• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حذیفة بن یمان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: حذیفه (ابهام‌زدایی).

ابوعبداللّه حُذَیفة بن یمان (متوفای ۳۶ق)، ملقب به صاحب سر (رازدار)، از صحابه مشهور پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و از اصحاب و شیعیان خاص حضرت علی (علیه‌السلام) بود.
او از نخستین اسلام‌آورندگان بوده و در جنگ‌های بدر، احد، خندق و غزوات پیامبر شرکت داشت. وی با عمار پیمان برادری داشته و در زمان خلافت خلیفه دوم حاکم بر مدائن بود. او در فتوحات شهرهای ایران در دوره خلفا شرکت داشته و از فرماندهان جنگ نهاوند بود. حذیفه از ناقلان روایت بوده و روایاتی از او درباره شان و منزلت امام علی (علیه‌السلام) و امامان معصومین (علیهم‌السلام) نقل شده است. او در خاکسپاری حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) و ابوذر شرکت داشت و از شرکت‌کنندگان در جنگ صفین بود.



ابوعبداللّه حُذَیفة بن یمان، ملقب به صاحب سر (رازدار)، از صحابه مشهور رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و از اصحاب امام علی (علیه‌السلام) بود.


پدر حذیفه، حِسْل یا حُسَیل، از قبیله قبیله عَبْس یمن، و مشهور به یمان بود. این واژه در اصل، یمانی، یعنی منسوب به یمن، بوده سپس «ی» نسبت از آن حذف شده است.
یمان (پدر حذیفه) پیش از ظهور اسلام، به مدینه رفت و با خاندان عبدالاشهل، از شاخه اوس، هم‌پیمان شد و رباب، دختر کعب، را از آن خاندان به همسری برگزید.
یمان، از رباب جز حذیفه، سه پسر دیگر به نام‌های سعد، صفوان و مُدْلج و دخترانی به نام‌های لیلی، سلمه و فاطمه داشت.


حذیفه که از نخستین اسلام‌آورندگان بود. حذیفه به همراه پدرش برای شرکت در جنگ، به سوی مدینه حرکت کرد. در میان راه، مشرکان آن دو را دستگیر کردند و از ایشان پیمان گرفتند که در جنگ بدر، شرکت نکنند و سپس آنان را رها ساختند. آن دو، به فرمان رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، بر پیمان خود وفادار ماندند و در جنگ بدر، شرکت نکردند.
به همین سبب (که در بالا گفته شد)، درباره اینکه وی از مهاجران یا انصار بود اختلاف ‌نظر وجود دارد. نوشته‌اند که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، حذیفه را در این‌باره مخیر فرمود و او انتساب به انصار را برگزید و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز آن‌را تصویب کرد.


حذیفه و پدرش، که پیری فرتوت بود در جنگ احد شرکت کرد و مسلمانان ناآگاهانه پدرش را کشتند. حذیفه برای قاتلان پدرش آمرزش خواست و چون رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، خواست خون‌بهای او را از بیت ‌المال بپردازد، حذیفه آن را بخشید.


حذیفه در جنگ خندق، پس از عقب‌نشینی احزاب از مدینه، در شبی بسیار سرد و طوفانی از سوی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، مأموریت یافت که به میان دشمن برود و از آنان خبر بیاورد و او وظیفه‌اش را به‌خوبی به انجام رساند.
وی در غزوات دیگرِ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز همراه ایشان بود.


به هنگام بستن پیمان برادری میان مهاجران و انصار، به فرمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، میان او و عمار، پیمان برادری بسته شد.


حذیفه در روزگار خلافت عمر، به حکومت مدائن گمارده شد.


حذیفه در آغاز سال سی‌ و ششم هجری، چهل شب پس از کشته شدن عثمان و آغاز بیعت مردم با امام علی (علیه‌السلام)، در مدائن درگذشت.
اما به نقل برخی مؤلفان شیعه حذیفه پس از شهادت عمار، یعنی سال سی و هفتم هجری، زنده بوده است.


فرزندزادگان حذیفه تا سده سوم در مدائن برجای بودند.


شرح‌حال‌نگاران از حذیفه با عنوان «صاحب سرّ» (رازدار) رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، یاد کرده‌اند زیرا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، خبر بسیاری از حوادث و فتنه‌های آینده را با او در میان گذاشته بود و از باطن بسیاری افراد، به او خبر داده و برخی منافقان را به او شناسانده بود به‌ ویژه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، به هنگام بازگشت از تبوک، نام تک‌تک منافقانی را که قصد راندن مرکب وی را داشتند، به او گفت.
از همین‌رو، رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، درباره حذیفه و علی (علیه‌السلام) فرمود: «آنان بهتر از همه مردم، منافقان را می‌شناسند.»
عمر نیز از حذیفه پیروی می‌کرد، اگر او در تشییع جنازه‌ای حاضر نمی‌شد، درمی‌یافت که آن مرده از منافقان بوده و او نیز در آن مراسم، شرکت نمی‌کرد.


