• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

توسل (پژوهشکده‌باقرالعلوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



توسل از اصطلاحات علم کلام به معنای واسطه قرار دادن عمل یا شخصی در پیش خدا است. انسان در این عالم اسباب به خاطر نیازش ناچار است از سبب‌ها استفاده کند؛ لذا خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: وسیله‌ای برای تقرب به خدا بجویید. اغلب مسلمانان، به ویژه شیعیان، توسل به انبیا و اولیای الهی را یکی از مصادیق روشن وسیله و مایه نجات می‌دانند ولی برخی از مسلمانان درخواست حاجت از ائمه (علیهم‌السّلام) و استغاثه به آنان را بدعت و شرک می‌دانند. در جواب آنان گفته شده که درخواست کمک از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در زمان ایشان واقع شده پس بدعت نیست و چون در توسل، اولیای الهی وسیله محسوب شده و مستقلا مورد سوال واقع نمی‌شوند پس منافاتی با توحید نداشته و شرک محسوب نمی‌شود.



توسل در لغت یعنی با عمل یا وسیله به خدا متوسل شدن. «وسل توسل الی الله بعمل او وسیله.»
[۱] هنایی، علی، المنجد، ماده وسل، ص۹۰۰.
و در اصطلاح به معنای، واسطه قرار دادن شی یا شخصی است برای وصول به مطلوب.
[۲] طاهری خرم آبادی، سیدحسن، پاسخ به شبهات وهابیت، ج۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، تابستان۱۳۸۶، چاپ دوم.
چنانچه خداوند، در قرآن کریم می‌فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله وابتغوا الیه الوسیله؛ ‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید از خدا بپرهیزید، و وسیله‌ای برای تقرب به او بجویید».


بدون شک آدمی برای تحصیل کمالات مادی و معنوی، به غیر خود، یعنی خارج از محدوده وجودی خویش نیازمند است. عالم هستی بر اساس نظام اسباب و مسببات استوار شده و تمسک به سبب‌ها و وسایل برای رسیدن به کمالات مادی و معنوی، لازمه این نظام است.
بر همین اساس قرآن کریم، انسان را در جهت کسب کمالات معنوی و قرب به درگاه الهی امر به توسل به اسباب تقرب کرده است: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله؛ ‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید از خدا بپرهیزید، و وسیله‌ای برای تقرب به او بجویید».
در روایات پیامبر اکرم و امامان معصوم نیز بر لزوم توسل به اولیای الهی هنگام دعا تاکید شده است، چنانچه در روایت نبوی مستند نزد اهل شیعه و اهل سنت آمده است: «کل دعاء محجوب حتی یصلی علی محد و آل محمد.»، هر دعایی محجوب است تا اینکه بر محمد و آل محمد درود فرستاده شود.
بنابراین همچنانکه اصل دعا از اسباب و وسیله‌های فیض است و می‌توان حاجت را بطور مستقیم از خداوند در خواست کرد، توسل به اولیای الهی در هنگام دعا نیز از اسباب فیض و وسایل قرب به خداوند است.
[۶] روحانی، سید محمدکاظم، شفاعت و توسل، ص۵۰، قم، نشرمعارف، پاییز۱۳۸۴، چاپ سوم.



درباره توسل اختلاف نظر وجود دارد، ولی به طور عمده دو دیدگاه در این رابطه مطرح است:

۳.۱ - مصداق روشن وسیله

اغلب مسلمانان، به ویژه شیعیان، توسل به انبیا و اولیای الهی را یکی از مصادیق روشن وسیله میدانند، زیرا آن انوار مقدسه و نفوس مطهره، اشرف و افضل مخلوقات‌اند که به اعلی درجه انسانیت رسیـده و نزدیـک‌ترین فرد به درگـاه خدا هـستند و پس از مرگشان نیـز در جوار رحمتش زنـده و متنعم‌اند. بنابراین، توسل به پیامبر و اهل بیت (علیهم‌السّلام) در نظر این افراد از جمله اسباب و وسایلی است که باعث نزدیکی بندگان به خدایشان می‌شود و همان‌گونه که در روایات متعددی آمده، این عمل موجب قبولی طاعات و سرعت بخشیدن به اجابت دعا خواهد بود و مهم‌ترین راه نجات و رستگاری. از این رو، دعا و نیایش باید با توسّل به معصومان (علیهم‌السّلام) همراه باشد. (روی ترمذی: «انه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سلم، علّم بعض اصحابه ان یدعو و یقول: اللهم انی اسئلک و اتوسل الیک بنبیک نبی الرحمه یا محمد یا رسوال الله انی اتوسل بک الی ربی فی حاجتی لیقضیها لی اللهم فشفعه فی».
[۷] امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۲۵۲، قم، دارالکتب اسلامی، ۱۳۸۲ه. ق، چاپ دوم.


