حلم (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حِلْم (به کسر حاء و سکون لام)، از
واژگان قرآن کریم به معنای
بردباری و ضبط نفس است. مشتق این واژه در
قرآن به صورت:
حُلُم (به ضم حاء و لام) یا
حُلْم (به ضم حاء و سکون لام)، به معنی
بلوغ و چیزی که در خواب دیده شود؛
اَحْلام (به همزه مفتوح و سکون حاء)، به معنی خوابهای آشفته آمده است. از مشتقات حِلْم که در آیات قرآن آمده،
حَلیم (به فتح حاء) به معنای بردبار است.
حِلْم به معنی بردباری و ضبط نفس است.
قاموس آن را بردباری و
عقل گفته است.
صحاح نیز آن را بردباری گفته است.
راغب گوید: بعضی آن را عقل گفتهاند ولی معنای اصلی آن عقل نیست بلکه عقل از مسبّبات آن است یعنی عقل از بردباری است.
مؤیّد قول راغب این آیه است:
(فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِیمٍ) (ما او (
ابراهیم (علیهالسّلام)) را به نوجوانى بردبار و صبور بشارت داديم.)
این آیه درباره
اسماعیل (علیهالسّلام) است و آیه بعد از آن، داستان
ذبح اسماعیل آمده که به پدرش گفت:
(سَتَجِدُنِی اِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ) (به خواست
خدا مرا از
صابران خواهى يافت.)
و آن وقت معلوم شد که اسماعیل واقعا
حلیم و بردبار است.
ایضا اگر حلیم به معنی عاقل باشد در آیاتی نظیر:
(وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ) (و خدا دانا و داراى حلم است.)
باید گفت معنی آن «واللّه علیم عاقل» است حال آنکه عاقل از
اسماء حسنی نیست و حتی در
دعای جوشن کبیر هم نیامده است با آنکه شامل هزار اسم میباشد.
ایضا در
نهج البلاغه خطبه ۱۴ هست:
«خَفَّتْ عُقُولُکُمْ وَ سَفِهَتْ حُلُومُکُمْ». از مقابله حلوم با عقول معلوم میشود که حلم غیر از عقل است.
(وَاِذا بَلَغَ الْاَطْفالُ مِنْکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَاْذِنُوا) (و هنگامى كه اطفال شما به حد
بلوغ رسند بايد اجازه بگيرند...)
حلم (بر وزن عنق و قفل) چیزی است که در خواب دیده شود.
در
اقرب ااموارد گوید: لکن غالبا در خواب پریشان و قبیح به کار میرود چنانکه رؤیا در خواب خوب.
مراد از حلم در آیه،
بلوغ اطفال است که به آن
احتلام نیز گویند معنی آیه چنین است: «و چون کودکان به
بلوغ رسیدند باید اجازه بگیرند.» راغب حُلُم را در آیه شریفه از حِلْم گرفته و گوید:
بلوغ حلم، رسیدن به حالی است که میتواند حلم و بردباری داشته باشد.
(اَمْ تَاْمُرُهُمْ اَحْلامُهُمْ بِهذا اَمْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ) (آيا عقلهايشان آنها را به اين اعمال دستور مىدهد، يا قومى طغيانگرند؟!)
ممکن است احلام جمع حِلم به معنی بردباری و یا جمع حُلُم به معنی خواب باشد. در صورت اوّل منظور تانّی و دقّت است یعنی یا دقّت و تفکّرشان به این، امر میکند یا قومی طغیانگرند و در صورت دوّم گویا منظور خیالات است زیرا خوابهای پریشان نیز یکنوع خیالند.
(قالُوا اَضْغاثُ اَحْلامٍ وَ ما نَحْنُ بِتَاْوِیلِ الْاَحْلامِ بِعالِمِینَ) (گفتند: «اينها خوابهاى پريشان و آشفتهاى است؛ و ما از تعبير اين گونه خوابها آگاه نيستيم.»)
اضغاث مختلطه است. احلام جمع حلم به معنی خوابهای آشفته است چنانکه از اقرب نقل شد یعنی گفتند: خوابهای درهم و برهم و آشفته است
و ما به تعبیر چنین خوابها واقف نیستیم. در این آیه خوابهای پریشان به دستههای علف و غیره تشبیه شده است.
حَلیم به معنی بردبار است. این کلمه از اسماء حسنی و صیغه
مبالغه است و معنی آن درباره خدا چنانکه
طبرسی ذیل
آیه ۲۲۵ بقره گوید: مهلت دهنده است.
(وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ) «خدا چارهساز و مهلت دهنده است.»
به گناهکاران مهلت میدهد و در
عذاب آنها عجله نمیکند. ناگفته نماند مهلت دادن یکنوع بردباری است. پس خدا حلیم است یعنی در
عقوبت عجله و در هر
نادانی بنده، غضب نمیکند.
حلیم مجموعا ۱۵ بار در قرآن شریف استعمال شده، ۱۱ بار درباره خداوند و چهار بار درباره ابراهیم، اسمعیل، و شعیب.
(اِنَّ اِبْراهِیمَ لَاَوَّاهٌ حَلِیمٌ) (به يقين، ابراهيم دلسوز و بردبار بود.)
(اِنَّکَ لَاَنْتَ الْحَلِیمُ الرَّشِیدُ) (تو كه مرد بردبار و فهميدهاى هستى.)
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حلم»، ج۲، ص۱۶۷-۱۶۸.