جنّت (حدیث)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله واژه
جنّت در أحادیث را مورد بررسی قرار میدهیم.
روایت ِ احادیث نبوی نه چندان اندک در
جوامع حدیثی اهل سنّت، و روایت احادیث فراوان از
پیامبر اکرم و
امامان معصوم صلواتاللّهعلیهم در جوامع حدیثی
شیعه درباره جنّت، و نیز توجه عموم
مسلمانان به جنّت به عنوان یک
اعتقاد ضروری دینی و علاقه آنان به کسب آگاهی تفصیلی از چند و چون آن، به استناد دادههای قرآنی و وحیانی، انگیزه تألیف آثار مستقل حدیثی در این باره یا اختصاص دادن فصول و بخشهای طولانی در مجموعههای حدیثی به این موضوع شده است. نمونههایی از این آثار عبارتاند از: صفة الجنه
ابونُعیم اصفهانی،
شعب الایمان احمد بن حسین بیهقی، الترغیب و الترهیب عبدالعظیم بن عبدالقوی مُنذری، التذکره فی أحوال الموتی و امور الآخره
شمسالدین قرطبی و حادِی الارواح الی بلاد الافراح
ابنقیم جوزیه، همگی مشتمل بر احادیث اهل سنّت و در مواردی همراه با اظهارات برخی صحابیان و
تابعین؛
معالم الزلفی سیدهاشم بحرانی و
بحار الانوار (کتاب العدل و المعاد)
محمدباقر مجلسی، هر دو مشتمل بر احادیث شیعی.
سُعَید بن جَناح اَزْدی از اصحاب
امام کاظم و
امام رضا علیهماالسلام، مجموعهای از احادیث مروی از
امام باقر و
امام صادق علیهماالسلام در موضوع جنّت و نار را در کتابی با عنوان صفة الجنّه و النار گرد آورده که به صورت کامل در
الاختصاص
و به نقل از آن در بحارالانوار
آمده است.
مباحث مطرح شده در احادیث، برخی در حکم
تفسیر و تبیین آیات
قرآن و برخی دیگر بیان تفصیلی امور متعلق به جنّت است، مانند اوصاف اهل جنّت و مدارج و مراتب آنان، مکان جنّت، نعمتهای آن، بناهای آن و مواد مصالح این بناها، درخت طوبی، اقسام جنّت و تأثیر یا عدم تأثیر نسبتهای خویشاوندی در جنّت.
چندین
حدیث، حاوی توضیح اسمهای جنّت در قرآن است. مثلاً در یک حدیث نبوی آمده که
جنّة المأوی' نام رودی است در دل جنّت، جنّت
عدْن و جنّت فردوس نیز نام دو جنّت است که در میانه جِنان (جمع جنّت) قرار دارند.
بنابر حدیثی از امام باقر علیهالسلام، قرآن از چهار جنّت نام برده است (
عَدْن، فردوس، نعیم، مأوی')، اما شمار زیادی جنّت بر گرد این چهار تا قرار دارد.
طبق حدیث دیگری که سُعید بن جناح از امامباقر روایت کرده، آیه ۴۶ و ۶۲
سوره رحمنشاهدی بر وجود چهار جنّت است، با این توضیح که دو جنّتِ نخست، یکی حاصل ترک
گناه و دیگری ثمره خدا را مراقب خویش دیدن (خافَ مقامَ ربّه) و برای
مقربان است و دو جنّت دیگر (نعیم، مأوی') برای
اصحاب یمین است و از حیث مزایا، نه از لحاظ
قرب، فروتر است.
در یک حدیث نبوی، علاوه بر این چهار جنّت (به جای
عدْن، خُلد آمده)، از
جنّة الجلال نیز نام برده شده
و در یک حدیثِ مروی از امام صادق علیهالسلام، آیه ۶۲ سوره رحمن دلیل بر وجود جنّتهای متعدّد و تعبیر «درجات» حاکی از تفاوت مراتب اهل جنّت، به اعتبار مجموعه کارهایشان، معرفی شده است.
اما توضیح ابونُعیم اصفهانی
این است که فردوس نام چهار جنّت در میانه جنّات است که نهرهای جنّت از آنجا جاری میشود.
