ۳۱۵، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۷۹ش.
[۸۰] رودگر، قنبرعلی، «رواج موسوعه نویسی در عصر ممالیک»، ج۱، ص۶۱، معارف، دوره ۲۲، ش ۳ (آذر ـ اسفند ۱۳۸۵).
گذشته از اینها، نوع تربیت علمی این نویسندگان را نیز باید درنظر آورد. آنها با این‌که در حوزه تخصصی علم معیّنی، ممتاز نبوده‌اند، به‌سبب بهره‌مندی از مایه‌های فراوان ادبی در اغلب دانش‌ها دستی داشته‌اند، و کوشیده‌اند تا با تکیه بر دانش‌های ادبی و بهره‌گیری از تجارب دیوانی خود آثاری متفاوت و ماندنی عرضه کنند. این آثار بایستی متأثر از میزان دانش و توانش نویسندگانشان اولاً کثیرالموضوع و به اصطلاح امروزی «عمومی» باشد، ثانیاً صبغه ادبی‌شان خیره کننده‌تر باشد و کاملاً به چشم آید و سرانجام به اقتضای تنوع و تعدد موضوعی حجیم و مفصّل باشد، گرچه جوهره همه آن‌ها تلخیص بوده است.


عصر تکرار و تقلید در سده‌های دهم تا چهاردهم. اگر همانند کراچکوفسکی
[۸۱] کراچکوفسکی، ایگناتی یولیانوویچ، تاریخ نوشته های جغرافیایی در جهان اسلامی، ج۱، ص۳۲۹، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۷۹ش.
صبح الاعشی را پایان بخش زنجیره دانشنامه‌های بزرگ و پراعتبار عصر ممالیک بدانیم، عصر ممالیک را نیز شاید بتوان فرجام دوره‌هایی شمرد که در آن‌ها دانشنامه‌های معتبر و پرآوازه پدید آمده است. در واقع در قرن‌های بعدی، دانشنامه‌ها با وجود رشد کمّی، به لحاظ محتوا و خاصه ساختار تکامل نیافت و حتی برخی از آثاری که در شمار دانشنامه‌ها قلمداد شده است، گزیده‌ها و به اصطلاح کشکول‌هایی است که طرح منسجمی ندارد و صرفاً برخی از شاخه‌های علوم به شکل پراکنده و عمدتاً تحت‌تأثیر ذوق شخص نویسنده در آن‌ها گردآورده شده است. بااین همه انکار نمی‌توان کرد که شماری از آثاری که در قلمرو عثمانی و ایران عصر صفوی بدین‌سو و در هند اسلامی تألیف شده، از بقیه شاخص‌تر است.

۷.۱ - قلمرو صفویان

در میان دانشنامه‌های عصر صفوی، ریاض الابرار، به زبان فارسی، به جهاتی درخور ذکر است. این کتاب را نویسنده شیعه مذهبش، حسین عقیلی رستم‌داری در ۹۷۹ نوشته است.
[۸۲] منزوی، احمد، «(درباره) ریاض الابرار: دائرة المعارف فارسی، ج۱، ص۷۴۲، نسخه منحصر به فرد (از حسین عقیلی رستمداری)»، وحید، دوره ۹، ش ۵ (مرداد ۱۳۵۰).
رستم‌داری برای تألیف کتابش آثار معتنابهی از جمله دانشنامه‌های دوره‌های پیشین را از نظر گذرانیده و خاصه به کتاب فخررازی نظر داشته و در چندجا به اثر خود، در برابر ستّینی فخررازی، عنوان تسعینی داده است.
[۸۳] منزوی، احمد، «(درباره) ریاض الابرار: دائرة المعارف فارسی، ج۱، ص۷۴۳، نسخه منحصر به فرد (از حسین عقیلی رستمداری)»، وحید، دوره ۹، ش ۵ (مرداد ۱۳۵۰).
بااین همه، ریاض الابرار باوجود جامعیتی نسبی، به لحاظ سامان عناوین مطالب، به‌ویژه با نظر به طبقهبندی علوم، چندان درخور توجه نیست. شاید مزیت خاص این اثر آنجاست که در «رکن دهم» از «روضه چهارم» کتاب، درباره رنگ کردن اشیا، از رنگ‌های گوناگون و چگونگی رنگ کردن کاغذها، و در پی آن از حل کردن اشیا چون زنگار و زرنیخ و جز آن‌ها سخن گفته است.
[۸۴] منزوی، احمد، «(درباره) ریاض الابرار: دائرة المعارف فارسی، ج۱، ص۷۴۸ـ۷۴۹، نسخه منحصر به فرد (از حسین عقیلی رستمداری)»، وحید، دوره ۹، ش ۵ (مرداد ۱۳۵۰).
[۸۵] محفوظ، حسین علی، «دوائرالمعارف و الموسوعات العربیه و الشرقیه فی ۱۲ قرنا: القرن الثالث الهجری ـ القرن الرابع عشر الهجری (۸۱۶م ـ ۱۹۸۰م)»، ج۱، ص۳۴۹ـ۳۵۲، المورد، ج۶، ش ۴ (شتاء ۱۳۹۸).
برای آگاهی از جنبه‌های دانشنامه‌ایِ جامع بزرگ حدیثی به کتاب محمدباقر مجلسی با نام بحارالانوار رجوع کنید).

۷.۲ - قلمرو عثمانیان

از میان دانشنامه‌های پرشمار قلمرو عثمانی، مفتاح السعاده و مصباح السیاده، نوشته طاشکوپری زاده (متوفی ۹۶۸) پرآوازه است. از امتیازات این کتاب، پرشماری دانش‌ها و نظام خاص تقسیم‌بندی علوم در آن است. مصحح کتاب، علی دَحروج که با برهم زدن ترتیب مدخل‌های آن، بدان‌ها نظمی الفبایی بخشیده، در بخش نمایه چاپ خود (۱۹۹۸) افزون از ۳۵۰ علم مورد بحث در این کتاب را فهرست کرده است.
[۸۶] طاشکوپری زاده، احمد بن مصطفی، موسوعه مصطلحات مفتاح السعاده و مصباح السیاده فی موضوعات العلوم، ج۱، ص۱۰۸۱ـ۱۰۹۳، چاپ علی دحروج، بیروت ۱۹۹۸.
طاشکوپری زاده به تقسیم‌بندی علوم توجه تام داشت و تعبیر «علم تقاسیم العلوم» از مصطلحات اوست. تقسیمات درخت‌واره‌ای او از علوم نشان می‌دهد که وی به دانش چونان باغستانی دل انگیز می‌نگریسته است. هم از این روست که همه دانش‌ها را ذیل چند دَوحَه (تنه درخت) قسمت‌بندی کرده و اجزای خردتر آن را در صورت اقتضا با عنوان‌هایی چون شُعْبه (شاخه) و عُنْقُود (خوشه) بسط داده است. «دوحه»‌های هفتگانه کتاب مفتاح السَّعاده با نظر به مراتب چهارگانه وجود اشیا، یعنی وجود کتبی (کتابت)، وجود لفظی (عبارت)، وجود ذهنی (اذهان) و وجود عینی (اعیان)، شکل گرفته است. براین اساس فصل اول، یعنی علوم مربوط به خط و نویسندگی و املای حروف به علوم خطی یا کتابتی بازگشت می‌کند؛ فصل دوم یعنی دانش‌های مخارج حروف، لغت، صرف و نحو، معانی و بیان و شعر و حتی علم تاریخ و مغازی و طبقات‌نگاری در ذیل علوم لفظی جای می‌گیرد. فصل سوم که به موضوعاتی چون منطق، علم مناظره و جدل می‌پردازد، به علوم ذهنی و معقولات ثانوی پیوند می‌خورد. فصل‌های چهارم تا هفتم همگی ناظر بر علوم عینی یا وابسته به اعیان است. در فصل چهارم، از میان اقسام چهارگانه فلسفه نظری از علوم الهی، طبیعی، ریاضی و نجوم و شاخه‌های بسیار گسترده آن‌ها بحث می‌شود. موضوع فصل پنجم حکمت عملی و شعبه‌های آن چون اخلاق، تدبیر منزل، سیاست و فرماندهی نظامی است. فصل ششم مختص دانش‌های شرعی چون قرائت، روایت حدیث، تفسیر، درایة الحدیث، کلام، اصول فقه و فقه است. علم مغازی نیز که جزو شاخه های فصل اول (علوم خطی) بوده، در اینجا نیز تکرار شده است. طاشکوپری زاده در بخش دوم کتاب یکسره به فصل هفتم، علوم باطن، پرداخته است. وی که این فصل را غزالی‌وار به چهار شعبه کلی عبادات، عادات، مُهلکاتِ و مُنجیات تقسیم کرده، در آن‌ها به تفصیل درباره اسرار احکام شرعی و فضائل و رذایل اخلاقی سخن گفته است.
[۸۷] طاشکوپری زاده، احمد بن مصطفی، موسوعه مصطلحات مفتاح السعاده و مصباح السیاده فی موضوعات العلوم، ج۱، ص۳۰-۵۳، چاپ علی دحروج، بیروت ۱۹۹۸.
از امتیازات برجسته مفتاح السعاده آن است که نویسنده در ذیل بسیاری از علوم، کتاب‌های تألیفی در آن علوم را با ذکر شروح و تلخیص‌های آن‌ها معرفی می‌کند و در معرفی هر کتاب، وجه اهمیت آن و جایگاهش را در میان سایر آثار مشابه بازمی‌نماید.
[۸۸] الوائی، محیی‌الدین، «(حول) مفتاح السعاده و مصباح السیاده»، ج۱، ص۳۹۵، مجله الازهر، سال۴۰، ش ۵ (رجب ۱۳۸۸).
اهتمام ویژه طاشکوپری زاده در مقدمه کتاب به بیان شرایط و وظایف و آداب دانش آموزان و نیز اختصاص بخش دوم کتاب به علوم باطنی و توجه به تصفیه درون نشان می‌دهد که اهداف آموزشی و تربیتی در تألیف این کتاب سخت در مدّنظر نویسنده بوده است.
[۸۹] طاشکوپری زاده، احمد بن مصطفی، موسوعه مصطلحات مفتاح السعاده و مصباح السیاده فی موضوعات العلوم، ج۱، ص۱۱ـ۵۳، چاپ علی دحروج، بیروت ۱۹۹۸.
(برای آگاهی از دیگر دانشنامه های قلمرو عثمانی به آدرس ذیل مراجعه کنید.
[۹۰] محفوظ، حسین علی، «دوائرالمعارف و الموسوعات العربیه و الشرقیه فی ۱۲ قرنا: القرن الثالث الهجری ـ القرن الرابع عشر الهجری (۸۱۶م ـ ۱۹۸۰م)»، ج۱، ص۳۴۸ـ۳۶۴، المورد، ج۶، ش ۴ (شتاء ۱۳۹۸).
)

۷.۳ - قلمرو هند اسلامی

هم زمان با گسترش دانشنامه‌های فارسی در ایران، در هند اسلامی نیز که پس از حمله مغول به مرکز دیگری برای زبان فارسی تبدیل شده بود، تألیف دانشنامه تداوم داشت. با آن‌که دانشنامه‌نگاری در شبه قاره آهنگی کندتر از لغت‌نامه نویسی و فرهنگنامه نویسی داشته است، دستاوردهای آن دست کم به لحاظ کمّی چشمگیر می‌نماید. محمدحسین ساکت در مقاله‌ای درباره دانشنامه نویسی در شبه قاره، چهل دانشنامه تألیف شده در هند را، از سده دهم تا چهاردهم، فهرست کرده است.
[۹۱] ساکت، محمدحسین، «دیباچه ای بر دانشنامه نویسی در شبه قاره با نگاهی ویژه به کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم تهانوی»، ج۱، ص۳۷ـ۴۷، آینه میراث، دوره جدید، سال ۶، ش ۱ (بهار ۱۳۸۷).


۷.۳.۱ - دانش‌نامه جهان

یکی از قدیم ‌ترین دانشنامه های هند اسلامی، دانش نامه جهان، نوشته غیاث‌الدین علی حسینی اصفهانی (قرن نهم)، است. این دانشنامه که می‌توان آن را در شمار دانشنامه‌های علوم طبیعی آورد، حاوی اطلاعاتی درباره آفرینش جهان و انسان، هیئت، نجوم، فیزیک، معادن، گیاه‌شناسی، حیوان‌شناسی و کالبدشناسی آدمی است.
[۹۲] حسینی اصفهانی، غیاث‌الدین علی، دانش نامه جهان، ج۱، ص۵ـ۹، چاپ سنگی بمبئی ۱۲۹۱.


۷.۳.۲ - کشاف اصطلاحات الفنون

کشاف اصطلاحات الفنون (تألیف ۱۱۵۸)، مشهورترین اثر محمد اعلی/ علی تهانوی، پرآوازه‌ترین دانشنامه هند اسلامی است. این اثر حاوی مصطلحات دانش‌های اسلامی و علوم یونانی است که براساس ریشه مادّه و حروف معجم ترتیب یافته است. مقدمه مفصّل کتاب، به دلیل احتوا بر مباحثی درباره مفهوم و مصداق علم و تعریف دانش‌های گوناگون و ارائه تقسیم‌بندی‌های مختلف از دانش‌ها، از لحاظ مطالعات طبقهبندی علوم درخور توجه است.
کتاب به دو قسمت بسیار کلی اصطلاحاتِ عربی و فارسی تقسیم شده است. فن دوم
[۹۴] تهانوی، محمداعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۳، ص۱۵۵۰ـ۱۵۶۴، بیروت: دارصادر، (بی تا).
که حجم بسیار کمتری دارد، بیشتر به بحث در باب اصطلاحات صوفیه اختصاص یافته است. تهانوی باوجود اختصاص دادن فن دوم به اصطلاحات فارسی، در فن اول هم اصطلاحات فارسی را به‌کار برده است.
[۹۵] تهانوی، محمداعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۵۶، بیروت: دارصادر، (بی تا).
[۹۶] تهانوی، محمداعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۲۴۰، بیروت: دارصادر، (بی تا).
[۹۷] تهانوی، محمداعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۲، ص۸۵۴ ـ ۸۵۵، بیروت: دارصادر، (بی تا).
[۹۸] تهانوی، محمداعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۲، ص۹۴۶، بیروت: دارصادر، (بی تا).
[۹۹] تهانوی، محمداعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۳، ص۱۵۰۴، بیروت: دارصادر، (بی تا).


۷.۳.۳ - غزلان هند

دیگر دانشنامه دو زبانه که آن هم در نیمه دوم سده دوازدهم تألیف شده است، غَزْلان هند از آزاد بلگرامی (متوفی ۱۲۰۰) است که دو مقصد پایانی آن به فارسی است.
[۱۰۰] ساکت، محمدحسین، «دیباچه ای بر دانشنامه نویسی در شبه قاره با نگاهی ویژه به کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم تهانوی»، ج۱، ص۴۲، آینه میراث، دوره جدید، سال ۶، ش ۱ (بهار ۱۳۸۷).


۷.۳.۴ - دانشنامه‌های دیگر

جز این دو اثر، باقی دانشنامه‌ها یکسر به زبان فارسی است، که از میان آن‌ها چند کتاب بیش‌تر درخور ذکر است:
جواهر العلوم همایونی، از محمد بن فاضل مسکینی قاضی سمرقندی که در ۹۳۴ برای همایون گورکانی در ۱۲۰ دانش روزگار، بر گَرته نفائس الفنون و ستّینی نوشته شده است
[۱۰۱] ساکت، محمدحسین، «دیباچه ای بر دانشنامه نویسی در شبه قاره با نگاهی ویژه به کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم تهانوی»، ج۱، ص۳۸، آینه میراث، دوره جدید، سال ۶، ش ۱ (بهار ۱۳۸۷).

شجره‌ دانش نوشته نظام‌الدین احمد گیلانی (متوفی ۱۰۵۹) شاگرد میرداماد که در دربار عبداللّه قطب شاه (ﺣک: ۱۰۳۵ـ۱۰۸۳) در حیدرآباد دکن به سر می‌برد. این مجموعه حاوی ۱۰۲ رساله است که هشتاد رساله از گیلانی و ۲۲ رساله دیگر گزیده ای از رسایل دیگران است
[۱۰۳] ساکت، محمدحسین، «دیباچه ای بر دانشنامه نویسی در شبه قاره با نگاهی ویژه به کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم تهانوی»، ج۱، ص۳۸، آینه میراث، دوره جدید، سال ۶، ش ۱ (بهار ۱۳۸۷).

