بنی اسرائیل و قارون (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
با اینکه
قارون از
بنی اسرائیل بود ولی تفاوت اعتقادی زیادی با آنان داشت.
ان قـرون کان من قوم موسی فبغی علیهم... اذ قال له قومه لاتفرح ان الله لایحب الفرحین(
قارون از قوم
موسی بود، اما بر آنان
ستم کرد؛ ما آنقدر از گنجها به او داده بودیم که حمل کلیدهای آن برای یک گروه زورمند مشکل بود! (به خاطر آورید) هنگامی را که قومش به او گفتند: «این همه شادی مغرورانه مکن، که
خداوند شادیکنندگان مغرور را دوست نمیدارد!)
فخرج علی قومه فی زینته...((روزی قارون) با تمام
زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که خواهان زندگی
دنیا بودند گفتند: «ای کاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نیز داشتیم! به راستی که او بهره عظیمی دارد!»)
معمولا ثروتمندان مغرور گرفتار انواعی از
جنون میشوند، یک شاخه آن" جنون نمایش ثروت" است، آنها از اینکه ثروت خود را به رخ دیگران بکشند لذت میبرند، از اینکه سوار مرکب راهوار گرانقیمت خود شوند
و از میان پابرهنهها بگذرند
و گرد
و غبار بر صورت آنها بیفشانند
و تحقیرشان کنند احساس
آرامش خاطر میکنند! گرچه همین نمایش ثروت غالبا بلای جانشان است زیرا کینهها در سینهها پرورش میدهد،
و احساسات را بر ضد آنها بسیج میکند،
و بسیار میشود که همین عمل زشت
و شرم آور طومار زندگی آنها را درهم میپیچد،
و یا ثروتشان را بر باد میدهد!. ممکن است این کار جنون آمیز انگیزهای مانند" تطمیع افراد طمعکار"
و" تسلیم افراد سرکش" داشته باشد، ولی آنها حتی بدون این انگیزه این عمل را انجام میدهند، این یک نوع
هوس است نه
برنامه و نقشه.
آخرت طلبی، فراموش نکردن نصیب دنیایی،
احسان به مردم
و پرهیز از
فساد در
زمین، از مواعظ بنی اسرائیل به قارون بود.
ان قـرون کان من قوم موسی... اذ قال له قومه...
وابتغ فیما ءاتـیک الله الدار الاخرة ولاتنس نصیبک من الدنیا واحسن کما احسن الله الیک ولاتبغ الفساد فی الارض ان الله لایحب المفسدین.(
و در آنچه
خدا به تو داده، سرای
آخرت را بطلب؛
و بهرهات را از دنیا فراموش مکن؛
و همانگونه که خدا به تو نیکی کرده نیکی کن؛
و هرگز در زمین در جستجوی فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد!)
در بینش فرزانگان بنی اسرائیل
ثروت افسانهای قارون در برابر پاداشهای
الهی، بی ارزش بود.
ان قـرون کان من قوم موسی...
وقال الذین اوتوا العلم ویلکم ثواب الله خیر لمن ءامن وعمل صــلحا ولایلقیها الا الصبرون.(اما کسانی که
علم و دانش به آنها داده شده بود گفتند: «وای بر شما
ثواب الهی برای کسانی که
ایمان آوردهاند
و عمل صالح انجام میدهند بهتر است، اما جز صابران آن را دریافت نمیکنند.»)
دنیاطلبان بنی اسرائیل از سخنان نسنجیده خویش، پس از مشاهده فرورفتن
قارون به زمین پشیمان شدند.
ان قـرون کان من قوم موسی فبغی علیهم
وءاتینـه من الکنوز ما ان مفاتحه لتنوا بالعصبة اولی القوة..
فخسفنا به وبداره الارض فما کان له من فئة ینصرونه من دون الله وما کان من المنتصرین(سپس ما، او
و خانهاش را در زمین فرو بردیم،
و گروهی نداشت که او را در برابر
عذاب الهی یاری کنند،
و خود نیز نمیتوانست خویشتن را یاری دهد.)
واصبح الذین تمنوا مکانه بالامس یقولون ویکان الله یبسط الرزق لمن یشاء من عباده ویقدر لولا ان من الله علینا لخسف بنا ویکانه لایفلح الکـفرون.(
و آنها که دیروز آرزو میکردند بجای او باشند (هنگامی که این صحنه را دیدند) گفتند: «وای بر ما! گویی خدا روزی را بر هر کس از بندگانش بخواهد گسترش میدهد یا تنگ میگیرد! اگر خدا بر ما
منت ننهاده بود، ما را نیز به قعر زمین فرو می برد! ای وای گویی
کافران هرگز
رستگار نمیشوند!)
(«وی» کلمه
ندامت است
و در مقام پشیمانی به کار میرود. )
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۳۳۵، برگرفته از مقاله «بنی اسرائیل و قارون».