• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بلقیس و سلیمان (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در این مقاله به بررسی آیاتی می‌پردازیم که بین بلقیس و حضرت سلیمان علیه‌السلام، نامه‌ای رد و بدل شد و حضرتش بلقیس را به خدا، دعوت کرد.



انی وجدت امراة تملکهم... • فلما جاءت قیل اهـکذا عرشک قالت کانه هو... «من زنی را دیدم که بر آنها حکومت می‌کند و همه چیز در اختیار داشت (مخصوصا) تخت عظیمی دارد...هنگامی که او آمد گفته شد آیا تخت تو اینگونه است؟ (در پاسخ) گفت: گویا خود آن است! و ما پیش از این هم آگاه بودیم و اسلام آورده بودیم!..». (بنابر اینکه نائب فاعل «قیل» سلیمان علیه‌السّلام باشد).


انی وجدت امراة تملکهم... • ... قالت... واوتینا العلم من قبلها وکنا مسلمین.
(ضمیر «قبلها» به «هذه الآیة» یا «هذه الحالة» برمی‌گردد که از مقام فهمیده می‌شود و بنا بر اینکه گوینده «اوتینا العلم» بلقیس باشد مراد اینکه ما قبل از این نشانه و ارائه معجزه به قدرت و توانمندی سلیمان علیه‌السلام علم داشتیم و همان موقع در برابرش تسلیم شدیم و دیگر به این قدرت نمایی‌ها نیازی نبود. ).


ارجع الیهم فلناتینهم بجنود لا قبل لهم بها ولنخرجنهم منها اذلة وهم صـغرون.
«به سوی آنها بازگرد (و اعلام کن) با لشکرهائی به سراغ آنها می‌آئیم که قدرت مقابله با آن را نداشته باشند، و آنها را از آن (سرزمین آباد) به صورت ذلیلان و در عین حقارت بیرون می‌رانیم».


انی وجدت امراة تملکهم واوتیت من کل شیء ولها عرش عظیم• قال سننظر اصدقت‌ام کنت من الکـذبین. «... (سلیمان) گفت: ما تحقیق می‌کنیم ببینیم راست گفتی یا از دروغگویان هستی؟!».


سلیمان با دقت به سخنان هدهد گوش فرا داد، و در فکر فرو رفت، ممکن است بیشترین گمان سلیمان این بوده که این خبر راست است، و دلیلی بر دروغی به این بزرگی وجود ندارد، اما از آنجا که مساله ساده‌ای نبود و با سرنوشت یک کشور و یک ملت بزرگ گره می‌خورد، می‌بایست تنها به گفتار یک مخبر اکتفا نکند، بلکه باید تحقیقات بیشتری در زمینه این موضوع حساس به عمل آورد. لذا چنین گفت: ما تحقیق به عمل می‌آوریم ببینیم تو راست گفتی یا از دروغگویان هستی؟!.


... فقال مالی لا اری الهدهد... • فمکث غیر بعید فقال احطت بما لم تحط به و جئتک من سبا بنبا یقین• انی وجدت امراة تملکهم واوتیت من کل شیء ولها عرش عظیم• وجدتها وقومها یسجدون للشمس من دون الله وزین لهم الشیطـن اعمــلهم فصدهم عن السبیل فهم لایهتدون. «(سلیمان) در جستجوی پرنده (هدهد) برآمد و گفت چرا هدهد را نمی‌بینم یا اینکه او از غایبان است. من او را قطعا کیفر شدیدی خواهم داد و یا او را ذبح می‌کنم و یا دلیل روشنی (برای غیبتش) برای من بیاورد. من زنی را دیدم که بر آنها حکومت می‌کند و همه چیز در اختیار داشت (مخصوصا) تخت عظیمی دارد. (اما) من او و قومش را دیدم که برای غیر خدا - خورشید- سجده می‌کنند و شیطان اعمالشان را در نظرشان زینت داده آنها را از راه بازداشته و آنها هدایت نخواهند شد».


انه من سلیمـن وانه بسم الله الرحمـن الرحیم• الاتعلوا علی و اتونی مسلمین• قالت یـایها الملؤا افتونی فی امری ما کنت قاطعة امرا حتی تشهدون• و انی مرسلة الیهم بهدیة فناظرة بم یرجع المرسلون• ارجع الیهم فلناتینهم بجنود لا قبل لهم بها ولنخرجنهم منها اذلة وهم صـغرون.
«این نامه از سلیمان است و چنین می‌باشد: به نام خداوند بخشنده مهربان... توصیه من این است برتری‌جوئی نسبت به من نکنید و به سوی من آئید در حالی که تسلیم حق هستید.
(سپس) گفت: ‌ای اشراف (و‌ای بزرگان) نظر خود را در این امر مهم بازگو کنید که من هیچ کار مهمی را بدون حضور شما انجام نداده‌ام.
و من (اکنون جنگ را صلاح نمی‌بینم) هدیه گران‌بهائی برای آنها می‌فرستم تا ببینم فرستادگان من چه خبر می‌آورند. به سوی آنها بازگرد (و اعلام کن) با لشکرهائی به سراغ آنها می‌آئیم که قدرت مقابله با آن را نداشته باشند، و آنها را از آن (سرزمین آباد) به صورت ذلیلان و در عین حقارت بیرون می‌رانیم».


