حکم زن مطلقه (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زنانی که از
شوهر خود جدا شده و
طلاق گرفته باشند را
مطلقه گویند که برای این
زنان در
اسلام احکامی ذکر شده است.
پرداخت
نفقه از سوی
شوهر به
مطلقه باردار خویش، تا
وضع حمل واجب است.
«یـایها النبی اذا طـلقتم النساء... •...• ... وان کن اولـت حمل فانفقوا علیهن حتی یضعن حملهن...؛
ای
پیامبر ! هر زمان خواستید زنان را
طلاق دهید، در زمان
عدّه، آنها را طلاق گویید (= زمانی که از
عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکی نکرده باشند)، و حساب عدّه را نگه دارید؛ و از خدایی که
پروردگار شماست بپرهیزید؛ نه شما آنها را از خانههایشان بیرون کنید و نه آنها (در دوران عدّه) بیرون روند، مگر آنکه کار زشت آشکاری انجام دهند؛ این حدود خداست، و هر کس از
حدود الهی تجاوز کند به خویشتن
ستم کرده؛ تو نمیدانی شاید خداوند بعد از این، وضع تازه (و وسیله اصلاحی) فراهم کند!•...•آنها (=
زنان مطلّقه) را هر جا خودتان سکونت دارید و در توانایی شماست سکونت دهید؛ و به آنها زیان نرسانید تا کار را بر آنان تنگ کنید (و مجبور به ترک منزل شوند)؛ و اگر باردار باشند، نفقه آنها را بپردازید تا وضع حمل کنند؛ و اگر برای شما (فرزند را)
شیر میدهند، پاداش آنها را بپردازید؛ و (درباره فرزندان، کار را) با مشاوره شایسته انجام دهید؛ و اگر به توافق نرسیدید، آن دیگری شیردادن آن بچه را بر عهده میگیرد.».
سومین حکم در این آیه در مورد زنان باردار مى گوید: (و اگر باردار باشند مخارج آنها را تا زمانى که
وضع حمل کنند بدهید) (و ان کن اولات حمل فانفقوا علیهن حتى یضعن حملهن).زیرا مادام که وضع حمل نکرده اند در حال عده هستند، و نفقه و
مسکن بر
همسر واجب است.
اخراج زن مطلقه از خانه خود، در صورت ارتکاب
فحشا مانعی ندارد و جایز است.
«... اذا طـلقتم النساء فطـلقوهن لعدتهن واحصوا العدة واتقوا الله ربکم لا تخرجوهن من بیوتهن ولا یخرجن الا ان یاتین بفـحشة مبینة...؛
ای پیامبر! هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید، در زمان عدّه، آنها را طلاق گویید (= زمانی که از عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکی نکرده باشند)، و حساب عدّه را نگه دارید؛ و از خدایی که پروردگار شماست بپرهیزید؛ نه شما آنها را از خانههایشان بیرون کنید و نه آنها (در دوران عدّه) بیرون روند، مگر آنکه کار زشت آشکاری انجام دهند؛ این حدود خداست، و هر کس از حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده؛ تو نمیدانی شاید خداوند بعد از این، وضع تازه (و وسیله اصلاحی) فراهم کند!».
پرداخت متاعی مناسب و پسندیده از سوی شوهران به زنان بی
مهریه و زنان طلاق داده شده قبل از آمیزش و پس از طلاق آنها با حفظ شئونات اجتماعی
زن و
مرد واجب است.
«لا جناح علیکم ان طـلقتم النساء ما لم تمسوهن او تفرضوا لهن فریضة ومتعوهن علی الموسع قدره وعلی المقتر قدره متـعـا بالمعروف حقـا علی المحسنین؛
اگر زنان را قبل از
آمیزشجنسی یا تعیین مهر، (به عللی) طلاق دهید، گناهی بر شما نیست. (و در این موقع،) آنها را (با هدیهای مناسب،) بهرهمند سازید! آن کس که توانایی دارد، به اندازه تواناییش، و آن کس که تنگدست است، به اندازه خودش، هدیهای شایسته (که مناسب حال دهنده و گیرنده باشد) بدهد! و این بر نیکوکاران، الزامی است.». (براین اساس که ضمیر «متعوهن» به طایفه
دوم از زنان مطلقه در
آیه بر گردد.یعنی زنانی که مهریهای برای آنها معین نشده است.)