از حذیفه کسان بسیاری نقل روایت کرده‌اند.
حذیفه به پرهیزکاری، دنیاگریزی و دوری از ثروت‌اندوزی معروف بود.
[۴۶] ابن ‌جوزی، صفة الصفوة، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۱.



عمر حذیفه را جانشین فرمانده جنگ نهاوند کرد و او پس از کشته شدنِ نعمان‌ بن مقرن، فرماندهی سپاه را برعهده گرفت و نهاوند را گشود.
چند شهر دیگر ایران را نیز فتح کرد.


حذیفه از کسانی بود که به روزگار خلافت عثمان، در خاک‌سپاری ابوذر شرکت کرد.
وی از گزارش‌دهندگان و گواهان باده‌نوشیِ ولید بن عُقْبه بود.
همچنین وی بود که، پس از آگاهی از اختلاف مصاحف، تدوین قرآن واحد را به عثمان پیشنهاد داد.


۱) وی در میان اصحاب حضرت علی (علیه‌السلام)، یکی از ارکان چهارگانه یاد شده است.
۲) کشی در خبری، حذیفه را در زمره هفت‌ تنی دانسته که به ‌سبب ایشان، عنایت‌های خدا بر مردم، ارزانی می‌شده است و همان‌ها در نمازگزاردن بر پیکر فاطمه زهرا (علیهاالسلام) و خاک‌سپاری او حضور داشته‌اند.


۱) هنگامی که علی (علیه‌السلام) برای شرکت در جنگ جمل به منطقه ذوقار رسید، حذیفه به یاران خود گفت: خود را به امیرالمؤمنین و وصی سید المرسلین برسانید که حق در یاری دادن اوست.
۲) از او روایاتی در شأن و منزلت امام علی (علیه‌السلام) و اهل بیت رسول خدا (علیهم‌السلام)، نقل شده است.
۳) حذیفه در روایتی، تصریح پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، بر امامان دوازده‌گانه پس از خود را نقل کرده است.


مسعودی
[۶۱] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۱۳۱.
به همراهی دو پسر حذیفه به نام‌های صفوان و سعد، با علی (علیه‌السلام) در جنگ صفین اشاره کرده و آنان را از شهیدان این جنگ دانسته است.
اگر‌چه به نوشته طبری سعد پسر حذیفه، هنگام قیام توابین زنده بوده و سلیمان‌ بن صُرَد خزاعی در نامه‌ای از او یاری خواسته و سعد نیز آمادگی خود را اعلام کرده است.


(۱) ابن‌ ابی‌ الحدید، شرح نهج‌ البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
(۲) ابن‌ اثیر، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، قاهره ۱۲۸۰ـ۱۲۸۶، چاپ افست بیروت.
(۳) ابن ‌اثیر، علی بن محمد، اللباب فی تهذیب الانساب،، بیروت ۱۴۱۴ /۱۹۹۴.
(۴) ابن‌ بابویه، الامالی، قم ۱۴۱۷.
(۵) ابن ‌جوزی، کتاب صفة الصفوة، حیدرآباد، دکن ۱۳۵۵ ـ ۱۳۵۶.
(۶) ابن‌ حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی‌محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
(۷) ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری،، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۸) ابن‌ شبّه نمیری، کتاب تاریخ‌ المدینة المنورة ( اخبارالمدینة النبویة)، چاپ فهیم محمد شلتوت، جده|جدّه ۱۳۹۹/۱۹۷۹، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
(۹) ابن‌ عبد البرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علی‌محمد بجاوی، قاهره (۱۳۸۰/ ۱۹۶۰).
(۱۰) ابن‌ قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
(۱۱) ابن ندیم، الفهرست، چاپ رضا تجدد، تهران ۱۳۵۰ ش.
(۱۲) ابن‌ هشام، السیرةالنبویة، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۱۳) ابو نعیم اصفهانی، حیلة الاولیاء و طبقات‌ الأصفیاء، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۱۴) اربلی، علی ‌بن عیسی‌، کشف‌ الغمة فی ‌معرفة الائمة، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
(۱۵) خزاز رازی، علی ‌بن محمد، کفایة الاثر فی النص علی ‌الائمة الاثنی‌ عشر، چاپ عبداللطیف حسینی کوه کمری خوئی، قم ۱۴۰۱.
(۱۶) طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسوی‌خرسان، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۷) طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری(تاریخ الامم والملوک)، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/۱۹۶۲ـ۱۹۶۷.
(۱۸) طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵.
(۱۹) فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضة الواعظین، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
(۲۰) قطب راوندی، سعید بن هبة‌اللّه، الخرائج و الجرائح، قم ۱۴۰۹.
(۲۱) کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) طوسی، محمد بن حسن، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ش.
(۲۲) مروزی، نعیم ‌بن حماد، کتاب‌ الفتن، چاپ سهیل‌زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۲۳) مزّی، یوسف‌ بن عبدالرحمان، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
(۲۴) مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، چاپ باربیه دمینار و پاوه دکورتل، پاریس ۱۸۶۱ـ۱۸۷۷، چاپ افست تهران ۱۹۷۰.
(۲۵) شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج‌ اللّه علی‌ العباد، قم: دار المفید.
(۲۶) مطهر بن طاهر مقدسی، کتاب‌ البدء و التاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲.
(۲۷) واقدی، محمد بن عمر، المغازی،، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
(۲۸) یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوقی، لیدن ۱۸۸۳.