تحفة الهند که میرزامحمدخان بن فخرالدین محمد آن را در قرن یازدهم در علوم معیّنی چون دانش‌های ادبی و الفبای هنری، حوزه‌های مرتبط با مناسبات انسان‌ها با یکدیگر (باعنوان «علم عاشقی و معشوقی»)، قیافه‌شناسی و موسیقی نوشته است. بخش موسیقی این اثر با تکیه بر موسیقی هندی در ده فصل، از مهم‌ترین بخش‌های کتاب است
[۱۰۴] دانش پژوه، محمدتقی، «صدوسی واند اثر فارسی در موسیقی»، ج۱، ص۶۹، هنر و مردم، دوره جدید، ش ۹۶ و ۹۷ (مهر و آبان ۱۳۴۹).

مطلع/ مطالع الهند نوشته سلامت علی طبیب بن شیخ محمد عجیب در ۱۲۲۳ در بنارس، در موضوعاتی چون فلسفه، هندسه، هیئت، موسیقی و رسوم هندیان.
[۱۰۵] ساکت، محمدحسین، «دیباچه ای بر دانشنامه نویسی در شبه قاره با نگاهی ویژه به کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم تهانوی»، ج۱، ص۳۹، آینه میراث، دوره جدید، سال ۶، ش ۱ (بهار ۱۳۸۷).

اثر درخور ذکر دیگر در هند اسلامی مطلع العلوم و مجمع الفنون واجد علی هوگلوی است که تألیف آن در ۱۲۶۲ در دو دفتر به پایان رسیده است. نویسنده بنابه گفته خود،
[۱۰۶] هوگلوی، واجد علی، مطلع العلوم و مجمع الفنون، ج۱، ص۵، چاپ سنگی (لکهنو) ۱۲۸۳/ ۱۸۶۶.
با مشاهده افول آموزش نوآموزان در دبستان‌های فارسی‌زبان، با تألیف این اثر در صدد رفع این نقیصه برآمد. دفتر اول کتابش باعنوان «مطلع العلوم» حاوی ۳۷ باب با فصول متعدد است. این دفتر با این‌که جامع بسیاری از دانش‌هاست، از لحاظ چینش مطالب در رده‌بندی دانش‌ها آشفتگی‌های چشمگیری دارد. حتی مباحث فلسفه نظری او نیز باب‌بندی معمول و متداول خود را ندارد. بااین همه، دفتر دوم این کتاب به لحاظ شناخت مشاغل و صنایع شناخته شده در هند دوره اسلامی در سده دوازدهم بسیار مفید و مغتنم است. در این دفتر باعنوان «مجمع الفنون»، نویسنده با تقسیم مشاغل به چهار دسته اعلی، اوسط، دَنّی و ادنی، درباره بیش از یکصد شغل سخن گفته است. مراد نویسنده از مشاغل و فنون اَدنی، یا به تعبیر خودش فنون شیطانی، مشاغلی چون دزدی، قماربازی و راهزنی بوده است.
[۱۰۷] هوگلوی، واجد علی، مطلع العلوم و مجمع الفنون، ج۱، ص۵۴۳ـ ۵۴۵، چاپ سنگی (لکهنو) ۱۲۸۳/ ۱۸۶۶.

یکی از متأخرترین دانشنامه‌های هند اسلامی ابجد العلوم، نوشته صدّیق بن حسن قنّوجی (متوفی ۱۳۰۷)، است. جلد نخست این کتاب شامل مباحثی جامع در باب ماهیت علم، منشأ و تقسیمات علوم و جز اینهاست. در جزء دوم، رشته‌های گوناگون علمی جملگی به ترتیب الفبایی بررسی شده‌اند. در جلد سوم در ذیل عناوین پانزده علم اسلامی و چهار علم فلسفی (نجوم، حکمت، طب و منطق) که بی هیچ ترتیبی درپی هم آمده‌اند، عالمان و مؤلفان مشهور هریک از این رشته‌ها (بدون ترتیب الفبایی یا تاریخی) به اختصار معرفی شده‌اند؛ آن‌گاه قنّوجی جداگانه به معرفی علمای حرمین شریفین، یمن، هند و علمای قنّوج (باز هم بی هیچ نظمی) پرداخته است. قریب به تمام صاحبان تراجم در این بخش اخیر، عالمان سده دهم بدین‌سو هستند. به‌طور کلی اهمیت ویژه ابجد العلوم به علت اشتمال آن بر زندگینامه علمای هند، به‌ویژه قنوج، در دو بخش پایانی کتاب (جلد سوم) است.


دانشنامه نویسی مسلمانان در عصر جدید در واقع به پیروی و بر سبک و سیاق دانشنامه نویسی غربی استمرار یافته است. در این میان، سهم اصلی از آنِ دائرة المعارف اسلام (چاپ لیدن) است که بر سیر دانشنامه نویسی به زبان‌های اصلی جهان اسلام در دوره جدید تأثیری قاطع و درازمدت نهاد.

۸.۱ - زبان عربی

در میان دانشنامه های غربیِ سده نوزدهم، فرهنگ لاروس و دائرة المعارف آمریکانا به سبب پیوندشان با دانشنامه نویسی شرقی/ اسلامی درخور توجه است.

۸.۱.۱ - دائرة المعارف البستانی

درواقع نخستین دانشنامه برجسته نوین در زبان عربی و جهان اسلام با نام دائرة المعارف البستانی، اثر معلّم بُطْرُس بستانی (چاپ نخستین جلد: ۱۲۹۳/ ۱۸۷۶) مارونی لبنانی، که خود واضع اصطلاح «دائرة المعارف» هم بوده، بیشتر بر ترجمه دائرة المعارف آمریکانا (طبع دوم) ابتنا دارد و بخش‌های مرتبط با ادب عرب و اسلام را خود بستانی یا همکاران او افزوده‌اند.
[۱۰۸] اسعدی، مرتضی، «دائرة المعارف های شرق اسلامی»، ج۱، ص۳۴، کیهان فرهنگی، ش ۱۲۷ (خرداد و تیر ۱۳۷۵).

شش جزء از یازده جزء این دانشنامه را بستانی با همکاری فرزندش سلیم در فاصله ۱۲۹۳/۱۸۷۶ تا ۱۳۰۰/۱۸۸۳ در بیروت منتشر کرد. پس از درگذشت بستانی اجزای هفتم تا یازدهم (تا مدخل «عثمانیه») به کوشش پسرانش در فاصله ۱۳۰۰/۱۸۸۳ تا ۱۳۱۸/۱۹۰۰ انتشار یافت. در دائرة المعارف البستانی که در ۱۳۳۵ش/ ۱۹۵۶ محل بازآرایی و بازنویسی فؤاد افرام بستانی و شماری از دانشمندان و محققان مسلمان و خاورشناس، قرار گرفت و پانزده جلد آن تا مدخل «اَفر» چاپ شد، این ویژگی‌ها درخور توجه است:
عام و الفبایی و مصور است؛ اغلب مقالات امضا و هر مقاله کتاب‌شناسی مبسوطی دارد؛ اسامی و اعلام بیش‌تر با حروف انگلیسی آوانویسی شده است؛ در هر جلد فهرست اسامی نویسندگان مقالات ذکر شده است.
[۱۰۹] اسعدی، مرتضی، «دائرة المعارف های شرق اسلامی»، ج۱، ص۳۴، کیهان فرهنگی، ش ۱۲۷ (خرداد و تیر ۱۳۷۵).


۸.۱.۲ - دائرة معارف القرن الرابع عشر

دومین دانشنامه عربی ـ اسلامی نیز با نام دائرة معارف القرن الرابع عشر/ العشرین، نوشته محمدفرید وَجْدی (طبع اول: قاهره در فاصله ۱۲۸۹ـ۱۲۹۷ش/ ۱۹۱۰ـ ۱۹۱۸) ظاهراً از فرهنگ لاروس تأثیراتی پذیرفته است؛ خاصه آن‌که وجدی در مقدمه کوتاهش از آشنایی خود با این دائرة المعارف سخن گفته است.
[۱۱۰] فرید وجدی، محمد، دائرة معارف القرن الرابع عشر/ العشرین، ج۱، ص۴، بیروت: دارالمعرفه، (بی تا).
زیرْعنوان تفصیلی دائرة معارف القرن الرابع عشر/ العشرین وجهه نظر بسیار عام و فراگیر این اثر را نشان می‌دهد.
[۱۱۱] اسعدی، مرتضی، «دائرة المعارف های شرق اسلامی»، ج۱، ص۳۵، کیهان فرهنگی، ش ۱۲۷ (خرداد و تیر ۱۳۷۵).
پس از دائرة المعارف وجدی، گام‌های پسین در دانشنامه‌نگاری نو به زبان عربی، در پیوند وثیق با دائرة المعارف اسلام است. در واقع می‌توان گفت از طریق ترجمه‌های عربی و سپس ترکی و اردو دائرة المعارف اسلام بود که مسلمانان رفته رفته با دانشنامه‌نگاری نو و ضرورت‌های آن کاملاً آشنا شدند. ترجمه های عربیِ هرچند ناتمام از چاپ اول و دوم این اثر از ۱۳۱۲ش/ ۱۹۳۳ بدین‌سو و سپس ترجمه دیگری از گزیده مقالات این دو (طبع در ۱۳۷۷ش/۱۹۹۸)، این هم پیوندی را به خوبی نشان می‌دهد.

۸.۱.۳ - دائرة المعارف الحدیثه

در ۱۳۳۰ش/ ۱۹۵۱ احمد عطیةاللّه دانشنامه‌ای تک جلدی و نه چندان درخور توجه به نام دائرة المعارف الحدیثه در قاهره منتشر کرد. زیرْعنوان توضیحی این اثر، موسوعه عامه فی اللغه... ابجدیاً...، رویکرد عمومی و الفبایی آن را بازمی‌نمایاند؛ با این همه صبغه کمابیش اسلامی این اثر برجسته‌تر است.
[۱۱۲] اسعدی، مرتضی، «دائرة المعارف های شرق اسلامی»، ج۱، ص۳۴، کیهان فرهنگی، ش ۱۲۷ (خرداد و تیر ۱۳۷۵).


۸.۱.۴ - الموسوعه العربیه المیسّره

چند سال بعد در ۱۳۳۸ش/ ۱۹۵۹ با موافقت جمال عبدالناصر با طرح تدوین دانشنامه‌ای عمومی و تک جلدی براساس دائرة المعارف کوچک کلمبیا وایکینگ که انتشارات فرانکلین در قاهره، ارائه داده بود، زمینه‌های تشریک مساعی شمار زیادی از دانشمندان مصری و عرب فراهم آمد. حاصل نهایی این همکاری‌ها دانشنامه‌ای دو جلدی بود با نام الموسوعه العربیه المیسّره (چاپ اول: ۱۳۴۴ش/ ۱۹۶۵) که در قیاس با مشابه فارسی خود، دائرة المعارف فارسی تدوین غلامحسین مصاحب کاستی‌ها و ضعف‌های درخور توجهی دارد.
[۱۱۳] الموسوعه العربیه المیسّره باشراف محمد شفیق غربال، ج۱، ص ج - ﻫ - ی، قاهره ۱۹۶۵، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
[۱۱۴] اسعدی، مرتضی، «دائرة المعارف های شرق اسلامی»، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، کیهان فرهنگی، ش ۱۲۷ (خرداد و تیر ۱۳۷۵).


۸.۱.۵ - موسوعة المورد

شاید بتوان نیم قرن اخیر را در میان کشورهای عربی (همانند بسیاری دیگر از کشورهای اسلامی) عصر رونق دانشنامه‌نگاری به شمار آورد. خاصه از آن رو که دولت‌ها با پیش گرفتن سیاست حمایت از دانشنامه‌نگاری در پی افزودن اعتبار علمی و سیاسی و فرهنگی خودند و به دانشنامه‌ها به مثابه هویت ملی کشور خود می‌نگرند. از سوی دیگر، بسیاری از شخصیت‌های حقیقی یا شرکت‌ها و بنگاه‌های خصوصی و نیز دولتی برای جلب‌نظر مخاطبان، منشورات علمی اختصاصی یا عمومی خود را با نام دائرة المعارف یا موسوعه عرضه می‌کنند. این سخن البته به معنی بی‌اهمیت بودن اهتمام‌های فردی در تدوین دانشنامه نیست؛ چنان‌که یکی از این دست دانشنامه‌ها را منیر بَعَلْبَکی با نام موسوعة المورد به تنهایی در ده مجلد سامان داده و در ۱۳۵۹ـ۱۳۶۲ش/ ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳ آن را منتشر کرده است. این کتاب ذیل و تکمله‌ای است بر قاموس انگلیسی عربی المورد. در این کتاب، ضبط انگلیسی اعلام، ملاک قرار گرفته و مدخل‌ها به ترتیبِ الفبای انگلیسی تنظیم شده است.
[۱۱۵] بعلبکی، منیر، موسوعه المورد: دائرة معارف انگلیزیه عربیه مصوره، ج۱، ص۷، بیروت ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.


۸.۱.۶ - دائرة المعارف الشیعیّة العامّه

نمونه دیگر، دائرة المعارف الشیعیّة العامّه، نوشته محمدحسین اعلمی (متوفی ۱۳۴۹ش) است. در این دائرة المعارف، باوجود اهتمام خاص به موضوعات شیعی، موضوعات عام اسلامی و حتی مباحث و مدخل‌های غیراسلامی نیز تاحدی مورد توجه قرار گرفته است. در این دانشنامه رجال شیعی و اسلامی بیش از سایر مدخل‌ها به چشم می‌آیند. نویسنده در وضع مدخل‌های رجالی خود را به رجال درگذشته مقید نکرده و زندگان را نیز مدخل کرده است. وی حتی در ذیل نام شهرها (مثلاً قرطبه) بیش از معرفی شهر به ذکر نام علمای منسوب بدان توجه نشان داده است. گاه در این دانشنامه اعلام رجالی در ذیل عناوینی عام قرار گرفته‌اند، مانند شاهان پیشدادی تا ساسانی که باعنوان «ملوک الفُرس» در ذیل مدخل «انسان» معرفی شده‌اند.
این دانشنامه با آن‌که به لحاظ زمانی جدید است، فاقد برخی از ویژگی‌های دانشنامه‌های جدید است، مثلاً در پایان مقالات، منابع ذکر نشده‌اند یا در تعیین حجم مقاله‌ها، اهمیت ذاتی مدخل‌ها ملحوظ نشده است.

۸.۱.۷ - الموسوعة الاسلامیه

در همین ایام، ظاهراً از ۱۳۹۵ (۱۳۵۴ش) / ۱۹۷۵، سید حسن امین (متوفی ۱۳۸۱ش/ ۱۴۲۳)، دانشمند شیعه لبنانی در بیروت دانشنامه‌ای با موضوعات و مدخل‌های اسلامی با نام الموسوعة الاسلامیه در شش جلد تا مدخل «مجمع الامثال للمیدانی» منتشر کرد.

۸.۱.۸ - دائرة المعارف الاسلامیه الشیعیه

دانشنامه دیگری نیز با نام دائرة المعارف الاسلامیه الشیعیه زیرنظر حسن امین از ۱۳۹۳ (۱۳۵۱ش) /۱۹۷۳ به بعد منتشر شده است که به مدخل «الیوم الموعود» در جلد ۲۵ ختم شده و سپس ادامه جلد ۲۵ و نیز جلد ۲۶ آن به مستدرکات اختصاص یافته است. در این دانشنامه اعلام رجال مدخل نشده است، چه نویسنده نخواسته این نام‌ها (که در اثر دیگر وی و پدرش سیدمحسن امین، اعیان الشیعه (در ده جلد)، و مستدرکات آن (در دوازده جلد) آمده است) در اینجا تکرار شود. بااین همه در مطاوی مجلد اول که در حکم مقدمه‌ای بر این دائرة المعارف است، همه امامان شیعه و نیز حضرت فاطمه زهرا (سلام‌اللّه‌علیها) را در قالب مدخل‌های مجزا معرفی کرده است.

