• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مزق (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: پاره کردن.


مَزْق (به فتح میم و سکون زاء) از واژگان قرآن کریم به معنای پاره کردن و متلاشى كردن است. اسم مکان آن مُمَزَّق (به ضم میم و فتح میم و زاء مشدد مفتوح) است به معنای «در هر محلّ متلاشى شدن.»



مَزْق‌ مَزّق و تَمْزيق به معنى پاره كردن و متلاشى كردن است.


(فَجَعَلْناهُمْ أَحادِيثَ وَ مَزَّقْناهُمْ‌ كُلَّ مُمَزَّقٍ‌) «جريان قوم سبا را خبرهاى تازه گردانديم كه زبانزد مردم شدند و آنها را به طور كامل پراكنده و ديار به ديار كرديم.» بنا بر آنكه‌ «مُمَزَّقٍ» مصدر باشد نه اسم مکان.
(هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلى‌ رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ‌ كُلَ‌ مُمَزَّقٍ‌ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ) «قول منكرين معاد است كه به يكديگر می‌گفتند: آيا دلالت نكنيم شما را به مردی كه می‌گويد: آنگاه كه به طور كامل متلاشى و پراكنده شديد حتما شما در خلقت تازه‌اى به وجود خواهيد آمد؟»
ممكن است‌ «مُمَزَّقٍ» را در هر دو آيه اسم مكان گرفت يعنى «در هر محلّ متلاشى شدن.»


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۲۵۶.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۲۳۶.    
۳. سبأ/سوره۳۴، آیه۱۹.    
۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۶۵.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۵۰.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن،تقسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۰۶.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن،تقسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۲۴۹.    
۸. سبأ/سوره۳۴، آیه۷.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۵۸.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۳۹.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن،تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۹۳.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن،تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۲۱۳.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «مزق»، ج۶، ص۲۵۶.    






جعبه ابزار