بلبل (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَلْبَل (به فتح باء و سکون لام) یکی از مفردات
نهج البلاغه، به معنای مختلط نمودن و درهم آمیختن میباشد که
حضرت علی (علیهالسلام) در خصوص
بیعت با خود و ویژگیهای حکومتداری خویش از این واژه استفاده نموده است.
بَلْبَل به معنای مختلط نمودن و درهم آمیختن آمده است.
بلبله و بلبال: تهییج و مختلط کردن را میگویند. چنانکه گفته میشود: «بلبل القوم: هیّجهم و اوقعهم فی الغّم»
و «بلبل الالسنة: خلطها.»
«تبلبل»: به معنی اختلاط است.
امام (صلواتاللهعلیه) بعد از بیعت کردن مردم با خودش فرموده است: «الا و ان بلیّنکم قد عادت کهیئتها یوم بعث الله نبیّه صو الذی بعثه بالحقّ لتبلبلنّ بلبلة و لتغربلنّ غربلة و لتساطنّ سوط القدر حتّی یعود اسفلکم اعلاکم و اعلاکم اسفلکم؛
یعنی وضعتان برگشت به حالتی که در زمان
رسول خدا (صلیاللّهعلیهوآلهوسلّم) بود. کارها مطابق عَدل و
اسلام پیش خواهد رفت، حیف و میلها و روابط گذشته دیگر تکرار نخواهد گردید، به
خدا قسم به طور کامل مختلط و
غربال میشوید و به هم آمیخته میشوید؛ مانند: آمیخته شدن آنچه در دیگ است تا آنکه پایین است بالا آید و بالا پایین گردد (عقب ماندهها جلو آیند، و بناحق جلو افتادهها، عقب مانند). » منظور امام (صلواتاللهعلیه) آن است که در حکومت او اشخاص مانند: گندم غربال خواهد شد تا پاک از ناپاک و خالص از ناخالص جدا شود چنانکه ذیل خطبه نیز شاهد آن است.
همچنین امام (علیهالسلام) در
نامهای خطاب به
شریح قاضی از لفظ «مبلبل اجسام الملوک»
استفاده نموده است. یعنی: تهییج کننده دردهای بدنهای
پادشاهان که منجر به
هلاکت شود.
این واژه سه بار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بلبل»، ص۱۵۱.