• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حوقله

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حَوْقَلَه یا حَوْلَقَه، ذکر « لاحَولَ وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِاللّه » گفتن می‌باشد.



حَوْلَقَه و حَوْقَلَه، هر دو، مصدر منحوتِ (تراشیده شده) و جعلی عبارت « لاحَولَ وَ لاقُوَّةَ إِلّا بِاللّه » هستند
[۱] محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۵، ص۳۷۰، ج ۵، چاپ عبداللّه درویش، قاهره.
[۲] عبدالملک بن محمد ثعالبی، فقه اللغة و سرّالعربیّة، ج۱، ص۲۲۴ـ ۲۲۵، چاپ سلیمان سلیم بواب، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۳] عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، ج۱، ص۴۸۲ـ۴۸۳، چاپ محمد احمدجادمولی، علی محمد بجاوی، و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره.
مانند بسمله که از « بِسمِ اللَّه الرَّحمنِ الرَّحیم » ساخته شده است.
در زبان عربی برای اختصار در بیان دو یا چند کلمه یا عبارت پرکاربرد، آن‌ها را باهم ترکیب کرده عبارت جدیدی پدید می‌آورند، حوقله و حولقه نیز از این جمله اند.
[۴] ابن انباری، الزاهر فی معانی کلمات الناس، ج۱، ص۱۰۳، چاپ حاتم صالح ضامن، دمشق ۱۴۲۴/۲۰۰۴.
[۵] محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۵، ص۳۷۰، ج ۵، چاپ عبداللّه درویش، قاهره.
[۶] عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، ج۱، ص۴۸۳ـ۴۸۴، چاپ محمد احمدجادمولی، علی محمد بجاوی، و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره.



معنای دیگر حوقله پیر و ناتوان شدن یا نوع راه رفتنِ پیرمردان است،
[۷] اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل «حقل»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
از این رو ابن دَحْیَه استفاده از واژه حوقله را برای اختصارِ ذکرِ « لاحول ولا قوّة الّا باللّه » خطا و کاربرد حولقه را صحیح دانسته است
[۸] عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، ج۱، ص۴۸۳ـ۴۸۴، چاپ محمد احمدجادمولی، علی محمد بجاوی، و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره.
.


درباره اِعراب و درنتیجه معنای این عبارت، اقوال مختلفی وجود دارد و میان ادیبان و نحویان در این باره اختلاف هست.
ابن انباری
[۹] ابن انباری، الزاهر فی معانی کلمات الناس، ج۱، ص۱۰۳ـ۱۰۷، چاپ حاتم صالح ضامن، دمشق ۱۴۲۴/۲۰۰۴.
پنج وجه اعرابی، و به تبع آن، پنج معنای متفاوت برای این عبارت ذکر کرده است.


مفاد ذکر حولقه آن است که روى گردانى از گناه و توانایى بر طاعت جز به حول و قوّه خداوند امکان‌پذیر نیست و در حقیقت، بنده با این ذکر، فقر و نیاز مطلق خود را در همه چیز به خدای متعال مى‌نمایاند و رفع نیاز خویش را از او مى‌طلبد.
[۱۰] مرآةالعقول ج۱۲،ص ۲۱۳.

حَوْل به معنای حرکت، نیرو و نیز قدرت بر تصرف در امور ( حیله ) است و مفهوم این ذکر آن است که قدرت و نیرو تنها از آن خدا و به خواست اوست.
[۱۱] ابن انباری، الزاهر فی معانی کلمات الناس، ج۱، ص۹۹، چاپ حاتم صالح ضامن، دمشق ۱۴۲۴/۲۰۰۴.
[۱۲] اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل «حول»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
[۱۳] ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ذیل «حول»، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.

مقصود از این عبارت، اظهار نیاز به درگاه خدا و درخواست کمک از او در کارهاست که این کار حقیقت عبودیت دانسته شده است.
[۱۴] ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ذیل «حولق»، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.

