• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ایوب (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: ایوب.

أَیُّوب (به فتح الف و ضم یای مشدد) از واژگان بکار رفته در قرآن کریم و نام یکی از انبیاء مشهور است و نام مبارکش چهار بار در قرآن آمده است. ماجرای ابتلای حضرت ایوب به امتحان الهی و از دست دادن مال و فرزندان و سلامتی و نیز صبر ایشان بر مصیبت و در نهایت پایان امتحان الهی و برگرداندن همه آنچه از دست داده بود، در قرآن کریم بیان شده است.



أَیُّوب نام یکی از انبیاء مشهور است. ابتدا به آنچه قرآن مجید در باره وی گفته نظر می‌کنیم سپس سراغ کلمات دیگر می‌رویم‌ (وَ اَیُّوبَ‌ اِذْ نادی‌ رَبَّهُ اَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَیْناهُ اَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِکْری‌ لِلْعابِدِینَ) یعنی: «ایّوب وقتی پروردگارش را ندا کرد که بمن نا گواری رسید و تو از همه رحیمان رحیمتری، پس اجابتش کردیم و محنتی که داشت بر طرف نمودیم و کسان و نظیر کسانش را با آنها بدو دادیم، رحمتی بود از جانب ما و تذکّری برای بندگان عابد».


از این دو آیه چند مطلب بدست می‌آید، یکی اینکه حضرت ایوب گرفتاری و ناگواری داشت‌ (اَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ) در مفردات گوید: ضرّ (به ضمّ اول) به معنی بد حالی و محنت است خواه در نفس باشد یا در بدن و یا در خارج مانند کمی مال و مقام. در قاموس گفته: ضرّ به فتح و ضمّ اوّل به معنای ضرر است، یا به فتح اوّل (مصدر) به معنای‌ ضرر رساندن و به ضمّ اوّل به معنای ضرر است. بنا بر این ضرّ به ضمّ اوّل شامل محنت بدن و مال و غیره است.
بعضی از بزرگان در تفسیر آیه‌ی فوق فرموده: ضرّ به ضمّ اوّل مخصوص به ضرر بدن است مثل مرض و لاغری و نحوهما، و به فتح اوّل اعمّ است.و در ذیل آیه‌ی ۴۱ از سوره ص، ضرّ را شامل مصیبت بدن و کسان دانسته و گوید: این همان است که در سوره انبیاء گذشت. ناگفته نماند: این دو کلام با هم نمی‌سازند.
دیگری اینکه: ایّوب (علیه‌السّلام) هم از جهت بدن محنت داشت و هم از جهت کسان زیرا در بیان قبول دعایش فرموده: محنتی که داشت بر طرف کردیم و کسانش را بدو دادیم و آیات سوره ص درباره محنت بدنی‌اش روشن‌تر از این آیه است.
سوّم اینکه مراد از (آتَیْناهُ اَهْلَهُ) چیست؟ ظاهر آیه آن است که خداوند کسانش را بوی داده است، روایت شده که خداوند کسان او را زنده کرد و گفته‌اند:
کسان او متفرّق شده بودند به سوی وی باز گشتند و اللَّه العالم. ولی قرآن در زنده شدن آنها صریح نیست، در سوره‌ «ص» تفصیل قضیّه چنین است‌ (وَ اذْکُرْ عَبْدَنا اَیُّوبَ‌ اِذْ نادی‌ رَبَّهُ اَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ. ارْکُضْ بِرِجْلِکَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ. وَ وَهَبْنا لَهُ اَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَ ذِکْری‌ لِاُولِی الْاَلْبابِ وَ خُذْ بِیَدِکَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ اِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ اِنَّهُ اَوَّابٌ) یعنی: «یاد کن بنده ما ایّوب را چون پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و اذیّت رسانید، (گفتیم) قدم بزن با پایت و برو، این شستشوگاه خنک و آشامیدنی است. کسانش و نظیرشان را بدو دادیم، مرحمتی بود از جانب ما و تذکّری خردمندان را، بدست خویش دسته ترکه (یا علف خشک) بر گیر و با آن بزن و نقض عهد مکن ما او را صبور یافتیم نیکو بنده‌ای‌ بود و بسیار توبه‌گر».


