تُخافِت (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تُخافِت:(وَ لا تُخافِتْ بِها) «تُخافِت» در اصل از ريشۀ «
خفوت» به معنى «آهسته گفتن و
قطع شدن و يا ضعيف شدن آواز» است.
به موردی از کاربرد «تُخافِت» در
قرآن، اشاره میشود:
(قُلِ ادْعواْ اللّهَ أَوِ ادْعواْ الرَّحْمَنَ أَيّا مّا تَدْعواْ فَلَهُ الأَسْماء الْحُسْنَى وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبيلًا) «بگو: «اللّه» را بخوانيد يا «رحمان» را، هر كدام را بخوانيد، ذات پاكش يكى است؛ و بهترين نامها براى اوست.» و
نمازت را زياد بلند، يا زياد آهسته نخوان؛ و در ميان آن دو، راهى معتدل
انتخاب كن.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبيلًا) جهر و
اخفات دو صفت متقابل همند كه صداها را با آن دو توصيف مىكنند، و چه بسا در
وسط آن دو صفت ديگرى را هم معتبر بشمارند كه نسبت به
جهر اخفات باشد و نسبت به اخفات
جهر باشد، (مانند
آب ملايم كه نسبت به آب داغ خنک و نسبت به آب يخ داغ است) و در اين صورت
جهر به معناى مبالغه در بلند كردن آواز و اخفات به معناى مبالغه در آهسته سخن گفتن و حد وسط آن دو معتدل حرف زدن مىشود، و بنا بر اين معناى آيه اين مىشود كه: در
نماز صدايت را خيلى بلند مكن و خيلى هم آهسته مخوان، حد وسط را رعايت نما.
و اگر اين حد وسط را سبيل خوانده از اين رو بوده كه مىخواسته اينطور
نماز خواندن در ميان همه مسلمين رسم و
سنت شود تا همه گروندگان به
دین اسلام اين گونه
نماز بخوانند.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
آيه مورد بحث به مناسبت گفتگوى مشركان در
مکه دربارۀ
نماز پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است، آنها مىگفتند:
او
نماز خود را بلند مىخواند و ما را ناراحت مىكند، اين چه عبادتى است؟ اين چه برنامهاى است؟ به پيامبر (ص) دستور مىدهد:
«
نمازت را زياد بلند مخوان، زياد هم آهسته مخوان، (بلكه) ميان اين دو، راه (
اعتدال) را انتخاب كن.»
بنابر اين آيه فوق كارى به مسئله
نمازهاى «
جهريه» و «اخفاتيه» به اصطلاح معروف فقهى ندارد، بلكه ناظر به
افراط و
تفریط در بلند خواندن و آهسته خواندن است، مىگويد نه بيش از حدّ بلند بخوان و فرياد بزن و نه بيش از حدّ آهسته كه تنها
حرکت لبها مشخص شود و صدايى به گوش نرسد.
در آيه ۱۰۳
سوره طه به جمله: «يتخافتون» بر مىخوريم، آنجا كه «مجرمان» در ميان خود، دربارۀ مقدار توقفشان در عالم
برزخ آهسته به گفتگو مىپردازند، بعضى مىگويند:
شما تنها ده
شب (يا ده شبانه روز) در عالم برزخ بوديد.
(يَتَخافَتونَ بَيْنَهُمْ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلا عَشْراً) بدون
شک مدت توقف آنها در عالم برزخ طولانى بوده است، ولى در برابر
عمر قیامت مدتى بسيار كوتاه به نظر مىرسد.
اين آهسته گفتن آنها يا به خاطر
رعب و وحشت شديدى است كه از مشاهدۀ صحنه قيامت به آنها دست مىدهد و يا براثر شدت
ضعف و ناتوانى است.
بعضى از مفسران نيز احتمال دادهاند كه اين جمله اشاره به توقف آنها در دنيا بوده باشد.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تخافت»، ج۱، ص ۷۰۴.