۸.۱.۹ - الموسوعه الفلسطینیه

نشرِ گونه‌ای از دانشنامه‌های اختصاصی، یعنی دانشنامه‌های موضوعی نیز در جهان عرب در این سال‌ها رواج داشته است. یکی از این آثار الموسوعه الفلسطینیه است که در چهار جلد در ۱۳۶۳ش/۱۹۸۴ در دمشق انتشار یافته است. این دانشنامه که با مشارکت بیش از دویست پژوهشگر فراهم آمده است،
[۱۱۶] الموسوعه الفلسطینیه، ج۱، ص ج، مقدمه عبدالهادی هاشم، دمشق: هیئه الموسوعه الفلسطینیه، ۱۹۸۴.
ترتیب الفبایی دارد. منابع اندکی در ذیل مقالات درج شده و امضای نویسنده در پای مقاله‌ها نیامده است. معیار مدخل گزینی در این دانشنامه فلسطین است و هر آنچه با آن پیوندی دارد. از این‌رو، در این کتاب مدخل‌های مرتبط با یهود و اسرائیل چون تلمود، تلموند (نام زندان‌های اسرائیلی)، در کنار مدخل‌های اسلامی مانند ایوبیون (سلسله مسلمان که شخصیت مشهور آنان، صلاح‌الدین ایوبی، در ۵۸۸ بیت المقدس را از چنگ صلیبی‌ها آزاد کرد) جای گرفته‌اند. در الموسوعه الفلسطینیه حتی مدخل‌هایی چون شیلی، آمریکای لاتین و پاکستان به اعتبار پیوند و موضعی که درباره فلسطین یا رژیم اشغالگر اسرائیل داشته است، دیده می‌شود. اما ایران که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ش و استقرار جمهوری اسلامی سخت‌ترین مواضع ضد اسرائیلی را در پیش گرفته و حتی سیاست خارجی‌اش را بر محور ضدیت با آن رژیم تنظیم کرده است، جایی در میان این مدخل‌ها ندارد. شاید به جبران همین کاستی‌ها بود که در فاصله ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶ش، بر گرته همین الموسوعه الفلسطینیه و نیز دانشنامه فلسطین (چاپ ۱۳۸۰، چهار جلد)، مجید صفاتاج فرهنگ جامع فلسطین را انتشار داد. چون الموسوعه الفلسطینیه تا تاریخ ۱۳۶۱ش/ ۱۹۸۲ پیش آمده، افزوده‌های فرهنگ جامع فلسطین از این تاریخ تا ۱۳۸۴ش/ ۲۰۰۵ و نیز مدخل‌های ایرانی آن، مزیت ویژه این فرهنگ بر آن موسوعه است.
[۱۱۷] صفاتاج، مجید، فرهنگ جامع فلسطین، ج۱، ص م، تهران ۱۳۸۵ش.


۸.۱.۱۰ - معلمة المغرب

از همانندهای چنین دانشنامه‌هایی می‌توان به معلمة المغرب اشاره کرد که زیرنظر محمد حِجّی و با مشارکت نویسندگانِ عمدتاً مغربی در فاصله ۱۴۱۰ تا ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵ در سلا منتشر شده است. این دانشنامه که مشتمل بر جمیع موضوعات هم پیوند با کشور مغرب و مغرب اقصای اسلامی است، می‌توان دانشنامه‌ای عام در محدوده مغرب به‌شمار آورد.
[۱۱۸] جمعی از نویسندگان، معلمه المغرب، سلا: مطابع سلا، ج۱، ص۸ ـ۹، ۱۴۱۰ـ۱۴۲۶/ ۱۹۸۹ـ۲۰۰۵.
مقاله‌های معلمة المغرب ارجاعات درون متنی ندارد و منابع که عمدتاً به زبان عربی یا فرانسه‌اند، فقط در پایان هر مقاله آمده‌اند.

۸.۱.۱۱ - الموسوعة العربیه

در میان دانشنامه‌های عربی، الموسوعة العربیه که با تصمیم دولت سوریه و با مشارکت شمار زیادی از نویسندگان تألیف شده، در شمار اولین دانشنامه‌های عمومی عربی است که به سرانجام رسیده است. این دانشنامه مصور که زمینه‌های شکل‌گیری آن در ۱۳۶۰ش/ ۱۹۸۱ آغاز شده
[۱۱۹] الموسوعه العربیه، دمشق: هیئه الموسوعه العربیه، ذیل «الموسوعه العربیه»، ۱۹۹۸ـ۲۰۰۸، ذیل «الموسوعه العربیه» (از عدنان تکریتی).
در فاصله ۱۳۷۷ش/ ۱۹۹۸ تا ۱۳۸۷ش/ ۲۰۰۸ در ۲۲ جلد در دمشق انتشار یافته است.

۸.۱.۱۲ - الموسوعة العربیة العالمیه

دیگر دانشنامه عمومی و مصور عربی، که با همکاری شمار بسیاری از محققان فراهم آمده، الموسوعة العربیة العالمیه است که در ۲۷ جلد در ریاض انتشار یافته است (چاپ اول: ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶؛ چاپ دوم: ۱۴۱۹/ ۱۹۹۹). این دانشنامه که برپایه دائرة المعارف ورلد بوک شکل گرفته و در چاپ دوم حاوی حدود ۰۰۰، ۲۳ مدخل است، در عین‌حال حاوی توضیحات و افزوده‌ها و اصلاحاتی بر آن مقالات و نیز مشتمل بر مقاله‌های تألیفی بسیاری، به‌ویژه در حوزه موضوعات عربی و اسلامی و شماری از موضوعات جهانی جدید، است.
[۱۲۰] الموسوعه العربیه العالمیه، ج۱، ص۱۷ـ۲۰، مقدمه چاپ دوم، ریاض: مؤسسه اعمال الموسوعه للنشر و التوزیع، ۱۴۱۹/۱۹۹۹.

در پایان مقاله‌های این دانشنامه نه تنها نام نویسنده نیامده، بلکه به جای منابع، نام مدخل‌های مرتبط با آن ذکر شده است. انضمام معجم انگلیسی ـ عربی و برعکس، به عنوان جلد ۲۸، و نیز کشّاف الموسوعه العربیه العالمیه (جلدهای ۲۹ و ۳۰) در ۱۶۴۶ صفحه به این دانشنامه، استفاده از این مجموعه مفصّل را آسان‌تر و عام‌تر کرده است.

۸.۱.۱۳ - الموسوعة الذهبیة للعلوم الاسلامیه

یکی از حجیم‌ترین دانشنامه‌های اسلامی در این سال‌ها الموسوعة الذهبیة للعلوم الاسلامیه، نوشته فاطمه محمد محجوب، است که در ۵۴ مجلد تا مدخل «الصخره و القبّه و الاقصی» در ۱۴۱۴/ ۱۹۹۳ در قاهره منتشر شده است. با این‌که فاطمه محمد محجوب کوشیده است تا تمام مدخل‌هایش را به‌گونه‌ای در پیوند با یکی از علوم اسلامی معرفی کند،
[۱۲۱] محجوب، فاطمه محمد، الموسوعه الذهبیه للعلوم الاسلامیه، ج۱، ص۱۰ـ۱۳، ج۱، قاهره (۱۴۱۳/ ۱۹۹۲).
به‌نظر می‌رسد این دانشنامه را با نظر به احتوای آن بر موضوعات گوناگون تاریخ، فرهنگ و تمدن اسلامی، باید دانشنامه‌ای فراتر از حوزه علوم اسلامی به‌شمار آورد. در این اثر مدخل‌های مربوط به مدارس، کتاب‌های ادبی و فقهی و مکاتب نحوی و فقهی مورد توجه خاص نویسنده قرار گرفته است.

۸.۱.۱۴ - الموسوعة الفقهیه

در این سال‌ها دانشنامه‌های متعددی در حوزه جغرافیای کشورها و شهرها، فلسفه، منطق، تاریخ، تمدن اسلامی، موسیقی، ادیان، مطالعات مذهبی و فقه در کشورهای عربی و اسلامی انتشار یافته است. از جدیدترین این نمونه‌ها می‌توان به مجموعه عظیم ۴۵ جلدی الموسوعة الفقهیه بر مبنای مذاهب چهارگانه اهل‌سنّت و دارای نظمی الفبایی اشاره کرد که وزارت اوقاف و امور اسلامی کویت منتشر کرده است (۱۴۰۴ـ۱۴۲۷).

۸.۱.۱۵ - موسوعة الفقه الاسلامی طبقاً لمذهب اهل‌البیت

مهم‌ترین گام در نگارش دانشنامه‌های فقهی در سال‌های اخیر در میان شیعیان، تألیف موسوعة الفقه الاسلامی طبقاً لمذهب اهل‌البیت است. ضرورت تألیف چنین دانشنامه‌ای ایجاد نظام جمهوری اسلامی ایران و ابتنای قوانین آن بر فقه امامی از یک سو و بی اعتنایی به فقه اهل‌بیت در دانشنامه‌هایی چون الموسوعه الفقهیه از سوی دیگر بوده است.
[۱۲۲] موسوعه الفقه الاسلامی طبقاً لمذهب اهل البیت علیهم‌السلام، قم: مؤسسه دائرة معارف الفقه الاسلامی، ج۱، ص۸۴ـ۸۵، ۱۴۲۳/ ۲۰۰۲ـ.
مقدمات نگارش این دانشنامه با ایجاد مؤسسه موسوعه الفقه الاسلامی با حکم آیت‌اللّه سید علی خامنه‌ای به سید محمود شاهرودی فراهم آمد. برخی از ویژگی‌های این دانشنامه مفصّل که از ۱۴۲۳/ ۱۳۸۱ش تا ۱۴۳۲/ ۱۳۹۰ش ۲۱ مجلد آن تا مدخل «بَیطره» در قم منتشر شده اینهاست: در ابتدای هر مقاله ابتدا مدخل از لحاظ لغوی و سپس از حیث اصطلاحی با استناد به منابع معتبر و متعدد بررسی شده است؛ مشخصات منابع به جای پایان هر مقاله در پایان هر جلد آمده و در انتهای مقالات به ذکر عناوین مدخل‌های مرتبط اکتفا شده است. مؤسسة موسوعة الفقه الاسلامی همچنین از ۱۴۲۳/ ۱۳۸۱ش انتشار دانشنامه‌ای فقهی تطبیقی را با نام موسوعة الفقه الاسلامی المُقارِن زیرنظر سید محمود‌ هاشمی شاهرودی آغاز کرده است. این اثر نه فقط در ظاهر و ساختار مشابه موسوعة الفقه الاسلامی طبقاً لمذهب اهل‌البیت است، بلکه به‌نظر می‌رسد متن آن و ارجاعاتش نیز جز در مقام بیان آرای فقهی اهل‌سنّت، تلخیص بسیار فشرده‌ای از همان موسوعة است. در عموم مقاله‌های این دانشنامه، ابتدا آرای فقهی مذهب فقهی امامی، با تفصیل بیشتر، و سپس فتاوی و آرای فقهای اهل‌سنّت بازگو شده است.

۸.۲ - زبان ترکی

دانشنامه‌های ترکی نیز در ادامه بیان می‌شود.

۸.۲.۱ - قاموس العلوم و المعارف

در میان ترکان، نخستین اهتمام برای دانشنامه‌نگاری از آنِ علی سعاوی بود که در ۱۲۸۷/ ۱۸۷۰مجموعاً پنج جزوه به نام قاموس العلوم و المعارف به پیوستِ نشریه علوم در پاریس منتشر کرد که آخرین مدخل این جزوه ها «اتابک» بود.
[۱۲۳] Agâh Sırrı Levend, Türk edebiyat tarihi, vol۱, Ankara ۱۹۷۳، ج۱، ص۴۶۳ـ۴۶۵.


۸.۲.۲ - لغات تاریخیه و جغرافیه

در همین دهه در سال‌های ۱۲۹۹ـ۱۳۰۰/ ۱۸۸۲ـ۱۸۸۳ احمد رفعت افندی یاغلقچی زاده یک دانشنامه هفت جلدی باعنوان لغات تاریخیه و جغرافیه منتشر کرد که در علوم شیمی و فیزیک و گیاه‌شناسی نیز مدخل‌هایی دارد و خاصه به اختراعات و ماشین‌ها توجه نشان داده است.
[۱۲۴] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۳، ص۲۲۳.
از این پس تا ۱۳۱۸/۱۹۰۰، دست کم شش دانشنامه درخور ذکر دیگر نیز پدید آمد که از میان آن‌ها به جز قاموس الاعلام شمس‌الدین سامی (چاپ اول: ۱۸۸۹ـ۱۸۹۸، ۶ج)، که در واقع دانشنامه‌ای تاریخی ـ جغرافیایی است، و سِجلّ عثمانی، حاوی شرح حال بیست هزار تن از مشاهیر عثمانی، نوشته محمد ثریا (چاپ اول: ۱۸۹۰ـ۱۸۹۷، ۴ج)، و ممالک عثمانیه نک تاریخ و جغرافیا لغتی (فرهنگ لغات تاریخی و جغرافیایی ممالک عثمانی)، تألیف علی جواد (چاپ اول: ۱۳۱۳ـ۱۳۱۷، ۴ج)
[۱۲۵] Agâh Sırrı Levend, Türk edebiyat tarihi, vol۱, Ankara ۱۹۷۳، ج۱، ص۴۶۷ـ۴۷۱.
باقی در همان آغاز راه از ادامه کار بازماندند.
[۱۲۶] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۳، ص۲۲۳.


۸.۲.۳ - دانشنامه کودک

در سه دهه نخست قرن بیستم نیز دست کم همین تعداد (شش) دانشنامه ناتمام به ترکی منتشر شد که از میان آن‌ها اهمیت دانشنامه کودک (سال چاپ جلدهای یکم تا چهارم: ۱۳۰۶ش/ ۱۳۴۶/ ۱۹۲۷) به ویژه از آن روست که آخرین دانشنامه‌ای است که پیش از تغییر الفبای ترکی به لاتین (۱۳۰۷ش/ ۱۹۲۸) انتشار یافت. وجه دیگر اهمیت این دانشنامه ناتمام آن است که برخلاف اسلافش در عنوان آن واژه «انسیکلوپدی» به‌کار رفته است. از آن پس، این واژه بیگانه جای عناوین عربی این قبیل آثار را گرفت و تداول عام یافت.
[۱۲۷] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۳، ص۲۲۴.
برای نمونه می‌توان از نخستین دانشنامه پس از دانشنامه کودک باعنوان دانشنامه حیات نام برد که براساس دو دائرة المعارف امریکایی با نامهای دائرة المعارف مصور کامپتون (۱۹۲۲) و دائرة المعارف آموزشگر امریکایی (۱۹۱۹) تدوین شده است.
[۱۲۸] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۳، ص۲۲۴.


۸.۲.۴ - دائرة المعارف اسلام

در دهه ۱۳۲۰ش/ ۱۹۴۰ دولت نیز دست در کار نشر دانشنامه‌ها شد و در این کار سیاست ترجمه دانشنامه‌های غربی و اقتباس و گرته‌برداری از آن‌ها را مدنظر قرار گرفت؛ چنان که ترجمه ویرایش نخست دائرة المعارف اسلام (چاپ لیدن)، به سرپرستی حسن علی یوجل و با نام دائرة المعارف اسلام (ترک) در فاصله سال‌های ۱۳۲۰ش/ ۱۹۴۱ تا ۱۳۶۷ش/ ۱۹۸۸ در سیزده جلد به چاپ رسید. این اثر ترجمه صرف نیست و در مواردی با تألیف و افزودن تکمله کاستیهای متن اصلی آن برطرف شده است.
[۱۲۹] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۳، ص۲۲۳.
[۱۳۰] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۱، ص۱۸-۱۹.


۸.۲.۵ - دائرة المعارف ترک

ناتمام ماندن دانشنامه‌ها دامن دانشنامه‌های دولتی را نیز گرفت. مثلاً ترجمه دانشنامه فرانسوی دائرة المعارف موضوعی بزرگ لاروس که به اهتمام وزارت معارف در ۱۳۲۱ش/ ۱۹۴۲ آغاز شد، در ۱۳۲۲ش/ ۱۹۴۳ در بخش فیزیک و جغرافیا ناتمام ماند.
[۱۳۱] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۱، ص۱۸-۱۹.
این وزارتخانه از ۱۳۲۲ش/ ۱۹۴۳ انتشار دانشنامه‌ای ملی را به سرپرستی حسن علی یوجل و با مشارکت دانشمندانی چون عبدالباقی گولپینارلی، شمس‌الدین گون آلتای و مسعود کمال یتکین آغاز کرد که جلد سی و سوم و نهایی آن در ۱۳۶۵ش/۱۹۸۶ به چاپ رسید. چهار جلد نخست آن دانشنامه اینونو، منسوب به عصمت اینونو رئیس جمهور وقت ترکیه، نام داشت، ولی پس از اینونو، بقیه باعنوان دائرة المعارف ترک چاپ شد. این دائرة المعارف نخستین دانشنامه عمومی دولتی است که در گزینش و تدوین مدخل‌های آن نگرش حاکم بر عصر جمهوریت ترکیه بسیار دخیل بوده است. در این دائرة المعارف بیش‌تر واژه‌های فارسی و عربیِ رایج در زبان ترکی عثمانی حذف و واژه‌های ترکی جایگزین شده است.
[۱۳۲] ارطغرل، علی، «نگاهی به مهم ‌ترین دائرة المعارف های منتشر شده در ترکیه»، ج۱، ص۴۴، ترجمه نصراللّه صالحی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال ۸، ش۱۰ـ۱۱ (مرداد و شهریور ۱۳۸۴).
[۱۳۳] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۱، ص۱۸-۱۹.


