ترک اطعام (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ترک اطعام موجب قرار گرفتن در زمره
مجرمان است.
اطعام نکردن به
مسکین، باعث قرار گرفتن در زمره
مجرمان: «الا اصحاب الیمین» «مگر «اصحاب یمین» (که نامه اعمالشان را به نشانه
ایمان و
تقوایشان به
دست راستشان میدهند)! »
«فی جنات یتساءلون» «آنها در باغهای بهشتند، و سؤال میکنند...»
«عن المجر مین» «از مجرمان »
«ولم نک
نطعم المسکین» «و
اطعام مستمند نمیکردیم، ».
خودداری
اصحاب شمال از
اطعام به نیازمندان: «واما من اوتی کتابه بشماله فیقول یا لیتنی لم اوت کتابیه» «اما کسی که
نامه اعمالش را به
دست چپش بدهند میگوید: «ای کاش هرگز نامه اعمالم را به من نمیدادند.»
«ولا یحض علی
طعام المسکین» «و هرگز
مردم را بر
اطعام مستمندان تشویق نمینمود؛ ».
از تعبیر «لایحض» استفاده میشود: کسی که از تشویق دیگران به
اطعام خودداری میورزد، به طریق اولی از
اطعام کردن خودداری میکند.
خودداری شیفتگان
مال از
اطعام به نیازمندان: «ولا تحاضون علی
طعام المسکین» «و یکدیگر را بر
اطعام مستمندان تشویق نمیکنید، »
«وتحبون المال حبا جما» «و مال و
ثروت را بسیار
دوست دارید (و بخاطر آن
گناهان زیادی مرتکب میشوید)! ».
خودداری
کافران از
اطعام به نیازمندان:
۱. «واذا قیل لهم انفقوا مما ر زقکم اللـه قال الذین کفر وا للذین آمنوا
انطعم من لو یشاء اللـه
اطعمه ان انتم الا فی ضلال مبین» «و هنگامی که به آنان گفته شود: «از آنچه خدا به شما
روزی کرده
انفاق کنید!»، کافران به
مؤمنان میگویند: «آیا ما کسی را
اطعام کنیم که اگر خدا میخواست او را
اطعام میکرد؟! (پس خدا خواسته است او
گرسنه باشد)، شما فقط در
گمراهی آشکارید»! »
۲. «انه کان لا یؤمن باللـه العظیم» «چرا که او هرگز به خداوند بزرگ
ایمان نمیآورد، »
«ولا یحض علی
طعام المسکین» «و هرگز مردم را بر
اطعام مستمندان تشویق نمینمود؛ ».
مجرمان گرفتار
دوزخ، از
تارکان اطعام به مسکین در
دنیا: «فی جنات یتساءلون» «آنها در باغهای بهشتند، و سؤال میکنند...»
«عن المجر مین» «از مجرمان »
«ما سلککم فی سقر» «چه چیز شما را به
دوزخ وارد ساخت؟! » »
«قالوا لم نک من المصلین» «میگویند: «ما از
نمازگزاران نبودیم، »
«ولم نک
نطعم المسکین» «و
اطعام مستمند نمیکردیم، ».
پرهیز
مردم قریه (
انطاکیه) از
اطعام به
موسی علیهالسّلام و همراه او به رغم درخواست غذا از سوی آنان: «فانطلقا حتی اذا اتیا اهل قر یة
استطعما اهلها فابوا ان یضیفوهما فوجدا فیها جدار ا یر ید ان ینقض فاقامه قال لو شئت لاتخذت علیه اجر ا» «باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قریهای رسیدند؛ از آنان خواستند که به ایشان غذا دهند؛ ولی آنان از مهمان کردنشان خودداری نمودند؛ (با این حال) در آن جا دیواری یافتند که میخواست فروریزد؛ و (آن
مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسی) گفت: «(لااقل) میخواستی در مقابل این کار
مزدی بگیری! » »
از
ابن عباس نقل شده که مقصود از «قریه»، انطاکیه بوده است.
منکران
معاد، خودداری کنندگان از
اطعام به نیازمندان:
۱. «واذا قیل لهم انفقوا مما ر زقکم اللـه قال الذین کفر وا للذین آمنوا
انطعم من لو یشاء اللـه
اطعمه ان انتم الا فی ضلال مبین» «و هنگامی که به آنان گفته شود: «از آنچه خدا به شما روزی کرده
انفاق کنید!»،
کافران به
مؤمنان میگویند: «آیا ما کسی را
اطعام کنیم که اگر خدا میخواست او را
اطعام میکرد؟! (پس خدا خواسته است او گرسنه باشد)، شما فقط در گمراهی آشکارید»! »
«ویقولون متی هـذا الوعد ان کنتم صادقین» «آنها میگویند: «اگر راست میگویید، این
وعده (
قیامت) کی خواهد بود؟! ».
۲. «ارایت الذی یکذب بالدین» «آیا کسی که روز جزا را پیوسته انکار میکند دیدی؟ »
«ولا یحض علی
طعام المسکین» «و (دیگران را) به
اطعام مسکین تشویق نمیکند! ».
ترک اطعام به مستمندان، از اسباب گرفتار شدن به
دوزخ: «فی جنات یتساءلون» «آنها در باغهای بهشتند، و سؤال میکنند...»
«عن المجر مین» «از مجرمان »
«ما سلککم فی سقر» «چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! » »
«قالوا لم نک من المصلین» «میگویند: «ما از
نمازگزاران نبودیم، »
«ولم نک
نطعم المسکین» «و
اطعام مستمند نمیکردیم، ».
اطعام نکردن به مسکینان، از عوامل بی بهره ماندن از
شفاعت شفاعت کنندگان: «ولم نک
نطعم المسکین» «و
اطعام مستمند نمیکردیم، »
«فما تنفعهم شفاعة الشافعین» «از این رو شفاعت
شفاعت کنندگان به حال آنها سودی نمیبخشد.»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۴، ص۴۴، برگرفته از مقاله «ترک اطعام».