این عبارت به صورت «لا حَیْل وَ لاقُوَّةَ إِلّا باللّه» نیز آمده است.
[۱۵] ابن منظور، لسان العرب، ذیل «حول».

این عبارت در قرآن کریم نیامده، اما عبارت «لا قُوَّة إِلّا باللّه» یک بار در آیه ۳۹ سوره کهف به کار رفته است.


امام علی (علیه السلام) در پاسخ پرسشی از معنای این عبارت، بیان کرده است که « ما در برابر خدا از خود اختیاری نداریم و جز قدرتی که او به ما ارزانی کند قدرتی نداریم (قدرت و اختیار ما ذاتی نیست)؛ پس چون ما را مالک آن قدرت ـ که خود بدان سزاوارتر است ـ گرداند، مکلف می‌شویم و اگر آن قدرت را از ما بگیرد تکلیف را از ما برمی دارد ».
[۱۷] علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، حکمت ۴۰۴، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.

در احادیث دیگر، این عبارت را این گونه معنا کرده‌اند که « ما هیچ نیرو و قدرتی برای ترک معصیت ، جز با کمک خدا و هیچ توانی برای انجام طاعات جز با یاری او نداریم »
[۱۸] ابن بابویه، معانی الاخبار، ج۱، ص۲۱، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
بنابراین، هرکس این عبارت را بگوید کار خود را به خدا سپرده است.
[۱۹] ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۲۹۹، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.



بنابر حدیثی از پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه وآله وسلم) این جمله گنجی از گنج های بهشت است
[۲۰] ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، ج۲، ص۳۳۳، بیروت: دارصادر.
[۲۱] محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۵، ص۷۵، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
.
و نیز این ذکر از اذکاری است که حضرت موسی (علیه‌السلام) هنگام شکافته شدن دریا بر زبان جاری کرد.
[۲۲] عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الدرّالمنثور فی التفسیر بالمأثور، ج۶، ص۲۷۰، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.

همچنین امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا پیوسته این ذکر را بر زبان جاری می کرد.
[۲۳] ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۵۸، نجف ۱۹۵۶.
[۲۴] ابن طاووس، مقتل الحسین علیه‌السلام، ج۱، ص۷۰، المسمی باللهوف فی قتلی الطفوف، قم (۱۴۱۷).

احادیث بسیاری در فضیلت این ذکر نقل شده است و مسلمانان به بسیار گفتن آن توصیه شده اند.
[۲۵] احمدبن محمد برقی، کتاب المحاسن، ج۱، ص۹، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۳۰ش.
[۲۶] احمدبن محمد برقی، کتاب المحاسن، ج۱، ص۱۱، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۳۰ش.
[۲۷] علی بن حسام الدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱، ص۴۵۳ـ۴۵۹، چاپ بکری حیّانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.



در احادیثِ پیامبر و امامان (صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین)، گفتن این ذکر برای رفع وسوسه و حزن ،
[۲۸] الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام و المشتهر بفقه الرضا، ج۱، ص۳۸۵، مشهد: مؤسسة آل البیت، ۱۴۰۶.
برطرف شدن بیماری و فقر ،
[۲۹] کلینی، کتاب الکافی، ج۲، ص۵۵۱.
[۳۰] کلینی، کتاب الکافی، ج۸، ص۹۳.
پس از دعا و نمازهای ظهر و مغرب،
[۳۱] کلینی، کتاب الکافی، ج۲، ص۵۲۱.
[۳۲] کلینی، کتاب الکافی، ج۲، ص۵۲۸.
[۳۳] ابن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ج۱، ص۹، قم ۱۳۶۸ش.
هنگام خروج از منزل
[۳۴] کلینی، کتاب الکافی، ج۲، ص۵۴۲.
و پس از گفتن یا شنیدن « حَی عَلی الصَّلوةِ »، « حَی عَلی الْفَلاحِ » و « حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل » در اذان سفارش شده است.
[۳۵] ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، ج۴، ص۹۱ـ۹۲، بیروت: دارصادر.
[۳۶] محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۱۵۲، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۳۷] محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، ج۱، ص۹۷، ج ۱، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.