«وللمطـلقـت متـع بالمعروف حقا علی المتقین؛
و برای زنان مطلقه،
هدیه مناسبی لازم است (که از طرف شوهر، پرداخت گردد). این، حقی است بر مردان پرهیزکار.».
پرداخت کالای شایسته به زنان مطلقه، در حد توانایی مرد، پس از انقضای مدت عده واجب میگردد.
وللمطـلقـت متـع بالمعروف....
و برای زنان مطلقه، هدیه مناسبی لازم است (که از طرف شوهر، پرداخت گردد). این، حقی است بر مردان پرهیزکار.».
(
امام صادق (علیهالسّلام) در باره آیه مزبور فرمودند: متاع زن مطلقه پس از انقضای عده است: «علی الموسع قدره و علی المقتر قدره».)
عده نگه داشتن زنان مطلقه، به مدت سه طهر واجب میباشد و ادعای زنان مطلقه، در مورد حیض و طهرشان، هنگام طلاق قابل قبول است.
«والمطـلقـت یتربصن بانفسهن ثلـثة قروء...؛
زنان مطلقه، باید به مدت سه مرتبه عادت ماهانه دیدن (و پاک شدن) انتظار بکشند! (= عده نگه دارند) و اگر به
خدا و
روز رستاخیز،
ایمان دارند، برای آنها
حلال نیست که آنچه را خدا در رحمهایشان آفریده، کتمان کنند. و همسرانشان، برای بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگی
زناشویی) در این مدت، (از دیگران) سزاوارترند؛ در صورتی که (براستی) خواهان اصلاح باشند. و برای آنان، همانند وظایفی که بر دوش آنهاست، حقوق شایستهای قرار داده شده؛ و مردان بر آنان برتری دارند؛ و خداوند توانا و حکیم است.».
رعایت حقوق شرعی و عرفی زن مطلقه بر شوهر، در صورت رجوع و یا آزاد سازی او جایز است.
«واذا طـلقتم النساء فبلغن اجلهن فامسکوهن بمعروف او سرحوهن بمعروف ولا تمسکوهن ضرارا لتعتدوا ومن یفعل ذلک فقد ظـلم نفسه... یعظکم به واتقوا الله...؛
و هنگامی که زنان را
طلاق دادید، و به آخرین روزهای «عدّه» رسیدند، یا به طرز صحیحی آنها را نگاه دارید (و آشتی کنید)، و یا به طرز پسندیدهای آنها را رها سازید! و هیچگاه به خاطر زیان رساندن و تعدّی کردن، آنها را نگاه ندارید! و کسی که چنین کند، به خویشتن ستم کرده است. (و با این اعمال، و سوء استفاده از قوانین الهی،) آیات خدا را به
استهزا نگیرید! و به یاد بیاورید
نعمت خدا را بر خود، و
کتاب آسمانی و علم و دانشی که بر شما نازل کرده، و شما را با آن، پند میدهد! و از خدا بپرهیزید! و بدانید خداوند از هر چیزی آگاه است (و از نیات کسانی که از قوانین او، سوء استفاده میکنند، با خبر است)».
«فاذا بلغن اجلهن فامسکوهن بمعروف... ذلکم یوعظ به من کان یؤمن بالله والیوم الاخر...؛
و چون عده آنها سرآمد، آنها را بطرز شایستهای نگه دارید یا بطرز شایستهای از آنان جدا شوید؛ و دو مرد
عادل از خودتان را گواه گیرید؛ و
شهادت را برای خدا برپا دارید؛ این چیزی است که مؤمنان به خدا و
روز قیامت به آن اندرز داده میشوند! و هر کس
تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند،».
عقد ازدواج برای زن مطلقه، پس از انقضای عده واجب میگردد.
«واذا طـلقتم النساء فبلغن اجلهن فلا تعضلوهن ان ینکحن ازوجهن اذا ترضوا بینهم بالمعروف...؛
و هنگامی که زنان را طلاق دادید و عدّه خود را به پایان رساندند، مانع آنها نشوید که با
همسران (سابق) خویش، ازدواج کنند! اگر در میان آنان، به طرز پسندیدهای تراضی برقرار گردد. این دستوری است که تنها افرادی از شما، که ایمان به خدا و روز قیامت دارند، از آن، پند میگیرند (و به آن، عمل میکنند). این (دستور)، برای رشد (خانوادههای) شما مؤثرتر، و برای شستن آلودگیها مفیدتر است؛ و خدا میداند و شما نمیدانید.».
