• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بالغ در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بالغ، از اسما و صفات الهی، به معنای تحقق بخش مراد خویش می باشد.



بالغ اسم فاعل از مصدر بلوغ به معنای وصول و رسیدن است. برخی حقیقت معنای بلوغ را رسیدن به حدّ اعلا و مرتبه نهایی مقصد دانسته و بدین ترتیب میان آن و « وصول » فرق گذاشته‌اند.


«بالغ» از اسمای الهی و در قرآن کریم تنها یک بار به کار رفته است: «... اِنَّ اللّهَ بلِغُ اَمرِه». بر اساس بیش‌تر قرائات (بالغٌ أمرَه و بالغُ أمرِه) «أمر» در این آیه مفعول «بالغ» و «بالغ» از اوصاف خداوند است. ولی طبق قرائتی شاذ (بالغٌ أمرُه)، «بالغ» وصف، امر الهی و به معنای نافذ بودن امر خدا خواهد بود. در حالی که در صورت نخست آیه بدین معناست که خداوند به امر خویش می‌رسد.


مفسران امر را در این آیه، تکوینی دانسته و در توضیح این بخش از آیه گفته‌اند: خداوند به آنچه اراده کرده می‌رسد و از محقق ساختن هیچ مطلوبی عاجز نیست و هیچ‌کس نمی‌تواند او را از تحقق آنچه اراده کرده باز دارد. ، زیرا هر شأنی از شئون صنع و ایجاد از مصادیق امر الهی است و خداوند بر امر خویش غالب و آن امر مغلوب خداست و گزیری جز اطاعت از او ندارد: «واللّهُ غالِبٌ عَلی اَمرِه»،


بنابراین خداوند به هر چیزی که مشیت و اراده‌اش به آن تعلق گیرد، دست‌می‌یابد، گرچه راههای عادی و اسباب شناخته شده نزد ما برای آن، موجود نباشد. البته این بدان معنا نیست که خداوند به حادثه مورد نظر بدون سببی طبیعی و تنها با مجرد اراده دست می‌یابد، زیرا پایان آیه‌۳ طلاق، دلالت دارد که خداوند برای همه مسبّبات ، اعم از این‌که اسباب عادی اقتضای آن‌ها را داشته باشد یا نه اندازه‌ای خاص قرار داده و میان آن‌ها با دیگر موجودات، پیوندهایی وجودی برقرار کرده است، بنابراین خداوند می‌تواند از طریق این پیوندها به آنچه اراده کرده دست یابد، گرچه اسباب عادی با آن رابطه‌ای نداشته باشد: «... قَد جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَیء قَدرا»، بر این اساس بالغ بودن خداوند قانون علیت و سببیت میان اشیا را نفی نمی‌کند، بلکه آن را مبتنی بر اراده و مشیت الهی می‌داند که گاهی برخلاف چیزی است که ما برحسب عادت میان ظواهر موجودات می‌یابیم. زیرا خداوند خود سببی در عرض اسباب دیگر نیست، بلکه او بر هر چیزی احاطه دارد و می‌تواند با اسبابی که نزد ما مجهول است به مراد خود دست یابد.


بالغ بودن خداوند می‌تواند مظهر داشته باشد، ازاین‌رو هرکس که به امر و اراده الهی عمل کند و اراده‌اش در اراده حق، فانی باشد، مظهر بالغ بودن خداست و او نیز غالب خواهد بود، پس فرشتگان که تنها به امر الهی عمل کرده، از آن سر باز نمی‌زنند. هیچ گاه مغلوب نخواهند شد.