همچنین این ذکر از مصادیق باقیات صالحات دانسته شده است.
[۳۸] عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الدرّالمنثور فی التفسیر بالمأثور، ج۵، ص۳۴۸ـ۳۵۱، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.



واژه حوقله در نثر فارسی نیز به کار رفته است.
[۳۹] احمدبن محمد شفیع وقار شیرازی، محاکمه انسان و حیوان «مرغزار»، ج۱، ص۱۳۷، چاپ محمد فاضلی، مشهد ۱۳۷۲ش.

در نظم و نثر فارسی تعابیر « لاحول گویان » و « لاحول کنان » و گفتن « لاحول ولاقوّة الّا باللّه »، برای راندن شیطان ، اظهار تعجب ، اعتراض و نشان دادن ناخرسندی کاربرد دارد.
[۴۰] احمدبن قوص منوچهری، دیوان، ج۱، ص۱۹۶، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۷۵ش.
[۴۱] احمدبن قوص منوچهری، دیوان، ج۱، ص۲۰۳، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۷۵ش.
[۴۲] جلال الدین محمدبن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، دفتر۲، ص۲۵۸ـ۲۶۱، بیت ۲۰۶ـ۲۵۰، تصحیح رینولدآلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۴۳] مصلح بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی، ج۱، ص۱۵۴، بیت ۲۹۱۰: سعدینامه، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۴۴] مصلح بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی، ج۱، ص۱۵۷، بیت ۲۹۷۵: سعدینامه، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ش.
[۴۵] علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، ذیل لاحول ولاقوّة الّا باللّه.



جلال الدین سیوطی در کتاب « شرح الحوقلة و الحیعلة » به توضیح درباره این ذکر و فضیلت آن پرداخته است.
[۴۶] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۲، ستون۱۰۴۰.



از آن به مناسبت در باب صلات سخن گفته‌اند.
حولقه از ذکرهاى بسیار با فضیلت است که در اوقات و حالات مختلف و مناسب بر آن سفارش شده است.
از جمله، هنگام پوشیدن لباس نو، بسیار گفتن « لاحَوْلَ وَ لاقُوَّةَ إلّاباللَّهِ (العَلىّ العَظیم) » مستحب است.
[۵۲] کشف الغطاء ج۳،ص ۳۸.

حکایت فصول اذان همراه موذن یا پس از گفتن او مستحب است؛ لیکن- بنابر دیدگاه برخى- مى‌تواند حیعلات (حَىَّ عَلى الصَّلاة تا حَىَّ على‌ خَیرِ العَمَل) را به حولقه تبدیل کند. البته این در غیر نماز است.
استحباب حکایت در نماز اختلافى است؛ لیکن نمازگزار اگر بخواهد اذان را حکایت کند، نمى‌تواند حیعلات را حکایت نماید؛ چون کلام آدمى محسوب شده و موجب بطلان نماز مى‌گردد؛ بلکه باید آن ها را تبدیل به حولقه نماید.
[۵۴] مفتاح الکرامة ج۳ص ۵۱۱- ۵۱۲.



