تسخیر موجودات (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیات زیادی از قرآن کریم به
تسخیر موجودات برای انسان اختصتص یافته که به بیان می پردازیم.
تسخیر موجودات برای بهره برداری انسانها، از
آیات الهی است.
الله الذی... •
وسخر لکم ما فی السمـوت وما فی الارض جمیعـا منه ان فی ذلک لایـت لقوم یتفکرون.
خداوند همان کسی است که او آنچه در آسمانها و آنچه در
زمین است همه را از سوی خودش
مسخر شما ساخته در این نشانههای (مهمی) است برای کسانی که اندیشه میکنند
آن قدر به شما شخصیت و ارزش و عظمت داد که تمام موجودات عالم هستی را
مسخر و در مسیر منافع شما قرار داد،
آفتاب و ماه، باد و
باران ، کوهها و درهها، جنگلها و صحراها، درختان و حیوانات،
معادن و منابع زیر زمینی، و خلاصه همه این موجودات را به خدمت شما دعوت کرد، و همه را سرگشته و
فرمانبردار شما ساخت، تا از مواهب او بهره گیرید و به
غفلت نخورید.
قابل توجه اینکه میفرماید: جمیعا منه: " همه اینها با تمام ویژگیها و اختلافاتی که دارند از سوی اویند و به فرمان او در خدمت شما".
تفکر و اندیشه ورزی، راه شناخت آیت الهی بودن
تسخیر موجودات برای انسانها است.
وسخر لکم ما فی السمـوت وما فی الارض جمیعـا منه ان فی ذلک لایـت لقوم یتفکرون.
با توجه به اینکه همه مواهب از ناحیه او است و
خالق و
مدبر و پروردگار همه ذات پاک او میباشد پس چرا انسان به سراغ غیر او رود؟ و سر بر آستان مخلوقات ضعیف بگذارد؟ و از
معرفت منعم حقیقی
غافل بماند؟
لذا در پایان آیه میافزاید: " در این نشانههای مهمی است برای کسانی که تفکر و
اندیشه میکنند" (ان فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون).
در آیه قبل از عواطف انسانها استفاده میشد، و در اینجا از عقول و اندیشههای آنها، چه خدای مهربانی که با هر زبان ممکن با بندگانش سخن میگوید، گاه با زبان دل، و گاه با زبان فکر، و هدف در همه اینها یک چیز بیش نیست، و آن بیداری انسانهای غافل و به حرکت درآوردن آنها در سیر الی الله است.
خداوند دعوت به مطالعه و ژرف نگری درباره
مسخر و رام بودن همه موجودات آسمان و زمین برای انسانها میکند.
الم تروا ان الله
سخر لکم ما فی السمـوت وما فی الارض..
مقصود از آنچه در آسمانها و زمین است، مجموعه
طبیعت و موجودات مادی است که بیرون از مجموعه آسمانها و زمین نیست.
و بنا بر تقدیری که آیه مورد بحث جزو کلام خدای تعالی باشد، آن وقت در جمله" ا لم تروا" التفاتی از سیاق
غیبت در جمله" بل الظالمون فی ضلال مبین"، به سیاق
خطاب، به کار رفته است، و التفات در مثل این گونه موارد از باب شدت یافتن و جد گوینده، وعصبانیتش از
جهل شنوندگان، و اصرارشان بر گمراهی است، که هیچ راهنمایی سودی به ایشان نمیبخشد، و هیچ اشارتی در حالشان مؤثر واقع نمیشود، به همین جهت با اینکه تا کنون در
سیاق غیبت حرف میزد، ناگهان روی سخن به خود شنوندگان نموده، آنچه که در معرض دید و شنوایی ایشان است به رخشان میکشد، بلکه از
خواب خرگوشی خود بیدار گشته، و از
غفلت بدر آیند.
و به هر حال چه اینکه بنا به گفته ما جمله" ا لم تروا" متصل به جمله" فارونی" باشد، و التفاتی در کار نباشد، و چه به گفته دیگران
عطف و متصل به جمله" بل الظالمون" باشد، و التفاتی از غیبت به خطاب در آن شده باشد، مراد از
تسخیر آسمانها و زمین برای انسان، انسانی که آسمان و زمین را میبیند، آن نظام و ارتباطی است که در اجزای عالم مشاهده میکنیم، و میبینیم که چگونه سراپای عالم را در تحت نظامی عام اداره نموده، و انسان را که اشراف اجزای این عالم محسوس است،
شعور و
اراده اش را درست کرده و تدبیر میکند، پس میفهمیم که خدای تعالی سراپای عالم را
مسخر و محکوم این نظام کرده، تا انسان که شریفترین اجزای آن است پدید آید و به
کمال برسد.
ژرف اندیشی در
مسخر و رام بودن موجودات جهان طبیعت، مایه برچیده شدن جدالهای جاهلانه و بی دلیل درباره خداوند است.
الم تروا ان الله
سخر لکم ما فی السمـوت وما فی الارض... ومن الناس من یجـدل فی الله بغیر علم ولا هدی ولا کتـب منیر.
روی سخن را به همه انسانها کرده میگوید: " آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است
مسخر فرمان شما کرد که در مسیر منافع و سود شما حرکت کنند"؟ (ا لم تروا ان الله
سخر لکم، ما فی السماوات و ما فی الارض).