یکى از یاران
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به نام (معقل بن یسار) خواهرى به نام (جملاء) داشت که از همسرش عاصم بن عدى طلاق گرفته بود، بعد از پایان عده مایل بود بار دیگر به عقد همسرش درآید، ولى برادرش از این کار مانع شد، آیه فوق نازل شد و او را از مخالفت با چنین ازدواجى نهى کرد.
نگهداری عده بر
زنان مطلقه واجب است و زنان بالغ، در صورت عادت نشدن به مدت سه ماه باید عده طلاق نگه دارند.
«والمطـلقـت یتربصن بانفسهن ثلـثة قروء...؛
زنان مطلقه، باید به مدت سه مرتبه عادت ماهانه دیدن (و پاک شدن) انتظار بکشند! (= عده نگه دارند) و اگر به خدا و روز
رستاخیز، ایمان دارند، برای آنها حلال نیست که آنچه را خدا در رحمهایشان آفریده، کتمان کنند. و همسرانشان، برای بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگی زناشویی) در این مدت، (از دیگران) سزاوارترند؛ در صورتی که (براستی) خواهان اصلاح باشند. و برای آنان، همانند وظایفی که بر دوش آنهاست، حقوق شایستهای قرار داده شده؛ و مردان بر آنان برتری دارند؛ و خداوند توانا و حکیم است.».
«یـایها النبی اذا طـلقتم النساء فطـلقوهن لعدتهن واحصوا العدة... لاتخرجوهن من بیوتهن...؛
ای پیامبر! هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید، در زمان عدّه، آنها را طلاق گویید (= زمانی که از عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکی نکرده باشند)، و حساب عدّه را نگه دارید؛ و از خدایی که پروردگار شماست بپرهیزید؛ نه شما آنها را از خانههایشان بیرون کنید و نه آنها (در دوران عدّه) بیرون روند، مگر آنکه کار زشت آشکاری انجام دهند؛ این حدود خداست، و هر کس از
حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده؛ تو نمیدانی شاید خداوند بعد از این، وضع تازه (و وسیله اصلاحی) فراهم کند!».
«والــی یئسن من المحیض من نسائکم ان ارتبتم فعدتهن ثلـثة اشهر والــی لم یحضن...؛
و از زنانتان، آنان که از عادت ماهانه مأیوسند، اگر در وضع آنها (از نظر بارداری)
شک کنید، عده آنان سه ماه است، و همچنین آنها که عادت ماهانه ندیدهاند؛ و عده زنان باردار این است که بار خود را بر زمین بگذارند؛ و هر کس
تقوای الهی پیشه کند، خداوند کار را بر او آسان میسازد!».
نگهداری عده طلاق زنان سالمند در صورت شک در
یائسگی آنان به مدت سه ماه واجب است.
«والــی یئسن من المحیض من نسائکم ان ارتبتم فعدتهن ثلـثة اشهر...؛
و از زنانتان، آنان که از عادت ماهانه مأیوسند، اگر در وضع آنها (از نظر بارداری) شک کنید، عده آنان سه ماه است، و همچنین آنها که عادت ماهانه ندیدهاند؛ و عده زنان
باردار این است که بار خود را بر زمین بگذارند؛ و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند کار را بر او آسان میسازد!».
اسکان زنان مطلقه در مسکن مناسب، تا پایان عده طلاق، یک امر واجبی است و همچنین پرداخت نفقه به زن مطلقه باردار تا
وضع حمل و پرداخت کردن نفقه به زن مطلقه، برای شیردادن به فرزند هم
واجب میباشد..
«اسکنوهن من حیث سکنتم من وجدکم ولا تضاروهن لتضیقوا علیهن وان کن اولـت حمل فانفقوا علیهن حتی یضعن حملهن...؛
آنها (= زنان مطلّقه) را هر جا خودتان سکونت دارید و در توانایی شماست سکونت دهید؛ و به آنها زیان نرسانید تا کار را بر آنان تنگ کنید (و مجبور به ترک منزل شوند)؛ و اگر باردار باشند، نفقه آنها را بپردازید تا وضع حمل کنند؛ و اگر برای شما (فرزند را)
شیر میدهند، پاداش آنها را بپردازید؛ و (درباره فرزندان، کار را) با
مشاوره شایسته انجام دهید؛ و اگر به توافق نرسیدید، آن دیگری شیردادن آن بچه را بر عهده میگیرد.».
