• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تربت حسینی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



‌کسانی که برای اعتلای کلمة الله و احیای دین الهی و مبارزه با ظلم و فساد و طاغوت زمان، همه چیزِ خودشان را در راه خدا نثار کرده‌اند، شاخص‌ترین آنها امام حسین (علیه‌السّلام) هست که با اهدای خون خود و عزیزانش به قداست وصف‌ناپذیر رسید.



مقصود از تربت امام حسین (علیه‌السّلام)، خاک قبر شریف آن حضرت می‌باشد که از برکات و آثار معنوی بسیار ارزشمندی برخوردار است. تربت امام حسین (علیه‌السّلام) از زمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مورد توجه بوده است. شیخ مفید روایت کرده است که امّ‌الفضل دختر حارث که کفالت امام حسین‌ (علیه‌السّلام) را بر عهده داشت، گفت: روزی آن حضرت را بردم به خدمت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حضرت او را از من گرفت و در دامن خود نشانید، ناگاه دیدم که آب از دیده‌های آن حضرت فرو ریخت، از علت گریه آن حضرت پرسیدم، فرمود: اکنون جبرئیل به نزد من آمد و مرا خبر داد که امّت من این فرزند را شهید خواهند کرد، و خاک سرخی از تربت او برای من آورد.


محمدباقر ساعدی در کتاب «فضائل پنج تن (علیهم‌السّلام) در صحاح شش‌گانه اهل سنت» به نقل از مستدرک حاکم می‌نویسد: حاکم نیشابوری به سند خود، از «عبدالله بن وهب بن زمعه» روایت کرده است که «امّ‌سلمه» گفت: در یکی از شب‌ها، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خوابیده بود چند بار با حالت نگرانی از خواب بیدار می‌شد، مرتبه آخری که بیدار شد مقداری خاک سرخ رنگ در دستش بود و آن را می‌بوئید و می‌بوسید! عرض کردم: یا رسول الله! این تربت چیست؟ در پاسخ فرمود: «جبرئیل» به من اطلاع داد که حسین (علیه‌السّلام) را در سرزمین عراق به شهادت می‌رسانند. از «جبرئیل» درخواست کردم تا از خاک سرزمینی که در آن به شهادت می‌رسد به من ارائه دهد. این تربت، همان تربت است.
[۳] ساعدی، محمد باقر، فضائل پنج تن (علیهم‌السّلام) در صحاح شش‌گانه اهل سنت، ج‌۴، ص۲۴۷، قم، ساعدی، ۱۳۷۴، چاپ اول.



ساعدی در روایتی دیگر از ابن حجر در تهذیب التهذیب از «ام‌سلمه» روایت می‌کند که گفت: حسن و حسین (علیهما‌السّلام) در خانه من و در برابر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به بازی مشغول بودند. در این هنگام «جبرئیل» نازل شد و گفت: ‌ای محمد! پس از رحلت تو، امتت این فرزند را (و اشاره به حسین (علیه‌السّلام) کرد) شهید می‌کنند. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گریست و حسین (علیه‌السّلام) را به سینه چسبانید. سپس آن حضرت تربتی را که «جبرئیل» از مرقد شریف حسین (علیه‌السّلام) آورده بود، در دست گرفت و بویید و فرمود: بوی «کرب و بلا» از آن به مشام می‌رسد. آنگاه آن خاک را به دست «ام‌سلمه» سپرد و فرمود: ‌ای ام‌سلمه! مواظب باش و بدان که هر گاه این تربت مبدل به خون گردید، فرزندم، حسین (علیه‌السّلام)، به شهادت رسیده است. «ام‌سلمه» تربت را در شیشه‌ای ریخت و هر روز به آن تربت‌ نگاه می‌کرد و می‌گفت: ‌ای خاک! روزی که به خون تبدیل گردی آن روز، روز عظیمی خواهد بود.
[۵] ساعدی، محمد باقر، فضائل پنج تن (علیهم‌السّلام) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج‌۴، ص۲۷۰-۲۷۱، قم، ساعدی، ۱۳۷۴، چاپ اول.



