• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حقوق اقلیت‌ها در سیره نبوی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در سیره و رفتار خویش به خوبی احترام به حقوق اقلیت‌ها را به نمایش گذاشته است و بدون شک الگوی رفتاری همه مسلمانان در این موضوع است و تاریخ، رفتار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با اقلیت‌هایی که در پناه حکومت ایشان در مدینه و اطراف آن می‌زیستند، را ثبت کرده است. قرآن کریم همه انسانها را از نظر اجتماعی برابر اعلام کرد و رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و اولیای گرامی‌اش با راه و رسم و رفتار خود این برابری را عینیت بخشیدند و جاودانه ساختند.



حقوق اقلیت‌ها یکی از موضوعات مهم در تاریخ اسلام است که از زوایای مختلف مورد توجه متفکران مسلمان قرار گرفته است.پیامبر اسلام در سیره و رفتار خویش به خوبی احترام به حقوق اقلیت‌ها را به نمایش گذاشته است و بدون شک الگوی رفتاری همه مسلمانان در این موضوع و موضوعات دیگر است و تاریخ، رفتار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با اقلیت‌هایی که در پناه حکومت ایشان در مدینه و اطراف آن می‌زیستند، را ثبت کرده است. قرآن کریم همه انسانها را از نظر اجتماعی برابر اعلام کرد و رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و اولیای گرامی‌اش با راه و رسم و رفتار خود این برابری را عینیت بخشیدند و جاودانه ساختند.
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پس از هجرت به مدینه نیز با انعقاد پیمان‌نامه‌ها عمومی مدینه برابری حقوق مسلمانان و یهودیان را به رسمیت شناخت و به آنان اجازه داد بر اعتقادات خود باقی بمانند، علی‌رغم همه حسادت‌ها و دشمنی‌های یهودیان با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با آنها صبور بود و از انفاقشان چشم می‌پوشید و ‌آنان را با مسلمانان برابر می‌دانست و دینشان را محترم می‌شمرد.
[۲] ابن هشام، عبدالملک، سیره ابن هشام، ترجمه‌هاشم محلاتی، ص۲۴۱.



از حقوق اقلیت‌های ساکن در حکومت نبوی، احترام به دین آنان است. براین اساس آنان حق دارند به طور علنی و رسمی بر دین خود باقی بوده و اعمال عبادی خویش را انجام دهند، این حق را پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای اقلیت‌های دینی که در مدینه یا اطراف آن زندگی می‌کردند، قائل بودند و به حق آنان احترام می‌گذاشتند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از همان آغاز که به مدینه مهاجرت کردند، یهود مدینه را به پیمان همزیستی مسالمت‌آمیز دعوت کردند و آنان و مسلمانان و کلیه هم‌پیمانان آنان را از یک امت خواندند.

۲.۱ - عبادت اقلیتها به دین خودشان

ایشان محدودیت خاصی برای دین یهودیان در مدینه قائل نشدند؛ همچنان که مسلمانان در مسجد مدینه نماز می‌خوانند، آنان هم در معابر خویش آزادانه به عبادت می‌پرداختند و هیچ مسلمانی حق تعرض به معابر آنان را و اعتراض به حضور علنی آنان به عنوان غیرمسلمان نداشت، تا زمانی که این اقلیت‌ها بر پیمان خود با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) استوار بودند و حتی زمانی که گروهی از مسیحیان نجران برای بررسی تحقیق درباره اسلام به مدینه آمدند، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آنان را در مسجد به حضور پذیرفت و به آنان اجازه داد تا در همان عبادت کنند و مسیحیان به سوی مشرق ایستادند و عبادت خویش را به جا آوردند
[۴] سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج۲، ص۴۳۳.
که این به معنای پذیرش حقوق اقلیت‌ها در عرصه مذهبی و دینی است.

۲.۲ - آزادی داشتن معابد

آزادی داشتن معابد نیز در اسلام پذیرفته شد و بر همین اساس معابد اهل کتاب در جنگ‌های صدر اسلام هیچ گونه مورد تعرض واقع نشده است.
[۶] ابن سعد، محمد‌، الطبقات الکبری، ج۱، ص۵۰.


۲.۳ - اجزه مناظره در مسائل اعتقادی

نکته دیگر اینکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به اقلیت‌ها اجازه می‌دادند که مسائل اعتقادی و دینی به مناظره و حتی جدال با ایشان بپردازند.
[۷] ابن هشام، عبدالملک، سیره النبویه، ج۲، ص۲۹۲ - ۲۹۳.
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مامور بود که در صورت لزوم به جدال بپردازد؛ البته حضرت غالباً از جدال پرهیز می‌کرد.


پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در عرصه جامعه هم به اقلیت‌ها احترام می‌گذاشت و برای آنان هم از حقوق و آزادی‌های یکسان قائل بودند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به شخصیت انسانی آنان هم احترام می‌گذاشت. ایشان حتی به ماموران مالیاتی خود سفارش می‌کرد که در رفتار با اقلیت‌ها ملاطفت بیشتری به خرج دهند، همچنان که با عبدالله ارقم که مامور جمع‌آوری جزیه از اهل کتاب بود، فرمودند: «الا من ظلم معاهداً او کلفه فوق طاقته او انتقصه او اخذ منه شیئاً بغیر طیب نفسه فانا حجیجه یوم القیامه؛ آگاه باش هرکس که به کافر معاهدی ظلم کند یا او را به امری فوق توان و طاقتش وادار نماید یا نقصانی به او وارد کند یا بدون رضایت خاطر از وی چیزی بگیرد من در روز قیامت طرف او هستم.(علیه او به پا می‌خیزم)».

۳.۱ - کمک از بیت‌المال مسلمانان

نقل شده است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به غیر مسلمانان هم از بیت‌المال کمک می‌کردند، چنانکه عبدالله بن سهل از طرف ایشان مامور جمع‌آوری سهم مسلمانان از محصولات خیبر بود، در همین ایام جسد او را در مزارع یافتند، این خبر به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسیده جریان را پیگیری کردند، اولیای دم از قاتل هیچ اطلاعی نداشتند و تنها حدس‌هایی می‌زدند، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به سران یهود نامه نوشتند که جسد مسلمانی در سرزمین شما پیدا شده باید دیه آن را بپردازید. در پاسخ قسم یاد کردند که در کشتن او نقشی نداشته‌ایم، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر آنان سخت نگرفت و دستور داد که دیه مقتول از بیت‌المال مسلمانان پرداخت گردد.


یکی از حقوق شهروندان یک کشور که لازم است برای او به رسمیت شناخته شود حوق نشات گرفته از عدالت قضایی است که غیرمسلمانان ساکن در مدینه النبی بارها برای حل اختلافات خویش به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مراجعه می‌کنند؛ البته برخی از این مراجعات جنبه حق‌طلبی نداشت و چه بسا که بسیاری از افراد با ظلم به دیگران و به دنبال منافع شخصی به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مراجعه می‌کردند، تا به نفع آنان حکم کند و بر اساس همین رفتارها خداوند به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فهماند که او مجبور به رسیدگی به چنین دعاویی نیست و ایشان را مخیر به رسیدگی کرد. «فان جاوءک فاحکم بینهم او اعرض عنهم و ان تعرض عنهم فلن یضروک شیئا؛ پس اگر نزد تو آمدند بین آنان حکم کن و یا از آنان اعراض نما و اگر اعراض نمودی هرگز زیانی به تو نخواهد رسید.»

۴.۱ - برخورد مساوی در برابر قانون

رسول‌خدا در دادن حقی که بر مردمان تعلق می‌گرفت، هیچ تبعیضی روا نمی‌داشت و میان فرزندان اسماعیل (عربها) و فرزندان اسحاق(غیرعرب) تفاوتی نمی‌گذاشت و همه مردم در برابر قانون مساویند. اجرای عدالت مستلزم برخورد یکسان با همه افراد یک جامعه در دادگاهها است تا اقلیت ساکن در کشور اسلامی نیز با اطمینان خاطر بتواند زندگی کنند و بدانند در صورت نیاز به احقاق حق به دادگاه رجوع کرده و دادگاه نیز به عدالت و مساوات با آنان برخورد خواهد کرد. «وان حکمت فاحکم بینهم بالقسط؛ اگر بین آنها حکم می‌کنی‌، به عدالت حکم کن».
بعضی از مفسران نقل کرده‌اند که یهود مدینه برای عدم اجرای حکم فرد زناکاری که از اشراف بود، نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آوردند، تا ایشان حکمی دیگر دهد، رای ایشان نیز همان حکم را تایید کرد. در حالی که عالمان یهود می‌خواستند به دلیل اشراف‌زادگی فرد حکم الهی را تغییر دهند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آنان را نزد عالم‌ترین فرد یهود برد و وی را قسم داد تا حکم الهی که در تورات آمده را بیان کند و او نیز همان حکم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را بیان کرد و چنین فرمود: «این را ما در مورد اشراف اجرا نمی‌کنیم و به همین خاطر زنا در بین اشراف ما زیاد است.»