۸.۲.۶ - دانشنامه هنر

وزارت معارف همچنین در ۱۳۳۳ش/ ۱۹۵۴، به تولید و نشر دانشنامه‌ای اختصاصی باعنوان دانشنامه هنر در پنج جلد دست زد که بیش‌تر مقالاتش را جلال عارسون از دانشنامه‌های فرانسوی ترجمه کرد.
[۱۳۴] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۱، ص۱۸-۱۹.


۸.۲.۷ - برخی دانشنامه‌های تمام و نیمه‌تمام

در دهه پنجاه میلادی، ظاهراً شمار دانشنامه‌های به انجام رسیده بیش‌تر از دانشنامه‌های نیمه‌کاره بود. از آن میان، می‌توان دانشنامه‌های زیر را نام برد: دانشنامه ترکیه (چاپ ۱۹۵۶ـ۱۹۵۸)؛ دانشنامه مصور تاریخ عثمانی تألیف مدحت سرت اوغلو (۱۹۵۸) و دانشنامه زندگینامه‌ها از افشین اوکتای و کمال باغلوم (۱۹۵۹).
[۱۳۵] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۳، ص۲۲۵.
این روند در دهه شصت جهتی معکوس یافت و بر شمار آثار نیمه تمام یا چاپ نشده افزوده شد. بااین همه، در این دهه انتشارات حیات توانست کار نشر چند دانشنامه را به پایان برد: دانشنامه حیات در شش جلد؛ دانشنامه خانواده حیات در دو جلد؛ دانشنامه کوچک حیات، و دانش مصور برای کودکان دبستان (چاپ ۱۹۶۴).
[۱۳۶] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۳، ص۲۲۵.
همچنین کتابخانه آرقین در فاصله سال‌های ۱۳۴۷ش/ ۱۹۶۸ تا ۱۳۵۱ش/ ۱۹۷۲ نشر دانشنامه جمهوریت، حاوی پانزده هزار مدخل و بیست هزار تصویر رنگی و نقشه، را به پایان رساند.
[۱۳۷] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ذیل "Ansiklopedi".
[۱۳۸] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۱، ص۱۸-۱۹.


۸.۲.۸ - لغت‌نامه و دانشنامه بزرگ میدان ـ لاروس

با ترجمه دانشنامه بزرگ لاروس و افزودن تکمله‌ها و مقالاتی به آن در ۱۳۴۸ش/ ۱۹۶۹، کار نشر نخستین دانشنامه بزرگ ترکیه با نام لغت‌نامه و دانشنامه بزرگ میدان ـ لاروس آغاز شد که در ۱۳۵۲ش/ ۱۹۷۳ در دوازده جلد به پایان رسید و تا ۱۳۶۴ش/ ۱۹۸۵، دو جلد دیگر به آن ضمیمه شد. این دانشنامه از نظر توفیق در بازاریابی و به طور کلی استقبال عمومی، نقطه عطفی در سیر نگارش دانشنامه‌ها در ترکیه محسوب می‌شود.
[۱۳۹] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۱، ص۱۸-۱۹.


۸.۲.۹ - دانشنامه‌های گروه‌های علمی و مؤسسات

از آن پس گروه‌های علمی و مؤسسات انتشاراتی ترکیه فعالیت خود را در تدوین و نشر دانشنامه‌ها بیش‌تر کردند. حاصل این مساعی دائرة المعارف‌های بسیاری است که به نام شماری از آن‌ها اشاره می‌شود: دانشنامه عمومی فرهنگ گلیشیم (۱۹۷۶ـ ۱۹۷۹) در هشت جلد توسط انتشارات گلیشیم؛ دانشنامه زبان و ادبیات ترکی، توسط انتشارات درگاه (۱۹۷۶ـ۱۹۹۰)؛ دانشنامه تمدن‌های آناطولی، در شش جلد از نشر گورسل (۱۹۸۲)؛ دانشنامه ترکیه: از تنظیمات تا جمهوریت، در شش جلد از نشر ایلتیشیم (۱۹۸۲)
[۱۴۰] Türk dünyas edebiyat kavramlar ve terimleri ansiklopedik sözlüğü, Ankara: Atatürk Yüksek , Kurumu, Atatürk Kültür Merkezi Başkanlığı, ۲۰۰۱، , sv، ذیل "Ansiklopedi".
[۱۴۱] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۱، ص۱۸-۱۹.
دانشنامه جدید ترک، در دوازده جلد از انتشارات اوتوکن، که بیش‌تر جنبه عمومی دارد و با نگاه به تاریخ و فرهنگ و مواریث ترکان و مسلمانان تدوین شده است
[۱۴۲] ارطغرل، علی، «نگاهی به مهم ‌ترین دائرة المعارف های منتشر شده در ترکیه»، ج۱، ص۴۴، ترجمه نصراللّه صالحی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال ۸، ش۱۰ـ۱۱ (مرداد و شهریور ۱۳۸۴).
دانشنامه ترکیه دوره جمهوریت، در ده جلد از نشر اوتوکن؛ آنا بریتانیکا، نشر مشترک انتشارات آنا و مؤسسه نشر بریتانیکا که ترجمه دائرة المعارف بریتانیکا است (۱۹۸۸)؛ و بریتانیکای پایه، براساس بریتانیکای کودکان (چاپ چهاردهم: ۱۹۸۸) به کوشش ناشران آنابریتانیکا که کار نشر مجلدات آن از ۱۳۶۷ش/ ۱۹۸۸ آغاز شده است.
[۱۴۳] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۱، ص۱۸-۱۹.


۸.۲.۱۰ - دانشنامه‌های مفصّل و معتبر

در سال‌های پایانی قرن بیستم (۱۳۷۰ـ۱۳۸۰ش)، تدوین دانشنامه‌های مفصّل و معتبر آغاز شده است که هنوز ادامه دارد، از جمله دائرة المعارف اسلام اوقاف دینی ترکیه، چاپ سازمان اوقاف دینی ترکیه، با الهام از دائرة المعارف اسلام، چاپ لیدن، که نشر آن از ۱۳۶۷ش/۱۹۸۸ در استانبول شروع شده
[۱۴۴] Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۳، ص۲۲۶.
و تا سال ۱۳۹۱ش/ ۲۰۱۲، جلد چهل و دوم آن انتشار یافته است.
[۱۴۵] دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران ۱۳۶۷ش ـ، ذیل «ادب» (از آذرتاش آذرنوش).

همچنین در ۱۳۶۹ش/ ۱۹۹۰ دانشنامه دیگری باز با نام دانشنامه اسلام، از انتشارات شامل، حاوی سه هزار مدخل در حوزه علوم و معارف اسلامی در شش جلد انتشار یافته است. مقالات فقهی این دانشنامه عمدتاً با نظر به فقه حنفی تألیف شده است.
[۱۴۶] ارطغرل، علی، «نگاهی به مهم ‌ترین دائرة المعارف های منتشر شده در ترکیه»، ج۱، ص۴۰، ترجمه نصراللّه صالحی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال ۸، ش۱۰ـ۱۱ (مرداد و شهریور ۱۳۸۴).

اگر بتوان مجموعه مقالات تحقیقی را در حوزه‌ای معیّن با نظر به وحدت موضوع جزو دانشنامه‌های تحقیقی به‌شمار آورد، باید از مجموعه پنج جلدی جمهوریت، نام برد که حاوی پانصد مقاله تحقیقی از بیش از ۴۵۰ نویسنده ترک است و به جنبه‌های گوناگون جمهوریت در ترکیه پرداخته، و در ۱۳۷۷ش/ ۱۹۹۸ به مناسبت هفتاد سالگی جمهوریت ترکیه انتشار یافته است.
[۱۴۷] ارطغرل، علی، «نگاهی به مهم ‌ترین دائرة المعارف های منتشر شده در ترکیه»، ج۱، ص۴۳، ترجمه نصراللّه صالحی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال ۸، ش۱۰ـ۱۱ (مرداد و شهریور ۱۳۸۴).
بر گرته جمهوریت، و به مناسبت هفتصدمین سال تأسیس حکومت عثمانی نیز در ۱۳۷۸ش/ ۱۹۹۹، مجموعه ای به نام عثمانی، در دوازده جلد انتشار یافته که خلاصه‌ای از آن در چهار جلد به انگلیسی منتشر شده است. از میان ۱۱۸۹ مقاله این مجموعه، نویسنده ۲۲۱ مقاله غیر ترک‌اند. این دانشنامه در حوزه «عثمانی شناسی» اثری است جامع و ماندگار.
[۱۴۸] ارطغرل، علی، «نگاهی به مهم ‌ترین دائرة المعارف های منتشر شده در ترکیه»، ج۱، ص۴۲-۴۳، ترجمه نصراللّه صالحی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال ۸، ش۱۰ـ۱۱ (مرداد و شهریور ۱۳۸۴).
ناشر دو اثر اخیر انتشارات ترکیه نوین، در ۱۳۸۱ش/۲۰۰۲ نیز به نشر اثر مشابه دیگری به نام ترکان، در ۲۱ مجلد همت گمارد. این اثر شامل ۱۶۲۳ مقاله است.
[۱۴۹] ارطغرل، علی، «نگاهی به مهم ‌ترین دائرة المعارف های منتشر شده در ترکیه»، ج۱، ص۴۰-۴۱، ترجمه نصراللّه صالحی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال ۸، ش۱۰ـ۱۱ (مرداد و شهریور ۱۳۸۴).


۸.۳ - زبان فارسی

دانشنامه‌نگاری در ایران معاصر مسبوق است به مطالعات و تحقیقات خاورشناسان درباره ایران و شرق و نیز به نخستین تعاملات ایرانیان با مغرب زمین و آشنایی آنان با مظاهر فرهنگی غرب که از اواخر سده دوازدهم/ هجدهم آغاز شده است. صرف نظر از کتابخانه شرقی، یا، واژه‌نامه عمومی، اثر اربلو فرانسوی (چاپ اول: ۱۷۷۶) که حاوی مقالات مختصر متعددی در حوزه تاریخ فرهنگ و تمدن مشرق خاصه ایران و اسلام است، در قرن نوزدهم و اوایل سده بیستم خاورشناسان چند اثر مهم به زبان آلمانی تألیف کردند، از جمله:
فرهنگ ایران باستان، از فردریک فون اشپیگل در سه جلد (چاپ: ۱۸۷۱ـ۱۸۷۸)؛
نام نامه ایرانی، اثر فردیناند یوستی (چاپ ۱۸۶۵) مشتمل بر توضیح نام‌های کسانی که در تاریخ و تمدن ایران، خاصه ایران باستان، مقامی داشته‌اند؛
نگاهی اجمالی و دائرة المعارفی به دانش‌های مشرق زمین، اثر هامر پورگشتال که در ۱۲۱۹/ ۱۸۰۴ منتشر شد و در آن فهرستی از دانش‌های عربی و فارسی و ترکی آورده شده است.

۸.۳.۱ - نامه دانشوران ناصری

احتمالاً آشنایی ایرانیان با مظاهر فرهنگی غربی و مطالعات خاورشناسانه غربیان در پدیدآمدن نخستین اثر دانشنامه‌گون در دوره معاصر: نامه دانشوران ناصری (چاپ اول: ۱۲۹۶ـ ۱۳۲۴) بی تأثیر نبوده باشد. این کتاب را که مشتمل بر شرح احوال و بیان آثار مشاهیر علم و ادب در جهان اسلام است و تا مدخل «شاه نعمت‌اللّه ولی» پیش آمده است، دست کم می‌توان نخستین گام در دانشنامه‌نگاری در دوره جدید به حساب آورد، خاصه از آن رو که مانند دانشنامه‌های نوین، دستاورد تشریک مساعی گروهی از نویسندگان (چهار تن از علما) است و با طرح و اندیشه‌ای معیّن و بودجه‌ای مشخص و زیرنظر صاحب منصبی فرهنگی (وزیر علوم وقت) راه‌اندازی شد.
[۱۵۰] نامه دانشوران ناصری، قم: دارالفکر، ج۱، ص د ـ و، (۱۳۳۸ش).
احتمالاً دو تن از متولیان نظارت بر کار تألیف و نشر این مجموعه، اعتضادالسلطنه و اعتمادالسلطنه که با علوم و معارف اروپایی عصر خود آشنا بودند، در تدوین این اثر چشمی هم به دانشنامه‌های فرنگی داشته‌اند.
[۱۵۱] باغستانی، اسماعیل، «کلان کتاب های عهد قاجاریه، ج۱، ص۷۹، مورد نمونه: نامه دانشوران ناصری»، در مجموعه مقاله های اولین همایش سراسری دانشنامه نویسی در ایران، تهران ۱۳۸۷، تهران: بنیاد دانشنامه‌نگاری ایران، ۱۳۸۹ش.


۸.۳.۲ - دائرة المعارف فارسی

به هررو، اگر نامه دانشوران ناصری را در دانشنامه نویسی نوین به زبان فارسی، گام نخستین بدانیم، گام‌های بعدی با تأخیر بسیار برداشته شد، خاصه که فرهنگ نفیسی (چاپ ۱۳۱۹ش) و سپس لغت‌نامه دهخدا (چاپ نخستین دفتر: ۱۳۲۵ش) با وجود اشتمال بر پاره‌ای از ویژگی‌های دانشنامه‌ها با تأخیر صورت پذیرفت.
به علت رویکرد لغت‌شناسانه در شمار فرهنگنامه‌ها قرار می‌گیرند. با این حال، دائرة المعارف فارسی را که اندیشه تدوین آن، بر اساس دائرة المعارف کوچک کلمبیا وایکینگ (چاپ ۱۹۵۳ نیویورک) در ۱۳۳۵ش شکل گرفت، باید نخستین تجربه دانشنامه‌نگاری نوین در ایران به‌شمار آورد. مزیت ویژه این دانشنامه را بر اولین دانشنامه نوین عربی زبان، دائرة المعارف البستانی، آن است که برخلاف آن کار تألیف و نشر این دانشنامه ناقص نمانده و همه مجلدات آن تا حرف «ی» سرانجام به چاپ رسیده است (چاپ ۱۳۴۵ـ۱۳۷۴ش). مزّیت‌های دائرة المعارف فارسی البته به معنای نادیده گرفتن فضل تقدم عبدالعزیز جواهرکلام (صاحب جواهر)، نویسنده دائرة المعارف الاسلامیه ایران و همگی معارف شیعه امامیّه اثنی عشریّه، نیست. چنان‌که از توضیحات طولانی نویسنده در ذیل عنوانِ طولانی کتاب پیداست، نویسنده در این دانشنامه تأکید خاصی بر معرفی کتاب‌ها به‌ویژه کتب تألیفی شیعیان دارد. وی که ظاهراً نخستین کس در ایران بود که نام دائرة المعارف را بر اثرش نهاد، در مقدمه آن، گزارشی از سیر دائرة المعارف‌ نگاری در مغرب زمین و در جهان اسلام داده است.
[۱۵۲] جواهر کلام، عبدالعزیز، دائرة المعارف الاسلامیه ایران و همگی معارف شیعه امامیّه اثنی عشریّه، ج۱، ص۱ـ۸، (تهران ۱۳۳۲ش).
در پایان مقالات این اثر جز به ندرت نام منابع نیامده؛ در داخل مقاله نیز در موارد نادری به کتابی، آن هم به نحوی کلی و بی ذکر جلد یا صفحه، استناد شده است.