سعد بن سعد اشعری روایت می‌کند که از امام رضا (علیه‌السّلام) درباره خاک پرسیدم. فرمود: همه خاک‌ها حرام هستند- مثل گوشت مرده و خونگوشت خوک‌) و هر چیزی که نام غیر از خدا در آن برده شده باشد- به جز خاک مزار حسین (علیه‌السّلام) که شفای هر دردی است. مردی به امام رضا (علیه‌السّلام) در روز عید فطر عرض کرد من امروز با خرما و خاک تربت امام حسین (علیه‌السّلام) افطار کردم حضرت فرمود: سنت و برکت را با هم جمع کردی». «مشهور میان علما آن است که خوردن گل و خاک مطلقا جایز نیست، مگر تربت مقدسه امام حسین (علیه‌السّلام) به قصد شفا بی‌قصد لذت به قدر نخودی، بلکه احوط آن است که به قدر عدسی باشد و خوب است که تربت را در دهان بگذارد و بعد از آن جرعه‌ای از آب بخورد و بگوید: «اللهمَّ اجْعَلْهُ رِزْقاً وَاسِعاً وَ عِلْماً نَافِعاً وَ شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاءٍ وَ سُقْم‌». در روایتی از امام صادق (علیه‌السّلام) است که تربت قبر امام حسین (علیه‌السّلام) شفاء هر دردی می‌باشد. در روایت دیگری از آن حضرت است که: حَنِّکُوا اَوْلَادَکُمْ بِتُرْبَةِ الْحُسَیْنِ ع فَاِنَّهُ اَمَان‌، «فرزندانتان را با تربت حسین (علیه‌السّلام) تحنک کنید، یعنی تربت را به سقف دهانشان بمالید، زیرا تربت موجب امان و حفظ آن‌هاست.»


محدث قمی می‌نویسد: «در احوال سید محدث متبحر آقا سید نعمت الله جزایری در کتاب فوایدالرضویه‌ آورده‌ام که آن سید جلیل در تحصیل علم‌ زحمت بسیار کشیده و سختی و رنج بسیار برده و در اوایل تحصیل چون قادر نبوده بر چراغ به روشنی ماه مطالعه می‌نموده، لاجرم از کثرت مطالعه در زیر نور ماه و بسیار چیز نوشتن و مطالعه کردن چشمانش ضعف پیدا کرده بود، پس به جهت روشنی چشم خود به تربت مقدسه حضرت سیدالشهداء (علیه‌السّلام) و تراب مراقد شریفه ائمه عراق (علیهم‌السّلام) اکتحال می‌کرد و به برکت آن تربت‌ها چشمش روشن می‌گشت و نیز نگاشتم که مبادا اهالی عصر ما به واسطه معاشرت با کفار و ملاحده این مطلب را استعجاب نمایند.»


محدث قمی در بحث از آداب سفر به مواردی چون روز قبل از سفر، صدقه و غسل و همراه داشتن قدری از تربت امام حسین (علیه‌السّلام) اشاره کرده و می‌نویسد: «در وقت برداشتن تربت بگو: اللهمَّ هَذِهِ طِینَةُ قَبْرِ الْحُسَیْنِ (علیه‌السّلام) وَلِیِّکَ وَ ابْنِ وَلِیِّکَ اتَّخَذْتُهَا حِرْزاً لِمَا اَخَافُ وَ مَا لَا اَخَاف‌ خدایا این خاک قبر حسین (علیه‌السّلام)، ولی تو و فرزند ولی توست من آن را حرز (محافظ) برای آن‌چه می‌ترسم و نمی‌ترسم قرار دادم.
و در روایتی منقول است که: شخصی گفت: حضرت امام رضا (علیه‌السّلام) برای من از خراسان بسته متاعی فرستاد. وقتی آن را باز کردم، در میان آن خاکی بود. از مردی که آن را آورده بود، پرسیدم: که این خاک چیست؟ گفت: خاک قبر امام حسین‌ (علیه‌السّلام) است. و هرگز آن حضرت از جامه و غیر جامه چیزی به جایی نمی‌فرستد، مگر آن‌که این خاک را در میانش می‌گذارد و می‌فرماید: این امان است از بلاها به اذن و مشیت خدا.


پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) استفاده از تربت آن حضرت برای تسبیح بسیار سفارش شده است. قبل از شهادت آن حضرت، نقل شده است که حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) از تربت حمزه سیدالشهدا (علیه‌السّلام) تسبیحی درست کردند. شهید مطهری می‌نویسد: صدّیقه کبری‌ فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) وقتی که پدر بزرگوارشان دستور تسبیحات معروف را به ایشان دادند (۳۴ بار الله‌ اکبر، ۳۳ بار الحمد لله‌ و ۳۳ بار سبحان الله‌ که ما هم معمولًا بعد از نماز به عنوان تعقیب یا در وقت خواب می‌خوانیم) رفت سر قبر عموی بزرگوارش جناب حمزة بن عبدالمطّلب و از تربت شهید برای خود تسبیح درست کرد. این‌ها معنی دارد. یعنی چه؟ خاک شهید محترم است. قبر شهید محترم است‌. انسان برای این‌که اذکار و اوراد خود را بشمارد نیازمند به سبحه (تسبیح) است، چه فرق می‌کند که دانه‌های تسبیح از سنگ باشد یا چوب یا خاک؟ و از هر خاکی بردارد برداشته است، ولی ما این را از خاک تربت شهید برمی‌داریم و این نوعی احترام به شهید و شهادت است، نوعی به رسمیت شناختن قداست شهادت است.»
[۱۹] مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۲۴، ص۴۷۴، تهران، صدرا.


۷.۱ - روایاتی در فضیلت تسبیح تربت

روایت شده که: حوریان بهشت چون یکی از ملائکه را می‌بینند که از برای کاری بر زمین می‌آید از او التماس می‌کنند که برای ما تسبیح و تربت قبر امام حسین (علیه‌السّلام) به هدیه بیاور.
[۲۱] انصاری زنجانی، اسماعیل، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء، ج۲۲، ص۲۰۲، قم، دلیل ما، ۱۴۲۸، چاپ اول.

محدث قمی می‌نویسد: «تسبیح از تربت آن حضرت ساختن و به آن تسبیح ذکر کردن و در دست داشتن است که فضیلت عظیم دارد و از خاصیتش آن است که در دست آدمی تسبیح می‌گوید بی‌آن‌که صاحبش تسبیح بگوید و معلوم است که این تسبیح غیر از آن تسبیحی است که در همه اشیاء است.
«از حضرت امام رضا (علیه‌السّلام) منقول است که: هر که تسبیح تربت امام حسین (علیه‌السّلام) را بگرداند و بگوید: سُبْحانَ الله‌ وَ الْحَمْدُ لِله‌ وَ لا اِلهَ اِلَّا الله‌ وَ الله‌ اَکْبَرُ، با هر دانه حق تعالی برای او شش هزار حسنه بنویسد از او شش هزار گناه محو کند و از برای او شش هزار درجه بلند کند و از برای او شش هزار شفاعت بنویسد.»
[۲۵] انصاری زنجانی، اسماعیل، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء، ج۲۲، ص۲۱۹، قم، دلیل ما، ۱۴۲۸، چاپ اول.
و از حضرت صادق (علیه‌السّلام) منقول است که: هر که بگرداند سنگ‌هایی را که از تربت امام حسین (علیه‌السّلام) می‌سازند، یعنی تسبیح پخته، و یک بار استغفار کند، هفتاد استغفار برای او نوشته می‌شود و اگر تسبیحی را در دست نگاه دارد و تسبیح نگوید به عدد هر حبه هفت مرتبه از برای او نوشته می‌شود.


روایت شده که سجده بر تربت سید الشهداء (علیه‌السّلام)، هفت حجاب را می‌درد، یعنی باعث قبولی نماز می‌شود که به آسمان‌ها بالا می‌رود. پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) اولین کسی که از تربت آن حضرت در نماز استفاده کرد امام سجاد (علیه‌السّلام) بود.
[۳۱] احمدی، مهدی، راهنمای زائرین کربلا، ص۶۶، قم، نصایح، ۱۳۸۷، چاپ سوم‌.
«به نقل از زمین و تربت حسینی مرحوم کاشف الغطاء.» در باب فلسفه استفاده از تربت حسینی در نماز شهید مطهری (رحمة‌الله‌علیه) می‌نویسد: ما که می‌خواهیم نماز بخوانیم و از طرفی سجده بر فرش و بر مطلق ماکول و ملبوس را جایز نمی‌دانیم، با خود خاکی یا سنگی برمی‌داریم، ولی پیشوایان ما به ما گفته‌اند: حالا که باید بر خاک سجده کرد بهتر که آن خاک از خاک تربت شهیدان باشد، اگر بتوانید، از خاک کربلا برای خود تهیه کنید که بوی شهید می‌دهد، یعنی تو که خدا را عبادت می‌کنی سر بر روی هر خاکی بگذاری نمازت درست است، ولی اگر سر بر روی آن خاکی بگذاری که تماس کوچکی، قرابت کوچکی، همسایگی کوچکی با شهید دارد و بوی شهید می‌دهد، اجر و ثواب تو صد برابر می‌شود.
[۳۲] مطهری، مرتضی، مجموعه‌ آثار، ج‌۲۴، ص۴۷۵، تهران، صدرا.