(۱) ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
(۲) ابن انباری، الزاهر فی معانی کلمات الناس، چاپ حاتم صالح ضامن، دمشق ۱۴۲۴/۲۰۰۴.
(۳) ابن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم ۱۳۶۸ش.
(۴) ابن بابویه، کتاب الخصال، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
(۵) ابن بابویه، معانی الاخبار، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
(۶) ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر.
(۷) ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، نجف ۱۹۵۶.
(۸) ابن طاووس، مقتل الحسین علیه‌السلام، المسمی باللهوف فی قتلی الطفوف، قم (۱۴۱۷).
(۹) ابن منظور، لسان العرب.
(۱۰) محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج ۵، چاپ عبداللّه درویش، قاهره.
(۱۱) محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۲) احمدبن محمد برقی، کتاب المحاسن، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۳۰ش.
(۱۳) عبدالملک بن محمد ثعالبی، فقه اللغة و سرّالعربیّة، چاپ سلیمان سلیم بواب، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۱۴) اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
(۱۵) حاجی خلیفه، کشف الظنون.
(۱۶) علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا.
(۱۷) مصلح بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی: سعدینامه، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ش.
(۱۸) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الدرّالمنثور فی التفسیر بالمأثور، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
(۱۹) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، چاپ محمد احمدجادمولی، علی محمد بجاوی، و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره.
(۲۰) محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، ج ۱، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.
(۲۱) علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۲۲) الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، و المشتهر بفقه الرضا، مشهد: مؤسسة آل البیت، ۱۴۰۶.
(۲۳) کلینی، کتاب الکافی.
(۲۴) علی بن حسام الدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ بکری حیّانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۲۵) احمدبن قوص منوچهری، دیوان، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۷۵ش.
(۲۶) جلال الدین محمدبن محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح رینولدآلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
(۲۷) احمدبن محمد شفیع وقار شیرازی، محاکمه انسان و حیوان «مرغزار»، چاپ محمد فاضلی، مشهد ۱۳۷۲ش.