۸.۳.۳ - دانشنامه ایرانشهر

تقریباً هم‌زمان با فعالیت‌های مقدماتی برای تألیف و انتشار دائرة المعارف فارسی، در ۱۳۴۲ـ۱۳۴۳ش کمیسیون ملی یونسکو با همکاری دانشگاه تهران، دانشنامه تخصصی ایرانشهر را در دو جلد منتشر کرد. مطالب این کتاب مصور به چهار بخش تقسیم می‌شود: جغرافیای طبیعی و انسانی، تاریخ سیاسی و فرهنگی، سازمان‌های اداری و اجتماعی و اقتصاد و عمران ایران. با این‌که تنظیم مطالب و مقالات ایرانشهر موضوعی است، به کمک فهرست مطالب و نمایه‌های الفبایی مفصّل پایان جلد دوم می‌توان مانند دانشنامه‌ها از مطالب آن بهره برد (ایرانشهر).

۸.۳.۴ - ترجمه فرهنگنامه طلایی

فعالیت دانشنامه‌نگارانه دیگر در دهه ۱۳۴۰ش، انتشار ترجمه فرهنگنامه طلایی، برتا موریس پارکر به سرپرستی رضا اقصی بود، که مخاطبان آن نوجوان بودند. از این مجموعه هجده جلدی که در ۱۳۴۶ش در تهران انتشار یافت، تک جلدِ مربوط به ایران، تألیفی است. کوشش دیگر در این زمینه تألیف دائرة المعارف خردسالان به قلم مهرداد مهرین در ۱۳۵۰ش است. رویکرد این دانشنامه که ترتیبی موضوعی دارد، معرفی علوم طبیعی و شاهکارهای ادبی ایران و جهان بوده است.

۸.۳.۵ - دانشنامه ایران و اسلام

در دهه ۱۳۵۰ش، مهم‌ترین کوشش در دانشنامه‌نگاری، اقدام به ترجمه دائرة المعارف اسلام (چاپ لیدن) بوده است. اهتمام ایرانیان به ترجمه دائرة المعارف اسلام همانند اصل توجه به تألیف دانشنامه‌های نوین برخلاف عرب‌ها، ترک‌ها و حتی مسلمانان شبه قاره (پاکستان) و افغانستان این ترجمه باعنوان دانشنامه ایران و اسلام از همان جلد نخست (چاپ ۱۳۵۴ش) با مقاله‌های تألیفی خاصه در موضوعات ایرانی، تکمیل گردید. از میان ده جزوه این دانشنامه، نُه جزوه در فاصله ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ش و جزوه دهم در ۱۳۶۰ش و جزوه یازدهم تا مدخل «اردبیل» در ۱۳۷۰ش منتشر شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تثبیت نظام جمهوری اسلامی و برجسته‌تر شدن هویت اسلامی و مذهبی انقلاب و نظام برآمده از آن، ضرورت بازشناسی و بازنویسی و عرضه مفاهیم دینی و اندیشه‌های مذهبی که هویت بخش انقلاب و جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شد، سخت محل توجه دولت و فعالان عرصه فرهنگ قرار گرفت. گرایش به نگارش دانشنامه‌ها با رویکرد اسلامی در این سال‌ها را می‌توان کوششی برای بازشناسی میراث فرهنگی اسلامی و احیا و ترویج آنها، به‌ویژه از پس سال‌ها بی‌اعتنایی نظام پهلوی به مواریث اسلامی، به‌شمار آورد. علاوه بر اینها، این ضرورت پدید آمد که با اغتنام از فرصت مناسبِ حاصل از پیروزی انقلاب اسلامی، دانشنامه‌هایی به دور از کاستی‌های محتوایی دائرة المعارف‌های غربی و رفع کننده نیازهای روزافزون دانشجویان و پژوهشگران تهیه و منتشر شود.
[۱۵۳] دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۸ـ ۹، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، مقدمه موسوی بجنوردی، تهران ۱۳۶۷ش ـ، ذیل «ادب» (از آذرتاش آذرنوش).
[۱۵۴] طاهری عراقی، احمد، «در ایران به اندازه کافی محقق نداریم» (گفتگو)، ج۱، ص۸۲ ـ۸۳، آدینه، ش ۳۳ (نوروز ۱۳۶۸).


۸.۳.۶ - دائرة المعارف تشیع

با نظر به چنین زمینه‌ها و رویکردهایی بود که پس از انقلاب در اوایل دهه ۱۳۶۰ش تألیف و تدوین چنین دانشنامه‌هایی مورد توجه قرار گرفت: از جمله دائرة المعارف تشیع، دانشنامه جهان اسلام، و دائرة المعارف بزرگ اسلامی. دائرة المعارف تشیع که مقدمات تألیف آن از حدود ۱۳۶۰ش فراهم آمد، اولین جلد آن در ۱۳۶۶ش منتشر شد و تا سال ۱۳۹۰ش، چهارده جلد آن تا مدخل «لیلة المبیت» انتشار یافته است.

۸.۳.۷ - دانشنامه جهان اسلام

دانشنامه جهان اسلام نیز که از سال ۱۳۶۲ش آغاز به کار کرد، به منظور صرفه‌جویی در وقت و هزینه در حرف الف که مقالات بسیاری در آن به زبان فارسی موجود بود و به‌ویژه به‌سبب وجود جزوه‌های دانشنامه ایران و اسلام، با حرف «ب» آغاز شد. علاوه بر اینها، تصمیم گردانندگان مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی که اندکی پس از بنیاد دائرة المعارف تأسیس شد، برای آغاز کردن مدخل‌ها با حرف الف، دیگر علت شروع شدن مقاله‌های دانشنامه جهان اسلام با حرف ب بود.
[۱۵۵] دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۲۴، زیرنظر مصطفی میرسلیم، تهران: بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۵ش.
[۱۵۶] حداد عادل، غلامعلی، «بنیاد دائرة المعارف اسلامی: گفتگو با دکتر غلامعلی حدادعادل»، ج۱، ص۲۳۷ـ۲۳۸، گفتگوکننده: علی دهباشی، بخارا، سال ۳، ش ۵ (خرداد ـ تیر ۱۳۸۰).
گردانندگان این دانشنامه که در آغاز به دلیل گستردگی موضوعی این اثر از یک سو و کمبود محقق در ایران، از دیگر سو، علاوه بر تألیف، به ترجمه، خاصه از دائرة المعارف اسلام، توجه داشته‌اند،
[۱۵۷] طاهری عراقی، احمد، «در ایران به اندازه کافی محقق نداریم» (گفتگو)، ج۱، ص۸۱ ـ۸۲، آدینه، ش ۳۳ (نوروز ۱۳۶۸).
بعد از تدوین مجلدات حرف ب جز استثنائاتی اندک، عموماً سیاست تألیف مقالات را پیگیری می‌کنند. تاکنون شانزده جلد از این مجموعه تا مدخل «داعی» منتشر شده و جلدهای یکم تا پنجم با عنوان دائرة المعارف العالم الاسلامی در بیروت به عربی ترجمه و چاپ شده است.

۸.۳.۸ - دائرة المعارف بزرگ اسلامی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی هم که فعالیت خود را از اواخر ۱۳۶۲ش آغاز کرده و تا ۱۳۹۰ش، نوزده جلد آن تا مدخل «حافظ» انتشار یافته است، از حیث گستره موضوعی رویکردی عام دارد و همه حوزه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جهان اسلام را دربرمی‌گیرد. این دائرة المعارف به علت رویکرد گردانندگان آن به گستردگی تحقیق، مدخل‌هایش متعدد و مقالاتش، خاصه در مجلدات اول، مفصّل شده است.
[۱۵۸] موسوی بجنوردی، کاظم، «ما اصرار داریم فقط با زبان علم صحبت کنیم» (گفتگو)، ج۱، ص۸۹ ـ۹۰، آدینه، ش ۳۳ (نوروز ۱۳۶۸).
تاکنون هفت جلد از مجلدات این دائرة المعارف به عربی و دو جلد آن به انگلیسی ترجمه شده است.
[۱۵۹] زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران ۱۳۶۷ش ـ، ذیل «ادب» (از آذرتاش آذرنوش).


۸.۳.۹ - دانشنامه ادب فارسی

در دهه ۱۳۷۰ش در پی پایان یافتن جنگ ایران و عراق و آغاز دوره موسوم به سازندگی، دانشنامه‌های دیگری برای معرفی هویت و فرهنگ ایرانی و زبان فارسی ظهور کرد. از سال ۱۳۷۲ش، مقدمات تألیف دانشنامه ادب فارسی زیر نظر حسن انوشه آغاز شد. تنظیم مقالات این دانشنامه که جلد اول آن در ۱۳۷۵ش انتشار یافت، منطقه‌ای ـ الفبایی است و هر جلد یک منطقه فرهنگی را دربرمی‌گیرد. مثلاً جلد اول به آسیای مرکزی، جلد سوم به افغانستان، جلد پنجم به قفقاز و جلد هفتم (چاپ ۱۳۸۶ش) به جهان عرب اختصاص یافته است.

۸.۳.۱۰ - دانشنامه زبان و ادب فارسی

همچنین با تصویب طرح تدوین دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبه قاره در فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ۱۳۷۲ش و انجام دادن مطالعات و فعالیت‌های مقدماتی، جلد اول این دانشنامه تا مدخل «ایوب ماوراءالنهری» در ۱۳۸۴ش انتشار یافت.
[۱۶۰] دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبه قاره، زیرنظر فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ج۱، ص۲۷، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۴ش ـ.
افزون براین، با تصویب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، گروهی از محققان در ۱۳۷۲ش مطالعات خود را برای تألیف دانشنامه زبان و ادب فارسی آغاز کردند. جلد اول این دانشنامه در ۱۳۸۴ش و جلد سوم آن تا مدخل «سنایی غزنوی» در ۱۳۸۸ش انتشار یافته است. این دانشنامه شامل مهم‌ترین اطلاعات در همه حوزه‌های ادبی فارسی، به ویژه ادبیات دوره معاصر است.
[۱۶۱] دانشنامه زبان و ادب فارسی، ج۱، ص۱۶ـ ۱۷، مقدمه سعادت، به سرپرستی اسماعیل سعادت، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۴ش.
علاوه بر این دانشنامه‌های اختصاصی، دانشنامه‌های مشابه دیگری در این سال‌ها پدید آمد. از دهه ۱۳۷۰ش به این سو، حدود ۲۵۰ عنوان دانشنامه با نام دانشنامه یا معادل‌های آن، به زبان فارسی انتشار یافته یا در دست تألیف و نشر است که بیش‌تر آن‌ها دانشنامه‌های اختصاصی و عمدتاً شامل این حوزه‌ها است: مطالعات اسلامی، قرآن‌پژوهی، سرگذشتنامه و معارف پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، امامان و پیشوایان شیعه، فقه، کلام، فلسفه، ادبیات فارسی، شعر، موضوعات هنری چون نقاشی، خوشنویسی، معماری، موسیقی، علوم پایه، علوم تجربی، پزشکی، صنعتی، جغرافیا، تاریخ و موضوعات سیاسی، بین المللی (به ویژه فلسطین) و اجتماعی.

۸.۳.۱۱ - فرهنگنامه کودکان و نوجوانان

در سال‌های پس از انقلاب اسلامی، رویکرد مخاطب محور نیز مورد توجه دانشنامه نویسان بوده است. از مهم‌ترین تلاش‌ها در این زمینه فرهنگنامه کودکان و نوجوانان است. اندیشه نشر این دانشنامه‌ها که در ۱۳۵۸ش در شورای کتاب کودک شکل گرفت، با ایجاد شرکت تهیه و نشر فرهنگنامه کودکان و نوجوانان در ۱۳۶۶ش‌ به‌طور جدّی پیگیری شد. از ۱۳۷۱ش تاکنون چهارده مجلد از این مجموعه مصور که قرار است به ۲۴ مجلد با احتوا بر پنج هزار مدخل برسد، منتشر شده است. این مجموعه زیرنظر توران میرهادی و همیاری بسیاری از پژوهشگران و نویسندگان ایرانی چون نوش‌آفرین انصاری و عباس حری، ایران گرگین و ایرج جهانشاهی تهیه شده است.

۸.۳.۱۲ - دانشنامه‌های سازمان‌های علمی و پژوهشی

اگر دانشنامه‌هایی را که به ویژه سازمان‌ها و بنیادهای علمی و پژوهشی معیّنی عهده‌دار تدوین و نشر آن‌ها شده‌اند، درنظر آوریم، می‌توان گفت این دانشنامه‌ها در مرز بسیار باریک وفاداری بر شاخص‌های اصلی دانشنامه‌نگاری غربی در صورت و ساختار و زبان و نحوه بیان و حتی در محتوا از یک‌سو، و پرهیز از تبعیت صرف از آن‌ها برای برکنار ماندن از شائبه تقلید و احیاناً استراق از سوی دیگر، در حال حرکت‌اند. درست پیمودن این مسیر باریک و دشوار رمز موفقیت این آثار به‌ویژه در هویت‌گرایی است. کسب چنین توفیقی البته به پشتوانه‌ای غنی و قابل اعتماد از پژوهش‌ها و تحقیقات کارشناسانه نیاز دارد. به‌رغم خلأهایی در برخی از موضوعات، دانشنامه‌نگاری ایرانی نه تنها از ادامه حرکت بازنمانده، بلکه با تهیه و تدوین مقالاتی پژوهشگرانه، بدون پشتوانه‌های تحقیقی لازم، خود گام‌هایی نیز برای جبران این کاستی‌ها برداشته است. این رویکرد و خط‌مشی که تقریباً برعکس روش و سنّت دانشنامه نویسی در غرب است، مایه آن شده که مؤسسه‌های یادشده به موازات تولید مقالات، هم‌زمان به تعلیم و پرورش دانشنامه نویس نیز اهتمام داشته باشند. ازاین‌رو، این مراکز خواه ناخواه به مؤسساتی پژوهشی ـ آموزشی تبدیل شده‌اند یا به چنین تبدیل و تحولی نیازمندند. ضعف‌های برخی از مقاله‌های دریافتی از نویسندگان، این وظیفه را نیز بر دوش بنیادهای دانشنامه نگار نهاده است که مقاله‌ها را تا رسیدن به سرحد شکل مطلوب دست‌خوش دگرگونی و حتی بازنگاری کنند که این اقدام، در شکل افراطی خود، موجد نوعی یک‌دستی بیانی و زبانی و حتی ساختاری مقاله‌ها می‌شود. بدین‌ترتیب در این آثار، سبک و سلیقه هیئت‌های علمی و ویراستاری بیش از سبک نویسندگی مؤلفان هر مقاله به چشم می‌آید. این مایه دقت در یک‌دست سازی زمینه‌ساز توجه بیش از اندازه به ظواهر مقاله‌ها شده و گاه در پایبندی به برخی از ضرورت‌های دانشنامه نویسی، مانند اهتمام به مستند کردن مطالب، زیاده روی‌هایی صورت گرفته است.
[۱۶۲] آذرنگ، عبدالحسین، «دانشنامه‌نگاری در ایران و آینده آن از دید کلان»، ج۱، ص۸ ـ۱۹، بخارا، ش ۶۲ (خرداد ـ شهریور ۱۳۸۶).
[۱۶۳] هاشمی، محمد منصور، «متافیزیک دائرة المعارف و وضع کنونی آن در ایران»، ج۱، ص۴۳۲ـ۴۳۵، در مجموعه مقاله های اولین همایش سراسری دانشنامه نویسی در ایران، همان.

بااین همه، مقایسه اجمالی میان مجلدات نخست دانشنامه‌ها و مجلدات سپسین نشان می‌دهد که در بسیاری از مقالات، دانشنامه‌ها شکل و درونمایه مقبول‌تری یافته است و در مسیر تولید رفته رفته به بهسازی توجه شده است. پیداست دانشنامه‌هایی که یکجا انتشار یافته‌اند، برخلاف آن‌ها که به تدریج منتشر شده‌اند، از چنین فرصتی بی‌بهره مانده‌اند. احتمالاً دانشنامه دانش گستر، که به اهتمام علی رامین، کامران فانی و محمدعلی سعادت در ۱۳۸۹ش در هجده جلد از حرف «الف» تا «ی» در تهران به چاپ رسیده است، اگر نشری تدریجی می‌داشت، شاید از این اصلاح و بهسازی نیز نصیبی می‌برد؛ گرچه در صورت کنونی نیز ثبات روش آن در تمام مجلدات، فارغ از هرگونه ارزش داوری، مزیتی برای آن به‌شمار می‌آید.


نگارش دانشنامه به زبان فارسی، علاوه بر ایران، در کشورهای فارسی زبان افغانستان و تاجیکستان نیز محل توجه بوده است.

