• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جزء (فقه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مشابه: جزء (علوم دیگر).

جزء به معنای بخش معینی از یک مرکب را گویند.



بخشى معین از مرکب را می گویند.


جزء به بخشى معین از شی‌ء مرکب اطلاق مى‌شود؛ چنان که به قسمتهاى مختلف یک جزء بعض مى‌گویند.


جزء گاهى در مقابل شرط به کار مى‌رود، مانند اجزاى نماز، از قبیل رکوع و سجود در مقابل شرایط آن، همچون طهارت و روبه قبله بودن. تفاوت جزء با شرط در این کاربرد آن است که جزء ماهیت شى‌ء مرکب را تشکیل مى‌دهد؛ لیکن شرط خارج از ماهیت شى‌ء مرکب مى‌باشد؛ هرچند در صحت آن دخیل است.


در این مقاله به برخى احکام جزء که در بابهاى طهارت، صلات و وصیت‌ آمده، اشاره مى‌کنیم و تفصیل آن در مدخلهاى مربوط خواهد آمد.


واجب است اجزاى جدا شده از میت با خود او دفن گردد. بر اجزاى داراى حیات که از موجود زنده جدا مى‌شود حکم میت جارى مى‌گردد و در نتیجه نجس خواهد بود و مس آن در صورتى که استخوان داشته باشد بنابر مشهور موجب وجوب غسل مس میت است.


اخلال عمدى به اجزاى واجب نماز، مانند قرائت و اخلال، مطلقا حتى از روى سهو در اجزاى رکنى، از قبیل رکوع و دو سجده موجب بطلان نماز است .
[۵] مستمسک العروة الوثقی، ج۶، ص۵۹۴ .

قضا ى اجزاى فراموش شده جز در فراموشى یک سجده و تشهد واجب نیست.


در اینکه نیت از اجزاى عبادت است یا از شرایط آن، اختلاف است.


بسم اللّٰه الرحمٰن الرحیم در ابتداى هر سوره- جز سوره توبه که بسم اللّٰه ندارد- آیه ‌اى مستقل و جزء سوره است؛ هرچند از برخى قدما نقل شده که در غیر سوره حمد جزء سوره نیست .


کسى که به جزئى از مالش براى دیگرى وصیت کرده، بدون آنکه مقدار آن را معین کند، در اینکه باید یک دهمِ ثلث مالش را به او بدهند یا یک هفتمِ آن را، در مسئله دو قول است.



۱. العروة الوثقی، ج۲، ص۱۱۷.    
۲. مستمسک العروة الوثقی، ج۱، ص۳۱۲.    
۳. جواهر الکلام، ج۵، ص۳۴۰.    
۴. العروة الوثقی، ج۳، ص۳۳.    
۵. مستمسک العروة الوثقی، ج۶، ص۵۹۴ .
۶. مستمسک العروة الوثقی، ج۷، ص۴۰۹-۴۱۴.    
۷. ذکری الشیعة، ج۳، ص۲۴۳.    
۸. جواهرالکلام، ج۹، ص۱۵۰-۱۵۳.    
۹. جواهر الکلام، ج۹، ص۲۹۶.    
۱۰. جواهر الکلام، ج۲۸، ص۳۱۸.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، جلد۳، ص۸۰-۸۱.    


رده‌های این صفحه : واژه شناسی




جعبه ابزار