۳.۲ - بدعت و شرک

برخی از مسلمانان درخواست حاجت از ائمه (علیهم‌السّلام) و استغاثه به آن عزیزان را مورد اعتراض قرار داده و دو اشکال عمده بر آن وارد می‌کنند:
الف. بدعت:
مخالفان توسّل، این عمل را نوعی بدعت می‌دانند که در دین اسلام نبوده و مسلمانان صدر اسلام نیز چنین عملی را انجام نمی‌دادند. «اما التوسل و هو ان یقول القائل: اللهم انی اتوسل الیک بجاه نبیک محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) او بحق نبیک او بجاه عبادک الصالحین او بحق عبدک فلان، فهذا من اقسام البدعه المذمومه و لم یرد نص کرفع الصوت بالصلاه علی النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عند الاذان.» ، توسل جستن این است که گویند خدایا به مقام پیامبرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یا به حق پیامبرت، یا به مقام بندگان صالحت، یا به حق فلان بنده‌ات، به پیشگاه تو متوسل می‌شوم، پس اینگونه توسل از اقسام بدعت مذموم است و هیچ نصی بر درستی آن وارد نشده است، چنانچه بر بلند نمودن صدا هنگام صلوات فرستادن بر پیامبر در اذان نصی وجود ندارد.
[۸] - امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۲۶۳، قم، دارالکتب اسلامی، ۱۳۸۲ه. ق، چاپ دوم.

همچنین شیخ عبدالعزیز بن باز (مفتی سابق حجاز) می‌گوید: توسل به جاه و برکت، یا حق کسی بدعت است. از همین رو هرگاه کسی بگوید: اللهم انی اسالک بجاه انبیائک او بجاه فلان او بعبدک فلان او بحق فلان او برکه فلان، جایز نیست بلکه بدعت و شرک‌آور است.

ب- شرک:
برخی از این مخالفان، که وهابیون می‌باشند، با این قضیه به شکل افراطی برخورد کرده، آن را شرک و عبادت مخلوق می‌دانند. (ابن تیمیه می‌گوید: «من توسّل بعظیم عند الله کما یتوسل الی السلطان بخواصه و اعوانه فهذا من افعال الکفار و المشرکین»، کسی که توسل جوید به بزرگی در نزد خداوند همان‌گونه که متوسل می‌شود به سلطان بوسیله خواص و اعوان او، پس این از افعال کفار و مشرکین است.
[۱۰] امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۲۵۲، قم، دارالکتب اسلامی، ۱۳۸۲ه. ق، چاپ دوم.
[۱۱] امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۲۲۹، قم، دارالکتب اسلامی، ۱۳۸۲ه. ق، چاپ دوم .
از قول محمد بن عبدالوهاب آمده: صرح محمد بن عبدالوهاب بان دعاء غیرالله و الستغاثه بغیرالله موجب الارتداد عن الدین و الدخول فی عداد المشرکین و عبدة الاصنام.


اشکال: آیا توسل به پیامبر و امامان معصوم (علیهم‌السّلام) و حاجت خواستن از آنان، مؤثر دانستن غیر خدا و شرک نیست؟
در پاسخ این اشکال باید گفت: عبادت یعنی نهایت ذلت و خضوع در برابر کسی که اعتقاد به الوهیت او داشته باشیم و یا او را فاعلی استقلالی و غیر وابسته بدانیم.
بنابراین عبادت دو رکن دارد: ۱. نهایت وابسته ۲. اعتقاد به الوهیت
هرگاه یکی از این دو رکن نباشد، دیگر مفهوم عبادت و پرستش صدق نمی‌کند. خداوند خود به فرشتگان فرمان داده است، در مقابل آدم سجده کنند. «و یاد کن آنگاه که فرشتگان را گفتیم: «آدم را سجده کنید؛ و یا فرزندان را به نهایت خضوع و تذلل در برابر والدین دستور داده است: «و بال‌های ذلت و خواری را از روی مهربانی برای آن دو بگستران؛
بدیهی است، این اعمال عبادت و پرستش غیر خدا محسوب نمی‌شوند، وگرنه خدا امر به آن نمی‌کرد.


