گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
اخلاقية
وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از خطبه های آن حضرت است
۱. اهل الضلاّل
«وَ هُوَ فِي مُهْلَة مِنَ اللهِ یَهْوِی مَعَ الْغَافِلِینَ،»۱و تبهکار در مهلتی که از جانب خدا دارد به دنبال بی خبران است،
«وَ یَغْدُو مَعَ الْمُذْنِبِینَ،»۲و با گنهکاران به سر می برد،
«بِلَا سَبِیلٍ قَاصِدٍ،»۳بدون راهی که او را به مقصد رساند،
«وَ لَا إِمَامٍ قَائِدٍ.»۴و به غیر امامی که راهنمایش باشد.
مِنْها
از این خطبه است
«حَتَّى إِذَا کَشَفَ لَهُمْ عَنْ جَزَاءِ مَعْصِیَتِهِمْ،»۵تا آن گاه که کیفر گناهانشان را آشکار کرد،
«وَ اسْتَخْرَجَهُمْ مِنْ جَلاَبِیبِ غَفْلَتِهِمُ،»۶و از پرده های
غفلت بیرونشان نمود،
«اسْتَقْبَلُوا مُدْبِراً،»۷رو به آخرت آرند که به آنان پشت کرده،
«وَ اسْتَدْبَرُوا مُقْبِلا،»۷و پشت به دنیا کنند که به آنها رو آورده،
«فَلَمْ یَنْتَفِعُوا بِمَا أَدْرَکُوا مِنْ طَلِبَتِهِمْ،»۹از آنچه از مرادهای خود در دنیا یافتند نفع نبردند،
«وَ لَا بِمَا قَضَوْا مِنْ وَطَرِهِمْ.»۱۰و از آرزوهایی که به آن رسیدند بهره نگرفتند.
«إِنِّي أُحَذِّرُکُمْ، وَ نَفْسِی، هذِهِ الْمَنْزِلَةَ.»۱۱من شما و خودم را از مثل این حالت می ترسانم.
۲. علاج الغفلة
«فَلْیَنْتَفِعِ امْرُؤٌ بِنَفْسِهِ،»۱۲باید هر انسانی از وجود خود بهره مند گردد،
«فَإِنَّمَا الْبَصِیرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَکَّرَ،»۱۳که بینا کسی است که شنید و اندیشه کرد،
«وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ،»۱۴و نظر کرد و بصیر شد،
«وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ،»۱۵و از عبرتها پند گرفت،
«ثُمَّ سَلَکَ جَدَداً وَاضِحاً»۱۶سپس در راه روشن حرکت کرد،
«یَتَجَنَّبُ فِيهِ الصَّرْعَةَ فِي الْمَهَاوِی، وَ الضَّلاَلَ فِي الْمَغَاوِی،»۱۷او در آن راه از افتادن در مواضع تباهی، و قرار گرفتن در مراحل گمراهی اجتناب می کند،
«وَ لَا یُعِینُ عَلَى نَفْسِهِ الْغُوَاةَ بِتَعَسُّف فِي حَقٍّ، أَوْ تَحْرِیفٍ فِي نُطْقٍ، أَوْ تَخَوُّفٍ مِنْ صِدْقٍ.»۱۸و گمراهان را به زیان خود با بیراهه رفتن نسبت به حق، و تحریف در گفتار، یا ترس از راستگویی یـاری نمی نماید.
«فَأَفِقْ أَيُّهَا السَّامِعُ مِنْ سَکْرَتِکَ.»۱۹پس ای شنونده، از مستی خود به هوش آی،
«وَ اسْتَیْقِظْ مِنْ غَفْلَتِکَ،»۲۰و از خواب
غفلت بیدار شو،
«وَ اخْتَصِرْ مِنْ عَجَلَتِکَ،»۲۱و از شتاب خویش بکاه،
«وَ أَنْعِمِ الْفِکْرَ فِيَما جَاءَکَ عَلَى لِسَانِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ (صَلَّىاللّهُعَلَيهِوَآلِهِ) مِمَّا لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا مَحِیصَ عَنْهُ;»۲۲و در آنچه از زبان پیامبر امّی (صلىاللهعليهوآلهوسلم) به تو رسیده و از آن چاره ای نیست و گریزی ندارد به دقت بیندیش،
«وَ خَالِفْ مَنْ خَالَفَ ذلِكَ إِلَى غَیْرِهِ،»۲۳و با کسی که مخالف با روش رسول خداست و به جانب دیگر روی آورده مخالفت کن،
«وَ دَعْهُ وَ مَا رَضِیَ لِنَفْسِهِ;»۲۴و او را با آنچه که برای خود پسندیده واگذار،
«وَ ضَعْ فَخْرَکَ،»۲۵ناز و فخر را رها کن،
«وَ احْطُطْ کِبْرَکَ،»۲۶و از مرکب کبر فرود آی،
«وَ اذْکُرْ قَبْرَکَ، فَإِنَّ عَلَيْهِ مَمَرَّکَ،»۲۷قبرت را که گذر تو بر آن است یاد کن.
