تارکان زکات (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زکات یکی ازارزشهای مهم
دین اسلام است و
ترککنندگان
زکات مشمول عذابالهی خواهند شد. در این مقاله
تارکان زکات با توجه به
آیات قرآن معرفی میشوند.
درخواست
تاركان زكات از پروردگار، هنگام
مرگ، براى مراجعه به
دنیا و اداى
زكات:
«حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ • لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما
تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ؛
آنها همچنان به راه غلط خود ادامه مىدهند تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرا رسد، مىگويد: پروردگارا! مرا باز گردانيد؛ شايد در برابر آنچه
ترك كردم و كوتاهى نمودم عمل صالحى انجام دهم. (ولى به او مىگويند:) چنين نيست! اين سخنى است كه او به زبان مىگويد (و اگر بازگردد، همان راه را ادامه مىدهد)؛ و در پى مرگ آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند.»
از
امام صادق علیهالسلام نقل شده كه اين آيه درباره مانع الزّكات است.
بىفايده بودن درخواست
تاركان زكات، هنگام مرگ، براى بازگشت به
دنیا:
«حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ • لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما
تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ؛
آنها همچنان به راه غلط خود ادامه مىدهند تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرا رسد، مىگويد: پروردگارا! مرا باز گردانيد؛ شايد در برابر آنچه
ترك كردم و كوتاهى نمودم عمل صالحى انجام دهم. (ولى به او مىگويند:) چنين نيست! اين سخنى است كه او به زبان مىگويد (و اگر بازگردد، همان راه را ادامه مىدهد)؛ و در پى مرگ آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند.»
مصادیق
تارکان زکات با توجه به آیات
قرآن عبارتند از:
خوددارى بسيارى از
احبار (دانشمندان
یهود)، از پرداخت
زكات:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ؛
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! بسيارى از احبار يهود و راهبان (
نصرانی)، اموال مردم را بباطل و ناروا مىخورند، و آنان را از راه خدا باز مىدارند. و كسانى كه
طلا و
نقره را گنجينه و ذخيره و پنهان مىسازند، و در راه خدا انفاق نمىكنند، به
مجازات دردناكى بشارت ده!»
در حديثى از
امام صادق علیهالسلام، آن حضرت با
استشهاد به آيه ياد شده،
ترك زكات را از
گناهان کبیره شمرده است.
خوددارى اكثريّت
بنیاسرائیل، از پرداخت
زكات:
«وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ ... وَ آتُوا الزَّكاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ؛
و به ياد آوريد زمانى را كه از بنىاسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خداوند يگانه را پرستش نكنيد ... و
زكات بپردازيد. سپس با اينكه پيمان بسته بوديد همه شما- جز عدّه كمى- سرپيچى كرديد؛ و از وفاى به پيمان خود روىگردان شديد.»
زراندوزان، از
تاركان زكات:
«... وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ • يَوْمَ يُحْمى عَلَيْها فِي نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما كَنَزْتُمْلِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ؛
... و كسانى كه طلا و نقره را گنجينه و ذخيره و پنهان مىسازند، و در راه خدا انفاق نمىكنند، به مجازات دردناكى بشارت ده! در آن روز كه آن اندوختهها را در آتش جهنم، گرم و سوزان كرده، و با آن پيشانى و پهلو و پشت آنان را داغ مىنهند؛ و به آنها مىگويند: اين همان چيزى است كه براى خود اندوختيد و گنج ساختيد! پس بچشيد چيزى را كه براى خود مىاندوختيد!»
در حديثى از امام صادق عليهالسلام، آن حضرت با استشهاد بهآيه ياد شده،
ترك زكات را از گناهان كبيره شمرده است.
امتناع تعداد زيادى از
راهبان (دانشمندان
مسيحى)، از پرداخت
زكات:
«... إِنَّ كَثِيراً مِنَ ... وَ الرُّهْبانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ ... وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ ...؛
... بسيارى از ... و راهبان (نصرانى)، اموال مردم را بباطل و ناروا مىخورند، ... و كسانى كه طلا و نقره را گنجينه و ذخيره و پنهان مىسازند، و در راه خدا انفاق نمىكنند....»