در توسل، گاهی حاجت خود را از خدا می‌خواهیم و هنگام دعا او را به حق اولیایش قسم می‌دهیم که حاجت ما را برآورده سازد. این روش را پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تعلیم فرمود و خود نیز بدان عمل می‌کرد. در چنین روشی هیچگونه احتمال شرک وجود ندارد.
در نوع دوم توسل، خداوند را حاجت دهنده می‌دانیم و از اولیای الهی می‌خواهیم برآمدن حاجت ما را از درگاه الهی درخواست کنند. در خواست دعا، نه تنها مؤثر دانستن غیر خدا نیست، بلکه اعتراف به این مطلب است که تنها حاجت دهنده و مؤثر در عالم هستی، اوست.
در نوع سوم توسل به طور مستقیم حاجت خود را از اولیای الهی طلب می‌کنیم و این نیز شرک نیست، زیرا تاثیر گذاری آنها، به صورت غیر استقلالی و وابسته به اراده و قدرت الهی است. اسباب و واسطه‌های فیض همچنان که در اصل وجود و بقای خویش، وابسته و قائم به او هستند، در فاعلیت و تاثیرگذاری نیز وابسته به اراده و قدرت خداوند می‌باشند. بنابراین نه توحید در ربوبیت به معنای انکار نقش اسباب است و نه اثبات نقش اسباب و واسطه‌های فیض، منافی با توحید ربوبی است. از این‌رو تمسک به آنها، منافاتی با توحید ربوبی ندارد.
در نتیجه توسل و حاجت خواستن از اولیای الهی، تمسک به رابطه‌های فیض الهی و اسبابی است که فاعل بودن آنان وابسته به قدرت و اراده خداوند است. و در نهایت این حاجت خواستن، شرک در ربوبین نیست، همچنانکه تمسک به اسباب (مثل پزشک و دارو) شرک در ربوبیت نیست.
[۱۵] روحانی، سید محمدکاظم، شفاعت و توسل، ص۶۵-۶۷، قم، نشرمعارف، پاییز۱۳۸۴، چاپ سوم .



توسل بر دو نوع است.

۶.۱ - توسل عام

توسل عام آن است که همه موجودات جهان به خاطر تاثیرهایی که در جهان دارند، برای رفع نیازمندی‌های خود، دست کمک و یاری به سوی هم دراز کرده و از یکدیگر بهره می‌برند. همه افراد این نوع توسل را قبول داشته و به وجود آن در خود کاملا واقفند. برای مثال، خدا که خالق و رازق ماست، وقتی به بندگان خود می‌فرماید: این من هستم که از شما رفع عطش می‌کنم ولی به وسیله آب، و من هستم که از شما رفع مرض می‌کنم ولی به وسیله دارو، و شما موظف هستید برای رسیدن به این رحمت‌ها، آب و دارو مصرف نمایید، یا وقتی که قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) می‌گوید: «الذی خلقنی فهو یهدین والذی هو یطعمنی و یسقین و اذا مرضت فهو یشفین و الذی یمیتنی ثم یحیین والذی اطمع ان بغفر لی خطیئتی یوم الدین؛ همان کسی که مرا آفریده و پیوسته راهنماییم می‌کند. و کسی که مرا غذا می‌دهد و سیراب می‌نماید. و هنگامی که بیمار می‌شوم مرا شفا می‌دهد. و کسی که مرا می‌میراند و سپس زنده می‌کند. و کسی که امید دارم گناهم را در روز جزا ببخشد.»
مسلماً این بیانات به این معنا نیست که حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) تاثیر دارو را در شفابخشی یا آب را در سیراب کردن انکار می‌کرد، بلکه بدین معناست که آن حضرت بر اساس بینش عمیقی که درباره جهان آفرینش داشت، در باطن همه این امور، دست توانای خدا را می‌دید. آری، شفابخشی دارو، سیراب کنندگی آب و همه و همه، به حکم قضا و قدر الهی است. بنابراین، توحید واقعی اقتضا می‌کند که ما برای سیراب گشتن و بهبودی یافتن، متوسّل به «آب» و «دارو» بشویم و از طریق همین‌ها، خود را در معرض رزق و شفابخشی خدای یکتا قرار داده و آنها را وسایل و اسبابی مقرر شده از جانب خدای واحد بشناسیم و آثار آنها را جداً آثار خدا بدانیم.