کتمان
حیض و کتمان بارداری بر زنان مطلقه و
رجوع کردن شوهر به زن مطلقه خویش، به قصد آزار رساندن به وی یک امر
حرام است و حق رجوع به زن مطلقه، پس از پایان عده ساقط میشود.
«والمطـلقـت یتربصن بانفسهن ثلـثة قروء ولا یحل لهن ان یکتمن ما خلق الله فی ارحامهن...؛
زنان مطلقه، باید به مدت سه مرتبه عادت ماهانه دیدن (و پاک شدن) انتظار بکشند! (= عده نگه دارند) و اگر به خدا و روز رستاخیز، ایمان دارند، برای آنها حلال نیست که آنچه را خدا در رحمهایشان آفریده، کتمان کنند. و همسرانشان، برای بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگی زناشویی) در این مدت، (از دیگران) سزاوارترند؛ در صورتی که (براستی) خواهان اصلاح باشند. و برای آنان، همانند وظایفی که بر دوش آنهاست، حقوق شایستهای قرار داده شده؛ و مردان بر آنان برتری دارند؛ و خداوند توانا و حکیم است.».
«والمطـلقـت یتربصن بانفسهن ثلـثة قروء... وبعولتهن احق بردهن فی ذلک...؛
زنان مطلقه، باید به مدت سه مرتبه عادت ماهانه دیدن (و پاک شدن) انتظار بکشند! (= عده نگه دارند) و اگر به خدا و روز رستاخیز، ایمان دارند، برای آنها
حلال نیست که آنچه را خدا در رحمهایشان آفریده، کتمان کنند. و همسرانشان، برای بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگی
زناشویی) در این مدت، (از دیگران) سزاوارترند؛ در صورتی که (براستی) خواهان اصلاح باشند. و برای آنان، همانند وظایفی که بر دوش آنهاست، حقوق شایستهای قرار داده شده؛ و مردان بر آنان برتری دارند؛ و خداوند توانا و حکیم است.».
«واذا طـلقتم النساء فبلغن اجلهن فامسکوهن بمعروف او سرحوهن بمعروف ولا تمسکوهن ضرارا لتعتدوا ومن یفعل ذلک فقد ظـلم نفسه...؛
و هنگامی که زنان را
طلاق دادید، و به آخرین روزهای «عدّه» رسیدند، یا به طرز صحیحی آنها را نگاه دارید (و
آشتی کنید)، و یا به طرز پسندیدهای آنها را رها سازید! و هیچگاه به خاطر زیان رساندن و تعدّی کردن، آنها را نگاه ندارید! و کسی که چنین کند، به خویشتن ستم کرده است. (و با این اعمال، و سوء استفاده از قوانین الهی،) آیات خدا را به
استهزا نگیرید! و به یاد بیاورید نعمت خدا را بر خود، و کتاب آسمانی و علم و دانشی که بر شما نازل کرده، و شما را با آن، پند میدهد! و از خدا بپرهیزید! و بدانید خداوند از هر چیزی آگاه است (و از نیات کسانی که از قوانین او، سوء استفاده میکنند، با خبر است)!».
جلوگیری از ازدواج مجدد زن مطلقه، پس از پایان عده حرام است.
«واذا طـلقتم النساء فبلغن اجلهن فلا تعضلوهن ان ینکحن ازوجهن اذا ترضوا بینهم بالمعروف...؛
و هنگامی که زنان را طلاق دادید و عدّه خود را به پایان رساندند، مانع آنها نشوید که با
همسران (سابق) خویش، ازدواج کنند! اگر در میان آنان، به طرز پسندیدهای تراضی برقرار گردد. این دستوری است که تنها افرادی از شما، که ایمان به خدا و
روز قیامت دارند، از آن، پند میگیرند (و به آن، عمل میکنند). این (دستور)، برای رشد (خانوادههای) شما مؤثرتر، و برای شستن آلودگیها مفیدتر است؛ و خدا میداند و شما نمیدانید.».