۹.۱ - افغانستان

نخستین این دانشنامه‌ها در دوره جدید، دائرة المعارف آریانا است که از ۱۳۲۸ تا ۱۳۴۸ش در شش جلد در کابل انتشار یافته است. صرف‌نظر از شمار درخور توجهی از مقالات آریانا که برگردانِ ترجمه عربیِ دائرة المعارف اسلام یا عیناً برگزیده‌ای از مدخل‌های لغت‌نامه دهخدا است، اهمیت ویژه آریانا در مقاله‌های مختص به افغانستان است.

۹.۲ - تاجیکستان

برخلاف افغانستان، دانشنامه‌ نویسی در تاجیکستان تنوّع بیشتری داشته است. در این کشور به سبب ضرورت‌های اجتماعی و سیاسیِ ناشی از تسلط روس‌ها و سیطره زبان و فرهنگ روسی و تغییر الفبا به لاتین (۱۳۰۷ش/ ۱۹۲۸) و سپس سیریلیک (۱۳۱۹ش/ ۱۹۴۰)، نوشتن انواع لغت‌نامه‌ها یا فرهنگ نویسی، بیش از دانشنامه نویسی اهمیت یافت. در واقع تقدم زمانیِ فرهنگ نویسی و فزونی چشمگیر این نوع آثار، حاصل چنین زمینه و ضرورتی بوده است. مهم‌ترین و نخستینِ اثر از این دست آثار که به زبان فارسی و به خط سیریلیک تألیف شده، دانشنامه عمومی و مصورِ دائرة المعارف تاجیکستان است که در فاصله ۱۳۵۷ش/ ۱۹۷۸ تا ۱۳۶۷ش/ ۱۹۸۸ در هشت مجلد در شهر دوشنبه انتشار یافته است. ارزش خاص این دانشنامه در پرداختن به موضوعات مرتبط با تاجیکستان است که بر سایر موضوعات به لحاظ شمار مدخل‌ها و اندازه مقالات آشکارا غلبه دارد. این دانشنامه را می‌توان آیینه تمام نمای زندگی اجتماعی و مدنی و حیات ادبی شاعران و نیز صنایع و معادن و کشاورزی و مؤسسات و آداب و رسوم تاجیکستان و نیز بازتابنده نگاه ایدئولوژیک گردانندگان آن به موضوعات سیاسی و مذهبی دانست.
[۱۶۴] Encyclopaedia Iranica, sv، ذیل "Tajikistan. v".
[۱۶۵] برجیان، حبیب، «فرهنگ نویسی در تاجیکستان»، ج۱، ص۱۲۵، همان، سال۱۱، ش ۱ (بهار ۱۳۷۸).
[۱۶۶] برجیان، حبیب، «(درباره) آنسیکلوپدی ساویتی تاجیک»، ج۱، ص۴۱۷ـ۴۱۸، مجله ایران شناسی، سال ۳، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۰).
[۱۶۷] برجیان، حبیب، «(درباره) آنسیکلوپدی ساویتی تاجیک»، ج۱، ص۴۲۵، مجله ایران شناسی، سال ۳، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۰).

مقالات خاص تاجیکستان که عموماً به نویسندگان تاجیک سفارش شده، دارای امضای نویسنده است، اما مقاله‌هایی که جنبه عمومی دارد و ظاهراً از دائرة المعارف بزرگ شوروی یا دائرة المعارف‌های جمهوری‌های دیگر شوروی ترجمه شده، فاقد امضای نویسنده است.
[۱۶۸] برجیان، حبیب، «(درباره) آنسیکلوپدی ساویتی تاجیک»، ج۱، ص۴۲۱، مجله ایران شناسی، سال ۳، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۰).
عموم مدخل‌های این دانشنامه بر اساس نوع تلفظ تاجیکستانی/ تاجیک و نه تلفظ ایرانی یا عربی ضبط شده و در تلفظ نام‌های فرنگی نیز صورت روسی آن‌ها ترجیح داده شده است.
[۱۶۹] برجیان، حبیب، «(درباره) آنسیکلوپدی ساویتی تاجیک»، ج۱، ص۴۲۲، مجله ایران شناسی، سال ۳، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۰).
فهرست منابع پایان مقالات، که عمدتاً چاپ روسیه، تاجیکستان و ایران است، منحصر به منابع موجود در کتابخانه‌های شوروی است و مآخذ دیگر فقط در داخل مقاله ذکر شده است.
[۱۷۰] برجیان، حبیب، «(درباره) آنسیکلوپدی ساویتی تاجیک»، ج۱، ص۴۲۲، مجله ایران شناسی، سال ۳، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۰).

دائرة المعارف تاجیکستان، مبنا و اساس تألیف دو دانشنامه تخصصی انسیکلوپدیای ادبیات و صنعت تاجیک (۱۹۸۸ـ ۱۹۸۹) و انسیکلوپدیای خواجگی قشلاق تاجیکستان (دانشنامه اقتصاد روستایی تاجیکستان، ۱۹۸۹ـ۱۹۹۱) شده است. انسیکلوپدیای مختصر روزگارداری در یک مجلد دانشنامه دیگری است که در فصل‌های جداگانه به موضوعات خانه، خوراک، سلامت، پوشاک، تفریح، باغ و پالیز و اطلاعات حقوقی با ترتیبی الفبایی پرداخته است.
[۱۷۱] برجیان، حبیب، «فرهنگ نویسی در تاجیکستان»، ج۱، ص۱۳۵، همان، سال۱۱، ش ۱ (بهار ۱۳۷۸).
[۱۷۲] Encyclopaedia Iranica, sv، ذیل "Tajikistan. v".



(۱) آذرنگ، عبدالحسین، «دانشنامه‌نگاری در ایران و آینده آن از دید کلان»، بخارا، ش ۶۲ (خرداد ـ شهریور ۱۳۸۶).
(۲) آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه.
(۳) آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
(۴) ابشیهی، محمد بن احمد، المستطرف فی کلّ فنّ مستظرف، چاپ محمد سعید، قاهره ۱۴۲۶/۲۰۰۵.
(۵) ابن عبد ربّه، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۱، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۳.
(۶) ابن فریغون، شعیا، جوامع العلوم، چاپ قیس کاظم جنابی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
(۷) عمری، ابن فضل‌اللّه، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، سفر۱، چاپ عبداللّه بن یحیی سریحی، ابوظبی ۱۴۲۴/۲۰۰۳، سفر۵، چاپ محمد عجاج خطیب، مصطفی مسلم، و صالح رضا، ابوظبی ۱۴۲۵/۲۰۰۴.
(۸) ابن قتیبه، عیون الاخبار، چاپ یوسف علی طویل و مفید محمد قمیحه، بیروت (۱۹۸۵).
(۹) ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۱۰) اخوان الصفا، رسائل اخوان الصفاء و خلّان الوفاء، قم ۱۴۰۵.
(۱۱) ارطغرل، علی، «نگاهی به مهم ‌ترین دائرة المعارف های منتشر شده در ترکیه»، ترجمه نصراللّه صالحی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال ۸، ش۱۰ـ۱۱ (مرداد و شهریور ۱۳۸۴).
(۱۲) اسعدی، مرتضی، «دائرة المعارف های شرق اسلامی»، کیهان فرهنگی، ش ۱۲۷ (خرداد و تیر ۱۳۷۵).
(۱۳) الوائی، محیی‌الدین، «(حول) مفتاح السعاده و مصباح السیاده»، مجله الازهر، سال۴۰، ش ۵ (رجب ۱۳۸۸).
(۱۴) باغستانی، اسماعیل، «کلان کتاب های عهد قاجاریه، مورد نمونه: نامه دانشوران ناصری»، در مجموعه مقاله های اولین همایش سراسری دانشنامه نویسی در ایران، تهران ۱۳۸۷، تهران: بنیاد دانشنامه‌نگاری ایران، ۱۳۸۹ش.
(۱۵) بحرالفوائد: دائرة المعارف، (از مؤلفی ناشناخته)، چاپ دانش پژوه، محمدتقی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۵ش.
(۱۶) برجیان، حبیب، «(درباره) آنسیکلوپدی ساویتی تاجیک»، مجله ایران شناسی، سال ۳، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۰).
(۱۷) برجیان، حبیب، «فرهنگ نویسی در تاجیکستان»، همان، سال۱۱، ش ۱ (بهار ۱۳۷۸).
(۱۸) بعلبکی، منیر، موسوعه المورد: دائرة معارف انگلیزیه عربیه مصوره، بیروت ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.
(۱۹) بقلی، محمد قندیل، فهارس کتاب صبح الاعشی فی صناعه الانشا للقلقشندی، قاهره (۱۹۷۲).
(۲۰) تهانوی، محمداعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، بیروت: دارصادر، (بی تا).
(۲۱) جاحظ، عمرو بن بحر، کتاب الحیوان، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر (۱۳۸۵ـ۱۳۸۹/ ۱۹۶۵ـ ۱۹۶۹)، چاپ افست بیروت (بی تا).
(۲۲) مارونی حلبی، جرجیس منش، «المناهج فی وصف المباهج»، المشرق، سال۱۰، ش۱۷ (ایلول ۱۹۰۷).
(۲۳) جمالی یزدی، مطهر بن محمد، فرّخ نامه: دائرة المعارف علوم و فنون و عقائد، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۶ش.
(۲۴) جواهر کلام، عبدالعزیز، دائرة المعارف الاسلامیه ایران و همگی معارف شیعه امامیّه اثنی عشریّه، (تهران ۱۳۳۲ش).
(۲۵) حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون.
(۲۶) حداد عادل، غلامعلی، «بنیاد دائرة المعارف اسلامی: گفتگو با دکتر غلامعلی حدادعادل»، گفتگوکننده: علی دهباشی، بخارا، سال ۳، ش ۵ (خرداد ـ تیر ۱۳۸۰).
(۲۷) محفوظ، حسین علی، «دوائرالمعارف و الموسوعات العربیه و الشرقیه فی ۱۲ قرنا: القرن الثالث الهجری ـ القرن الرابع عشر الهجری (۸۱۶م ـ ۱۹۸۰م)»، المورد، ج۶، ش ۴ (شتاء ۱۳۹۸).
(۲۸) حسینی اصفهانی، غیاث‌الدین علی، دانش نامه جهان، چاپ سنگی بمبئی ۱۲۹۱.
(۲۹) مستوفی، حمداللّه بن ابی‌بکر، کتاب نزهت القلوب، چاپ سنگی بمبئی (۱۳۱۱).
(۳۰) خوارزمی، محمد بن احمد، مفاتیح العلوم.
(۳۱) دانش پژوه، محمدتقی، «صدوسی واند اثر فارسی در موسیقی»، هنر و مردم، دوره جدید، ش ۹۶ و ۹۷ (مهر و آبان ۱۳۴۹).
(۳۲) دانشنامه جهان اسلام، ج۱، زیرنظر مصطفی میرسلیم، تهران: بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۵ش.
(۳۳) دانشنامه زبان و ادب فارسی، به سرپرستی اسماعیل سعادت، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۴ش.
(۳۴) دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبه قاره، زیرنظر فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۴ش ـ.
(۳۵) دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران ۱۳۶۷ش ـ، ذیل «ادب» (از آذرتاش آذرنوش).
(۳۶) دمیری، محمد بن موسی، حیاه الحیوان الکبری، چاپ ابراهیم صالح، دمشق ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
(۳۷) دُنَیسری، محمد بن ایوب، نوادرالتبادر لتحفه البهادر، چاپ محمدتقی دانش پژوه و ایرج افشار، تهران (۱۳۵۰ش).
(۳۸) احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
(۳۹) رودگر، قنبرعلی، «رواج موسوعه نویسی در عصر ممالیک»، معارف، دوره ۲۲، ش ۳ (آذر ـ اسفند ۱۳۸۵).
(۴۰) ساکت، محمدحسین، «دیباچه ای بر دانشنامه نویسی در شبه قاره با نگاهی ویژه به کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم تهانوی»، آینه میراث، دوره جدید، سال ۶، ش ۱ (بهار ۱۳۸۷).
(۴۱) ضیف، شوقی، الفنّ و مذاهبه فی النثر العربی، قاهره ۱۳۶۵/ ۱۹۴۶.
(۴۲) رازی، شهمردان بن ابی الخیر، نزهت نامه علائی، چاپ فرهنگ جهانپور، تهران ۱۳۶۲ش.
(۴۳) صفاتاج، مجید، فرهنگ جامع فلسطین، ج۱، تهران ۱۳۸۵ش.
(۴۴) طاشکوپری زاده، احمد بن مصطفی، موسوعه مصطلحات مفتاح السعاده و مصباح السیاده فی موضوعات العلوم، چاپ علی دحروج، بیروت ۱۹۹۸.
(۴۵) طاهری عراقی، احمد، «در ایران به اندازه کافی محقق نداریم» (گفتگو)، آدینه، ش ۳۳ (نوروز ۱۳۶۸).
(۴۶) طاهری عراقی، احمد، اسلام (علوم دینی اسلام در نظام رده بندی کتابخانه کنگره)، به کوشش زهره علوی، تهران ۱۳۷۶ش.
(۴۷) حمزه، عبداللطیف، الحرکة الفکریة فی مصر فی العصرین الایوبی و المملوکی الاول، (قاهره) ۲۰۰۶.
(۴۸) غزالی، محمد بن محمد، احیاء علوم الدین، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۴۹) فارابی، محمد بن محمد، احصاء العلوم، چاپ عثمان محمد امین، قاهره ۱۳۵۰/۱۹۳۱.
(۵۰) محجوب، فاطمه محمد، الموسوعه الذهبیه للعلوم الاسلامیه، ج۱، قاهره (۱۴۱۳/ ۱۹۹۲).
(۵۱) فخررازی، محمد بن عمر، جامع العلوم (ستّینی)، چاپ علی آل داود، تهران ۱۳۸۲ش.
(۵۲) قزوینی، زکریا بن محمد، عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات، بیروت: دارالشرق العربی، (بی تا).
(۵۳) کراچکوفسکی، ایگناتی یولیانوویچ، تاریخ نوشته های جغرافیایی در جهان اسلامی، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۷۹ش.
(۵۴) معلمه المغرب، سلا: مطابع سلا، ۱۴۱۰ـ۱۴۲۶/ ۱۹۸۹ـ۲۰۰۵.
(۵۵) منزوی، احمد، «(درباره) ریاض الابرار: دائرة المعارف فارسی، نسخه منحصر به فرد (از حسین عقیلی رستمداری)»، وحید، دوره ۹، ش ۵ (مرداد ۱۳۵۰).
(۵۶) الموسوعه العربیه، دمشق: هیئه الموسوعه العربیه، ۱۹۹۸ـ۲۰۰۸، ذیل «الموسوعه العربیه» (از عدنان تکریتی).
(۵۷) الموسوعه العربیه العالمیه، ریاض: مؤسسه اعمال الموسوعه للنشر و التوزیع، ۱۴۱۹/۱۹۹۹.
(۵۸) الموسوعه العربیه المیسّره باشراف محمد شفیق غربال، قاهره ۱۹۶۵، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
(۵۹) موسوعه الفقه الاسلامی طبقاً لمذهب اهل البیت علیهم‌السلام، قم: مؤسسه دائرة معارف الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳/ ۲۰۰۲ـ.
(۶۰) الموسوعه الفلسطینیه، دمشق: هیئه الموسوعه الفلسطینیه، ۱۹۸۴.
(۶۱) موسوی بجنوردی، کاظم، «ما اصرار داریم فقط با زبان علم صحبت کنیم» (گفتگو)، آدینه، ش ۳۳ (نوروز ۱۳۶۸).
(۶۲) نامه دانشوران ناصری، قم: دارالفکر، (۱۳۳۸ش).
(۶۳) فرید وجدی، محمد، دائرة معارف القرن الرابع عشر/ العشرین، بیروت: دارالمعرفه، (بی تا).
(۶۴) وطواط، محمد بن ابراهیم، مباهج الفِکَر و مناهج العِبَر، چاپ عبدالرزاق احمد حربی، بیروت ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
(۶۵) هاشمی، محمد منصور، «متافیزیک دائرة المعارف و وضع کنونی آن در ایران»، در مجموعه مقاله های اولین همایش سراسری دانشنامه نویسی در ایران، همان.
(۶۶) هوگلوی، واجد علی، مطلع العلوم و مجمع الفنون، چاپ سنگی (لکهنو) ۱۲۸۳/ ۱۸۶۶.
(۶۷) یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ.
(۶۸) یواقیت العلوم و دراری النجوم، چاپ دانش پژوه، محمدتقی، (تهران) : اطلاعات، ۱۳۶۴ش.
(۶۹) Encyclopaedia Iranica, sv.
(۷۰) "Tajikistanv: dictionaries and encyclopedias" (by Habib Borjian) Retrieved Nov ۱۷, ۲۰۱۲, from http:// wwwiranicaonlineorg.
(۷۱) EI۲, sv.
(۷۲) "Mawsū'a۱: in Arabic" (by ChPellat).
(۷۳) Encyclopedia of library and information science, ed Allen Kent and Harold Lancour, New York: Marcel Dekker, Inc, ۱۹۷۸, sv.
(۷۴) "Encyclopedias" (by Frances Neel Cheney).
(۷۵) Josef van Ess, "Encyclopaedic activities in the Islamic world: a few questions and no answers", in Organizing knowledge, encyclopaedic activities in the pre-eighteenth century Islamic world, ed Gerhard Endress, Leiden: Brill, ۲۰۰۶.
(۷۶) İA.
(۷۷) Agâh Sırrı Levend, Türk edebiyat tarihi, vol۱, Ankara ۱۹۷۳.
(۷۸) Hossein Nasr, Science and civilization in Islam, Cambridge, Mass ۱۹۶۸.
(۷۹) Wadad Qadi, "Biographical dictionaries as the scholars&۳۹.
(۸۰) alternative history of the Muslim community, in Organizing knowledge, ibid.
(۸۱) Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶-۱۹۹۸, sv.
(۸۲) "Ansiklopedi" (by Giovanni Scognamillo and Sami N Özerdim).
(۸۳) TDVİA, sv "Ansiklopedi" (by Ayhan Aykut).
(۸۴) Türk dünyas edebiyat kavramlar ve terimleri ansiklopedik sözlüğü, Ankara: Atatürk Yüksek , Kurumu, Atatürk Kültür Merkezi Başkanlığı, ۲۰۰۱- , sv.
(۸۵) "Ansiklopedi" (by Yakup Çelik).
(۸۶) Türkiye Diyanet Vakf İslâm Araştrmalar Merkezi, Retrieved Feb۲۰, ۲۰۱۳, from wwwisamorgtr.
(۸۷) Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶.
(۸۸) Wlater Werkmeister, Quellenuntersuchungen zum kitāb al-'Iqd al-farīd des Andalusiers Ibn'Abdrabbih (۲۴۶/۸۶۰-۳۲۸/ ۹۴۰) , Berlin ۱۹۸۳.


