خَلْس (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خَلْس (به فتح خاء و سکون لام) از
واژگان نهج البلاغه به معنای گرفتن به صورت جهیدن و غافل کردن است. این واژه سه بار در
نهج البلاغه آمده است.
خَلْس به معنای گرفتن به صورت جهیدن و غافل کردن (بودن) آمده است. «خلس الشیء خلسا: اخذه فی نهزه و فی مخاتلة»
امام علی (علیهالسلام) در مقام
موعظه فرموده:
«وَبَادِرُوا بِالاَْعْمَالِ عُمُراً نَاكسِاً، أَوْ مَرَضاً حَابِساً، أَوْ مَوْتاً خَالِساً» «پیشی گیرید با اعمال خوب، بر عمری که سر به پائین است و بر
مرضی که
حبس کننده و مانع از عمل است و بر مرگی که رباینده
انسان است.»
(شرحهای خطبه:
)
در رابطه با پیکار
مسلمانان در زمان
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده:
«وَلَقَدْ كَانَ الرَّجُلُ مِنَّا وَالاْخَرُ مِنْ عَدُوِّنا يَتَصَاوَلاَنِ تَصَاوُلَ الْفَحْلَيْنِ، يَتَخَالَسَانِ أَنْفُسَهُمَا، أيُّهُمَا يَسْقِي صَاحِبَهُ كَأْسَ المَنُونِ» تخالس به معنی تسالب و خواستن قتل یکدیگر و اخذ روح یکدیگر است. یعنی «در میدان جنگ مردی از ما مؤمنان و دیگری از دشمن ما به هم حمله میکردند مانند دو شتر نر، و در فکر گرفتن روح یکدیگر بودند تا کدام به دیگری کاسه مرگ را بخوراند.»
(شرحهای خطبه:
)
«الدِّيَكَةِ الْخِلاَسِيَّةِ» (خروس خلاسی)
(شرحهای خطبه:
) در وصف
طاووس: خروسی است که از دو مرغ هندی و فارسی به وجود آمده باشد.
واژه خَلْس سه بار در نهج آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «خلس»، ج۱، ص۳۵۷.