کافران تارك زكات، در زمره شرّترين و بدترين موجودات:
«لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ ... • وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ • وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفاءَ وَ يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُؤْتُوا الزَّكاةَ وَ ذلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ • إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ فِي نارِ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أُولئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ؛
كافران از اهل كتاب میگفتند دست از آیین خود بر نمیدارند... اهل كتاب نيز پيش از اين در دين خدا اختلاف نكردند مگربعد از آنكه دليل روشن براى آنان آمد. و به آنها دستورى داده نشده بود جز اينكه خدا را بپرستند و دين خود را براى او خالص كنند و به توحيد بازگردند، و نماز را برپا دارند و
زكات را بپردازند؛ و اين است دين پايدار. كافران از اهل كتاب و مشركان در آتش دوزخند، جاودانه در آن مىمانند؛ آنها بدترين خلق خدا هستند. »
خوددارى كافران از
اهلکتاب، از پرداخت
زكات:
«لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ ... • وَ ما أُمِرُوا إِلَّا ... وَ يُؤْتُوا الزَّكاةَ وَ ذلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ • إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ ... فِي نارِ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أُولئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ؛
كافران از اهل كتاب مىگفتند: دست از آيين خود بر نمىدارند ... و به آنها دستورى داده نشده بود جز اينكه خدا را بپرستند و دين خود را براى او خالص كنند و به توحيد بازگردند، و نماز را برپا دارند و
زكات را بپردازند؛ و اين است دين پايدار. كافران از اهل كتاب و مشركان در آتش دوزخند، جاودانه در آن مىمانند؛ آنها بدترين خلق خدا هستند.»
كافران به
آخرت، از
تاركان پرداخت
زكات:
«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ • الَّذِينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ؛
بگو: من فقط انسانى مثل شما هستم؛ ولى بر من وحى مىشود كه معبود شما معبودى يگانه است؛ پس تمام توجه خود را به طور كامل به سوى او كنيد و از وى آمرزش بخواهيد؛ واى بر مشركان! همان كسانى كه
زكات نمىپردازند، و آخرت را منكرند.»
مشرکان، از
تاركان پرداخت
زكات:
«... وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ • الَّذِينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ ...
... واى بر مشركان! همان كسانى كه
زكات نمىپردازند....»
برخى گفتهاند: آيه ياد شده،
وعید به مشركان، به علّت
ترك زكات واجب است.
مشركان
تارك زكات، از جمله شرّترين و بدترين موجودات:
«لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ • وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ • وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفاءَ وَ يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُؤْتُوا الزَّكاةَ وَ ذلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ • إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكِينَ فِي نارِ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أُولئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ؛
كافران از
اهل کتاب و مشركان مىگفتند: دست از آيين خود بر نمىدارند تا دليل روشنى براى آنها بيايد، اهل كتاب نيز پيش از اين در دين خدا اختلاف نكردند مگربعد از آنكه دليل روشن براى آنان آمد. و به آنها دستورى داده نشده بود جز اينكه خدا را بپرستند و دين خود را براى او خالص كنند و به توحيد بازگردند، و نماز را برپا دارند و
زكات را بپردازند؛ و اين است دين پايدار. كافران از اهل كتاب و مشركان در آتش دوزخند، جاودانه در آن مىمانند؛ آنها بدترين خلق خدا هستند.»
••• بخلورزى
منافقان، از پرداخت
زكات، مورد
سرزنش خدا:
«فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ • الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ • الَّذِينَ هُمْ يُراؤُنَ • وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ؛
پس واى بر نمازگزاران، همان كسانى كه در نمازخود سهل انگارى مىكنند. همان كسانى كه ريا مىكنند، و حتى از عاريه دادن وسايل ضرورى زندگى به ديگران خوددارى مىكنند.»
برخى مفسّران گفتهاند: مقصود از «الّذين هم عن صلاتهم ساهون»، منافقاناند.
بخلورزی برخى منافقان از پرداخت
زكات، به رغم تعهدشان با خدا مبنى بر پرداخت
زكات، در صورت برخوردارى از مال:
وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ.
بخلورزى
نمازگزاران بىرغبت و
ریاکار، نسبت به پرداخت
زكات:
«فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ • الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ • الَّذِينَ هُمْ يُراؤُنَ • وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ؛
پس واى بر نمازگزاران، همان كسانى كه در نمازخود سهل انگارى مىكنند. همان كسانى كه ريا مىكنند، و حتى از عاريه دادن وسايل ضرورى زندگى به ديگران خوددارى مىكنند.»
تفسير «ماعون» به
زکات واجب، از
علی علیهالسلام روايت شده است.
استهزای تارکان زکات (قرآن)،
تهدید تارکان زکات (قرآن)،
کیفر تارکان زکات (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۵، ص۲۶۰، برگرفته از مقاله «تارکان زکات».