۱. محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۵، ص۳۷۰، ج ۵، چاپ عبداللّه درویش، قاهره.
۲. عبدالملک بن محمد ثعالبی، فقه اللغة و سرّالعربیّة، ج۱، ص۲۲۴ـ ۲۲۵، چاپ سلیمان سلیم بواب، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۳. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، ج۱، ص۴۸۲ـ۴۸۳، چاپ محمد احمدجادمولی، علی محمد بجاوی، و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره.
۴. ابن انباری، الزاهر فی معانی کلمات الناس، ج۱، ص۱۰۳، چاپ حاتم صالح ضامن، دمشق ۱۴۲۴/۲۰۰۴.
۵. محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۵، ص۳۷۰، ج ۵، چاپ عبداللّه درویش، قاهره.
۶. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، ج۱، ص۴۸۳ـ۴۸۴، چاپ محمد احمدجادمولی، علی محمد بجاوی، و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره.
۷. اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل «حقل»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
۸. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، المزهر فی علوم اللغة و انواعها، ج۱، ص۴۸۳ـ۴۸۴، چاپ محمد احمدجادمولی، علی محمد بجاوی، و محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره.
۹. ابن انباری، الزاهر فی معانی کلمات الناس، ج۱، ص۱۰۳ـ۱۰۷، چاپ حاتم صالح ضامن، دمشق ۱۴۲۴/۲۰۰۴.
۱۰. مرآةالعقول ج۱۲،ص ۲۱۳.
۱۱. ابن انباری، الزاهر فی معانی کلمات الناس، ج۱، ص۹۹، چاپ حاتم صالح ضامن، دمشق ۱۴۲۴/۲۰۰۴.
۱۲. اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل «حول»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
۱۳. ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ذیل «حول»، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
۱۴. ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ذیل «حولق»، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
۱۵. ابن منظور، لسان العرب، ذیل «حول».
۱۶. کهف/سوره۱۸، آیه۳۹.    
۱۷. علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، حکمت ۴۰۴، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۱۸. ابن بابویه، معانی الاخبار، ج۱، ص۲۱، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ش.
۱۹. ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۲۹۹، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
۲۰. ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، ج۲، ص۳۳۳، بیروت: دارصادر.
۲۱. محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۵، ص۷۵، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۲۲. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الدرّالمنثور فی التفسیر بالمأثور، ج۶، ص۲۷۰، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
۲۳. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۵۸، نجف ۱۹۵۶.
۲۴. ابن طاووس، مقتل الحسین علیه‌السلام، ج۱، ص۷۰، المسمی باللهوف فی قتلی الطفوف، قم (۱۴۱۷).
۲۵. احمدبن محمد برقی، کتاب المحاسن، ج۱، ص۹، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۳۰ش.
۲۶. احمدبن محمد برقی، کتاب المحاسن، ج۱، ص۱۱، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۳۰ش.
۲۷. علی بن حسام الدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱، ص۴۵۳ـ۴۵۹، چاپ بکری حیّانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
۲۸. الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام و المشتهر بفقه الرضا، ج۱، ص۳۸۵، مشهد: مؤسسة آل البیت، ۱۴۰۶.
۲۹. کلینی، کتاب الکافی، ج۲، ص۵۵۱.
۳۰. کلینی، کتاب الکافی، ج۸، ص۹۳.
۳۱. کلینی، کتاب الکافی، ج۲، ص۵۲۱.
۳۲. کلینی، کتاب الکافی، ج۲، ص۵۲۸.
۳۳. ابن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ج۱، ص۹، قم ۱۳۶۸ش.
۳۴. کلینی، کتاب الکافی، ج۲، ص۵۴۲.
۳۵. ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، ج۴، ص۹۱ـ۹۲، بیروت: دارصادر.
۳۶. محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۱۵۲، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۳۷. محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، ج۱، ص۹۷، ج ۱، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.
۳۸. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الدرّالمنثور فی التفسیر بالمأثور، ج۵، ص۳۴۸ـ۳۵۱، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
۳۹. احمدبن محمد شفیع وقار شیرازی، محاکمه انسان و حیوان «مرغزار»، ج۱، ص۱۳۷، چاپ محمد فاضلی، مشهد ۱۳۷۲ش.
۴۰. احمدبن قوص منوچهری، دیوان، ج۱، ص۱۹۶، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۷۵ش.
۴۱. احمدبن قوص منوچهری، دیوان، ج۱، ص۲۰۳، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۷۵ش.
۴۲. جلال الدین محمدبن محمد مولوی، مثنوی معنوی، ج۱، دفتر۲، ص۲۵۸ـ۲۶۱، بیت ۲۰۶ـ۲۵۰، تصحیح رینولدآلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش.
۴۳. مصلح بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی، ج۱، ص۱۵۴، بیت ۲۹۱۰: سعدینامه، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ش.
۴۴. مصلح بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی، ج۱، ص۱۵۷، بیت ۲۹۷۵: سعدینامه، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۳ش.
۴۵. علی اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، ذیل لاحول ولاقوّة الّا باللّه.
۴۶. حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۲، ستون۱۰۴۰.
۴۷. وسائل الشیعة، ج۵، ص۳۲۶-۳۲۸.    
۴۸. وسائل الشیعة، ج۶، ص۳۵.    
۴۹. وسائل الشیعة، ج۶، ص۴۷۵.    
۵۰. وسائل الشیعة، ج۶، ص۴۷۸-۴۷۹.    
۵۱. وسائل الشیعة، ج۷، ص۱۶۸.    
۵۲. کشف الغطاء ج۳،ص ۳۸.
۵۳. وسائل الشیعة ۵ص ۴۷.    
۵۴. مفتاح الکرامة ج۳ص ۵۱۱- ۵۱۲.
۵۵. جواهر الکلام ج۹، ص ۱۲۳- ۱۲۵.    
۵۶. العروة الوثقی‌ ج۲، ص ۴۲۱- ۴۲۲.    
۵۷. مستمسک العروة ج۵، ص ۵۷۸- ۵۷۹.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج‌۳،ص ۳۸۶.    
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حوقله»، شماره۶۶۵۳.    


رده‌های این صفحه : اخلاق اسلامی | ذکر




جعبه ابزار