تسلیم فرعون (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فرعون وقتی در معرض
غرق شدن قرار گرفت
اقرار به
تسلیم شدن خداوند کرد ولی خداوند اقرار فرعون را قبول نکرد.
فرعون به هنگام
غرق شدن
اقرار به تسلیم در برابر
خدا کرد:
وجـوزنا ببنی
اسرء
یل البحر فاتبعهم فرعون وجنوده بغیـا وعدوا حتی اذا ادرکه الغرق قال ءامنت انه لا الـه الا الذی ءامنت به بنوا
اسرء
یل وانا من المسلمین.
(سرانجام)
بنی اسرائیل را از
دریا (
رود عظیم
نیل) عبور دادیم
و فرعون
و لشکرش از سر
ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «
ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که
بنی اسرائیل به او ایمان آوردهاند، وجود ندارد
و من از
مسلمین هستم!»
در این آیات آخرین مرحله
مبارزه بنی اسرائیل با فرعونیان
و سرنوشت آنها، در عباراتی کوتاه اما دقیق
و روشن، ترسیم شده است،
و آن چنان که روش
قرآن است، مطالب اضافی را که از جملههای قبل
و بعد فهمیده میشود، ترک نموده.
نخست میگوید: ما
بنی اسرائیل را به هنگام مقابله با فرعونیان در حالی که تحت فشار
و تعقیب آنها قرار گرفته بودند از دریا (شط عظیم
نیل که به خاطر عظمتش کلمه بحر بر آن اطلاق شده) عبور دادیم (
و جاوزنا ببنی
اسرائیل البحر). فرعون
و لشگرش برای کوبیدن
بنی اسرائیل و ظلم
و ستم و تجاوز بر آنان به تعقیب آنها پرداختند، اما بزودی همگی در میان امواج
نیل غرق شدند (فاتبعهم فرعون
و جنوده بغیا
و عدوا). بغی به معنی ستم
و عدو به معنی تجاوز است، یعنی آنها به خاطر ستم
و تجاوز به
بنی اسرائیل به تعقیبشان پرداختند. جمله فاتبعهم نشان میدهد که فرعون
و لشکرش به
اختیار خود به تعقیب
بنی اسرائیل پرداختند، بعضی از
روایات نیز این معنی را تایید میکند
و پارهای دیگر چندان با آن سازگار نیست، ولی به هر حال آنچه از ظاهر آیه استفاده میشود برای ما مدرک است.
به هر حال این جریان ادامه یافت( تا اینکه غرقاب دامن فرعون را فرو گرفت،
و او همچون پر کاهی بر روی امواج عظیم
نیل میغلطید، در این هنگام پردههای
غرور و بیخبری از مقابل چشمان او کنار رفت،
و نور توحید فطری درخشیدن گرفت، فریاد زد: من ایمان آوردم که معبودی جز آن کس که
بنی اسرائیل به او ایمان آوردهاند، وجود ندارد (حتی اذا ادرکه الغرق قال آمنت انه لا اله الا الذی آمنت به بنوا
اسرائیل). نه تنها با
قلب خود ایمان آوردم بلکه عملا هم در برابر چنین پروردگار توانایی
تسلیم (
و انا من المسلمین). در واقع هنگامی که پیشگوییهای موسی یکی پس از دیگری بوقوع پیوست
و فرعون بیش از پیش از
صدق گفتار این پیامبر بزرگ آگاه شد،
و قدرت نمایی او را مشاهده کرد، ناچار اظهار ایمان نمود، به
امید اینکه همانگونه که خدای
بنی اسرائیل آنها را از این امواج
کوه پیکر رهایی بخشید، او را نیز رهایی بخشد، لذا میگوید: به همان خدای
بنی اسرائیل ایمان آوردم!.
تسلیم فرعون به هنگام غرق شدن، از سوی خداوند مورد پذیرش قرار نگرفت:
وجـوزنا ببنی
اسرء
یل البحر فاتبعهم فرعون وجنوده بغیـا وعدوا حتی اذا ادرکه الغرق قال ءامنت انه لا الـه الا الذی ءامنت به بنوا
اسرء
یل وانا من المسلمین• ءالــن وقد عصیت قبل وکنت من المفسدین.
