• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفسیر مجاهد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تفسیر مجاهد اثر ابوالحجاج مجاهد (۲۱ - ۱۰۴ یا ۱۰۵ ق) فرزند جبر و یا جبیر مکی مخزونی از مفسران تابعین و علمای علوم قرآنی شیعه می‌باشد.



عـلـوم و فـنون تفسیر را از ابن عباس اخذ کرد و ابن حجر عسقلانی در تهذیب التهذیب افـزون بر ابن عباس وی را از شاگردان حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) ضبط کرده است ابن عساکر در تاریخ دمشق و سایرین می‌نویسند که مجاهد سی مرتبه قرآن کریم را بر ابن عباس عرضه نمود و تفسیر آیات قرآن را یکان یکان سؤال کرد.


وی بـه سـیـر سـیـاحـت در بـلاد اسـلامـی پرداخت و در اکثر شهرها فضلا از محضر او بهره‌مند می‌گشتند و نیز مدتی در کوفه تفسیر قرآن تدریس می‌نمود.


او بـخـاطـر تـشـیعش سال‌ها مورد بغض و کینه بنی امیه بود و به زندان افتاد و همچنان در زندان حجاج بن یوسف ثقفی بود تا اینکه حجاج در سال ۹۶ ق وفات یافت و مجاهد آزاد گردید.


مثلا در تفسیر سوره لقمان که مشتمل بر ۳۴ آیه است تنها ۱۱ آیه، آن هم فقط به ترجمه چند واژه بسنده شده است. اولین آیه از این سوره را که تفسیر کرده آیه ششم است. بدینگونه:
و من الناس من یشتری لهو الحدیث قال (مجاهد): هو اشتراء المغنی و المغنیة بالمال الکثیر و الاستماع الیهم، و الی مثله من الباطل. یتخذها هزوا قال: یتخذ سبیل الله هزوا.
کان فی اذنیه و قرا یعنی ثقلا.
و لقد آتینا لقمان الحکمة یعنی: الفقه و العقل و الاصابه فی القول فی غیر نبوة.
وهنا علی وهن یعنی: المشقة.
ان تک مثقال حبة من خردل فتکن فی صخرة او فی السماوات او فی الارض یات بها الله ان الله لطیف خبیر قال: لطیف باستخراجها، خبیر بمکانها.
و امر بالمعروف و انه عن المنکر قال: من دعا الی الایمان و نهی عن عبادة الاوثان، فقد امر بالمعروف و نهی عن المنکر.
و لا تصعر خدک للناس، قال: هو الصدود و الاعراض بالوجه عن الناس. ان الله لا یحب کل مختال فخور یعنی: کل متکبر. قال: فخور، هو الذی یعدد ما اعطاه و هو لا یشکر الله.
ما خلقکم و لا بعثکم الا کنفس واحدة یعنی: القلیل و الکثیر علیه سواء.
الختار: الغدار.
الغرور:
ان الله عنده علم الساعة قال: جاء رجل من اهل البادیة الی رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فقال: ان امراتی حبلی، فاخبرنی ماذا تلد؟ و بلدنا جدبه محل (ای اشتد به القحط؛ خشکسالی آن را فرا گرفت) فاخبرنی متی ینزل الغیث؟ و قد علمت این ولدت، فاخبرنی این اموت! فانزل الله هذه الایة. قال مجاهد: و هن مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو.
[۱۴] طالقانی، عبدالوهاب، تاریخ تفسیر، ص۸۷ - ۸۴.

این تمام آن چیزی است که با نام تفسیر مجاهد در تفسیر سوره لقمان آورده شده است.
در شرح حال مجاهد متذکر شدیم این تفسیر خیلی کمتر از آن چیزی است که از مجاهد _البته نه از طریق ابن ابی‌نجیح_ در تفسیر طبری راه یافته است. فؤاد سزگین می‌گوید: طبری حدود ۷۰۰ بار در موارد مختلف از مجاهد روایت تفسیری دارد که بیشتر از طریق ابن ابی‌نجیح است و نیز از تفسیر ابن جریج، ثوری، معمر بن راشد، عبدالرزاق بن همام، ورقاء بن عمر و شبل بن عیاد برگرفته است.
[۱۵] سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، مجلد اول در علوم قرآنی و حدیث، ج۱، ص۷۱.



تفسیر مجاهد به زبان عربی به شیوه روائی در هشت جلد موجود می‌باشد.
‌ایـن تـفسیر در طی کتب معتبر سنی و شیعه بسیار نقل گردیده است اکثر آنرا طبری در تفسیر خویش و نیز بخاری و شافعی و سایرین از عامه در کتب خود ضبط کرده‌اند و همچنین در تفسیرها و کتب معتبر شیعه مانند کتب اربعه از او بسیاری نقل گردیده است. مجاهد بسیاری از فضائل حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) و خاندان عصمت و طهارت را (علیه‌السّلام) را که در قرآن کریم نازل گردید نقل می‌نماید.