روایت است که: عبدالله بن ابی یعفور به خدمت حضرت صادق (علیه‌السّلام) عرض کرد که یک شخص از خاک قبر امام حسین (علیه‌السّلام) برمی‌دارد و منتفع می‌شود و دیگری برمی‌دارد و منتفع نمی‌شود، فرمود که نه والله هر که بردارد و اعتقاد داشته باشد که به او نفع می‌بخشد، البته منتفع می‌شود.


از ابوحمزه ثمالی روایت است که: عرض کردم به حضرت صادق (علیه‌السّلام) که می‌بینم اصحاب ما می‌گیرند خاک قبر امام حسین (علیه‌السّلام) را و طلب شفا از آن می‌کنند آیا شفا در آن هست فرمود که طلب شفا می‌توان کرد از خاکی که بردارند از میان قبر تا چهار میل‌. از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت شده «حَرِیمُ قَبْرِ الْحُسَیْنِ (علیه‌السّلام) خَمْسُ فَرَاسِخَ مِنْ اَرْبَعَةِ جَوَانِبِ الْقَبْر». حریم قبر امام حسین از هر طرف ۵ فرسخ می‌باشد و در روایت دیگری از آن حضرت‌ آمده است «حَرِیمُ قَبْرِ الْحُسَیْنِ (علیه‌السّلام) فَرْسَخٌ فِی فَرْسَخٍ فِی فَرْسَخٍ فِی فَرْسَخٍ. حریم قبر امام حسین، یک فرسخ در یک فرسخ در یک فرسخ در یک فرسخ است.


روایت شده که: هر گاه یکی از شما خواهد که بردارد تربت را به اطراف انگشتان بردارد و قدر آن مثل نخود است، پس ببوسد آن را و بر هر دو دیده گذارد و بر سایر [۳۲]     بمالد و بگوید: اللهمَّ بِحَقِّ هَذِهِ التُّرْبَةِ وَ بِحَقِّ مَنْ حَلَّ بِهَا وَ ثَوَی فِیهَا وَ بِحَقِّ جَدِّهِ وَ اَبِیهِ وَ اُمِّهِ وَ اَخِیهِ وَ الْاَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَ بِحَقِّ الْمَلَائِکَةِ الْحَافِّینَ بِهِ الَّا جَعَلْتَهَا شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاءٍ وَ بُرْءاً مِنْ کُلِّ مَرَضٍ وَ نَجَاةً مِنْ کُلِّ آفَةٍ وَ حِرْزاً مِمَّا اَخَافُ وَ اَحْذَر.
نیز روایت شده که: هر گاه تربت را بخوری یا به کسی بخورانی بگو: بِسْمِ الله‌ وَ بَالله‌ اللهمَّ اجْعَلْهُ رِزْقاً وَاسِعاً وَ عِلْماً نَافِعاً وَ شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاءٍ اِنَّکَ عَلی‌ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیر
در روایتی دیگر از امام صادق (علیه‌السّلام) آمده است هر گاه تربت را برداشتی و در دهانت گذاشتی بگو خدایا از تو سوال می‌کنم به حق این تربت و به حق فرشته‌ای که آن را قبض نمود... و به حق امامی که در آن قرار گرفته درود فرست بر محمد و آل محمد و قرار بده برای من در آن شفایی نافع و روزی فراخ و امان از هر خوفی و هراسی و دردی.»


گذاشتن تربت با میت در قبر نیز مستحب است‌. هم‌چنین نوشتن کفن با تربت نیز مستحب است.