(سرانجام)
بنی اسرائیل را از دریا (
رود عظیم
نیل) عبور دادیم
و فرعون
و لشکرش از سر ظلم
و تجاوز، به دنبال آنها رفتند هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که
بنی اسرائیل به او ایمان آوردهاند، وجود ندارد
و من از مسلمین هستم!»
(اما به او خطاب شد: ) الآن؟! ! در حالی که قبلا
عصیان کردی،
و از مفسدان بودی!
یعنی آیا حالا ایمان میآوری؟ حالا که
عذاب خدا تو را درک کرده؟ با اینکه ایمان
و توبه هیچ کس در لحظه فرا رسیدن عذاب
و آمدن
مرگ از هر طرف قبول نیست.
و تو قبل از این عصیان کردی
و از مفسدان بودی
و عمرت را در
معصیت خدا بسر بردی
و توبه را در موقع خودش انجام ندادی، حال که وقت توبه فوت شده ایمان چه سودی به حالت دارد،
و این موفق نشدنت به ایمان
و توبه همان چیزی است که
موسی و هارون آن را از خدای تعالی خواستند. آری، از خدا خواستند که فرعون را به
عذاب الیم خود بگیرد
و راه او را به سوی ایمان ببندد تا در تمامی طول زندگی ایمان نیاورد، مگر هنگامی که عذاب از هر طرف احاطهاش کرده باشد، هنگامی که نه ایمان سودی میبخشد
و نه توبه.
«آلآن
و قد عصیت قبل» بدو گفته شد اکنون که ایمان سودی ندارد ایمان آوردی در صورتی که پیش از اینکه ایمان سودی برای تو داشته باشد در آن وقت ایمان نیاوردی؟ «
و کنت من المفسدین»
و پیش از این از مفسدان بودی که مردمان با ایمان را میکشتی
و ادعای خدایی میکردی
و کارهای
کفر آمیز دیگری را انجام میدادی.
و اختلاف است که گوینده این قول به فرعون که بود؟ برخی گفتهاند:
جبرئیل علیهالسّلام بود،
و دیگری گفته این جمله از گفتار خدای تعالی است که برای
توبیخ و اهانت او فرموده
و این از معجزات موسی علیهالسّلام بود.
و علی بن ابراهیم در
تفسیر خود به سندش از
امام صادق علیهالسّلام
روایت کرده که جبرئیل هر گاه بر
پیغمبر نازل میگشت
افسرده و غمگین بود،
و پیوسته از روزی که خدای تعالی فرعون را هلاک کرده بود محزون
و غمناک بود تا وقتی که از جانب خدای سبحان مامور شد این آیه را نازل کند خوشحال
و مسرور بر پیغمبر نازل شد، حضرت بدو فرمود: ای حبیب من جبرئیل تا کنون هر وقت بر من نازل میشدی غمنده
و محزون بودی
و اکنون خوشحالی؟ عرض کرد: آری ای
محمد همین که خداوند فرعون را
غرق کرد وی گفت: «آمنت انه لا اله الا الذی آمنت به بنوا
اسرائیل...»
و بدین ترتیب به خدا ایمان آورد، ولی من در آن وقت مشت گلی را برداشته
و به دهانش افکندم
و بدو گفتم: «آلآن
و قد عصیت قبل
و کنت من المفسدین...» ولی پس از اینکه این کار را کردم
و این جمله را بدو گفتم ترسیدم که مبادا
رحمت حق او را در آن حال فرا گرفته باشد
و مرا بخاطر این کاری که کردم معذب فرماید، ولی اکنون که مامور شدم این آیه را بر تو نازل کنم
و همان سخنی را که گفته بودم به صورت آیهای بر تو فرود آورم خاطرم آسوده شد
و دانستم که سخن من مورد
رضایت پروردگار متعال بوده است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۱۰۱، برگرفته از مقاله «تسلیم فرعون».