گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
عقائدية، تاريخية ، سياسية
وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از خطبه های آن حضرت است
۱. فضل التقوى اخلاقية
«فَإِنَّ تَقْوَی اللهِ مِفْتَاحُ سَدَاد،»۱قطعاً تقوای الهی کلید درستی،
«وَ ذَخِیرَةُ مَعَاد،»۲و اندوخته قیامت،
«وَ عِتْقٌ مِنْ كُلِّ مَلَکَة،»۳و رهایی از سلطه هر سلطه گر،
«وَ نَجَاةٌ مِنْ كُلِّ هَلَکَة.»۴و نجات از هر هلاکتی است،
«بِهَا یَنْجَحُ الطَّالِبُ،»۵خواهنده به کمک تقوا به مرادش می رسد،
«وَ یَنْجُو الْهَارِبُ،»۶و گریزان (از جهنّم) بهوسیله تقوا نجات پیدا می کند،
«وَ تُنَالُ الرَّغَائِبُ.»۷و طالب مشتاق به آنچه که رغبت دارد می رسد.
«فَاعْمَلوا وَ الْعَمَلُ یُرْفَعُ،»۸پس عمل کنید حالی که عمل به جانب حق بالا می رود،
«وَ التَّوْبَةُ تَنْفَعُ،»۹و توبه سود می دهد،
«وَ الدُّعَاءُ یُسْمَعُ،»۱۰و دعا مستجاب می شود،
«وَ الْحَالُ هَادِئَةٌ،»۱۱و زمانْ زمان آرامش،
«وَ الاَْقْلاَمُ جَارِیَةٌ.»۱۲و قلم کاتبان عمل در کار است،
«وَ بَادِرُوا بِالاَْعْمَالِ عُمُراً نَاکِساً،»۱۳و به بندگی و طاعت بشتابید پیش از آنکه جوانی به پیری رسد،
«أَوْ مَرَضاً حَابِساً،»۱۴و بیماری شما را از کار بیندازد،
«أَوْ مَوْتاً خَالِساً.»۱۵یا مرگ شما را برباید،
۲. ذكر الموت
«فَإِنَّ الْمَوْتَ هَادِمُ لَذَّاتِکُمْ،»۱۶که مرگ نابودکننده لذّتها،
«وَ مُکَدِّرُ شَهَوَاتِکُمْ،»۱۷و تیره کننده خوشیها،
«وَ مُبَاعِدُ طِیَّاتِکُمْ.»۱۸و دورکننده اهداف است،
«زَائِرٌ غَیْرُ مَحْبُوب (محجوب)،»۱۹یدارکننده ای است نامحبوب،
«وَ قِرْنٌ غَیْرُ مَغْلُوب،»۲۰مبارزی است مغلوب ناشدنی،
«وَ وَاتِرٌغَیْرُ مَطْلُوب.»۲۱جنایتکاری است غیرقابل انتقام،
«قَدْ أَعْلَقَتْکُمْ حَبَائِلُهُ،»۲۲دامهایش به شما درآویخته،
«وَ تَکَنَّفَتْکُمْ غَوَائِلُهُ،»۲۳بلاهایش به شما احاطه کرده،
«وَ أَقْصَدَتْکُمْ مَعَابِلُهُ»۲۴پیکانهایش شما را هدف قرار داده،
«وَ عَظُمَتْ فِيكُمْ سَطْوَتُهُ،»۲۵قهرش درباره شما بزرگ،
«وَ تَتَابَعَتْ عَلَيْكُمْ عَدْوَتُهُ،»۲۶جور و زحمتش بر شما پی درپی است،
(مفرداتنهجالبلاغه)
«وَ قَلَّتْ عَنْكُمْ نَبْوَتُهُ فَیُوشِکُ»۲۷و کم است که ضربتش بر شما وارد نشود.
«أَنْ تَغْشَاکُمْ دَوَاجِي ظُلَلِهِ»۲۸نزدیک است ابرهای تاریکش بر شما سایه اندازد،
«وَ احْتِدَامُ عِلَلِهِ،»۲۹و آتش بلاهایش زبانه کشد،
«وَ حَنَادِسُ غَمَرَاتِهِ،»۳۰و تاریکی های شدائدش از راه برسد،
«وَ غَوَاشِی سَکَرَاتِهِ، وَ أَلِیمُ إِرْهَاقِهِ(ازهاقه)، وَ دُجُوُّ إِطْبَاقِهِ، وَ جُشُوبَةُ مَذَاقِهِ.»۳۱و بیهوشی های ناشی از حالت احتضار، و درد خروج روح، و تاریکی های تو در تو، و تلخی چشیدن شربتش شما را فرا گیرد.
