• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حمله رژیم شاه به دانشگاه تهران در سال 1340

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حمله رژیم شاه به دانشگاه تهران (۱ بهمن سال ۱۳۴۰ ش)، به فرماندهی سروان منوچهر خسروداد و با دستور مستقیم محمدرضا شاه صورت گرفت. برخی عقیده دارند این حمله توطئه‌ دربار شاه برای ساقط کردن دولت علی امینی بود، چرا که وی از سوی آمریکا به عنوان رقیب شاه برای انجام اصلاحات در نظر گرفته شده بود. در پی این حادثه امینی تضعیف و آمریکایی‌ها متقاعد به برکناری او از نخست‌وزیری شدند.



اول بهمن ۱۳۴۰ به دنبال اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران به تعطیلی مجلس شورای ملی، کماندوهای رژیم پهلوی تحت فرماندهی سروان منوچهر خسروداد با دستور مستقیم شاه به دانشگاه تهران یورش برده و صدها تن از دانشجویان و اساتید را مورد ضرب و شتم قرار داده، مصدوم و مجروح ساختند و بسیاری از وسایل آموزشی و آزمایشگاهی و کتب و منابع مطالعاتی را نابود ساختند. گفته می‌شد حدود ۶۰۰ تن از آسیب‌دیدگان راهی بیمارستان شدند.
این حادثه تاسف‌بار و شرم‌آور، موجبات خشم و نارضایتی دانشجویان و دانشگاهیان و گروه‌های مختلف سیاسی مذهبی مخالف حکومت را فراهم آورد حتی دکتر فرهاد رئیس وقت دانشگاه تهران طی اعلامیه‌ای شدید‌اللحن، ضمن محکوم ساختن این حادثه ناگوار، از ریاست دانشگاه استعفا داد.


بعضی آگاهان به امور برآنند که موضوع حمله وحشیانه به دانشگاه تهران توطئه‌ دربار برای ساقط کردن دولت علی امینی بود چرا که امینی از سوی آمریکا به عنوان رقیب شاه برای انجام اصلاحات مورد نظر کندی در نظر گرفته شده بود و معتقدند که در این واقعه، شاه و دربار و بخش‌هایی از اعضای رهبری جبهه ملی (که از مدتی قبل با دربار، تماس‌هایی محرمانه گرفته و وعده‌هایی به آنها داده شده بود) ‌ هماهنگ با یکدیگر عمل کرده‌اند.


گفته می‌شد، سپهبد تیمور بختیار، اسدالله رشیدیان و فتح‌الله فرود ضمن هماهنگی با دربار در سازماندهی و اجرای طرح این عملیات، نقش قابل توجهی داشته‌اند. علی امینی نخست‌وزیر وقت که مدعی بود فقط پس از حمله کماندوها به دانشگاه و فجایع صورت گرفته از جریان حادثه مطلع شده است، هرگونه دخالت دولتش را در این واقعه تکذیب کرد و عناصر فئودال و جبهه ملی را عامل این حادثه دانست و ۱۵ تن از رهبران جبهه ملی و اسدالله رشیدیان و فتح‌الله فرود (عناصر وابسته به دربار) ‌ را که در آن واقعه دخیل می‌دانست، بازداشت کرد و سپهبد تیمور بختیار رئیس ساواک نیز از کشور تبعید شد.


در پیامد این حادثه، چنان که دلخواه شاه و دربار بود، امینی تضعیف شد و بهانه‌ای به دست شاه داد تا آمریکاییان را به برکناری مهره موردنظرشان از منصب نخست‌وزیری متقاعد سازد.


نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی ۲۵ ساله ایران، ج۱، ص۱۸۸ -۱۹۴.






جعبه ابزار