تحیر (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«یتیهون» از مادۀ «تیه» به معنای
تحیر و سرگردانی، ناتوان شدن
ذهن و تردید در کار است.
تحیر،
مصدر باب تفعّل از ریشه «ح - ی - ر» است که به معنای
خجالت،
دهشت ، بهت
،
وَلَه و
شیدایی ،
گمراهی ،
سردرگمی و
تردید در امور
به کار رفته است.
در این مدخل از واژههای «یتیهون»، «یعمهون»، «یهیمون»، «حیران»، «بهت»، «
مذبذبین» و... استفاده شده است.
«یتیهون» از مادۀ «تیه» به معنای تحیر و سرگردانی است
به گونهای که
انسان به سبب آن نتواند راهی پیدا کند و به مقصد خود برسد. «تیه»
بیابان بی آب و علفی است که انسان در آن سرگردان میشود. در این که
حضرت موسی و
هارون در تیه با قوم
بنی اسرائیل بودهاند یا نه دو دیدگاه وجود دارد:
۱. اکثر
علما میگویند این دو با بنی اسرائیل در آن بیابان بودند، ولی دچار
توهم و سرگردانی و
عذاب قوم نبودند، بلکه برای آن دو آسایش و
آرامش بود همان گونه که
آتش نمرود برای
حضرت ابراهیم گلستان و سرد بود.
۲. برخی میگویند چون حضرت موسی
دعا کرد خدایا بین ما و این قوم جدایی بیفکن و دعای
انبیا هم مستجاب است، پس این دو با آن گروه در آن بیابان نبودند.
قال فانها محرمة علیهم اربعین سنة یتیهون فی الارض فلا تاس علی القوم الفاسقین (
خداوند (به موسی) فرمود: «این سرزمین (مقدس)، تا چهل
سال بر آنها ممنوع است (و به آن نخواهند رسید)؛ پیوسته در
زمین (در این بیابان)، سرگردان خواهند بود؛ و درباره (سرنوشت) این جمعیت گنهکار، غمگین مباش!)
اللـه یستهزئ بهم ویمدهم فی طغیانهم یعمهون (خداوند آنان را استهزا میکند؛ و آنها را در طغیانشان نگه میدارد، تا سرگردان شوند.)
معنی کلمه (یعمهون) در این آیه
سرگردان و
حیران شوند. از ماده (عمه) به معنی کوردلی و سرگشتگی.کلمه «یعمهون» از «عمه» مثل «عمی» میباشد، لکن «عمی» کوری ظاهری را گویند و «عمه» کوری باطنی است.
امام رضا علیهالسّلام در
تفسیر این
آیه میفرماید: خداوند، اهل
مکر و
خدعه و
استهزا نیست، لکن جزای مکر و استهزای آنان را میدهد. همچنان که آنان را در
طغیان و سرکشی خودشان، رها میکند تا سر درگم و غرق شوند. و چه سزایی سخت تر از
قساوت قلب و تسلط
شیطان و وسوسههای او، میل به
گناه و بی رغبتی به
عبادت، همراهی و همکاری با افراد نا اهل و سرگرمی به
دنیا و
غفلت از
حق که
منافقان بدان گرفتار میآیند. منافقان، دوگانه رفتار میکنند و لذا با آنها نیز دو گونه برخورد میشود؛ در دنیا احکام
مسلمانان را دارند و در
آخرت کیفر کفار را میبینند.
الم تر انهم فی کل واد یهیمون (آیا نمیبینی آنها در هر وادی سر گردانند.)
«یهیمون» از ماده «هیام» (بر وزن قیام) به معنای راه رفتن بدون هدف است. هیم و هیام مصدر است و آن این است که کسی از روی
عشق و مانند آن راه برود بی آنکه مقصود خودش را بداند. عبارت مصباح چنین است: «هام یهیم: خرج علی وجهه لایدری این یتوجه» اقرب الموارد نیز چنین گفته به اضافه «من العشق و غیره». این
سخن درباره شاعران و خیالبافان کلیت دارد و این اشخاص نوعا در
مدح و
ذم و
ثنا و
قدح بی راهه و بی خودانه میروند به قول آنکس که میگفت: شاعر مانند
آدم دیوانه است که با خودش حرف میزند. میو معشوق خیالی عمده محرک
شاعر است وقتی میبینی در
عرش اعلی قدم میزند و گاهی در حضیض بی هدفی گام بر میدارد. در واقع
قرآن مجید با لفظ «یهیمون» واقعیت را آفتابی کرده است یعنی: آیا نمیبینی در هر وادیای بی خودانه راه میروند.
مذبذبین بین ذ لک لآ الی هؤلآء ولآ الی هؤلآء ومن یضلل الله فلن تجد له سبیلا (آنها افراد بی هدفی هستند که نه سوی اینها، و نه سوی آنهایند! (نه در صف
مؤمنان قرار دارند، و نه در صف
کافران! ) و هر کس را
خداوند گمراه کند، راهی برای او نخواهی یافت.)
) کلمه
مذبذب اسم مفعول از ماده
ذبذب است و در اصل به معنی صدای مخصوصی که به هنگام حرکت دادن یک شیی آویزان بر اثر برخورد با امواج هوا بگوش میرسد و سپس به اشیاء متحرک و اشخاص سرگردان و
متحیر و فاقد برنامه
مذبذب گفته شده است و این یکی از لطیفترین تعبیراتی است که در
قرآن درباره
منافقین وارد شده است و یک اشاره ضمنی به این مطلب دارد که چنان نیست که نتوان منافقان را شناخت بلکه این
تذبذب آنها آمیخته با آهنگ مخصوصی است که با توجه به آن شناخته میشوند، و نیز این
حقیقت را میتوان از این تعبیر استفاده کرد که اینها همانند یک
جسم معلق و آویزان ذاتا فاقد جهت حرکتند، بلکه این بادها است که آنها را به هر سو حرکت میدهد و به هر سمت بوزد با خود میبرد!
تحیر بنی اسرائیل (قرآن)؛
تحیر مشرکان (قرآن)؛
عوامل تحیر (قرآن)؛
نجات از تحیر (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۴۳۷، برگرفته از مقاله «تحیر».