«وَ كَمَا تَدِینُ تُدَانُ،»۲۸همان گونه که عمل می کنی جزا داده می شوی،
«وَ كَمَا تَزْرَعُ تَحْصُدُ،»۲۹و همان که می کاری درو می نمایی،
«وَ مَا قَدَّمْتَ الْیَوْمَ تَقْدَمُ عَلَيْهِ غَداً،»۳۰و آنچه امروز پیش می فرستی فردا بر آن وارد می شوی.
«فَامْهَدْ لِقَدَمِکَ،»۳۱پس جای پایی برای خود مهیّا نما،
«وَ قَدِّمْ لِیَوْمِکَ.»۳۲و برای فردایت توشه ای پیش فرست.
«فَالْحَذَرَ الْحَذَرَ أَيُّهَا الْمُسْتَمِعُ!»۳۳ای شنونده، بترس بترس;
«وَ الْجِدَّ الْجِدَّ أَيُّهَا الْغَافِلُ!»۳۴و ای بی خبر، بکوش بکوش،
(وَ لَا یُنَبِّئُکَ مِثْلُ خَبِیر)(۱)۳۵که «احدی بهتر از انسان آگاه تو را آگاه نمی کند.»
۳. الصفات السلّبية
«إِنَّ مِنْ عَزَائِمِ اللهِ فِي الذِّکْرِ الْحَکِیمِ،»۳۶از جمله احکام حتمی خداوند در کتاب حکیم
«الَّتِي عَلَيْهَا یُثِیبُ وَ یُعَاقِبُ،»۳۷که بر آن جزا می دهد و عذاب می نماید،
«وَ لَهَا یَرْضَی وَ یَسْخَطُ،»۳۸و به خاطر آن خشنود می شود و خشمگین می گردد
«أَنَّهُ لَا یَنْفَعُ عَبْداً - وَ إِنْ أَجْهَدَ نَفْسَهُ، وَ أَخْلَصَ فِعْلَهُ ـ أَنْ یَخْرُجَ مِنَ الدُّنْیَا،»۳۹از دنیا رفتن بنده است بدون دریافت بهره آخرتی -هرچند خود را در عمل به زحمت انداخته، و کارش را خالص نموده،-
«لَاقِیاً رَبَّهُ بِخَصْلَة مِنْ هذِهِ الْخِصَالِ لَمْ یَتُبْ مِنْهَا:»۴۰در حالی که که خداوند را به خصلتی از این خصال ملاقات کند و توبه ننموده باشد:
«أَنْ یُشْرِکَ بِاللهِ فِيَما افْتَرَضَ عَلَيهِ مِنْ عِبَادَتِهِ،»۴۱در عبادتی که خداوند بر او واجب نموده شریک برای خدا قرار دهد،
«أَوْ یَشْفِیَ غَیْظَهُ بِهَلاَکِ نَفْسٍ،»۴۲یا به سبب کشتن بی گناهی آتش خشم خود را فرو نشاند،
«أَوْ یَعُرَّ بِأَمْر فَعَلَهُ غَیْرُهُ،»۴۳یا کار زشتی را که خود مرتکب شده به دیگری نسبت دهد،
«أَوْ یَسْتَنْجِحَ حَاجَةً إِلَى النَّاسِ بِإِظْهَارِ بِدْعَةٍ فِي دِینِهِ،»۴۴یا برای درخواست حاجتی از مردم در دین خدا بدعت گذارد،
«أَوْ یَلْقَی النَّاسَ بِوَجْهَیْنِ،»۴۵یا مردم را به نفاق و دورویی ملاقات کند،
«أَوْ یَمْشِیَ فِيهِمْ بِلِسَانَیْنِ.»۴۶یا در بین آنان به دو زبان حرکت کند.
«اعْقِلْ ذلِكَ فَإِنَّ الْمِثْلَ دَلِیلٌ عَلَى شِبْهِهِ.»۴۷آنچه را شمردم اندیشه کن، که هر مثالی دلیلی برای راهنمایی به مانند آن است.
۴. علم النّفس
«إِنَّ الْبَهَائِمَ هَمُّهَا بُطُونُهَا;»۴۸همّت چهارپایان شکمشان،
«وَ إِنَّ السِّبَاعَ هَمُّهَا الْعُدْوَانُ عَلَى غَیْرِهَا;»۴۹و اندیشه درندگانْ آزار و تجاوز به دیگران،
«وَ إِنَّ النِّسَاءَ هَمَّهُنَّ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ الْفَسَادُ فِيهَا;»۵۰و همّ و غم زنان زینت حیات دنیا و فساد در آن است.
«إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ مُسْتَکِینُونَ.»۵۱مؤمنان فروتنند،
«إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ مُشْفِقُونَ.»۵۲مؤمنان مهربانند،
«إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ خَائِفُونَ.»۵۳مؤمنان اهل بیم از خدایند.
(۱)
فاطر/سوره۳۵، آیه۱۴.