جعفر بن ابیطالب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جعفر بن ابی طالب ملقب
به ذوالجناحین و
طیار امیر
مهاجران به حبشه و فرمانده شهید
سپاه اسلام در
غزوه موته بود.
برخی مفسران، مقصود از «رجال» در آیه ۴۶
اعراف را جعفر و دیگر مردانی دانستهاند که در
قیامت بر
اعراف، نظارهگر بهشتیان و دوزخیاناند.
وبینهما حجاب وعلی الاعراف رجال یعرفون کلا بسیماهم ونادوا اصحاب الجنة ان سلام علیکم لم یدخلوها وهم یطمعون (و ميان آن دو (گروه) حايلى است و بر اعراف مردانى هستند كه هر يك (از آن دو دسته) را از سيمايشان مى شناسند و بهشتيان را كه هنوز وارد آن نشده و(لى) (بدان)
امید دارند آواز مى دهند كه
سلام بر شما.)
«در تعقيب
آیات گذشته كه گوشهاى از سرگذشت بهشتيان و دوزخيان را بيان مىكرد، در اين آيات درباره «اعراف» كه منطقهاى است حدّ فاصل ميان
بهشت و
دوزخ، با ويژگىهاى خاص، سخن مىگويد.
نخست
به حجابى كه در ميان بهشتيان و دوزخيان كشيده شده است اشاره كرده، مىفرمايد: «ميان اين دو گروه حجابى قرار دارد» «وَ بَيْنَهُما حِجابٌ».
از آيات بعد، چنين استفاده مىشود كه: حجاب مزبور همان «اعراف» است كه مكان مرتفعى است ميان اين دو گروه، كه مانع از مشاهده يكديگر مىشود، ولى وجود چنين حجابى مانع از آن نيست كه
آواز و صداى يكديگر را بشنوند چنان كه در آيات قبل گذشت، بسيار ديدهايم كه همسايگان مجاور، از پشت
دیوار با يكديگر سخن مىگويند و از حال يكديگر جويا مىشوند، در حالى كه يكديگر را نمىبينند.
البته كسانى كه بر «اعراف» يعنى قسمتهاى بالاى اين مانع
مرتفع قرار دارند، هر دو گروه را مىتوانند ببينند.»
همچنین
نزول آیه ۲۳
احزاب را درباره وی و دیگر همرزمانش دانستهاند که در
جنگ موته شهید شدند.
من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر وما بدلوا تبدیلا (از ميان
مؤمنان مردانىاند كه
به آنچه با
خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند برخى از آنان
به شهادت رسيدند و برخى از آنها در (همين) انتظارند و (هرگز
عقیده خود را) تبديل نكردند.)
«راغب گفته کلمه (نحب)
به معناى نذرى است که محکوم
به وجوب باشد، مثلا وقتى گفته مى شود (فلان قضى نحبه) معنایش این است که فلانى
به نذر خود وفا کرد، و در
قرآن آمده (فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر) که البته منظور از آن، مردن است، همچنان که مىگویند: (فلان قضى اجله - فلانى اجلش را
به سر رساند) و یا مىگویند (فلان استوفى اکله - فلانى رزق خود را تا
به آخر دریافت کرد) و یا مىگویند: فلان قضى من الدنیا حاجته - فلانى حاجتش را از
دنیا برآورد.»
«در ميان اين تفسيرها، هيچ منافاتى نيست، چرا كه
آیه مفهوم وسيعى دارد و همه
شهدای اسلام را كه قبل از ماجراى جنگ «
احزاب» شربت شهادت نوشيده بودند شامل مىشود، و منتظران نيز تمام كسانى بودند كه در انتظار پيروزى و
شهادت به سر مىبردند، و افرادى همچون «
حمزه سيد الشّهدا» عليه السلام و «على» عليه السلام در رأس اين دو گروه قرار داشتند.»
از وی و دیگر
مهاجران به حبشه در ذیل آیات دیگری از جمله آیه ۱۰
سوره زمر یاد شده است.
قل یا عباد الذین آمنوا اتقوا ربکم للذین احسنوا فی هذه الدنیا حسنة وارض الله واسعة انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب (بگو اى بندگان من كه
ایمان آورده ايد از پروردگارتان پروا بداريد براى كسانى كه در اين دنيا خوبى كرده اند
نیکی خواهد بود و
زمین خدا فراخ است بى ترديد شكيبايان
پاداش خود را بى حساب (و)
به تمام خواهند يافت.)
«(و ارض اللّه واسعة) - این جمله تحریک و
تشویق ایشان است
به مهاجرت کردن از
مکه،
به خاطر این که توقف در مکه براى
مؤمنین به رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) دشوار بود، و
مشرکین هر روز بیشتر از روز قبل سختگیرى مىکردند و ایشان را دچار
فتنه و گرفتارى مىنمودند البته آیه شریفه از نظر لفظ عام است و اختصاص
به مهاجرت از مکه ندارد. بعضى از مفسرین گفتهاند: (مراد از ارض اللّه بهشت است مى فرماید: بهشت وسیع است، و در آن مزاحمتى نیست، پس در صدد
به دست آوردن آن
به وسیله اطاعت و
عبادت باشد) و لیکن این معنا از لفظ آیه بعید است.»
«سومين دستور،
تشويق به «
هجرت» از مراكز
شرک و کفر و آلوده
به گناه است مىگويد: «زمين خداوند وسيع است» «وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ».
كه در حقيقت پاسخى است
به بهانهجويان سست ارادهاى كه مىگفتند: ما در سرزمين «مكّه»
به خاطر سيطره حكومت مشركان، قادر
به انجام وظائف الهى خود نيستيم،
قرآن مىگويد: سرزمين خدا محدود
به «مكّه» نيست، «مكّه نشد
مدینه » دنيا پهناور است، تكانى
به خود دهيد، و از مراكز آلوده
به شرك و كفر و خفقان، كه مانع آزادى و انجام وظائف شما است،
به جاى ديگر، نقل مكان كنيد.
مسأله
هجرت، يكى از مهمترين مسائلى است كه نه تنها در آغاز
اسلام، اساسىترين نقش را در پيروزى
حکومت اسلامی ايفا كرد، و
به همين دليل پايه و سرآغاز
تاریخ اسلامی شد، در هر زمان ديگر نيز از اهميت فوقالعادهاى برخوردار است كه: از يكسو، مؤمنان را از تسليم در برابر فشار و خفقان محيط بازمىدارد، و از سوئى ديگر، عامل صدور اسلام
به نقاط مختلف
جهان است.
قرآن مجيد، مىگويد: «
به هنگام
قبض روح ظالمان و مشركان،
فرشتگان قبض روح، مىپرسند: شما در چه حال بوديد؟ در جواب مىگويند: ما مستضعف بوديم و در سرزمين خود تحت فشار، ولى فرشتگان
به آنها پاسخ مىدهند: مگر سرزمين الهى پهناور نبود؟ چرا
مهاجرت نكرديد؟»
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «جعفر بن ابی طالب».