۶.۲ - توسل خاص

توسل خاص همان عملی است که شیعیان انجام می‌دهند و به آن اعتقاد راسخ دارند. آنان در زمان گرفتاری‌ها و مشکلات، یکی از افراد مقرب درگاه الهی را واسطه قرار داده و به وسیله او از خداوند رفع سختی‌ها و برآورده شدن حاجاتشان را طلب می‌کنند. این نوع از توسل نیز منافاتی با توحید نداشته، بلکه عین توحید است، چراکه اعتقاد به وسیله، اعتقاد به آفریننده وسیله «خدا» است.
بنابراین، مشخص می‌گردد که آنان در باب «توسل» به اولیاء الله و مقربان درگاه خدا، منظوری جز «ابتغاء وسیله» و «اعتصام بحبل اللّه» از نظر راه یابی به مقام «قرب خدا» که صریحاً مورد امر و ترغیب قرآن کریم و مقتضای عقل سلیم است ندارند: «یا ایها الذین آمنو اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون؛ »
آنان نه کسی جز خدا را می‌پرستند و نه چیزی را بی اذن خدا، مؤثر و قادر بر کاری می‌شناسند، بلکه همه چیز و همه کس را مخلوق خدا و «ممکن الوجود» و «فقیر بالذات» می‌دانند که تا از جانب خدا به آنها، وجود و توانایی بر ایجاد و اثر گذاری عطا نشود، نه از خود دارای وجود می‌باشند، و نه قادر بر ایجاد چیزی و یا اثرگذاری در چیزی خواهند بود. از این رو، اگر در ادعیه و زیارت‌هایی که در میان مسلمانان، به ویژه شیعه، متداول است دقت شود، این حقیقت به دست می‌آید که این افراد در عین اینکه نهایت تواضع را به پیشگاه اهل بیت عصمت (علیهم‌السّلام) اظهار می‌دارند، آن بزرگواران را به عنوان وسایلی می‌شناسند که خداوند برای هدایت بندگان به سوی کمال، در دسترس انسان‌ها قرار داده و از آنان خواسته تا با یاری گرفتن از آنها خود را به مقام قرب الهی برسانند.
[۱۸] ضیاء آبادی، سید محمد، توسل (وسیله جویی برای کسب فیض از مبدا هستی از دیدگاه عقل و قرآن و حدیث و پاسخ به شبهات)، ص۱۱۸، موسسه اهل بیت، بنیاد بعثت، ۱۳۶۲.

به طور کلی، توسل به وسایل و تسبب به اسباب با توجه به اینکه خدا سبب را آفریده و سبب را سبب قرار داده و از ما خواسته است از این وسایل و اسباب استفاده کنیم، به هیچ وجه شرک نیست، بلکه عین توحید است. در این میان، هیچ فرقی میان اسباب مادی و روحی، اسباب ظاهری و معنوی، و اسباب دنیوی و اخروی نیست. هنگامی که انسان متوسل می‌شود باید توجهش به خدا و از خدا به وسیله باشد. اما اگر توجه اصیل به وسیله باشد و نه از ناحیه توجه به خدا، شرک در عبادت خواهد بود.