علاوه بر این، جنّتی هست که خدا به دست خود (بِیده) آن را ساخته و نهال درختانش را نشانده است، دیدنیهای آن را هیچکس ندیده وبرنعمتهایش هیچکس واقف نیست. این مضمون در احادیث شیعه و اهل سنّت، هر دو، آمده است و معمولاً آیه ۱۷ سوره
سجده
را اشاره به آن دانستهاند.
حدیث شیعی از امام صادق علیهالسلام روایت شده است که در آن ابتدا از «
تجلّی» خدا بر اهل جنّت در «موعد» سخن به میان آمده و در پایان به این جنّت خاص اشاره شده است.
طبق توضیح ابنبابویه
مراد از تجلی، بروز نشانهای است دالّ بر آنکه خدا آنان را مخاطب ساخته و به گفته مجلسی،
این تجلی، با توجه به شواهد قرآنی، تجلّی نور جلال و آثار
لطف ربوبی است (برخلاف مذاهبی که تجلّی را با رؤیت خدا پیوند میزنند) و غرض از «بِیدِه» بیان قدرت و
رحمت خداوندی به نشانه تشریف و نکوداشت
مؤمنان است.
همچنین دو حدیث، روایت شده که در آنها تعبیر بیده، یکبار برای جنّت
عدن و یک بار برای فردوس
بهکار رفته است.تعبیراتی مشابه با وصف این جنّت، برای بیان نعمتهای آن و اینکه این نعمتها فراتر از تصور و تعقل انسانها و به مراتب، بیشتر و برتر از پاداش کارهایشان است در احادیث وجود دارد.
در احادیث نیز موضوع رضوان خدا، بهمثابه برترین
نعمت جنّت، مطرح شده است. بنابر حدیثی از امام علی علیهالسلام، پس از استقرار اهل جنّت در جایگاهشان، به آنان گفته میشود که بالاتر و ارجمندتر از نعمتهایی که ارزانیتان شده، خشنودی خدا از شما و
محبت او به شماست.امام سپس آیه ۷۲ سوره توبه را
تلاوت کرد.
طبق یک حدیث نبوی،
کمبهرهترین افراد جنّت کسانی هستند که نظر در جنّتهای خود و نعمتهای آن دارند، ولی برخوردارترین آنها، که در پیشگاه خدا بسی ارجمندند، هر
بامداد و
شامگاه نظر به «وجه» او میکنند. بهتعبیر حدیثی از امام صادق علیهالسلام،
کسانی که در دنیا به «عبادت» متنعم بودهاند (صدّیقین)، در آخرت نیز به همان عبادت متنعم خواهند بود.
که این عبادت، تکلیف نیست، تنعم است و سراسر لذت.
در مجموعه احادیث، علاوه بر شماری روایتهای تفصیلی در باره نعمتها و بهرهمندیها و کارهای اهل جنّت و خصوصیات و اقتضائات متناسب با آن فضا، به خصال و ملکات و رفتار هایی که انسانها را شایسته جنّت میکند
و در طرف مقابل، اموری که سبب حرمان از جنّت میشود توجه بسیار شده است. از کارهای عبادی، بیش از همه بر
عبادت شبانه (
تهجّد)، بهویژه با نظر به آیه ۱۷ سوره
سجده،
تأکید شده و در صفات و رفتارهای اخلاقی مؤدّی به جنّت، گرهگشایی از کار مردم،
مهرورزی به بندگان خدا، با
خلق به نیکویی سخن گفتن و دوری گزیدن از
ستم به دیگران، سفارش شده است
و رفتارهای زشت مانند
دروغگویی،
سخنچینی، استهزای بندگان خدا،بدخواهی، مشارکت با حاکمان در کارهای ناروا، بیبندوباری اخلاقی و
شرابخواری در شمار عوامل محرومکننده از جنّت معرفی شدهاند.
بهعلاوه، نفس
اشتیاق داشتن به جنّت، چه بسا زمینه ورود به آن را فراهم آورد
یا طبق حدیثی، گواهی دادن چند نفر به نیکو زیستن یک فرد چنین نتیجهای دارد،
چرا که اصل بر این است همه اهل جنّتاند مگر آنکس که نخواهد.