۴.۲ - آرامش و امنیت‌ خاطر

حق آرامش و امنیت ‌خاطر در جامعه مهمترین حقی که لازم است، اقلیت‌ها از آن برخوردار باشند. این حق در سطوح مختلف لازمه زندگی است و نبود آن چیزی جز دلهره، اضطراب، جنگ و خونریزی و عدم آرامش نیست. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در پیمان‌هایی که با یهود و دیگر ساکنان مدینه بست، تاکید داشتند که داخل شهر مدینه هم در امنیت و آرامش کامل هستند و هیچ کس حق تعرض به کسی را ندارد. یعنی می‌توان گفت که از دیدگاه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اقلیت‌های دینی نسبت به دیگران از حق ویژه‌ای برخوردارند؛ زیرا حتی جنگ با آنان در صورتی که تمایل به همزیستی با مسلمانان را داشته باشند، ممنوع است.
اگر اقلیت‌ها دعوت اسلام را نپذیرفتند؛ ولی حاضر به انعقاد پیمان همزیستی باشند، جنگ با آنان ممنوع است. در صورتی که فرمانده لشکر قراردادی منعقد نکرد و به جنگ دست زد باید دیه کشته‌ها پرداخت شود. چنانکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خالدبن ولید را با لشکری به مقابله با دشمنان فرستاد، خالد به گروهی از اهل کتاب برخورد کرد و پس از عدم پذیرش اسلام با آنان جنگید و عده‌ای را کشت. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از این امر ناراحت شد و دستور داد که دیه کشته‌ها از بیت‌المال به خانواده‌هایشان پرداخت شود.
نکاتی دیگر اینکه هیچ کس حق تعرض به مال و جان و ناموس اقلیت‌ها را ندارد و در صورت تعرضی مجازات می‌شود؛ زیرا امنیت آنان بر عهده حکومت اسلامی است، حتی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به کسانی که به طور موقت به کشور اسلامی پناه می‌آوردند، هم امنیت کامل می‌داد.

۴.۳ - علتجزیه اقلیت‌ها

از امیرالمومنین (علیه السلام) نیز نقل شده که درباره علت جزیه اقلیت‌ها فرمودند: «تا اموال آنان همچون اموال ما و خون آنان همچون خون ما در امان حکومت بماند».
[۱۶] عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۴۷۰.
مردم قرباء و اذرح در علقه شام که همگی به آیین مسیحیت بودند چون پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آنان را به اسلام دعوت کرد و آنان پذیرفتند و معاهده صلح بسته شد که بر اساس آن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آنان را در پناه خود کرد و همواره در آسایش و آرامش زندگی کنند و خداوند سرپرست ایشان خواهد بود.
همچنین پیمانی که با مردم ایله (ایله سرزمینی در کنار دریای مدیترانه در پایان حجاز بود که مردمانش مسیحی بودند.) منعقد شد که طی آن مردم ایله در امنیت و آرامش کامل باشند و همچنین امنیت کشتی‌ها و کاروانهای آنان و کسانی هم که با آنان مراوده دارند امنیت آنها را هم تضمین می‌کند.


۱. ابن سعد، محمد‌، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۰- ۴۷.    
۲. ابن هشام، عبدالملک، سیره ابن هشام، ترجمه‌هاشم محلاتی، ص۲۴۱.
۳. ابن هشام، عبدالملک، سیره النبویه، ج۱، ص۵۰۳.    
۴. سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، ج۲، ص۴۳۳.
۵. حلبی، نورالدین، سیره حلبی، ج۳، ص۲۹۸.    
۶. ابن سعد، محمد‌، الطبقات الکبری، ج۱، ص۵۰.
۷. ابن هشام، عبدالملک، سیره النبویه، ج۲، ص۲۹۲ - ۲۹۳.
۸. قاضی، ابویوسف، الخراج، ص۱۳۹.    
۹. ابن هشام، عبدالملک، سیره النبویه، ج۲، ص۳۵۵.    
۱۰. مائده/سوره۵، آیه۳۳.    
۱۱. مائده/سوره۵، آیه۴۲.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۵، ص۳۳۹.    
۱۳. ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۱۴۹.    
۱۴. ابن کثیر، سیره النبویه، سیره ابن کثیر، ج۳ ص۵۹۱- ۵۹۲.    
۱۵. عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۱۶۱.    
۱۶. عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۴۷۰.
۱۷. ابن سعد، محمد‌، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۱.    
۱۸. ابن سعد، محمد‌، الطبقات الکبری، ج۱ ص۲۲۱.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «حقوق اقلیت‌ها در سیره نبوی»، تاریخ بازیابی ۹۵/۵/۷.    






جعبه ابزار