توسل دارای آثار تکاملی ارزشمندی هست از جمله:

۷.۱ - شکوفایی استعدادها

بی‌شک به سراغ ائمه و اولیا رفتن، سعه‌صدر و مناعت طبع را برای انسان به ارمغان می‌آورد و انسان را از عدم شایستگی دور می‌سازد. توسل باعث می‌شود از خُلق و خوی پیشوایان دین بهره‌مند شده، اساس پیوند با امامان موجبات قرب به خداوند را فراهم می‌کند. این امر دور شدن از عناصر مادی را به همراه دارد. امام امت با پیروی از خُلق و خوی امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) و فرامین اخلاقی و اجتماعی آن امام بزرگوار، صاحب روح بزرگی به عظمت کوه شدند، تا آن‌جا که با سران کفر و شرک سازش نکرده و از آنها نهراسیدند و هرگز فکر سازش با آنها را در ذهن مبارکش راه ندادند زیرا رهبر فقید، به بیانات امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) آگاه است که آن امام همام فرمود: «یتنافون فی دنیا دنیه و یتکالبون علی جیفه مریحه و عن قلیل یتبر التابع من المتبوع و القائد من المقود فیتزایلون بالبغضاء و یتلاعنون عند اللقاء. در احراز پُست دنیایی بر همدیگر سبقت می‌گیرند و چون سگ‌ها، به جان مرداری بدبو می‌افتند. طولی نمی‌کشد که تابع از متبوع و رهبر از پیرو بیزاری می‌جوید. اینها با بغض و کینه از هم جدا می‌شوند و به هنگام ملاقات یکدیگر را لعن و نفرین می‌کنند.»
حال ستمگرانِ دنیا طلب و شیفته مقام و ریاست چنین است، ولی وضع ارادتمندان به ائمه (علیهم‌السّلام) به صورتی دیگر است.
توسل به ائمه (علیهم‌السّلام) جان و روح را آماده برای پیوند با خدا می‌سازد. اگر این معنا در وجود بشر محقق شود، و اگر ما به ائمه خود در عمل و گفتار و شؤون زندگی اقتدا کنیم و راه درست را طی کنیم، آنچه خداوند به آنان عنایت فرموده، به ما نیز ارزانی خواهد داشت و انسان را از بسیاری از وابستگی‌های کاذب می‌رهد.
هر که با مردان حق پیوست، عنوانی گرفت
قطره چون واصل به دریا می‌شود، دریا شود

۷.۲ - دوری از گناه

اصولاً کسی که خود را نیازمند به عنایات ائمه می‌بیند و عرض ارادت به ایشان را لازمه کمال و ترقی می‌داند، نفس خود را ملزم می‌کند که در همه حال دور از گناه زندگی کند، زیرا گناه عارضه‌ای بنیان بر‌انداز و خطرناک است، که فرد گناهکار را در مسیر هلاکت قرار می‌دهد و غرائز و استعدادهای او را به انحراف و سرانجام خاموشی هدایت می‌کند. لذا امام علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «و التوبه من ورائکم.» توبه باید پشت سر شما باشد. یعنی اگر گناه کردی، باید توبه کنی.

۷.۳ - خضوع در برابر خدا

ارادت به ائمه (علیهم‌السّلام) سعه‌صدر و عظمت روح برای انسان به ارمغان می‌آورد. به ویژه تدبر در زندگی آنها دل و روح طغیانگر آدمی را به تفکر و حرکت سازنده گرایش می‌دهد.
[۲۲] شهیدی، عباس، توسل در نگاه قرآن و حدیث، ص۲۱-۴۷، قم، چاپ اول، نشر پارسایان.



توسل به صورت‌ها مختلف واقع می‌شود بهترین روش‌ها عبارتند از:

۸.۱ - خواندن خدا به حق اولیای او

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرموده است: خداوند عزوجل می‌فرماید: ‌ای بندگان من! گرامی‌ترین خلق و پر فضیلت‌ترین آنان نزد من، محمد و برادرش علی و امامان بعد از وی هستند. اینان «وسیله» ‌ها به سوی من می‌باشند. هر کس حاجتی دارد و نفعی را طالب است و یا دچار حادثه‌ای سخت و زیان‌بار گشته و برطرف شدن آن را می‌خواهد، مرا به محمد و آل طاهرینش بخواند تا به نیکوترین وجه او را برآورم.