۱. Encyclopedia of library and information science, ed Allen Kent and Harold Lancour, New York: Marcel Dekker, Inc, ۱۹۷۸, sv، ذیل Encyclopedias.
۲. دانشنامه اسلام، ج۱، ذیل "Mawsū'a.۱، زیرنظر مصطفی میرسلیم، تهران: بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۵ش.
۳. اسعدی، مرتضی، «دائرة المعارف های شرق اسلامی»، ص۳۴، کیهان فرهنگی، ش ۱۲۷ (خرداد و تیر ۱۳۷۵).
۴. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، ذیل «ادب»، تهران ۱۳۶۷ش ـ، ذیل «ادب» (از آذرتاش آذرنوش).
۵. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، ذیل ادب/ ادبیا، تهران ۱۳۶۷ش ـ، ذیل «ادب» (از آذرتاش آذرنوش).
۶. جاحظ، عمرو بن بحر، کتاب الحیوان، ج۱، ص۲۴.    
۷. جاحظ، عمرو بن بحر، کتاب الحیوان، ج۱، ص۲۷.    
۸. جاحظ، عمرو بن بحر، کتاب الحیوان، ج۵، ص۱۵۱.    
۹. قزوینی، زکریا بن محمد، عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات، ج۱، ص۳۲۲ـ۴۱۵، بیروت: دارالشرق العربی، (بی تا).
۱۰. قزوینی، زکریا بن محمد، عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات، ج۱، ص۳۷۸ـ۴۰۵، بیروت: دارالشرق العربی، (بی تا).
۱۱. دمیری، محمد بن موسی، حیاه الحیوان الکبری، ج۱، ص۱۶۷۱۶۸، چاپ ابراهیم صالح، دمشق ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.    
۱۲. دمیری، محمد بن موسی، حیاه الحیوان الکبری، ج۱، ص۱۷۴، چاپ ابراهیم صالح، دمشق ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
۱۳. دمیری، محمد بن موسی، حیاه الحیوان الکبری، ج۳، ص۵۹۸، چاپ ابراهیم صالح، دمشق ۱۴۲۶/ ۲۰۰۵.
۱۴. دمیری، محمد بن موسی، حیاه الحیوان الکبری، ج۲، ص۲۴۷ به بعد.    
۱۵. دمیری، محمد بن موسی، حیاه الحیوان الکبری، ج۱، ص۷۳.    
۱۶. Wadad Qadi, "Biographical dictionaries as the scholars&۳۹، ج۱، ص۲۸.
۱۷. دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۴۱۰ـ۴۱۳، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
۱۸. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ، ج۱، ص۲۷۲.    
۱۹. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ، ج۲، ص۵۱۲.    
۲۰. ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۱، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.    
۲۱. ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۳-۶۷، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.    
۲۲. ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، ج۱، جزء۱، ص۴۹۵۲، چاپ یوسف علی طویل و مفید محمد قمیحه، بیروت (۱۹۸۵).    
۲۳. Wlater Werkmeister, Quellenuntersuchungen zum kitāb al،'Iqd al،farīd des Andalusiers Ibn'Abdrabbih (۲۴۶/۸۶۰،۳۲۸/ ۹۴۰) , Berlin ۱۹۸۳، ج۱، ص۶۲ـ۷۵.
۲۴. ابن عبد ربّه، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۱، ص۴-۵، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۳.    
۲۵. ابن عبد ربّه، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۱، ص۳۸، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۳.    
۲۶. ابن عبد ربّه، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۱، ص۷۱، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۳.    
۲۷. ابن عبد ربّه، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۱، ص۸۸، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۳.    
۲۸. ابن عبد ربّه، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۱، ص۱۵۶-۱۵۷، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۳.    
۲۹. ابن عبد ربّه، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۱، ص۶، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۳.    
۳۰. مؤلفی ناشناخته، بحرالفوائد: دائرة المعارف، ج۱، ص۳ـ۴، چاپ دانش پژوه، محمدتقی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۵ش.
۳۱. ابشیهی، محمد بن احمد، المستطرف فی کلّ فنّ مستظرف، ص۵، چاپ محمد سعید، قاهره ۱۴۲۶/۲۰۰۵.    
۳۲. طاهری عراقی، احمد، اسلام (علوم دینی اسلام در نظام رده بندی کتابخانه کنگره)، ج۱، ص۱۰-۱۱، به کوشش زهره علوی، تهران ۱۳۷۶ش.
۳۳. فارابی، محمد بن محمد، احصاء العلوم، ج۱، ص۲، چاپ عثمان محمد امین، قاهره ۱۳۵۰/۱۹۳۱.
۳۴. طاهری عراقی، احمد، اسلام (علوم دینی اسلام در نظام رده بندی کتابخانه کنگره)، ج۱، ص۱۲، به کوشش زهره علوی، تهران ۱۳۷۶ش.
۳۵. Hossein Nasr, Science and civilization in Islam, Cambridge, Mass ۱۹۶۸، ج۱، ص۶۰.
۳۶. جمعی از نویسندگان، رسائل اخوان الصفاء و خلّان الوفاء، ج۱، ص۲۱۴۲، قم ۱۴۰۵.    
۳۷. جمعی از نویسندگان، رسائل اخوان الصفاء و خلّان الوفاء، ج۱، ص۲۴۲، قم ۱۴۰۵.
۳۸. Josef van Ess, "Encyclopaedic activities in the Islamic world: a few questions and no answers", in Organizing knowledge, encyclopaedic activities in the pre،eighteenth century Islamic world, ed Gerhard Endress, Leiden: Brill, ۲۰۰۶، ج۱، ص۱۰.
۳۹. Josef van Ess, "Encyclopaedic activities in the Islamic world: a few questions and no answers", in Organizing knowledge, encyclopaedic activities in the pre،eighteenth century Islamic world, ed Gerhard Endress, Leiden: Brill, ۲۰۰۶، ج۱، ص۹.
۴۰. Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۱۳.
۴۱. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ستون ۷۳۸.
۴۲. Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۱۴.
۴۳. خوارزمی، محمد بن احمد، مفاتیح العلوم، ج۱، ص۱۵۴.    
۴۴. Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۲۱.
۴۵. ابن فریغون، شعیا، جوامع العلوم، ج۱، ص۴، مقدمه جنابی، چاپ قیس کاظم جنابی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
۴۶. Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۲۲.
۴۷. ابن فریغون، شعیا، جوامع العلوم، ج۱، ص۸ ـ۱۰، مقدمه جنابی، چاپ قیس کاظم جنابی، قاهره ۱۴۲۸/۲۰۰۷.
۴۸. غزالی، محمد بن محمد، احیاء علوم الدین، ج۱، ص۸ ۴۱، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.    
۴۹. یواقیت العلوم و دراری النجوم، چاپ دانش پژوه، محمدتقی، ج۱، ص۵، (تهران) : اطلاعات، ۱۳۶۴ش.
۵۰. رازی، شهمردان بن ابی الخیر، نزهت نامه علائی، ج۱، ص۵ـ ۱۶، چاپ فرهنگ جهانپور، تهران ۱۳۶۲ش.
۵۱. جمالی یزدی، مطهر بن محمد، فرّخ نامه: دائرة المعارف علوم و فنون و عقائد، ج۱، ص۵، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۶ش.
۵۲. جمالی یزدی، مطهر بن محمد، فرّخ نامه: دائرة المعارف علوم و فنون و عقائد، ج۱، ص۹، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۴۶ش.
۵۳. دُنَیسری، محمد بن ایوب، نوادرالتبادر لتحفه البهادر، ج۱، ص۳ـ۸، چاپ محمدتقی دانش پژوه و ایرج افشار، تهران (۱۳۵۰ش).
۵۴. Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۳۲ـ۳۳.
۵۵. فخررازی، محمد بن عمر، جامع العلوم (ستّینی)، ج۱، ص۶۹ـ۷۳، چاپ علی آل داود، تهران ۱۳۸۲ش.
۵۶. فخررازی، محمد بن عمر، جامع العلوم (ستّینی)، ج۱، ص۴۹۲ـ۴۹۹، چاپ علی آل داود، تهران ۱۳۸۲ش.
۵۷. Živa Vesel, Les encyclopédies persanes: essai de typologie et de classification des sciences, Paris ۱۹۸۶، ج۱، ص۳۵.
۵۸. آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۶، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
۵۹. آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۶، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
۶۰. آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۹، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
۶۱. آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۶، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
۶۲. آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۶ـ۱۸، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، ج۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
۶۳. آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۲، ص۳۳۴ـ۳۵۹، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
۶۴. آملی، محمد بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج۱، ص۱۹ـ۲۱، چاپ ابوالحسن شعرانی، تهران ۱۳۷۷، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
۶۵. مستوفی، حمداللّه بن ابی‌بکر، کتاب نزهت القلوب، ج۱، ص۸ـ۶۵، چاپ سنگی بمبئی (۱۳۱۱).
۶۶. مستوفی، حمداللّه بن ابی‌بکر، کتاب نزهت القلوب، ج۱، ص۳۲ـ۴۶، چاپ سنگی بمبئی (۱۳۱۱).
۶۷. مستوفی، حمداللّه بن ابی‌بکر، کتاب نزهت القلوب، ج۱، ص۶۵ به بعد، چاپ سنگی بمبئی (۱۳۱۱).
۶۸. مستوفی، حمداللّه بن ابی‌بکر، کتاب نزهت القلوب، ج۱، ص۱۱۴ـ ۱۱۶، چاپ سنگی بمبئی (۱۳۱۱).
۶۹. مستوفی، حمداللّه بن ابی‌بکر، کتاب نزهت القلوب، ج۱، ص۱۱۶ـ ۲۴۳، چاپ سنگی بمبئی (۱۳۱۱).
۷۰. مارونی حلبی، جرجیس منش، «المناهج فی وصف المباهج»، ج۱، ص۷۷۴ـ ۷۷۶، المشرق، سال۱۰، ش۱۷ (ایلول ۱۹۰۷).
۷۱. مارونی حلبی، جرجیس منش، «المناهج فی وصف المباهج»، ج۱، ص۷۷۵، المشرق، سال۱۰، ش۱۷ (ایلول ۱۹۰۷).
۷۲. وطواط، محمد بن ابراهیم، مباهج الفِکَر و مناهج العِبَر، ج۱، ص۵۹۷ـ۵۹۸، چاپ عبدالرزاق احمد حربی، بیروت ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
۷۳. عمری، ابن فضل‌اللّه، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۱، ص۳۴ـ۴۰، سفر۱، چاپ عبداللّه بن یحیی سریحی، ابوظبی ۱۴۲۴/۲۰۰۳، سفر۵، چاپ محمد عجاج خطیب، مصطفی مسلم، و صالح رضا، ابوظبی ۱۴۲۵/۲۰۰۴.
۷۴. عمری، ابن فضل‌اللّه، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، ج۱، ص۲۷ـ ۲۸، سفر۱، چاپ عبداللّه بن یحیی سریحی، ابوظبی ۱۴۲۴/۲۰۰۳، سفر۵، چاپ محمد عجاج خطیب، مصطفی مسلم، و صالح رضا، ابوظبی ۱۴۲۵/۲۰۰۴.
۷۵. بقلی، محمد قندیل، فهارس کتاب صبح الاعشی فی صناعه الانشا للقلقشندی، ج۱، ص۶۱۷، قاهره (۱۹۷۲).
۷۶. ضیف، شوقی، الفنّ و مذاهبه فی النثر العربی، ج۱، ص۱۹۹ـ۲۰۰، قاهره ۱۳۶۵/ ۱۹۴۶.
۷۷. حمزه، عبداللطیف، الحرکة الفکریة فی مصر فی العصرین الایوبی و المملوکی الاول، ج۱، ص۳۱۵، (قاهره) ۲۰۰۶.
۷۸. رودگر، قنبرعلی، «رواج موسوعه نویسی در عصر ممالیک»، ج۱، ص۵۸ـ ۵۹، معارف، دوره ۲۲، ش ۳ (آذر ـ اسفند ۱۳۸۵).
۷۹. کراچکوفسکی، ایگناتی یولیانوویچ، تاریخ نوشته های جغرافیایی در جهان اسلامی، ج۱، ص۳۱۴ـ ۳۱۵، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۷۹ش.
۸۰. رودگر، قنبرعلی، «رواج موسوعه نویسی در عصر ممالیک»، ج۱، ص۶۱، معارف، دوره ۲۲، ش ۳ (آذر ـ اسفند ۱۳۸۵).
۸۱. کراچکوفسکی، ایگناتی یولیانوویچ، تاریخ نوشته های جغرافیایی در جهان اسلامی، ج۱، ص۳۲۹، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران ۱۳۷۹ش.
۸۲. منزوی، احمد، «(درباره) ریاض الابرار: دائرة المعارف فارسی، ج۱، ص۷۴۲، نسخه منحصر به فرد (از حسین عقیلی رستمداری)»، وحید، دوره ۹، ش ۵ (مرداد ۱۳۵۰).
۸۳. منزوی، احمد، «(درباره) ریاض الابرار: دائرة المعارف فارسی، ج۱، ص۷۴۳، نسخه منحصر به فرد (از حسین عقیلی رستمداری)»، وحید، دوره ۹، ش ۵ (مرداد ۱۳۵۰).
۸۴. منزوی، احمد، «(درباره) ریاض الابرار: دائرة المعارف فارسی، ج۱، ص۷۴۸ـ۷۴۹، نسخه منحصر به فرد (از حسین عقیلی رستمداری)»، وحید، دوره ۹، ش ۵ (مرداد ۱۳۵۰).
۸۵. محفوظ، حسین علی، «دوائرالمعارف و الموسوعات العربیه و الشرقیه فی ۱۲ قرنا: القرن الثالث الهجری ـ القرن الرابع عشر الهجری (۸۱۶م ـ ۱۹۸۰م)»، ج۱، ص۳۴۹ـ۳۵۲، المورد، ج۶، ش ۴ (شتاء ۱۳۹۸).
۸۶. طاشکوپری زاده، احمد بن مصطفی، موسوعه مصطلحات مفتاح السعاده و مصباح السیاده فی موضوعات العلوم، ج۱، ص۱۰۸۱ـ۱۰۹۳، چاپ علی دحروج، بیروت ۱۹۹۸.
۸۷. طاشکوپری زاده، احمد بن مصطفی، موسوعه مصطلحات مفتاح السعاده و مصباح السیاده فی موضوعات العلوم، ج۱، ص۳۰-۵۳، چاپ علی دحروج، بیروت ۱۹۹۸.
۸۸. الوائی، محیی‌الدین، «(حول) مفتاح السعاده و مصباح السیاده»، ج۱، ص۳۹۵، مجله الازهر، سال۴۰، ش ۵ (رجب ۱۳۸۸).