«فَكَأَنْ قَدْ أَتَاکُمْ بَغْتَةً»۳۲چنان است که سرزده بر شما وارد گشته
«فَأَسْکَتَ نَجِیَّکُمْ،»۳۳و شما را از گفتن سخن آهسته خاموش نموده،
«وَ فَرَّقَ نَدِیَّکُمْ،»۳۴و مشاورینتان را پراکنده کرده،
«وَ عَفَّی آثَارَکُمْ،»۳۵و آثارتان را به نابودی کشیده،
«وَ عَطَّلَ دِیَارَکُمْ،»۳۶و شهرهایتان را معطل و خالی گذاشته،
«وَ بَعَثَ وُرَّاثَکُمْ، یَقْتَسِمُونَ تُرَاثَکُمْ،»۳۷و وارثان شما را تحریک نموده تا ارث به جا گذاشته را تقسیم کنند،
«بَیْنَ حَمِیم خَاصٍّ لَمْ یَنْفَعْ،»۳۸گروهی از این وارثان خویشان خاص هستند که در وقت مردن شما سودی به حالتان ندارند،
«وَ قَرِیب مَحَزُون لَمْ یَمْنَعْ،»۳۹و برخی نزدیکان غمگینند که نمی توانند مانع مردن شما شوند،
«وَ آخَرَ شَامِت لَمْ یَجْزَعْ.»۴۰و دیگری شماتت کننده ای است که از مرگ شما غصه به خود راه نمی دهد.
۳. الوصيّة بالخير
«فَعَلَيْكُمْ بِالْجِدِّ وَ الاِْجْتِهَادِ،»۴۱پس بر شما باد به سعی و کوشش،
دد (مفرداتنهجالبلاغه)
«وَ التَّأَهُّبِ، وَ الاِْسْتِعْدَادِ،»۴۲و توشه برگرفتن و آماده شدن،
«وَ التَّزَوُّدِ فِي مَنْزِلِ الزَّادِ.»۴۳و فراهم کردن زاد و توشه در منزلی که زاد و توشه فراهم است.
«وَ لاَ تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا كَمَا غَرَّتْ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ مِنَ الاُْمَمِ الْمَاضِیَةِ، وَ الْقُرُونِ الْخَالِیَةِ،»۴۴دنیا شما را نفریبد چنانکه پیشینیان شما از امتهای گذشته و مردمان درگذشته را فریفت،
«الَّذِينَ احْتَلَبُوا دِرَّتَهَا،»۴۵آنان که از دنیا شیر فراوان دوشیدند،
«وَ أَصَابُوا غِرَّتَهَا،»۴۶و دچار غفلت و فریب آن شدند،
«وَ أَفْنَوْا عِدَّتَهَا،»۴۷زمان را بیهوده سپری کردند،
«وَ أَخْلَقُوا جِدَّتَهَا،»۴۸تازه آن را کهنه نمودند،
«وَ أَصْبَحَتْ مَسَاكِنُهُمْ أَجْدَاثاً،»۴۹اما مساکن آنان گورستان،
«وَ أَمْوَالُهُمْ مِیرَاثاً.»۵۰و اموالشان ارث دیگران شد،
«لاَ یَعْرِفُونَ مَنْ أَتَاهُمْ،»۵۱کسی را که نزد آنان رود نمی شناسند،
«وَ لاَ یَحْفِلُونَ مَنْ بَکَاهُمْ،»۵۲و به گریه آنان که بر آنان بگریند اهمیتی نمی دهند،
«وَ لاَ یُجِیبُونَ مَنْ دَعَاهُمْ.»۵۳و کسی را که آنان را صدا بزند جواب نمی دهند.
«فَاحْذَرُوا الدُّنْیَا فَإِنَّهَا غَدَّارَةٌ غَرَّارَةٌ خَدُوعٌ،»۵۴از دنیا برحذر باشید که به شدّت غدّار و فریبنده و مکّار است،
«مُعْطِیَةٌ مَنُوعٌ،»۵۵اندک می بخشد و سخت منع می کند،
«مُلْبِسَةٌ نَزُوعٌ،»۵۶جامه سلامت می پوشاند و به زور و جبر برهنه می کند،
«لاَ یَدُومُ رَخَاؤُهَا،»۵۷راحتش دائم نیست،
«وَ لاَ یَنْقَضِی عَنَاؤُهَا،»۵۸رنجش را پایان نمی باشد،
«وَ لاَ یَرْکُدُ بَلاَؤُهَا.»۵۹و بلا و سختی اش آرام نگیرد.
۴. الزّهاد و الدنيا
مِنْها فى صِفَةِ الزُّهّادِ
از این خطبه است در توصیف زاهدان
«کَانُوا قَوْماً مِنْ أَهْلِ الدُّنْیَا وَ لَيْسُوا مِنْ أَهْلِهَا،»۶۰مردمی از اهل دنیا بودند ولی دلبسته آن نبودند،
«فَکَانُوا فِيهَا كَمَنْ لَيْسَ مِنْهَا،»۶۱در دنیا بودند مانند کسی که اهل آن نیست،
«عَمِلُوا فِيهَا بِمَا یُبْصِرُونَ،»۶۲به آنچه که بصیرت داشتند عمل کردند،
«وَ بَادَرُوا فِيهَا مَا یَحْذَرُونَ،»۶۳و به دفع آنچه از آن حذر داشتند شتافتند.
«تَقَلَّبُ أَبْدَانُهُمْ بَیْنَ ظَهْرَانَیْ أَهْلِ الاْخِرَةِ،»۶۴در میان اهل آخرت می گشتند،
«یَرَوْنَ أَهْلَ الدُّنْیَا یُعَظِّمُونَ مَوْتَ أَجْسَادِهِمْ»۶۵اهل دنیا را چنان می دیدند که مرگ بدنهایشان را بـزرگ می شـمارند،
«وَ هُمْ أَشَدُّ إِعْظَاماً لِمَوْتِ قُلُوبِ أَحْیَائِهِمْ.»۶۶اما آنان مرگ قلب های زنـدگان را بزرگتر می دانستند.