در سوره طلاق پیش از بیان بالغ بودن خداوند، به صورت مطلق وعده داده شده که هرکس تقوای الهی پیشه کند خداوند برای او راه خروج از مشکلات قرار داده، او را از طریقی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد و هرکس بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد. سپس در مقام بیان علت این اطلاق به اسم بالغ الهی اشاره شده است. زیرا خداوند هرگاه وعده‌ای دهد آن را اراده کرده است و هرگاه امری را اراده کند اسباب آن را مهیا می‌سازد، «... و مَن یَتَّقِ‌اللّهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجا و یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ ومَن یَتَوَکَّل عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسبُهُ اِنَّ اللّهَ بلِغُ اَمرِه»، بنابراین عبارت «اِنَّ اللّهَ بالِغُ اَمرِه» انسان را به توکل بر خدا تشویق می‌کند. زیرا هرگاه انسان بداند که بر خدا توکل کند یا نکند در هر صورت امر الهی درباره وی نافذ است ولی در صورت توکل گناهانش پوشیده و اجرش، عظیم می‌گردد. و به راحتی و برکت دست می‌یابد و خدا او را کفایت می‌کند. و در صورت نداشتن توکل دچار خشم الهی شده، خدا او را به خود وا می‌گذارد توکل بر خدا را ترجیح خواهد داد.


اسماء و صفات الهی در قرآن؛ تاج العروس من جواهرالقاموس؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ تفسیرالتحریر و‌التنویر؛ التفسیر المنیر فی العقیدة و‌الشریعة و‌المنهج؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ الجواهرالحسان فی تفسیر القرآن، ثعالبی؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن؛ الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیه؛ فتح القدیر؛ الکشاف؛ لسان العرب؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ مفردات الفاظ القرآن؛ المیزان فی تفسیر القرآن.


۱. جوهری، اسماعیل بن جماد، تاج اللغة و صحاح العربیه، ج‌۴، ص‌۱۳-۱۶.    
۲. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج‌۸‌، ص‌۴۱۹.    
۳. زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج‌۶‌، ص‌۴، «بلغ».    
۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص‌۱۴۴.    
۵. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج‌۱، ص‌۳۳۳، «بلغ».    
۶. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج‌۱، ص‌۳۳۳، «بلغ».    
۷. طلاق/سوره۶۵، آیه۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۱۰، ص۳۷.    
۹. آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، ج‌۱۴، ص۳۳۱.    
۱۰. شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، ج‌۵‌، ص‌۲۸۹.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۱۰، ص۳۷.    
۱۲. شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، ج۵‌، ص۲۸۹.    
۱۳. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۴، ص۵۵۶‌.    
۱۴. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج‌۴، ص‌۵۵۶‌.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۴۳-۴۴.    
۱۶. زحیلی، وهبه، التفسیر المنیر، ج‌۲۸، ص‌۲۷۲.    
۱۷. یوسف/سوره۱۲، آیه۲۱.    
۱۸. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۱، ص‌۱۱۱.    
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۱۱۷.    
۲۰. آل‌عمران/سوره۳، آیه۴۷.    
۲۱. انفال/سوره۸، آیه۴۲.    
۲۲. مریم/سوره۱۹، آیه۳۵.    
۲۳. طلاق/سوره۶۵، آیه۶۵.    
۲۴. طلاق/سوره۶۵، آیه۳.    
۲۵. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص‌۷۷.    
۲۶. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص‌۷۷.    
۲۷. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۸‌، ص‌۱۹۷-‌۱۹۸.    
۲۸. انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۷.    
۲۹. تحریم/سوره۶۶، آیه۶.    
۳۰. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۷، ص‌۱۲-‌۱۳    
۳۱. طلاق/سوره۶۵، آیه۶۵.    
۳۲. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص‌۷۶-‌۷۷.    
۳۳. ابن عاشور، التحریر و التنویر، ج‌۲۸، ص‌۳۱۳.    
۳۴. طلاق/سوره۶۵، آیه۲‌۳.    
۳۵. ثعالبی، ابوزید، تفسیر الثعالبی، ج‌۵، ص‌۴۴۶.    
۳۶. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۲۳، ص۴۴۸.    
۳۷. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج‌۱۸، ص‌۱۰۷.    
۳۸. شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، ج‌۵‌، ص‌۲۹۱.    
۳۹. ثعالبی، ابوزید، تفسیر الثعالبی، ج‌۵، ص‌۴۴۶.    
۴۰. ثعالبی، ابوزید، تفسیر الثعالبی، ج‌۵، ص‌۴۴۶.    



دائرة المعارف قرآن کریم جلد پنجم، برگرفته از مقاله«بالغ در قرآن»    



جعبه ابزار