۸۹. طاشکوپری زاده، احمد بن مصطفی، موسوعه مصطلحات مفتاح السعاده و مصباح السیاده فی موضوعات العلوم، ج۱، ص۱۱ـ۵۳، چاپ علی دحروج، بیروت ۱۹۹۸.
۹۰. محفوظ، حسین علی، «دوائرالمعارف و الموسوعات العربیه و الشرقیه فی ۱۲ قرنا: القرن الثالث الهجری ـ القرن الرابع عشر الهجری (۸۱۶م ـ ۱۹۸۰م)»، ج۱، ص۳۴۸ـ۳۶۴، المورد، ج۶، ش ۴ (شتاء ۱۳۹۸).
۹۱. ساکت، محمدحسین، «دیباچه ای بر دانشنامه نویسی در شبه قاره با نگاهی ویژه به کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم تهانوی»، ج۱، ص۳۷ـ۴۷، آینه میراث، دوره جدید، سال ۶، ش ۱ (بهار ۱۳۸۷).
۹۲. حسینی اصفهانی، غیاث‌الدین علی، دانش نامه جهان، ج۱، ص۵ـ۹، چاپ سنگی بمبئی ۱۲۹۱.
۹۳. تهانوی، محمداعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۱۵۳، بیروت:دارصادر، (بی تا).    
۹۴. تهانوی، محمداعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۳، ص۱۵۵۰ـ۱۵۶۴، بیروت: دارصادر، (بی تا).
۹۵. تهانوی، محمداعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۵۶، بیروت: دارصادر، (بی تا).
۹۶. تهانوی، محمداعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۲۴۰، بیروت: دارصادر، (بی تا).
۹۷. تهانوی، محمداعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۲، ص۸۵۴ ـ ۸۵۵، بیروت: دارصادر، (بی تا).
۹۸. تهانوی، محمداعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۲، ص۹۴۶، بیروت: دارصادر، (بی تا).
۹۹. تهانوی، محمداعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۳، ص۱۵۰۴، بیروت: دارصادر، (بی تا).
۱۰۰. ساکت، محمدحسین، «دیباچه ای بر دانشنامه نویسی در شبه قاره با نگاهی ویژه به کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم تهانوی»، ج۱، ص۴۲، آینه میراث، دوره جدید، سال ۶، ش ۱ (بهار ۱۳۸۷).
۱۰۱. ساکت، محمدحسین، «دیباچه ای بر دانشنامه نویسی در شبه قاره با نگاهی ویژه به کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم تهانوی»، ج۱، ص۳۸، آینه میراث، دوره جدید، سال ۶، ش ۱ (بهار ۱۳۸۷).
۱۰۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۲۳، ص۲۷۹.    
۱۰۳. ساکت، محمدحسین، «دیباچه ای بر دانشنامه نویسی در شبه قاره با نگاهی ویژه به کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم تهانوی»، ج۱، ص۳۸، آینه میراث، دوره جدید، سال ۶، ش ۱ (بهار ۱۳۸۷).
۱۰۴. دانش پژوه، محمدتقی، «صدوسی واند اثر فارسی در موسیقی»، ج۱، ص۶۹، هنر و مردم، دوره جدید، ش ۹۶ و ۹۷ (مهر و آبان ۱۳۴۹).
۱۰۵. ساکت، محمدحسین، «دیباچه ای بر دانشنامه نویسی در شبه قاره با نگاهی ویژه به کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم تهانوی»، ج۱، ص۳۹، آینه میراث، دوره جدید، سال ۶، ش ۱ (بهار ۱۳۸۷).
۱۰۶. هوگلوی، واجد علی، مطلع العلوم و مجمع الفنون، ج۱، ص۵، چاپ سنگی (لکهنو) ۱۲۸۳/ ۱۸۶۶.
۱۰۷. هوگلوی، واجد علی، مطلع العلوم و مجمع الفنون، ج۱، ص۵۴۳ـ ۵۴۵، چاپ سنگی (لکهنو) ۱۲۸۳/ ۱۸۶۶.
۱۰۸. اسعدی، مرتضی، «دائرة المعارف های شرق اسلامی»، ج۱، ص۳۴، کیهان فرهنگی، ش ۱۲۷ (خرداد و تیر ۱۳۷۵).
۱۰۹. اسعدی، مرتضی، «دائرة المعارف های شرق اسلامی»، ج۱، ص۳۴، کیهان فرهنگی، ش ۱۲۷ (خرداد و تیر ۱۳۷۵).
۱۱۰. فرید وجدی، محمد، دائرة معارف القرن الرابع عشر/ العشرین، ج۱، ص۴، بیروت: دارالمعرفه، (بی تا).
۱۱۱. اسعدی، مرتضی، «دائرة المعارف های شرق اسلامی»، ج۱، ص۳۵، کیهان فرهنگی، ش ۱۲۷ (خرداد و تیر ۱۳۷۵).
۱۱۲. اسعدی، مرتضی، «دائرة المعارف های شرق اسلامی»، ج۱، ص۳۴، کیهان فرهنگی، ش ۱۲۷ (خرداد و تیر ۱۳۷۵).
۱۱۳. الموسوعه العربیه المیسّره باشراف محمد شفیق غربال، ج۱، ص ج - ﻫ - ی، قاهره ۱۹۶۵، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
۱۱۴. اسعدی، مرتضی، «دائرة المعارف های شرق اسلامی»، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، کیهان فرهنگی، ش ۱۲۷ (خرداد و تیر ۱۳۷۵).
۱۱۵. بعلبکی، منیر، موسوعه المورد: دائرة معارف انگلیزیه عربیه مصوره، ج۱، ص۷، بیروت ۱۹۸۰ـ۱۹۸۳.
۱۱۶. الموسوعه الفلسطینیه، ج۱، ص ج، مقدمه عبدالهادی هاشم، دمشق: هیئه الموسوعه الفلسطینیه، ۱۹۸۴.
۱۱۷. صفاتاج، مجید، فرهنگ جامع فلسطین، ج۱، ص م، تهران ۱۳۸۵ش.
۱۱۸. جمعی از نویسندگان، معلمه المغرب، سلا: مطابع سلا، ج۱، ص۸ ـ۹، ۱۴۱۰ـ۱۴۲۶/ ۱۹۸۹ـ۲۰۰۵.
۱۱۹. الموسوعه العربیه، دمشق: هیئه الموسوعه العربیه، ذیل «الموسوعه العربیه»، ۱۹۹۸ـ۲۰۰۸، ذیل «الموسوعه العربیه» (از عدنان تکریتی).
۱۲۰. الموسوعه العربیه العالمیه، ج۱، ص۱۷ـ۲۰، مقدمه چاپ دوم، ریاض: مؤسسه اعمال الموسوعه للنشر و التوزیع، ۱۴۱۹/۱۹۹۹.
۱۲۱. محجوب، فاطمه محمد، الموسوعه الذهبیه للعلوم الاسلامیه، ج۱، ص۱۰ـ۱۳، ج۱، قاهره (۱۴۱۳/ ۱۹۹۲).
۱۲۲. موسوعه الفقه الاسلامی طبقاً لمذهب اهل البیت علیهم‌السلام، قم: مؤسسه دائرة معارف الفقه الاسلامی، ج۱، ص۸۴ـ۸۵، ۱۴۲۳/ ۲۰۰۲ـ.
۱۲۳. Agâh Sırrı Levend, Türk edebiyat tarihi, vol۱, Ankara ۱۹۷۳، ج۱، ص۴۶۳ـ۴۶۵.
۱۲۴. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۳، ص۲۲۳.
۱۲۵. Agâh Sırrı Levend, Türk edebiyat tarihi, vol۱, Ankara ۱۹۷۳، ج۱، ص۴۶۷ـ۴۷۱.
۱۲۶. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۳، ص۲۲۳.
۱۲۷. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۳، ص۲۲۴.
۱۲۸. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۳، ص۲۲۴.
۱۲۹. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۳، ص۲۲۳.
۱۳۰. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۱، ص۱۸-۱۹.
۱۳۱. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۱، ص۱۸-۱۹.
۱۳۲. ارطغرل، علی، «نگاهی به مهم ‌ترین دائرة المعارف های منتشر شده در ترکیه»، ج۱، ص۴۴، ترجمه نصراللّه صالحی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال ۸، ش۱۰ـ۱۱ (مرداد و شهریور ۱۳۸۴).
۱۳۳. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۱، ص۱۸-۱۹.
۱۳۴. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۱، ص۱۸-۱۹.
۱۳۵. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۳، ص۲۲۵.
۱۳۶. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۳، ص۲۲۵.
۱۳۷. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ذیل "Ansiklopedi".
۱۳۸. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۱، ص۱۸-۱۹.
۱۳۹. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۱، ص۱۸-۱۹.
۱۴۰. Türk dünyas edebiyat kavramlar ve terimleri ansiklopedik sözlüğü, Ankara: Atatürk Yüksek , Kurumu, Atatürk Kültür Merkezi Başkanlığı, ۲۰۰۱، , sv، ذیل "Ansiklopedi".
۱۴۱. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۱، ص۱۸-۱۹.
۱۴۲. ارطغرل، علی، «نگاهی به مهم ‌ترین دائرة المعارف های منتشر شده در ترکیه»، ج۱، ص۴۴، ترجمه نصراللّه صالحی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال ۸، ش۱۰ـ۱۱ (مرداد و شهریور ۱۳۸۴).
۱۴۳. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۱، ص۱۸-۱۹.
۱۴۴. Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, ۱۹۷۶،۱۹۹۸, sv، ج۳، ص۲۲۶.
۱۴۵. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران ۱۳۶۷ش ـ، ذیل «ادب» (از آذرتاش آذرنوش).
۱۴۶. ارطغرل، علی، «نگاهی به مهم ‌ترین دائرة المعارف های منتشر شده در ترکیه»، ج۱، ص۴۰، ترجمه نصراللّه صالحی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال ۸، ش۱۰ـ۱۱ (مرداد و شهریور ۱۳۸۴).
۱۴۷. ارطغرل، علی، «نگاهی به مهم ‌ترین دائرة المعارف های منتشر شده در ترکیه»، ج۱، ص۴۳، ترجمه نصراللّه صالحی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال ۸، ش۱۰ـ۱۱ (مرداد و شهریور ۱۳۸۴).
۱۴۸. ارطغرل، علی، «نگاهی به مهم ‌ترین دائرة المعارف های منتشر شده در ترکیه»، ج۱، ص۴۲-۴۳، ترجمه نصراللّه صالحی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال ۸، ش۱۰ـ۱۱ (مرداد و شهریور ۱۳۸۴).
۱۴۹. ارطغرل، علی، «نگاهی به مهم ‌ترین دائرة المعارف های منتشر شده در ترکیه»، ج۱، ص۴۰-۴۱، ترجمه نصراللّه صالحی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، سال ۸، ش۱۰ـ۱۱ (مرداد و شهریور ۱۳۸۴).
۱۵۰. نامه دانشوران ناصری، قم: دارالفکر، ج۱، ص د ـ و، (۱۳۳۸ش).
۱۵۱. باغستانی، اسماعیل، «کلان کتاب های عهد قاجاریه، ج۱، ص۷۹، مورد نمونه: نامه دانشوران ناصری»، در مجموعه مقاله های اولین همایش سراسری دانشنامه نویسی در ایران، تهران ۱۳۸۷، تهران: بنیاد دانشنامه‌نگاری ایران، ۱۳۸۹ش.
۱۵۲. جواهر کلام، عبدالعزیز، دائرة المعارف الاسلامیه ایران و همگی معارف شیعه امامیّه اثنی عشریّه، ج۱، ص۱ـ۸، (تهران ۱۳۳۲ش).
۱۵۳. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۸ـ ۹، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، مقدمه موسوی بجنوردی، تهران ۱۳۶۷ش ـ، ذیل «ادب» (از آذرتاش آذرنوش).
۱۵۴. طاهری عراقی، احمد، «در ایران به اندازه کافی محقق نداریم» (گفتگو)، ج۱، ص۸۲ ـ۸۳، آدینه، ش ۳۳ (نوروز ۱۳۶۸).
۱۵۵. دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ص۲۴، زیرنظر مصطفی میرسلیم، تهران: بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۵ش.
۱۵۶. حداد عادل، غلامعلی، «بنیاد دائرة المعارف اسلامی: گفتگو با دکتر غلامعلی حدادعادل»، ج۱، ص۲۳۷ـ۲۳۸، گفتگوکننده: علی دهباشی، بخارا، سال ۳، ش ۵ (خرداد ـ تیر ۱۳۸۰).
۱۵۷. طاهری عراقی، احمد، «در ایران به اندازه کافی محقق نداریم» (گفتگو)، ج۱، ص۸۱ ـ۸۲، آدینه، ش ۳۳ (نوروز ۱۳۶۸).
۱۵۸. موسوی بجنوردی، کاظم، «ما اصرار داریم فقط با زبان علم صحبت کنیم» (گفتگو)، ج۱، ص۸۹ ـ۹۰، آدینه، ش ۳۳ (نوروز ۱۳۶۸).
۱۵۹. زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران ۱۳۶۷ش ـ، ذیل «ادب» (از آذرتاش آذرنوش).
۱۶۰. دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبه قاره، زیرنظر فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ج۱، ص۲۷، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۴ش ـ.
۱۶۱. دانشنامه زبان و ادب فارسی، ج۱، ص۱۶ـ ۱۷، مقدمه سعادت، به سرپرستی اسماعیل سعادت، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۴ش.
۱۶۲. آذرنگ، عبدالحسین، «دانشنامه‌نگاری در ایران و آینده آن از دید کلان»، ج۱، ص۸ ـ۱۹، بخارا، ش ۶۲ (خرداد ـ شهریور ۱۳۸۶).
۱۶۳. هاشمی، محمد منصور، «متافیزیک دائرة المعارف و وضع کنونی آن در ایران»، ج۱، ص۴۳۲ـ۴۳۵، در مجموعه مقاله های اولین همایش سراسری دانشنامه نویسی در ایران، همان.
۱۶۴. Encyclopaedia Iranica, sv، ذیل "Tajikistan. v".
۱۶۵. برجیان، حبیب، «فرهنگ نویسی در تاجیکستان»، ج۱، ص۱۲۵، همان، سال۱۱، ش ۱ (بهار ۱۳۷۸).
۱۶۶. برجیان، حبیب، «(درباره) آنسیکلوپدی ساویتی تاجیک»، ج۱، ص۴۱۷ـ۴۱۸، مجله ایران شناسی، سال ۳، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۰).
۱۶۷. برجیان، حبیب، «(درباره) آنسیکلوپدی ساویتی تاجیک»، ج۱، ص۴۲۵، مجله ایران شناسی، سال ۳، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۰).
۱۶۸. برجیان، حبیب، «(درباره) آنسیکلوپدی ساویتی تاجیک»، ج۱، ص۴۲۱، مجله ایران شناسی، سال ۳، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۰).
۱۶۹. برجیان، حبیب، «(درباره) آنسیکلوپدی ساویتی تاجیک»، ج۱، ص۴۲۲، مجله ایران شناسی، سال ۳، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۰).
۱۷۰. برجیان، حبیب، «(درباره) آنسیکلوپدی ساویتی تاجیک»، ج۱، ص۴۲۲، مجله ایران شناسی، سال ۳، ش ۲ (تابستان ۱۳۷۰).
۱۷۱. برجیان، حبیب، «فرهنگ نویسی در تاجیکستان»، ج۱، ص۱۳۵، همان، سال۱۱، ش ۱ (بهار ۱۳۷۸).
۱۷۲. Encyclopaedia Iranica, sv، ذیل "Tajikistan. v".



بنیاد دائرة المعارف اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، برگرفته از مقاله «دانشنامه‌نگاری»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۸/۲۶.    






جعبه ابزار