• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بلبل (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: بلبل (ابهام‌زدایی).

بَلْبَل (به فتح باء و سکون لام) یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای مختلط نمودن و درهم آمیختن می‌باشد که حضرت علی (علیه‌السلام) در خصوص بیعت با خود و ویژگی‌های حکومت‌داری خویش از این واژه استفاده نموده است.



بَلْبَل به معنای مختلط نمودن و درهم آمیختن آمده است.
بلبله و بلبال: تهییج و مختلط کردن را می‌گویند. چنان‌که گفته می‌شود: «بلبل القوم: هیّجهم و اوقعهم فی الغّم» و «بلبل الالسنة: خلطها.»
«تبلبل»: به معنی اختلاط است.


امام (صلوات‌الله‌علیه) بعد از بیعت کردن مردم با خودش فرموده است: «الا و ان بلیّنکم قد عادت کهیئتها یوم بعث الله نبیّه صو الذی بعثه بالحقّ لتبلبلنّ بلبلة و لتغربلنّ غربلة و لتساطنّ سوط القدر حتّی یعود اسفلکم اعلاکم و اعلاکم اسفلکم؛ یعنی وضعتان برگشت به حالتی که در زمان رسول خدا (صلی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود. کارها مطابق عَدل و اسلام پیش خواهد رفت، حیف و میل‌ها و روابط گذشته دیگر تکرار نخواهد گردید، به خدا قسم به طور کامل مختلط و غربال می‌شوید و به هم آمیخته می‌شوید؛ مانند: آمیخته شدن آنچه در دیگ است تا آن‌که پایین است بالا آید و بالا پایین گردد (عقب مانده‌ها جلو آیند، و بناحق جلو افتاده‌ها، عقب مانند). » منظور امام (صلوات‌الله‌علیه) آن است که در حکومت او اشخاص مانند: گندم غربال خواهد شد تا پاک از ناپاک و خالص از ناخالص جدا شود چنان‌که ذیل خطبه نیز شاهد آن است.
همچنین امام (علیه‌السلام) در نامه‌ای خطاب به شریح قاضی از لفظ «مبلبل اجسام الملوک» استفاده نموده است. یعنی: تهییج کننده دردهای بدن‌های پادشاهان که منجر به هلاکت شود.


این واژه سه بار در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۶۹.    
۲. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۶۸.    
۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۷، خطبه۱۶.    
۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۶۵، نامه۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بلبل»، ص۱۵۱.    






جعبه ابزار