هنگامى که زنى را طلاق دادید مزاحم ازدواج مجدد او با شوهران دیگر نشوید، زیرا بعضى از افراد لجوج هم در گذشته و هم امروز بعد از طلاق دادن زن ، نسبت به ازدواج او با
همسر دیگرى حساسیت به خرج مى دهند که چیزى جز یک اندیشه جاهلى نیست .ضمنا در
آیه سابق بلوغ اجل ، به معنى رسیدن به روزهاى آخر عده بود در حالى که در آیه مورد بحث به قرینه ازدواج مجدد، منظور پایان کامل عده است .
اخراج زنان مطلقه از خانه و محل سکونت شان و خارج شدن زنان مطلقه از خانه و محل سکونت شان، در ایام عده یک عمل حرامی است.
«یـایها النبی اذا طـلقتم النساء فطـلقوهن لعدتهن واحصوا العدة... لاتخرجوهن من بیوتهن ولا یخرجن...؛
ای
پیامبر ! هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید، در زمان عدّه، آنها را طلاق گویید (= زمانی که از عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکی نکرده باشند)، و حساب عدّه را نگه دارید؛ و از خدایی که پروردگار شماست بپرهیزید؛ نه شما آنها را از خانههایشان بیرون کنید و نه آنها (در دوران عدّه) بیرون روند، مگر آنکه کار زشت آشکاری انجام دهند؛ این حدود خداست، و هر کس از حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده؛ تو نمیدانی شاید خداوند بعد از این، وضع تازه (و وسیله اصلاحی) فراهم کند!».
سختگیری بر زنان مطلقه، در دوران عده طلاق طبق آیات قرآن حرام میباشد.
«اسکنوهن من حیث سکنتم من وجدکم ولا تضاروهن لتضیقوا علیهن وان کن اولـت حمل فانفقوا علیهن حتی یضعن حملهن...؛
آنها (= زنان مطلّقه) را هر جا خودتان سکونت دارید و در توانایی شماست سکونت دهید؛ و به آنها زیان نرسانید تا کار را بر آنان تنگ کنید (و مجبور به ترک منزل شوند)؛ و اگر باردار باشند،
نفقه آنها را بپردازید تا وضع حمل کنند؛ و اگر برای شما (
فرزند را) شیر میدهند، پاداش آنها را بپردازید؛ و (درباره فرزندان، کار را) با مشاوره شایسته انجام دهید؛ و اگر به توافق نرسیدید، آن دیگری شیردادن آن بچه را بر عهده میگیرد.».
ازدواج زنان مطلقه، قبل از به پایان رسیدن سه طهر
حرام است.
«والمطـلقـت یتربصن بانفسهن ثلـثة قروء...؛
زنان مطلقه، باید به مدت سه مرتبه عادت ماهانه دیدن (و پاک شدن) انتظار بکشند! (= عده نگه دارند) و اگر به خدا و روز رستاخیز، ایمان دارند، برای آنها حلال نیست که آنچه را خدا در رحمهایشان آفریده، کتمان کنند. و همسرانشان، برای بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگی زناشویی) در این مدت، (از دیگران) سزاوارترند؛ در صورتی که (براستی) خواهان اصلاح باشند. و برای آنان، همانند وظایفی که بر دوش آنهاست، حقوق شایستهای قرار داده شده؛ و مردان بر آنان برتری دارند؛ و خداوند توانا و حکیم است.».
رجوع کردن مرد به همسرش، پس از سه طلاق جایز نمیباشد.
«الطـلـق مرتان فامساک بمعروف او تسریح باحسـن... • فان طـلقها فلا تحل له من بعد حتی تنکح زوجـا غیره...؛
طلاق، (طلاقی که رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است؛ (و در هر مرتبه،) باید به طور شایسته
همسر خود را نگاهداری کند (و آشتی نماید)، یا با نیکی او را رها سازد (و از او جدا شود). و برای شما حلال نیست که چیزی از آنچه به آنها دادهاید، پس بگیرید؛ مگر اینکه دو
همسر، بترسند که حدود الهی را برپا ندارند. اگر بترسید که حدود الهی را رعایت نکنند، مانعی برای آنها نیست که زن،
فدیه و عوضی بپردازد (و طلاق بگیرد). اینها حدود و مرزهای الهی است؛ از آن، تجاوز نکنید! و هر کس از آن تجاوز کند،
ستمگر است.•اگر (بعد از دو طلاق و رجوع، بار دیگر) او را طلاق داد، از آن به بعد، زن بر او حلال نخواهد بود؛ مگر اینکه
همسر دیگری انتخاب کند (و با او، آمیزشجنسی نماید. در این صورت،) اگر (
همسر دوم) او را طلاق گفت، گناهی ندارد که بازگشت کنند؛ (و با
همسر اول، دوباره ازدواج نماید؛) در صورتی که امید داشته باشند که حدود الهی را محترم میشمرند. اینها حدود الهی است که (خدا) آن را برای گروهی که آگاهند، بیان مینماید.».
