تبعید امام خمینی به پاریس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تبعید حضرت
امام (رحمةاللهعلیه) به
پاریس در سیزدهم
مهر ماه با افشاگری حضرت امام علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون و اقدام
رژیم پهلوی به
تبعید ایشان آغاز گردید.
سیزدهم مهرماه مصادف است با سالروز تبعید حضرت
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) به
پاریس. تبعید حضرت امام (رحمةاللهعلیه) با افشاگری حضرت امام علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون و اقدام رژیم پهلوی به تبعید ایشان آغاز گردید به طوریکه کماندوهای
مسلح با
محاصره منزل امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، ایشان را به تهران منتقل و سپس با یک فروند هواپیمای نظامی تحت الحفظ ماموران امنیتی و نظامی به
ترکیه تبعید نمودند. اقامت امام در ترکیه یازده
ماه طول کشید و ایشان در روز سیزدهم
مهر ماه سال ۱۳۴۴ به همراه فرزندشان آیتالله حاج آقا مصطفی از ترکیه به تبعید گاه دوم، کشور
عراق اعزام شدند. یکی از مهمترین اهداف رژیم از تبعید امام خمینی (رحمةاللهعلیه) به عراق تداوم جدایی میان رهبری و ملت به پا خاسته و منزوی ساختن امام (رحمةاللهعلیه) در فضای غیر سیاسی
حوزه نجف بود بر خلاف نقشههای رژیم، امام (رحمةاللهعلیه) در نجف موقعیت خود را نثبیت کرد و ارتباط منظم و مستمری را با مبارزان و قشرهای مختلف برقرار نمود و بعد از رحلت
آیتالله حکیم مرجعیت ایشان در داخل و خارج ایران فراگیر شد؛ و حکومت پهلوی تمامی برنامههای خود را برای به انحراف کشاندن نهضت و کمرنگ کردن فعالیت سیاسی امام (رحمةاللهعلیه) نقش بر آب میدید.
از طرف دیگر رژیم
ایران و عراق که در سال ۱۳۵۳ طبق قرارداد الجزایر اختلافات خود را کنار گذاشته بودند و روابط دوستانه آنها روند رو به رشدی پیدا کرده بود، بر این مبنا فشارها و محدودیتهایی را بر امام شروع کردند. در این راستا دولت عراق آقای «دعایی» را به
بغداد احضار کرد و از او خواست که پیامی را به این مضمون به امام (رحمةاللهعلیه) برساند که «ما در عین اینکه به شما احترام میگذاریم، ولی به خاطر روابط با شاه محذوراتی داریم و از این رو از شما میخواهیم که رعایت بکنید و فعالیتها به صورت علنی نباشد».
حضرت امام با شنیدن این پیام فرمودند : «این آغاز کار است شما به بعثیها بگویید من چنین چیزی را نمیپذیرم. من نمیتوانم ساکت باشم و در ایران کسانی که به من اعتقاد دارند، مبارزه کنند و
خون بدهند، اگر آنان نمیخواهند من این جا باشم، میروم جای دیگر و حرفم را میزنم»
بعثیها در راستای این محدودیتها جزوه ی حکومت اسلامی امام (رحمةاللهعلیه) را در عراق جمع آوری کردند و چند نفر از یاران امام (رحمةاللهعلیه) را دستگیر کردند. اقدامات رژیم عراق در ایران و
جهان بازتاب گستردهای داشت. علمای داخل کشور و برخی مجامع بین المللی نسبت به این اقدام رژیم عراق اعتراضات گستردهای کردند. ماموران رژیم عراق دلیل فشار و سخت گیری خود را توافقات فی ما بین دولتین ایران و عراق ذکر کردند و در نهایت در دیدار وزرای خارجه ایران وعراق تصمیم به اخراج امام خمینی (رحمةاللهعلیه) از عراق گرفته شد.
به دنبال تشدید این محدودیتها، امام (رحمةاللهعلیه) پاسپورتشان را به آقای «دعایی» دادند که اجازه ی خروج از عراق را بگیرد. امام (رحمةاللهعلیه) ابتدا تصمیم گرفتند که به
سوریه بروند اما به خاطر وجود تضادهایی بین عراق و سوریه امکان داشت عراقیها مانع شوند؛ بنابراین تصمیم گرفتند ابتدا به
کویت بروند و سپس از کویت به سوریه.
رژیم شاه با اطلاع از مقصد امام (رحمةاللهعلیه) مبنی بر عزیمت به طرف کویت، تلاش گستردهای را برای جلوگیری از ورود امام (رحمةاللهعلیه) به کویت آغاز کرد و دولت کویت را تحت فشار گذاشت. مقامات کویت در جواب سفیر شاه در کویت گفتند: آنها به دلیل اینکه در دعوتنامه، نام خمینی نبوده است و نام مصطفوی ذکر شده است، در ابتدا متوجه نشدند. (دعوتنامهای که آقای «مهری» نماینده امام (رحمةاللهعلیه) در کویت برای امام (رحمةاللهعلیه) فرستاده بود، تحت عنوان «روح الله مصطفوی» فرزند «مصطفی» بود.) امیر کویت با اطلاع از قضیه، شخصا دستور جلوگیری از ورود ایشان را به کویت صادر کرده است. بعد از این فشارها دولت کویت امام (رحمةاللهعلیه) را به آن کشور راه نداد و امام (رحمةاللهعلیه) و یارانش به
بصره برگشتند و در نهایت امام (رحمةاللهعلیه) با پیشنهاد فرزند خود «حاج احمد آقا خمینی» تصمیم گرفتند به
پاریس هجرت کنند و سرانجام در صبحگاه ۱۳
مهر ۱۳۵۷ به اتفاق تنی چند از یارانش به بغداد راهی شد و از فرودگاه بغداد به سوی پاریس هجرت کرد.
