حصر و اختصاص
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حصر و اختصاص، اختصاص دادن چیزی به
چیز دیگر به طریق مخصوص است.
از
اسلوبهای معانی قرآن «
حصر و اختصاص» است که به آن «
قصر» نیز میگویند؛ یعنی اختصاص دادن چیزی به چیز دیگر به طریق مخصوص؛ به عبارت دیگر «
حصر» اثبات حکمی برای موردی معین و نفی آن
حکم از موارد دیگر است.
به کسی یا چیزی که قصر بر آن صورت گرفته است «
مقصور» و به
فعل،
اسم،
ظرف یا حالتی که به آن اختصاص یافته است، «
مقصور علیه» میگویند. در جمله «تنها من آمدم» به «تنها» ادات قصر و به «من» مقصور و به «آمدن» مقصورعلیه میگویند. البته برخی صاحبنظران میان
حصر و اختصاص تفاوت قائل شدهاند.
حصر بر دو قسم است:
۱.
حصر صفت بر موصوف؛
۲.
حصر موصوف بر صفت.
و هر کدام از این دو یا
مجازی است یا
حقیقی.
حصر نسبت به اعتقاد مخاطب بر سه قسم است:
۱.
حصر افراد؛ ۲.
حصر قلب؛ ۳.
حصر تعیین.
فرق بین این اقسام این است که در قصر افراد، مخاطب اعتقاد دارد مثلا زید هم شاعر است و هم نویسنده؛ ولی در قصر
قلب،
اعتقاد دارد نویسنده است، نه
شاعر؛ و در قصر تعیین
شک دارد شاعر است یا نویسنده. در هر سه مورد،
متکلم میگوید: «زید تنها شاعر است» و با این عبارت اعتقاد نادرست یا
شک مخاطب را برطرف میکند چنان که ملاحظه شد، قصر افراد و تعیین و
قلب با توجه به اوضاع و احوال مخاطب، معنادار است؛ در نتیجه، ممکن است یک مثال با توجه به
شرایط مختلف، در هر سه مورد به کار رود.
دات حصر؛
حصر موصوف بر صفت؛
حصر صفت بر موصوف.
فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «حصر و اختصاص».