تسخیر موجودات آسمانی و زمینی برای انسان
مفهوم وسیعی دارد که هم شامل اموری میشود که در قبضه اختیار او است و با میل و اراده اش در مسیر منافع خود به کار میگیرد، مانند بسیاری از موجودات زمینی، یا اموری که در
اختیار انسان نیست اما خداوند آنها را مامور ساخته که به انسان خدمت کند، همچون خورشید و ماه.
بنا بر این، همه موجودات
مسخر فرمان خدا در طریق سود انسانها هستند خواه
مسخر فرمان انسان باشند یا نه، و به این ترتیب لام در" لکم" به اصطلاح لام منفعت است
رام گردیدن موجودات برای انسان از سوی خداوند، حقیقتی شایسته
تفکر و اندیشه است.
وسخر لکم ما فی السمـوت وما فی الارض جمیعـا منه ان فی ذلک لایـت لقوم یتفکرون.
او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوی خودش
مسخر شما ساخته در این نشانههای (مهمی) است برای کسانی که اندیشه میکنند
انسان در پرتو اراده الهی توانایی بر
تسخیر تمامی موجودات دارد.
الم تروا ان الله
سخر لکم ما فی السمـوت وما فی الارض..
آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است
مسخر شما کرده، و نعمتهای آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته است؟! ولی بعضی از مردم بدون هیچ دانش و
هدایت و کتاب روشنگری درباره خدا
مجادله میکنند!
تسخیر برخی از موجودات طبیعت، موضوعی است روشن برای بشر ولی نسبت به دیگر موجودات ـ که بیشترین موجودات جهان طبیعت را تشکیل میدهند ـ ممکن است آیه شریفه اشاره داشته باشد به ممکن بودن
تسخیر همه موجودات
تسخیر نشده برای انسان و
توانایی او بر این کار بزرگ.
وسخر لکم ما فی السمـوت وما فی الارض جمیعـا منه..
او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوی خودش
مسخر شما ساخته در این نشانههای (مهمی) است برای کسانی که اندیشه میکنند!
معنای
تسخیر آنچه در آسمانها و زمین است برای انسان، این است که اجزاء عالم مشهود همه بر طبق یک نظام جریان دارد، و نظامی واحد بر همه آنها حاکم است و بعضی را به بعضی دیگر مرتبط، و همه را با انسان مربوط و متصل میسازد، و در نتیجه انسان در زندگی خود از موجودات علوی و سفلی منتفع میشود، و روز به روز دامنه انتفاع و بهره گیری جوامع بشری از موجودات زمینی و آسمانی گسترش مییابد، و آنها را از جهات گوناگون واسطه رسیدن به اغراض خود یعنی مزایای حیاتی خود قرار میدهد، پس به همین جهت تمامی این موجودات
مسخر انسانند.
خداوند، رام و مسخرکننده موجودات آسمانها و زمین، برای بهره برداری انسانها است.
الم تروا ان الله
سخر لکم ما فی السمـوت وما فی الارض..
آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است
مسخر شما کرده، و نعمتهای آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته است؟! ولی بعضی از مردم بدون هیچ دانش و
هدایت و کتاب روشنگری درباره خدا
مجادله میکنند
الله الذی... • ...
سخر لکم ما فی السمـوت وما فی الارض جمیعـا منه ان فی ذلک لایـت لقوم یتفکرون.
خداوند همان کسی است که او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوی خودش
مسخر شما ساخته در این نشانههای (مهمی) است برای کسانی که اندیشه میکنند
کلمه"
تسخیر" به معنای وادار کردن
فاعل به فعلش میباشد، به طوری که فاعل، فعل خود را به اراده خود انجام ندهد، بلکه به اراده
تسخیر کننده انجام دهد، همان طور که نویسنده، قلم را وادار میکند تا به اراده او بنویسد، و مخدوم و
مولی،
بنده و خدمتگزار خود را وادار میکند تا مطابق دستور و خواست او عمل را انجام دهد، و
اسباب مؤثر در عالم هر چه باشد، با
سببیتی که هر یک مخصوص به خود دارد، آن کاری را انجام میدهد که خدا میخواهد، و خدا از مجموع آنها نظامی را میخواهد که با آن عالم انسانی را
تدبیر کند، و حوائج او را بر آورد.
از آنچه گذشت معلوم شد که" لام" در کلمه" لکم" لام تعلیل غایی است، و معنای آن" به خاطر شما" است، و در نتیجه
تسخیر کننده این
اسباب خدا خواهد بود، نه انسان
رام بودن موجودات زمین برای انسان، جلوه
رافت و
رحمت گسترده خداوند به او است.
الم تر ان الله
سخر لکم ما فی الارض... ان الله بالناس لرءوف رحیم.
آیا ندیدی که خداوند آنچه را در زمین است
مسخر شما کرد و (نیز) کشتیهایی را که به فرمان او بر صفحه اقیانوسها
حرکت میکنند و آسمان کرات و سنگهای آسمانی را نگه میدارد، تا جز بفرمان او، بر زمین فرو نیفتند؟ خداوند نسبت به مردم
رحیم و مهربان است
خداوند این آیه را با دو
صفت رافت و رحمت ختم فرموده تا نعمت را تتمیم نموده،
منت را بر مردم تمام کرده باشد.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۸۹، برگرفته از مقاله «تسخیر موجودات».