• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تاریخ سیستان از آمدن تازیان تا بر آمدن دولت صفاریان‌ (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کتاب «تاریخ سیستان از آمدن تازیان تا بر آمدن دولت صفاریان»، تالیف ادموند کلیفورد باسورث مورخ و ایران شناس انگلیسی است که توسط حسن انوشه به زبان فارسی برگردانده شده است. در این اثر جغرافیای سیاسی سیستان از پیش از اسلام تا زمان صفاریان مورد بحث قرار گرفته است و از منابع ارزشمند در این موضوع به شمار می‌رود.



کتاب از یک پیش گفتار و پنج بخش تشکیل شده است. مطالب بخش‌ها را به ترتیب اوضاع سیستان پیش از اسلام، در زمان فتح سیستان بدست اعراب، در دوره امویان و عباسیان و در آخر نیز در زمان افول عباسیان و جانشینی یعقوب لیث تشکیل می‌دهد.


در ابتدای این گزارش به طور خلاصه مطالب فصول پنجگانه کتاب و در انتها نیز توضیحی پیرامون شیوه نگارش نویسنده ارائه می‌شود:
۱. فصل اول کتاب به اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی سیستان پیش از اسلام است، اختصاص دارد که به منزله پیش گفتاری برای موضوع اصلی بحث؛ یعنی سیستان پس از اسلام می‌باشد.سیستان نام خود را از سکاها، مردمی از گروه اقوام هند و اروپایی گرفته که در ادامه این بخش به شرح حال این اقوام تا زمان حکومت ساسانیان پرداخته شده است. نویسنده برای بررسی جامع تر پاره‌ای موضوعاتی که در این جا از آنها سخن رفته، خواننده را به مجموعه گزارش‌ها و یادداشت‌های مرکز مطالعات و بررسی‌های باستانشناسی در آسیا ارجاع می‌دهد.
[۱] تاريخ سيستان، باسورث، ترجمه حسن انوشه، ص۷.

۲. مسلمانان نخستین بار در سال‌های میانی خلافت عثمان (۳۵- ۲۳ ق/ ۵۶- ۶۴۴ م) به فرماندهی عبدالله بن عامر بن کریز عبشمی که به داشتن اصالت خانوادگی و ثروت بلند آوازه بود، به سیستان وارد شدند.نویسنده با ذکر نخستین لشکرکشی عبدالله بن عامر به سیستان در سال ۳۰ ق/ ۶۵۰ م به روایت تاریخ سیستان به بررسی این حادثه و نقل آن از منابع مختلف می‌پردازد. چگونگی استقرار اسلام در این سرزمین و سازمان اداری سیستان از دیگر مباحث این فصل است. به گفته نویسنده حسن بصری گذشته از کار تعلیمی و تبلیغی گویا به کار سازماندهی دستگاه اداری ابتدایی این سرزمین نیز می‌پرداخته است. ساختار اداری ولایت تسخیر شده‌ای، چون سیستان در این روزگار نسبتا ساده بود: نخست دستگاهی برای گردآوری مالیات‌ها ، و پس از آن دستگاهی برای پرداخت مستمری (عطیه) به جنگاوران عرب. ذکر فعالیت‌های هر یک از این دستگاه‌ها و اعداد و ارقام گردآوری مالیات از بخش‌های جالب توجه این فصل است.
[۲] تاريخ سيستان، باسورث، ترجمه حسن انوشه، ص۳۳.

۳. با آغاز حکومت امویان مسایل داخلی گذشته؛ یعنی ستیزه‌های قبیله‌ای و گروه بندی‌ها به جای این که فروکش کند، بالا گرفت؛ گرایش‌های جدایی خواهانه همچنان پا بر جای بود. پس از کمتر از پنجاه سال، حکومت عباسی در سیستان، استیلای بی واسطه خلفا در این سرزمین آنچنان ضربه خورد که دیگر هرگز وضعیت پیشین خود را باز نیافت.در بخشی از این فصل می‌خوانیم: «با در میان آوردن نام خوارج می‌رسیم به یکی از پایدارترین عوامل در ستیزه‌های فرقه‌ای که در دو یا سه سده نخست اسلامی سیستان را گرفتار دشواری‌های سنگین کرد و سرانجام چنان این ولایت را به خاک سیاه نشاند که به جای این که چیزی به دستگاه خلافت بپردازد، متکی به یاری‌های مالی آن دستگاه گردید».
[۳] تاريخ سيستان، باسورث، ترجمه حسن انوشه، ص۷۵.