اساساً
قیامت، عرصه ظهور
رحمت خداست و کوچکترین عامل، مثلاً اظهار
حسن ظن به
لطف خدا، میتواند مؤدّی به جنّت شود.
مخلوق بودن و وجود فعلی جنت موضوعی است که در احادیث بدان تصریح و حتی به عنوان یکی از اعتقادات معرفی شده است.
در بیانی از امام رضا علیهالسلام نیز به تأکید آمده است که مراد از این مخلوق بودن، خلق تقدیری نیست، بلکه جنّت وجود خارجی دارد و پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، در
معراج همان جنّت را دیدند و بنابراین، نفی مخلوق بودن جنّت به منزله تکذیب آن حضرت است.
بهعلاوه، در چند حدیث به این نکته توجه داده شده که برای هرکس، جایی در جنّت ــ و نیز در
دوزخ ــ از پیش تعیین گردیده است و کارهای نیک او، اجزای آن مکان، از بنا و درخت و غیره، را تکمیل میکند.
نکته مستفاد از مجموع احادیث، به تبع
قرآن، جسمانی و مقداری بودن جنّت، و بهطور کلی
عالم آخرت، است و اینکه
نشئه
آخرت، با نشئه
دنیا در
جوهر خود، یعنی جسمانی بودن، اشتراک دارد و آنچه تفاوت میکند أعراض و اقتضائات و لوازم است. عبارات برخی احادیث نیز ظاهراً به همین نکته اشاره میکنند. مثلاً، در یکیاز مجالس گفتگوی امامعلی بن موسیالرضا علیهالسلام با چند تن از علمای ادیان در
مرو، در کتاب خود آورده است.
امام در پاسخ یکی از پرسشهای
عمران صابی و در مقام استدلال بر رؤیت ناپذیری خدا برای انسانها در جنّت، گفتهاند حجتآوری برای آنچه در آنجا (هُناک) وجود دارد فقط با آنچه در اینجا (هاهنا) هست، ممکن میشود.
این جمله، بنابر یکی از دو توضیح مجلسی
و شاگردش
سیدنعمتاللّه جزایری،
متضمن این «اصل» است که احوال آخرت را باید با احوال دنیا سنجید؛ پس چون در دنیا خدا را، بدان دلیل که جسم نیست تا در میدان دید قرار گیرد، نمیتوان دید در آخرت نیز، با همان معیار، دیدن خدا مُحال است.
(۱) ابنبابویه، عیون اخبار الرضا، چاپ حسین اعلمی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۲) ابنقیم جوزیه، حادی الارواح الی بلاد الافراح، چاپ سیدجمیلی، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
(۳) ابونعیم اصفهانی، صفةالجنه، چاپ علیرضا عبداللّه، دمشق ۱۴۰۶ـ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶ـ۱۹۸۷.
(۴) الاختصاص، منسوب به محمدبن محمدمفید، چاپ علیاکبر غفاری، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۵) هاشم بن سلیمان بحرانی، معالم الزلفی فی معارف النشأه الاولی و الاخری، قم ۱۳۸۲ ش.
(۶) حسین بن مسعود بغوی، مصابیح السنه، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، محمدسلیم ابراهیم سماره، و جمال حمدی ذهبی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۷) احمد بن حسین بیهقی، شعبالایمان، چاپ محمدسعید بسیونی زغلول، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
(۸) تستری، قاموس الرجال.
(۹) نعمت اللّه بن عبداللّه جزایری، نورالبراهین، او، انیس الوحید فی شرح التوحید، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۷.
(۱۰) طبرسی، مجمعالبیان.
(۱۱) محمد بن احمد قرطبی، التذکره فی احوال الموتی و امور الا´خره، چاپ فواز احمد زمرلی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۲) کلینی، اصولالکافی.
(۱۳) مجلسی، بحارالأنوار.
(۱۴) عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، چاپ مصطفی محمد عماره، قاهره ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷، چاپ افست بیروت بیتا).
(۱۵) احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جنّت روایی»، شماره۵۰۷۴.