رجوع شوهر به زن مطلقه خویش، در مدت عده مانعی ندارد.
«والمطـلقـت یتربصن بانفسهن ثلـثة قروء ولا یحل لهن ان یکتمن ما خلق الله فی ارحامهن ان کن یؤمن بالله والیوم الاخر وبعولتهن احق بردهن فی ذلک...؛
زنان مطلقه، باید به مدت سه مرتبه عادت ماهانه دیدن (و پاک شدن) انتظار بکشند! (= عده نگه دارند) و اگر به خدا و روز رستاخیز، ایمان دارند، برای آنها حلال نیست که آنچه را خدا در رحمهایشان آفریده، کتمان کنند. و همسرانشان، برای بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگی
زناشویی) در این مدت، (از دیگران) سزاوارترند؛ در صورتی که (براستی) خواهان اصلاح باشند. و برای آنان، همانند وظایفی که بر دوش آنهاست، حقوق شایستهای قرار داده شده؛ و مردان بر آنان برتری دارند؛ و خداوند توانا و حکیم است.».
رجوع مرد به
همسر مطلقه خویش، پس از طلاق اول و
دوم جایز است.
«الطـلـق مرتان فامساک بمعروف او تسریح باحسـن...؛
طلاق، (طلاقی که رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است؛ (و در هر مرتبه،) باید به طور شایسته
همسر خود را نگاهداری کند (و
آشتی نماید)، یا با نیکی او را رها سازد (و از او جدا شود). و برای شما حلال نیست که چیزی از آنچه به آنها دادهاید، پس بگیرید؛ مگر اینکه دو
همسر، بترسند که حدود الهی را برپا ندارند. اگر بترسید که حدود الهی را رعایت نکنند، مانعی برای آنها نیست که زن، فدیه و عوضی بپردازد (و طلاق بگیرد). اینها حدود و مرزهای الهی است؛ از آن، تجاوز نکنید! و هر کس از آن تجاوز کند، ستمگر است.».
ازدواج مجدد شوهر با
همسر سه طلاقه خویش، پس از
ازدواج دائم آن زن با مرد دیگر (
محلل) و طلاق از او از نظر احکام جایز میباشد و همچنین ازدواج زن سه طلاقه با شوهر سابق خود، مشروط به
آمیزش جنسی با شوهر جدید خویش و طلاق گرفتن از وی میباشد.
«الطـلـق مرتان فامساک بمعروف او تسریح باحسـن... • فان طـلقها فلا تحل له من بعد حتی تنکح زوجـا غیره فان طـلقها فلا جناح علیهما ان یتراجعا...؛
طلاق، (طلاقی که رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است؛ (و در هر مرتبه،) باید به طور شایسته
همسر خود را نگاهداری کند (و آشتی نماید)، یا با نیکی او را رها سازد (و از او جدا شود). و برای شما حلال نیست که چیزی از آنچه به آنها دادهاید، پس بگیرید؛ مگر اینکه دو
همسر، بترسند که حدود الهی را برپا ندارند. اگر بترسید که حدود الهی را رعایت نکنند، مانعی برای آنها نیست که زن، فدیه و عوضی بپردازد (و طلاق بگیرد). اینها حدود و مرزهای الهی است؛ از آن، تجاوز نکنید! و هر کس از آن تجاوز کند، ستمگر است.•اگر (بعد از دو طلاق و رجوع، بار دیگر) او را طلاق داد، از آن به بعد، زن بر او حلال نخواهد بود؛ مگر اینکه
همسر دیگری انتخاب کند (و با او، آمیزشجنسی نماید. در این صورت،) اگر (
همسر دوم) او را طلاق گفت،
گناهی ندارد که بازگشت کنند؛ (و با
همسر اول، دوباره ازدواج نماید؛) در صورتی که امید داشته باشند که
حدود الهی را محترم میشمرند. اینها حدود الهی است که (خدا) آن را برای گروهی که آگاهند، بیان مینماید.».