۴. در ابتدای این فصل اوضاع اجتماعی سیستان در زمان حکومت والیان نخستین عباسی ذکر شده است. سپس به بررسی حرکات در این دوران اشاره و چنین نتیجه می‌گیرد که اگر چه خوارج دشمنان آشتی ناپذیر امویان بودند؛ اما دشمنی آنها با عباسیان نیز کمتر از آن نبوده است. بررسی شورش یک دهقان ایرانی به نام حمزة بن آذرک و قوت گرفتن طاهریان مباحث پایانی این فصل را تشکیل می‌دهد.
۵. مباحث این فصل با بررسی منابع آغاز شده است. آثار یعقوبی ، طبری ، ابن خلکان ؛ از جمله منابعی مهمی است که در گروه منابع شرقی مورد مطالعه قرار گرفته است. به گفته نویسنده منابعی که به گروه «شرقی» تعلق دارند، برخلاف فی المثل یعقوبی هم روزگار اوایل دوره صفاری نیستند؛ اما در دوره جانشینان صفاریان در خراسان ؛ یعنی سامانیان زندگی می‌کردند. در نتیجه در بدست دادن تاریخ دقیق رویدادها دقت کمتری دارند؛ اما در عوض به ذکر جزئیاتی می‌پردازند که در جای دیگر بدست نمی‌آید. تمامی مطالب این بخش نیز پیرامون حکومت یعقوب لیث صفاری و به پایان آمدن حکومت عباسیان است.


در مطالعه کتاب باید توجه داشت که در آثار باسورث عنایت به مقوله تاریخ ملی بسیار اندک است و بدین جهت کلیت وقایع در پرتو یک مفهوم واحد شکل نمی‌گیرند. هر واقعه‌ای خود ذاتا موجودیت دارد و گویی تاریخ از نظر او مجمع الحوادث است. این موجب می‌شود، نوشته‌های او صورت تحلیلی به خود نگیرد، بلکه تالیفی باقی بماند. از آن جا که مطالب تواریخ محلی معمولا موردی و غیرمستمر هستند؛ لذا اخبار آنها کامل نیست و نمی‌توانند تصویر کامل و دقیقی از کلیت یک دوره تاریخی را بدست دهند.باسورث از پیشقدمان فراهم آوردن مواد و قالب اصلی تاریخ شرق ایران است. بدون شک مرحله اول این کار، مانند کار هر تاریخ نویسی شکل دادن به تاریخ سیاسی است. تاریخ سیاسی دودمانی و ارائه صورتی منظم و مبتنی بر توالی و ترتیب تاریخی در شرایطی که هم اخبار آنها آشفته است و هم وقایع متقارن بدست آمده از تواریخ محلی، متعدد و مشکل آفرین می‌شود، این کار را با مشکل اساسی روبرو می‌سازد. قلمرو رو به رشد و نیز در حال تغییر سلسله‌های شرقی ایران که ناشی از فراز و فرود سریع قدرت آنان و نیز فقدان بنیادهای محکم مشروعیت سیاسی یا اقتدار قبایل بود، نیز تغییر مداوم روش‌های بازسازی طرح تاریخی این خاندان‌ها را غیرقابل اجتناب می‌سازد.او به اتکای تواریخ سیاسی محلی، دودمانی و نیز تواریخ عمومی، اقدام به بازسازی تاریخ کرده است. نقایض چنین اطلاعاتی را هم با استفاده از سکه شناسی و نیز متون ادبی، جغرافیایی و... کامل کرده است؛ لذا صورت اصلی کار باسورث به شیوه دائره المعارف نویسی و نیز سبک تاریخ نویسی مورخان انتقادی قرن نوزدهم شباهت می‌یابد. با توجه به پیشقدمی باسورث در بازسازی تاریخ شرق ایران باید تاکد کرد که اساسا طی این مرحله اجتناب ناپذیر است، زیرا بدون فراهم آمدن فهرستی صحیح، دقیق و کامل از فرمانروایان و رخدادها نمی‌توان به هیچ کار تحلیلی در تاریخ نویسی دست زد. بدون شک این کاری سخت، طاقت فرسا، مستلزم صرف وقت بسیار و به کارگیری ابزار و فنون و روش‌هایی است که یک مورخ حرف‌های بدان‌ها دست می‌یازد. بر این اساس نتایج تحقیقات باسورث از نظر تاریخنگاری محض بسیار ارزشمند، اساسی و پایه‌ای است.


در پانوشت صفحات آدرس مطالب کتاب در منابع مختلف و نیز توضیحات ارزشمندی از سوی نویسنده ارائه شده است. در انتهای اثر فهرست کتاب‌هایی که در نوشتن کتاب از آنها استفاده شده، به تفکیک منابع اصلی و فرعی و پس از آن نیز فهارس؛ ۱. اعلام ۲. مکان‌ها ۳. فرق و قبایل ۴. کتب آمده است.


۱. تاريخ سيستان، باسورث، ترجمه حسن انوشه، ص۷.
۲. تاريخ سيستان، باسورث، ترجمه حسن انوشه، ص۳۳.
۳. تاريخ سيستان، باسورث، ترجمه حسن انوشه، ص۷۵.



نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).






جعبه ابزار