‌امـروز نـسـخـه‌ای از تـفـسیر مجاهد مورخه سال ۵۴۴ ق به شماره ۱۰۷۵ ثبت در دفتر کتابخانه دارالکتب المصریه در هشت جلد موجود است: مجلد اول از سوره بقره تا آیه ۴۳ سوره نساء. مجلد دوم از آیه ۴۶ سوره نساء تا سوره انفال. مجلد سوم از سوره توبه تا آیه ۴۴ سوره بنی اسرائیل. مجلد چهارم از آیه ۲۵ سوره بنی اسرائیل تا آیه ۲۵ سوره فرقان. مجلد پنجم از آیه ۲۷ سوره فرقان تا پایان سوره یس. مجلد ششم از سوره صافات تا پایان سوره نجم. مجلد هفتم از سوره قمر تا پایان سوره عم یتساءلون. مجلد هشتم از سوره و سوره نازعات تا پایان سوره ناس.
‌ایـن نـسـخـه تـوسط مجمع الابحاث الاسلامیه پاکستان عکس‌برداری گردید سپس با مقدمه و تـحـقیق عبدالرحمن الطاهر سورتی و با نفقه شیخ خلیفه آل ثانی امیر دولت قطر در دو مجلد به طبع رسید و مجدد در بیروت تجدید چاپ گردید. لازم بـه یـادآوری اسـت که مصحح اختلافات متن تفسیر و آنچه را که در تفسیر طبری ذکر شده است در پاورقی ضبط کرده که بسیار نافع است.


مـجـاهد پس از آزادی از زندان مجددا به مکه مکرمه بازگشت و در حال سجده دار فانی را وداع گفت.
[۳۶] ابن شاکر کتبی، محمدبن شاکر، فوات الوفیات، ج۲، ص۱۴۴.
[۴۰] قزوینی رازی، عبدالجلیل بن ابوالحسین، النقض، ص۲۱۲.



۱. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۴۲.    
۲. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۵۷، ص۲۵.    
۳. لقمان/سوره۳۱، آیه۶.    
۴. لقمان/سوره۳۱، آیه۷.    
۵. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۲.    
۶. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۴.    
۷. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۶.    
۸. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۷.    
۹. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۸.    
۱۰. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۸.    
۱۱. لقمان/سوره۳۱، آیه۳۲.    
۱۲. لقمان/سوره۳۱، آیه۳۳.    
۱۳. لقمان/سوره۳۱، آیه۳۴.    
۱۴. طالقانی، عبدالوهاب، تاریخ تفسیر، ص۸۷ - ۸۴.
۱۵. سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، مجلد اول در علوم قرآنی و حدیث، ج۱، ص۷۱.
۱۶. نساء/سوره۴، آیه۴۳.    
۱۷. نساء/سوره۴، آیه۴۶.    
۱۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۴۴.    
۱۹. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۵.    
۲۰. فرقان/سوره۲۵، آیه۲۵.    
۲۱. فرقان/سوره۲۵، آیه۲۷.    
۲۲. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۵، ص۲۷۸.    
۲۳. ذهبی، محمدبن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۷۱.    
۲۴. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۹، ص۲۲۴.    
۲۵. فرات کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۴۹.    
۲۶. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۵۷.    
۲۷. ذهبی، محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۱۰۴-۱۰۷.    
۲۸. شیخ طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۲۷۶.    
۲۹. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۴۳.    
۳۰. کلینی، محمدبن یعقوب، روضة کافی، ج۸، ص۲۲۰.    
۳۱. خزرجی، صفی الدین، خلاصة التهذیب، ص۳۶۹.    
۳۲. ذهبی، محمدبن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۴۹.    
۳۳. ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۲، ص۱۹.    
۳۴. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، صفة الصفوة، ج۱، ص۴۱۳.    
۳۵. ذهبی، شمس الدین، العبر، ج۱، ص۹۴.    
۳۶. ابن شاکر کتبی، محمدبن شاکر، فوات الوفیات، ج۲، ص۱۴۴.
۳۷. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۴۴۷.    
۳۸. خویی، سیدابوالقاسم، معجم الرجال الحدیث، ج۱۵، ص۱۹۶.    
۳۹. ذهبی، محمدبن احمد، میزان الاعتدال، ج۳، ص۴۳۹.    
۴۰. قزوینی رازی، عبدالجلیل بن ابوالحسین، النقض، ص۲۱۲.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تفاسیر قرن دوم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۵.    
معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۱۴۱.    






جعبه ابزار