ازدواج زن مطلقه با شوهر سابق خود و ازدواج زن مطلقه با
همسر دلخواه خود، پس از پایان عده در صورت توافق با یکدیگر مانعی ندارد.
«واذا طـلقتم النساء فبلغن اجلهن فلا تعضلوهن ان ینکحن ازوجهن اذا ترضوا بینهم بالمعروف...؛
و هنگامی که زنان را طلاق دادید و عدّه خود را به پایان رساندند، مانع آنها نشوید که با
همسران (سابق) خویش،
ازدواج کنند! اگر در میان آنان، به طرز پسندیدهای تراضی برقرار گردد. این دستوری است که تنها افرادی از شما، که ایمان به خدا و
روز قیامت دارند، از آن، پند میگیرند (و به آن، عمل میکنند). این (دستور)، برای رشد (خانوادههای) شما مؤثرتر، و برای شستن آلودگیها مفیدتر است؛ و
خدا میداند و شما نمیدانید.».
اخراج زن مطلقه از منزل، در صورت بدرفتاری و بدزبانی و در صورت ارتکاب زنا مانعی ندارد.
«یـایها النبی اذا طـلقتم النساء فطـلقوهن لعدتهن واحصوا العدة... لاتخرجوهن من بیوتهن... الا ان یاتین بفـحشة مبینة...؛
ای پیامبر! هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید، در زمان عدّه، آنها را طلاق گویید (= زمانی که از عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکی نکرده باشند)، و حساب عدّه را نگه دارید؛ و از خدایی که پروردگار شماست بپرهیزید؛ نه شما آنها را از خانههایشان بیرون کنید و نه آنها (در دوران عدّه) بیرون روند، مگر آنکه کار زشت آشکاری انجام دهند؛ این حدود خداست، و هر کس از حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده؛ تو نمیدانی شاید خداوند بعد از این، وضع تازه (و وسیله اصلاحی) فراهم کند!».(
امام رضا (علیهالسّلام) «فاحشه مبینه» را به بدرفتاری و بدزبانی تفسیر فرمودند.)
عقد ازدواج، هنگام رجوع به
همسر مطلقه، در مدت عده
واجب نیست.
«والمطـلقـت یتربصن بانفسهن ثلـثة قروء... وبعولتهن احق بردهن فی ذلک...؛
زنان مطلقه، باید به مدت سه مرتبه عادت ماهانه دیدن (و پاک شدن) انتظار بکشند! (= عده نگه دارند) و اگر به خدا و روز رستاخیز، ایمان دارند، برای آنها
حلال نیست که آنچه را خدا در رحمهایشان آفریده، کتمان کنند. و همسرانشان، برای بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگی زناشویی) در این مدت، (از دیگران) سزاوارترند؛ در صورتی که (براستی) خواهان اصلاح باشند. و برای آنان، همانند وظایفی که بر دوش آنهاست، حقوق شایستهای قرار داده شده؛ و مردان بر آنان برتری دارند؛ و خداوند توانا و حکیم است.».
ازدواج سه طلاقه با شوهر سابق، منوط به رضایت طرفین و عقد جدید میباشد.
«الطـلـق مرتان فامساک بمعروف او تسریح باحسـن... • فان طـلقها فلا تحل له من بعد حتی تنکح زوجـا غیره فان طـلقها فلا جناح علیهما ان یتراجعا...؛
طلاق، (طلاقی که رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است؛ (و در هر مرتبه،) باید به طور شایسته
همسر خود را نگاهداری کند (و آشتی نماید)، یا با نیکی او را رها سازد (و از او جدا شود). و برای شما حلال نیست که چیزی از آنچه به آنها دادهاید، پس بگیرید؛ مگر اینکه دو
همسر، بترسند که حدود الهی را برپا ندارند. اگر بترسید که حدود الهی را رعایت نکنند، مانعی برای آنها نیست که زن،
فدیه و عوضی بپردازد (و طلاق بگیرد). اینها حدود و
مرزهای الهی است؛ از آن، تجاوز نکنید! و هر کس از آن تجاوز کند،
ستمگر است.•اگر (بعد از دو طلاق و رجوع، بار دیگر) او را طلاق داد، از آن به بعد، زن بر او حلال نخواهد بود؛ مگر اینکه
همسر دیگری انتخاب کند (و با او، آمیزشجنسی نماید. در این صورت،) اگر (
همسر دوم) او را طلاق گفت، گناهی ندارد که بازگشت کنند؛ (و با
همسر اول، دوباره ازدواج نماید؛) در صورتی که امید داشته باشند که حدود الهی را محترم میشمرند. اینها حدود الهی است که (خدا) آن را برای گروهی که آگاهند، بیان مینماید.».