و انی مرسلة الیهم بهدیة فناظرة بما یرجع المرسلون. «و من (اکنون جنگ را صلاح نمی‌بینم) هدیه گران‌بهائی برای آنها می‌فرستم تا ببینم فرستادگان من چه خبر می‌آورند».
در حقیقت ملکه سبا که خود پادشاهی بود، شاهان را خوب شناخته بود که برنامه آنها در دو چیز خلاصه می‌شود: فساد و ویرانگری و ذلیل ساختن عزیزان، چرا که آنها به منافع خود می‌اندیشند، نه به منافع ملت‌ها و آبادی و سر بلندی آنها و همیشه این دو بر ضد یکدیگرند.
سپس ملکه افزود: ما باید قبل از هر کار سلیمان و اطرافیان را بیازمائیم و ببینیم به راستی چه کاره‌اند؟ سلیمان پادشاه است یا پیامبر؟ ویرانگر است یا مصلح؟ ملت‌ها را به ذلت می‌کشانند یا عزت؟ و برای این کار باید از هدیه استفاده کرد، لذا من هدیه قابل ملاحظه‌ای برای آنها می‌فرستم تا ببینم فرستادگان من چه واکنشی را از ناحیه آنها برای ما می‌آورند (و انی مرسلة الیهم بهدیة فناظرة بم یرجع المرسلون).
پادشاهان علاقه شدیدی به هدایا دارند، و نقطه ضعف و زبونی آنها نیز همین جا است آنها را می‌توان با هدایای گران‌بها تسلیم کرد، اگر دیدیم سلیمان با این هدایا تسلیم شد، معلوم می‌شود شاه است! در برابر او می‌ایستیم و تکیه بر قدرت می‌کنیم که ما نیرومندیم، و اگر بی‌اعتنائی به ما نشان داد و بر سخنان خود و پیشنهادهایش اصرار ورزید معلوم می‌شود، پیامبر خدا است در این صورت باید عاقلانه برخورد کرد.


و انی مرسلة الیهم بهدیة فناظرة بم یرجع المرسلون.
معنای اینکه گفت: (فناظره بم یرجع المرسلون) این است که ببینیم چه عکس‌العملی نشان می‌دهد، تا ما نیز به مقتضای وضع او عمل کنیم و این - همانطور که گفتیم - اظهار نظر ملکه سباء بود، و از کلمه (مرسلون) به دست می‌آید که هدیه‌ای را که وی برای آن جناب فرستاد به دست جمعی از درباریانش بود، همچنان که از سخن بعدی سلیمان علیه‌السّلام که فرمود: (ارجع الیهم - برگرد نزد ایشان)، برمی آید که آن جمع، رئیسی داشته‌اند و رئیس به تنهایی نزد سلیمان راه یافته و هدیه را به او داده است.


و انی مرسلة الیهم بهدیة فناظرة بما یرجع المرسلون.
قوم سبا به پادشاهی بلقیس در این قضیه بنا را بر این نهادند که اول امتحان کنند... بعد تصمییم را بر این گرفتند که تسلیم فرمان سلیمان شوند، چون با عودت هدایا به خودشان نشان داد و فهمیدند که ایشان پادشاه نیست و پیامبر خداست.


۱. نمل/سوره۲۷، آیه۲۳.    
۲. نمل/سوره۲۷، آیه۴۲.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۴۷۹.    
۴. نمل/سوره۲۷، آیه۲۳.    
۵. نمل/سوره۲۷، آیه۴۲.    
۶. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۳۶۵.    
۷. نمل/سوره۲۷، آیه۳۷.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۴۶۱.    
۹. نمل/سوره۲۷، آیه۲۳.    
۱۰. نمل/سوره۲۷، آیه۲۷.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۴۵۰.    
۱۲. نمل/سوره۲۷، آیه۲۰.    
۱۳. نمل/سوره۲۷، آیه۲۱.    
۱۴. نمل/سوره۲۷، آیه۲۳.    
۱۵. نمل/سوره۲۷، آیه۲۴.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۴۴۰.    
۱۷. نمل/سوره۲۷، آیه۳۰ - ۳۲.    
۱۸. نمل/سوره۲۷، آیه۳۵.    
۱۹. نمل/سوره۲۷، آیه۳۷.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۴۵۰-۴۶۱.    
۲۱. نمل/سوره۲۷، آیه۳۵.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۴۵۵.    
۲۳. نمل/سوره۲۷، آیه۳۵.    
۲۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۵، ص۵۱۴.    
۲۵. نمل/سوره۲۷، آیه۳۵.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۳۸۰.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۲۸۳، برگرفته از مقاله «بلقیس و سلیمان».    


رده‌های این صفحه : بلقیس | حضرت سلیمان | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار