• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تَشیع (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





تَشیع:(إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ)
تَشیع: در اصل از مادّه «شیع» به معنى «انتشار پيدا كردن، شايع و آشكار شدن» است.



به موردی از کاربرد تَشیع در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - تَشیع (آیه ۱۹ سوره نور)

(إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ) (به یقین كسانى كه دوست دارند زشتی‌ها در ميان مردم باایمان شايع شود براى آنان در دنيا و آخرت عذاب دردناكى است؛ و خداوند مى‌داند و شما نمى‌دانيد.)

۱.۲ - تَشیع در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: اگر اين آيه با آيات راجع به افک نازل شده باشد و متصل به آن‌ها باشد و مربوط به نسبت زنا به مردم دادن و شاهد نياوردن باشد، قهرا مضمونش تهديد تهمت زنندگان است، چون افک از مصاديق فاحشه است، و اشاعه آن در ميان مؤمنین به خاطر اين بوده كه دوست مى‌داشتند عمل زشت و هر فاحشه‌اى در بين مؤمنين شيوع يابد.
پس مقصود از فاحشه مطلق فحشاء است، چون زنا و قذف و امثال آن، و دوست داشتن اينكه فحشاء و قذف در ميان مؤمنين شيوع پيدا كند، خود مستوجب عذاب اليم در دنيا و آخرت براى دوست دارنده است. و بنا بر اين، ديگر علت ندارد كه ما عذاب در دنيا را حمل بر حد كنيم، چون دوست داشتن شيوع گناه در ميان مؤمنين حد نمى‌آورد، بله اگر لام در الفاحشة را براى عهد بدانيم، و مراد از فاحشه را هم قذف تنها بگيريم، و حب شيوع را كنايه از قصد شيوع و خوض و دهن به دهن گرداندن قذف بدانيم، در آن صورت ممكن است عذاب را حمل بر حد كرد. ولى سياق با آن نمى‌سازد. علاوه بر اين قذف به مجرد ارتكاب حد مى‌آورد و جهت ندارد كه ما آن را مقيد به قصد شيوع كنيم، و نكته‌اى هم كه موجب اين كار باشد در بين نيست.

۱.۳ - تَشیع در تفسیر نمونه

آيه مورد بحث ناظر به ممنوعيّت اشاعه فحشا است، مى‌فرمايد:
«كسانى كه دوست دارند زشتی‌ها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد عذاب دردناكى براى آن‌ها در دنیا و آخرت است...»
قابل توجه است اين كه نمى‌گويد كسانى كه اشاعه فحشاء دهند، بلكه مى‌گويد «دوست دارند كه چنين كارى را انجام دهند» و اين نهايت تأكيد در اين زمينه است. اصولا بهتر است بدانيم كه اشاعه فحشاء چيست؟ از آن‌جا كه انسان يک موجود اجتماعى است، جامعه بزرگى كه در آن زندگى مى‌كند از يک نظر همچون خانه اوست و حريم آن همچون حريم خانۀ او محسوب مى‌شود، پاكى جامعه به پاكى او كمک مى‌كند و آلودگى آن به آلودگيش.
روى همين اصل در اسلام با هر كارى كه جو جامعه را مسموم يا آلوده كند شديدا مبارزه شده است.
اگر مى‌بينيم در اسلام با غیبت شديدا مبارزه شده يكى از فلسفه‌هايش اين است كه غيبت، عيوب پنهانى را آشكار مى‌سازد و حرمت جامعه را جريحه‌دار مى‌كند.
اگر مى‌بينيم دستور عيب‌پوشى داده شده يک دليلش همين است كه گناه جنبه عمومى و همگانى پيدا نكند.
اگر مى‌بينيم گناه آشكار اهميّتش بيش از گناه مستور و پنهان است به خاطر اين است كه در روايتى از امام علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) مى‌خوانيم:
«آن‌كس كه گناه را نشر دهد مخذول و مطرود است و آن‌كس كه گناه را پنهان مى‌دارد مشمول آمرزش الهى است»
و اگر مى‌بينيم در آيۀ مورد بحث،موضوع اشاعۀ فحشاء با لحنى بسيار شديد و فوق‌العاده كوبنده محكوم شده نيز دليلش همين است.


۱. نور/سوره۲۴، آیه۱۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن-دار القلم، ص۴۷۰.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۴، ص۳۵۵.    
۴. نور/سوره۲۴، آیه۱۹.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۵۱.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۱۳۲.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۹۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۱۳.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۰۸.    
۱۰. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی- ط الاسلامیة، ج۲، ص۴۲۸.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۴، ص۴۰۳.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تَشیع»، ج۲، ص۵۵۱.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره نور | لغات قرآن




جعبه ابزار