۱. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۱۷.    
۲. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۲۰.    
۳. ابن ‌اثیر، علی بن ابی‌الکرم، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۳۹۰.    
۴. ابن ‌اثیر، علی بن محمد، اللباب فی تهذیب الانساب، ج۳، ص۴۱۷.    
۵. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۱۷.    
۶. ابن ‌اثیر، علی بن ابی‌الکرم، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۳۹۰.    
۷. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۱۵.    
۸. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۱۷.    
۹. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۴۲.    
۱۰. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۴۴۱.    
۱۱. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۴۴۱.    
۱۲. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۲۵.    
۱۳. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۲۰.    
۱۴. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۵۰.    
۱۵. ابن ‌اثیر، علی بن ابی‌الکرم، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۳۹۱.    
۱۶. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۱۷.    
۱۷. ابن‌ قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۲۶۳.    
۱۸. ابن‌ حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۲، ص۳۹.    
۱۹. ابن‌ قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۲۶۳.    
۲۰. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری (تاریخ الامم والملوک)، ج۲، ص۵۳۰.    
۲۱. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۳۰۱.    
۲۲. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۳.    
۲۳. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۲۳۳-۲۳۴.    
۲۴. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۸۸-۴۹۱.    
۲۵. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۹.    
۲۶. ابن‌ سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۵.    
۲۷. ابن‌ هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۳۵۲.    
۲۸. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۵۰.    
۲۹. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۱۷.    
۳۰. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۱۷.    
۳۱. شیخ صدوق، الامالی، ص۴۹۰.    
۳۲. فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضة الواعظین، ج۲، ص۲۸۶.    
۳۳. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۱۷.    
۳۴. ابن‌ عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۳۳۵.    
۳۵. ابن ‌اثیر، علی بن ابی‌الکرم، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۳۹۱.    
۳۶. ابن‌ حجر عسقلانی،، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۲، ص۴۰.    
۳۷. مروزی، نعیم‌ بن حماد، الفتن، ص۱۴.    
۳۸. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۳۴۶.    
۳۹. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۳، ص۱۰۴۲- ۱۰۴۴.    
۴۰. قطب راوندی، سعید بن هبةاللّه، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۵۰۴-۵۰۵.    
۴۱. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۶۶.    
۴۲. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۳، ص۱۰۴۵.    
۴۳. ابن‌ عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۱، ص۳۳۵.    
۴۴. مزّی، یوسف‌ بن عبدالرحمان، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۵، ص۴۹۷-۴۹۹.    
۴۵. ابونعیم اصفهانی، حیلة الاولیاء و طبقات‌ الأصفیاء، ج۱، ص۳۵۴.    
۴۶. ابن ‌جوزی، صفة الصفوة، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۱.
۴۷. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۸۱.    
۴۸. ابن ‌اثیر، علی بن ابی‌الکرم، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۳۹۱.    
۴۹. ابن ‌اثیر، علی بن ابی‌الکرم، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۳۹۱.    
۵۰. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷۳.    
۵۱. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۵.    
۵۲. ابن‌ شبّه نمیری، تاریخ‌ المدینة المنورة (اخبار المدینة النبویة)، ج۳، ص۹۹۲.    
۵۳. ابن ندیم، الفهرست، ص۴۱.    
۵۴. طوسی، محمد بن‌ حسن، رجال الطوسی، ص۶۰.    
۵۵. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال (تلخیص)، ص۶-۷.    
۵۶. ابن‌ ابی‌الحدید، شرح نهج‌ البلاغة، ج۲، ص۱۸۷-۱۸۸.    
۵۷. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج‌اللّه علی‌ العباد، ج۱، ص۱۰۳.    
۵۸. ‌اربلی، علی‌ بن عیسی، کشف ‌الغمة فی ‌معرفة الائمة، ج۳، ص۲۶۹.    
۵۹. ‌اربلی، علی‌ بن عیسی، کشف‌ الغمة فی‌ معرفة الائمة، ج۲، ص۲۱۹.    
۶۰. خزاز رازی، علی ‌بن محمد، کفایة الاثر فی النص علی‌ الائمة الاثنی‌ عشر، ص۱۳۶.    
۶۱. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۱۳۱.
۶۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری (تاریخ الامم والملوک)، ج۴، ص۴۳۰.    



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله حذیفة بن یمان، مقاله شماره ۵۸۹۳.    






جعبه ابزار