حضرت امام (رحمةاللهعلیه) به همراه یارانشان در روز ۱۴
مهر وارد پاریس شدند و دو روز بعد در منزل یکی از ایرانیان در
نوفل لوشاتو درحومه پاریس مستقر شدند. مامورین کاخ الیزه نظر رئیس جمهور فرانسه را مبنی بر اجتناب از هرگونه فعالیت سیاسی به امام (رحمةاللهعلیه) ابلاغ کردند. ایشان نیز در واکنشی تند تصریح کرده بود که اینگونه محدودیتها خلاف ادعای
دموکراسی است و اگر او ناگزیر شود تا از این
فرودگاه به آن فرودگاه و از این کشور به آن کشور برود، باز دست از آرمان خویش نخواهد کشید.
«ژیسکاردستن»، رئیس جمهور وقت فرانسه درخاطرات خویش نوشته است که دستور اخراج امام (رحمةاللهعلیه) از فرانسه را صادر کرده بود، ولی در آخرین لحظهها نمایندگان سیاسی شاه که در آن روزها در نهایت درماندگی قرار داشتند، خطر واکنش تند و غیر قابل کنترل مردم را گوشزد کرده و در مورد عواقب آن در ایران و اروپا از خود سلب مسئولیت کرده بودند.
درمدت اقامت ۴ ماهه امام (رحمةاللهعلیه) در پاریس، «نوفل لوشاتو» مهمترین مرکز خبری
دنیا بود و مصاحبههای متعدد و دیدارهای مختلف امام (رحمةاللهعلیه) دیدگاههای ایشان را در زمینه حکومت اسلامی و هدفهای آتی نهضت برای جهانیان بازگو میکرد. به این ترتیب جمع بیشتری از مردم جهان با اندیشه و
قیام ایشان آشنا شدند و از همین جا بود که بحرانیترین دوران نهضت را در ایران رهبری کرد.
دولت شریف امامی دوماه بیشتر دوام نیاورد. شاه ریاست کابینه را به دولت نظامی ازهاری سپرد. کشتارها رو به فزونی نهاد اما تاثیری در قیام مردم نداشت. شاه در نهایت استیصال از سفیر آمریکا و انگلیس درخواست راه حل میکرد، اما هیچ یک از طرحهای قبلی آنان نتیجهای دربرنداشت.
راهپیماییهای گسترده و میلیونی در روز
تاسوعا و
عاشورا در
تهران و دیگر شهرها برگزار شد که به رفراندوم غیر رسمی مردم علیه سلطنت شاه شهرت یافت. شاپور بختیار، یکی از سران جبهه ملی، آخرین مهره
آمریکا بود که برای تصدی پست نخست وزیری به شاه پیشنهاد شد. رهبران چهار کشور صنعتی جهان در کنفرانس گودالوپ نظرات خویش را در حمایت از بختیار هماهنگ کرده بودند.
متعاقب آن، ژنرال «هایزر» معاون فرماندهی سازمان ناتو برای انجام ماموریتی سری و دو ماهه به تهران آمد. او بعدا در اعترافاتش از ماموریت خود که جلب حمایت نظامیان از بختیار و سامان دادن به دولت وی و شکستن اعتصابها و سرانجام، تدارک کودتای نظامی برای بازگشت دوباره شاه به قدرت- مشابه آنچه که در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اتفاق افتاده بود- پرده برداشت.
پیامهای امام خمینی (رحمةاللهعلیه) مبنی بر وجوب ادامه مبارزه، طرحهای رژیم را نقش بر آب ساخت. امام خمینی (رحمةاللهعلیه) در دی
ماه ۱۳۵۷ شورای انقلاب را تشکیل داد. شاه نیز پس از تشکیل شورای سلطنت و اخذ رای اعتماد برای کابینه بختیار در روز ۲۶ دیماه از کشور فرار کرد. خبر در شهر تهران و سپس در سراسر ایران پیچید و مردم در خیابانها به جشن و پایکوبی پرداختند. جلسات مداوم هایزر با مستشاران نظامی آمریکا و امرای ارتش شاه نتوانست به بختیار در فائق آمدن بر اعتصابها و پایان دادن به
قیام مردم کمکی بکند.
سرانجام در ۲۲
بهمن ماه سال ۵۷ رخدادی عظیم به وقوع پیوست و با به ثمر نشستن رهبری داهیانه حضرت امام (رحمةاللهعلیه) از یک طرف و جانفشانی بی نظیر مردم دراجرای رهنمودهای امام و مراد خود، افقی جدید برای رهایی و آزادی تمامی ملل مستضعف
جهان گشوده شد.
سایت پژوهه، برگرفته ار مقاله «تبعید امام خمینی به پاریس».