تنزیه خدا از توصیف (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از موارد
تنزیه خداوند که در
آیات قرآن بیان شده،
تنزیه از توصیف است.
خداوند،
منزّه از توصيف
مشرکان:
۱. «وجَعَلوا لِلَّهِ شُرَكاءَ الجِنَّ وخَلَقَهُم وخَرَقوا لَهُ بَنينَ وبَنتٍ بِغَيرِ عِلمٍ سُبحنَهُ وتَعلى عَمّا يَصِفون؛
آنان براى
خدا همتايانى از
جنّ قرار دادند، در حالى كه آنها مخلوق او هستند؛ و براى
خدا، به
دروغ و از روى
جهل، پسران و دخترانى قائل شدند؛
منزّه است
خدا، و برتر است از آنچه وصف مىكنند!»
۲. «لَو كانَ فيهِما ءالِهَةٌ الَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا فَسُبحنَ اللَّهِ رَبّ العَرشِ عَمّا يَصِفون؛
در حالى كه اگر در
آسمان و
زمین، جز خداوند يگانه، خدايان ديگرى بود، نظام جهان به هم مىخورد.
منزّه است خداوند پروردگار
عرش (و جهان هستى)، از آنچه وصف مىكنند!»
۳. «مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن ولَدٍ وما كانَ مَعَهُ مِن الهٍ اذًا لَذَهَبَ كُلُّ الهٍ بِما خَلَقَ ولَعَلا بَعضُهُم عَلى بَعضٍ سُبحنَ اللَّهِ عَمّا يَصِفون؛
خدا هرگز فرزندى اختيار نكرده؛ و خداى ديگرى با او نيست؛ كه اگر چنين مىشد، هر يك از خدايان
مخلوقات خود را تحت تدبير خود مىبرد و بعضى از آنان بر بعضى ديگر برترى مىجست (و جهان هستى به تباهى كشيده مىشد)؛
منزّه است
خدا از آنچه آنان توصيف مىكنند!»
۴. «سُبحنَ اللَّهِ عَمّا يَصِفون؛
منزّه است خداوند از آنچه توصيف مىكنند.»
۵. «سُبحنَ رَبّكَ رَبّ العِزَّةِ عَمّا يَصِفون؛
منزّه است پروردگار تو، پروردگار صاحب قدرت، از آنچه آنان توصيف مىكنند.»
۶. «سُبحنَ رَبّ السَّموتِ والارضِ رَبّ العَرشِ عَمّا يَصِفون؛
منزّه است پروردگار آسمانها و زمين، پروردگار عرش، از آنچه درباره او توصيف مىكنند!»
تنزیه خداوند از توصيفهاى ناشايست:
«سَبّحِ اسمَ رَبّكَ الاعلى؛
منزّه شمار نام پروردگار بلند مرتبهات را!»
برخی اهل معرفت نظیر
قاضی سعید قمی بر اساس تعابیری چون «هو فوق ما یصفه الواصفون» معتقد است خداوند قابل توصیف نیست و توحید کامل را در نفی صفات از ذات میداند. امام خمینی از این نظر قاضی سعید قمی ابراز شگفتی میکند که او چگونه از مقام واحدیت که همه عارفان بدان چشم دوختهاند،
غفلت نموده است؛ زیرا عارفان پیوسته گفتهاند که در مقام جمع و مقام اسماء الهی، هر اسمی از اسمی دیگر متمایز است و خداوند در این مقام به حقیقت، متصف به اسماء میگردد و به حسب این اسماء در عالم و تعینات خلقی اثر میگذارد.
همچنین امام خمینی بر این استدلال قاضی سعید که گفته وصف سبب محدود شدن واجب تعالی میشود ایراد میگیرد و معتقد است این سخن شاید در باب صفات متعین و محدود جاری باشد، لیکن صفات اطلاقی از این قاعده مستثنا هستند، زیرا هر اسمی به لحاظ حضور ذات احدی مشتمل بر همه اسماء است. پس استدلال قاضی سعید در باب صفات اطلاقی جاری نخواهد بود.
ایشان در باب رجوع صفات ذات به سلب نقایص دو ایراد بر قاضی سعید دارد اولاً صفات و اسمای الهی از قبیل حالات و عوارض زائد بر ذات نیستند؛ ثانیاً قاضی سعید برای گریز از تشبیه و اشتراک معنوی حق و خلق به این تفسیر و توضیح پرداخته و
اشتراک معنوی را نفی کرده است و دچار تشبیه شده است و صفات حق را با صفات خلق بلکه صفات مادی و عالم ماده یکی دانسته و پس از آن حکم میکند که خداوند از صفات مبرّا است.
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۹، ص۵۰، برگرفته از مقاله «موارد تنزیه خدا (تنزیه از توصیف)» •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.