اذن ولی، برای ازدواج مجدد زن مطلقه لازم نیست.
«فان طـلقها فلا تحل له من بعد حتی تنکح زوجـا غیره فان طـلقها فلا جناح علیهما ان یتراجعا...؛
اگر (بعد از دو طلاق و رجوع، بار دیگر) او را طلاق داد، از آن به بعد، زن بر او حلال نخواهد بود؛ مگر اینکه
همسر دیگری انتخاب کند (و با او،
آمیزشجنسی نماید. در این صورت،) اگر (
همسر دوم) او را طلاق گفت، گناهی ندارد که بازگشت کنند؛ (و با
همسر اول، دوباره ازدواج نماید؛) در صورتی که امید داشته باشند که حدود الهی را محترم میشمرند. اینها حدود الهی است که (خدا) آن را برای گروهی که آگاهند، بیان مینماید.».
«واذا طـلقتم النساء فبلغن اجلهن فلا تعضلوهن ان ینکحن ازوجهن...؛
و هنگامی که زنان را طلاق دادید و عدّه خود را به پایان رساندند، مانع آنها نشوید که با
همسران (سابق) خویش، ازدواج کنند! اگر در میان آنان، به طرز پسندیدهای تراضی برقرار گردد. این دستوری است که تنها افرادی از شما، که ایمان به خدا و
روز قیامت دارند، از آن، پند میگیرند (و به آن، عمل میکنند). این (دستور)، برای رشد (خانوادههای) شما مؤثرتر، و برای شستن آلودگیها مفیدتر است؛ و خدا میداند و شما نمیدانید.».
زن مطلقه تا پایان عده، در علقه زوجیت شوهر خویش باقی میماند.
«والمطـلقـت یتربصن بانفسهن ثلـثة قروء... وبعولتهن احق بردهن فی ذلک...؛
زنان مطلقه، باید به مدت سه مرتبه عادت ماهانه دیدن (و پاک شدن) انتظار بکشند! (= عده نگه دارند) و اگر به خدا و روز رستاخیز، ایمان دارند، برای آنها حلال نیست که آنچه را خدا در رحمهایشان آفریده، کتمان کنند. و همسرانشان، برای بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگی زناشویی) در این مدت، (از دیگران) سزاوارترند؛ در صورتی که (براستی) خواهان اصلاح باشند. و برای آنان، همانند وظایفی که بر دوش آنهاست،
حقوق شایستهای قرار داده شده؛ و مردان بر آنان برتری دارند؛ و
خداوند توانا و حکیم است.».
عده طلاق بر زن مطلقه، در صورت آمیزش نشدن با وی واجب نمیباشد.
«یـایها الذین ءامنوا اذا نکحتم المؤمنـت ثم طـلقتموهن من قبل ان تمسوهن فما لکم علیهن من عدة تعتدونها...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که با
زنان با
ایمان ازدواج کردید و قبل از همبستر شدن طلاق دادید، عدّهای برای شما بر آنها نیست که بخواهید حساب آن را نگاه دارید؛ آنها را با هدیه مناسبی بهرهمند سازید و بطرز شایستهای رهایشان کنید.».
پایان عده زنان باردار مطلقه، وضع حمل آنان میباشد.
«... واولـت الاحمال اجلهن ان یضعن حملهن...؛
و از زنانتان، آنان که از
عادت ماهانه مأیوسند، اگر در وضع آنها (از نظر
بارداری) شک کنید، عده آنان سه ماه است، و همچنین آنها که عادت ماهانه ندیدهاند؛ و عده زنان باردار این است که بار خود را بر زمین بگذارند؛ و هر کس
تقوای الهی پیشه کند، خداوند کار را بر او آسان میسازد!».
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم زن مطلقه»