۱. شیخ مفید، محمد بن محمد نعمان، الارشاد، ج۲، ص۱۲۹.    
۲. حاکم نیشابوری، محمد بن عبد الله، مستدرک حاکم، ج۴، ص ۴۴۰.    
۳. ساعدی، محمد باقر، فضائل پنج تن (علیهم‌السّلام) در صحاح شش‌گانه اهل سنت، ج‌۴، ص۲۴۷، قم، ساعدی، ۱۳۷۴، چاپ اول.
۴. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۲، ص ۳۴۷.    
۵. ساعدی، محمد باقر، فضائل پنج تن (علیهم‌السّلام) در صحاح ششگانه اهل سنت، ج‌۴، ص۲۷۰-۲۷۱، قم، ساعدی، ۱۳۷۴، چاپ اول.
۶. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۷، ص۱۵۴، بیروت، موسسة الوفا، ۱۴۰۳.    
۷. ابن قولویه قمی، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۲۹۹، نجف، مرتضوی، ۱۳۵۶، چاپ اول.    
۸. طباطبایی، محمد حسین، سنن النبی، ص۳۲۶.    
۹. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۴۷۴، قم، اسوه.    
۱۰. ابن قولویه قمی، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۲۹۹، نجف، مرتضوی، ۱۳۵۶، چاپ اول.    
۱۱. ابن قولویه قمی، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۲۷۸، نجف، مرتضوی، ۱۳۵۶، چاپ اول.    
۱۲. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۴۷۰-۴۷۱، قم، اسوه.    
۱۳. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۳۰۳، آداب سفر، قم، اسوه.    
۱۴. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۹۷، ص۱۰۹، بیروت، موسسة الوفا، ۱۴۰۳.    
۱۵. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۴۷۱، قم، اسوه.    
۱۶. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۹۸، ص۱۲۴، بیروت، موسسة الوفا، ۱۴۰۳.    
۱۷. ابن قولویه قمی، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۲۹۲، نجف، مرتضوی، ۱۳۵۶، چاپ اول.    
۱۸. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۷۲۹، تعقیبات عامه.    
۱۹. مطهری، مرتضی، مجموعه ‌آثار، ج‌۲۴، ص۴۷۴، تهران، صدرا.
۲۰. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۴۷۱، قم، اسوه.    
۲۱. انصاری زنجانی، اسماعیل، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء، ج۲۲، ص۲۰۲، قم، دلیل ما، ۱۴۲۸، چاپ اول.
۲۲. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۴۷۳، قم، اسوه.    
۲۳. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۴۷۳، قم، اسوه.    
۲۴. شیخ مفید، محمد بن محمد نعمان، المزار، ص۱۵۱، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳، چاپ اول.    
۲۵. انصاری زنجانی، اسماعیل، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء، ج۲۲، ص۲۱۹، قم، دلیل ما، ۱۴۲۸، چاپ اول.
۲۶. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۴۷۳، قم، اسوه.    
۲۷. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۹۸، ص۱۳۶، بیروت، موسسة الوفا، ۱۴۰۳.    
۲۸. شیخ مفید، محمد بن محمد نعمان، المزار، ص۱۵۰، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳، چاپ اول.    
۲۹. ابن مشهدی، محمد، المزار الکبیر، ص۳۶۷، قم، قیوم، ۱۴۱۹، چاپ اول.    
۳۰. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۴۷۲-۴۷۴، قم، اسوه.    
۳۱. احمدی، مهدی، راهنمای زائرین کربلا، ص۶۶، قم، نصایح، ۱۳۸۷، چاپ سوم‌.
۳۲. مطهری، مرتضی، مجموعه‌ آثار، ج‌۲۴، ص۴۷۵، تهران، صدرا.
۳۳. ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۲۸۸.    
۳۴. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۴۷۱، قم، اسوه.    
۳۵. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۹۸، ص۱۱۱، بیروت، موسسة الوفا، ۱۴۰۳.    
۳۶. شیخ مفید، محمد بن محمد نعمان، المزار، ص۲۵، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳، چاپ اول.    
۳۷. ابن مشهدی، محمد، المزار الکبیر، ص۳۳۹، قم، قیوم، ۱۴۱۹، چاپ اول.    
۳۸. ابن قولویه قمی، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۲۸۵، نجف، مرتضوی، ۱۳۵۶، چاپ اول.    
۳۹. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۴۷۲، قم، اسوه.    
۴۰. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۹۸، ص۱۱۹، بیروت، موسسة الوفا، ۱۴۰۳.    
۴۱. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۴۷۲، قم، اسوه.    
۴۲. ابن قولویه قمی، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۲۸۴، نجف، مرتضوی، ۱۳۵۶، چاپ اول.    
۴۳. شیخ مفید، محمد بن محمد نعمان، المزار، ص۱۴۹، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳، چاپ اول.    
۴۴. ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۲۹۹.    
۴۵. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۴۷۳، قم، اسوه.    
۴۶. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۹، ص۳۵، بیروت، موسسة الوفا، ۱۴۰۳.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «تربت حسینی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۱۴.    






جعبه ابزار