۸.۲ - درخواست دعا از اولیای الهی

در خواست دعا همچنان که از برادر و خواهر مؤمن امری صحیح و پسندیده است، از اولیای الهی و آبرومندان درگاه او به طریق اولی بجا و پسندیده است.
[۲۴] روحانی، سید محمدکاظم، شفاعت و توسل، ص۵۵، قم، نشرمعارف، پاییز۱۳۸۴، چاپ سوم.

همانطور که قرآن کریم در حق رسول اکرم فرمود: «لو انّهم اذ ظلموا انفسهم جاؤک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما؛ و اگر این مخالفان هنگامی که به خود ستم می‌کردند. به نزد تو می‌آمدند و ازخدا طلب آمرزش می‌کردند و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌کرد، خدا را توبه پذیر و مهربان می‌یافتند.»

۸.۳ - درخواست حاجت از اولیای الهی

قسم سوم توسل به این صورت است که به طور مستقیم حاجت خود را از اولیای الهی طلب کنیم. همانطور که صحابی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به ایشان عرض کرد: «اسالک مرافقتک فی الجنه»، از تو می‌خواهم در بهشت همنشینت باشم.


۱. هنایی، علی، المنجد، ماده وسل، ص۹۰۰.
۲. طاهری خرم آبادی، سیدحسن، پاسخ به شبهات وهابیت، ج۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، تابستان۱۳۸۶، چاپ دوم.
۳. مائده/سوره۵، آیه۳۵.    
۴. مائده/سوره۵، آیه۳۵.    
۵. ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۴، ص۱۶۶۲،حدیث۱۰۷۹۴، موسسه دارالحدیث، چاپ دوم.    
۶. روحانی، سید محمدکاظم، شفاعت و توسل، ص۵۰، قم، نشرمعارف، پاییز۱۳۸۴، چاپ سوم.
۷. امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۲۵۲، قم، دارالکتب اسلامی، ۱۳۸۲ه. ق، چاپ دوم.
۸. - امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۲۶۳، قم، دارالکتب اسلامی، ۱۳۸۲ه. ق، چاپ دوم.
۹. بن باز، عبدالعزیز، مجموع فتاوی و مقالات متنوعه، ج۴، ص۳۱۱.    
۱۰. امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۲۵۲، قم، دارالکتب اسلامی، ۱۳۸۲ه. ق، چاپ دوم.
۱۱. امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۲۲۹، قم، دارالکتب اسلامی، ۱۳۸۲ه. ق، چاپ دوم .
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۳۴.    
۱۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۴.    
۱۴. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۴۸، ح۳۴۴۲۵، موسسه الرساله، بیروت، ۱۴۰۹ه. ق.    
۱۵. روحانی، سید محمدکاظم، شفاعت و توسل، ص۶۵-۶۷، قم، نشرمعارف، پاییز۱۳۸۴، چاپ سوم .
۱۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۷۸۸۲.    
۱۷. مائده/سوره۵، آیه۳۵.    
۱۸. ضیاء آبادی، سید محمد، توسل (وسیله جویی برای کسب فیض از مبدا هستی از دیدگاه عقل و قرآن و حدیث و پاسخ به شبهات)، ص۱۱۸، موسسه اهل بیت، بنیاد بعثت، ۱۳۶۲.
۱۹. مطهری، مرتضی، عدل الهی، ص۲۳۹.    
۲۰. امام علی (علیه‌السّلام)، نهج البلاغه، خطبه ۱۵۱.    
۲۱. امام علی (علیه‌السّلام)، نهج البلاغه، خطبه۱۶، بند۱۰.    
۲۲. شهیدی، عباس، توسل در نگاه قرآن و حدیث، ص۲۱-۴۷، قم، چاپ اول، نشر پارسایان.
۲۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۴، ص۲۲، ح۲۰، دارالوفاء، بیروت.    
۲۴. روحانی، سید محمدکاظم، شفاعت و توسل، ص۵۵، قم، نشرمعارف، پاییز۱۳۸۴، چاپ سوم.
۲۵. نساء/سوره۴، آیه۶۴.    
۲۶. ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۲۰۷، چاپ دوم، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۳۸۶ ه. ق.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «توسل»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۸/۱۵.    


رده‌های این صفحه : اصطلاحات کلامی | توسل




جعبه ابزار