(وَ اذْکُرْ عَبْدَنا اَیُّوبَ‌) این جمله مقام شامخ او را بیان می‌کند و خداوند سرگذشت و بردباری وی را به عنوان موعظه و تسلیت و تقویت روحی حضرت رسول (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله) نقل می‌نماید.
(اَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ) نصب به معنی رنج است، گویند مراد از این جمله همان است که در روایات آمده، شیطان از خدا اجازه خواست تا مال و اولاد او را از بین ببرد و بدنش را بیمار کند. ولی احتمال دارد که مراد وسوسه‌ها و خیال‌های شیطانی باشد که در ایّام محنت در سینه‌اش پیدا می‌شده نظیر آیه‌ی‌ (اِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا) در مناجات دوّم از مناجات خمسة عشر هست: «اِلَهِی اَشْکُو اِلَیْکَ... شَیْطَاناً یُغْوِینِی قَدْ مَلَاَ بِالْوَسْوَاسِ صَدْرِی». این احتمال نزدیک به یقین است.
«ارْکُضْ بِرِجْلِکَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ» گفته‌اند: یعنی «پایت را به زمین بکوب و چنین کرد و چشمه‌ای از زیر پایش جوشید». رکض به معنی تند رفتن و فرار است مثل‌ (فَلَمَّا اَحَسُّوا بَاْسَنا اِذا هُمْ مِنْها یَرْکُضُونَ) یعنی« چون عذاب ما را احساس کردند آنگاه از شهر فرار می‌کردند». از آیه‌ی‌ (ارْکُضْ بِرِجْلِکَ) بدست می‌آید که ایّوب قدرت پا شدن و قدم زدن و رفتن نداشته، خدا اراده فرموده که صحّت بیابد لذا فرموده: تند برو و یا محکم قدم بزن بنا بر آنکه رکض بمعنی محکم قدم زدن هم باشد.
(هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ) از این جمله فهمیده می‌شود که در آنجا آبی بود که از آن خورده و شستشو کرده است.
(خُذْ بِیَدِکَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ) ضغث به معنی یک دسته ترکه یا علف خشک یا یک دسته ترکه نرم است در روایات آمده که در ایّام محنت زنش بی‌صبری و ناراحتی کرد ایّوب قسم خورد که بعد از شفا یافتن او را در مقابل بی‌صبریش تادیب نماید خدا در مقام وفا به سوگند فرمود با یک دسته ترکه‌ی نرم یکبار بزن و نقض قسم مکن.


در پایان این بحث، نکات زیر قابل دقّت است:
۱- روایت شده: شیطان پس از اجازه‌ی خدا در بدن ایّوب دمید، بدنش یکپارچه زخم شد، در زخم‌ها کرم‌ها بوجود آمد چون یکی از آنها بزمین می‌افتاد آن را به درون زخم بر می‌گردانید، بدنش گندیده شد، مردم او را از شهر بیرون کرده و در مزبله‌ای انداختند.
در سند این روایت مردی واقع است بنام عبداللَّه بن بحر، ارباب رجال در باره او گفته‌اند: ضعیف است، قولش اعتباری ندارد، تقریبا می‌شود گفت: محال است که خداوند یک نفر‌ هادی و پیامبر را که باید مردم پیش او بیایند و استفاده کنند به این وضع بی‌اندازد تا میزان صبر او را معلوم کند، در تورات فعلی کتاب ایّوب باب دوم آمده پس شیطان از حضور خداوند بیرون رفته، ایّوب را از کف پا تا کلّه‌اش به دمل‌های سخت مبتلا ساخت و او سفالی گرفت تا خود را به خراشد و در میان خاکستر نشسته بود.
۲- در کتاب قصص قرآن تالیف آقای صدر بلاغی و در کتاب قصص قرآن تالیف محمّد احمد جاد المولی ترجمه آقای سید محمدباقر موسوی در حالات ایّوب (علیه‌السّلام) داستان شیرینی نقل شده که در آن، شیطان چندین بار به پیشگاه خدا می‌رود و در هر نوبت رخصت گرفته مال و اولاد و سلامت بدن حضرت ایّوب را از بین می‌برد و او را به روز سیاه می‌نشاند.
این همان قضیّه است که در بعضی از روایات واقع شده و نیز در تورات کتاب‌ اَیُّوب‌ باب اوّل و دوّم منقول است آقای موسوی در پاورقی ترجمه خود متذکر شده که این داستان از قرآن نیست و از کتب تفاسیر است که خیلی شباهت به نقل تورات دارد، ولی آقای صدر بلاغی این اشاره را هم ندارد.
ناگفته نماند: نقل اینگونه حکایات در کتابی‌که نام آن را قصص قرآن گذاشته‌ایم مناسب نیست زیرا اینها قصص قرآن نیستند و اثبات آنها خیلی مشکل است.
۳- در خصال صدوق از امام باقر (علیه‌السّلام) نقل است که: ... ایّوب با همه‌ی محنت‌هایش، بوی او بد نشد، صورتش ناپسند نگردید، چرک و خونی از بدنش بیرون نیامد، کسی به هنگام دیدن او از وی متنفّر نگردید و وحشت ننمود، و در هیچ جای بدنش کرم تولید نگردید الخ علامه مجلسی بعد از نقل این حدیث فرموده: این خبر به مذهب اهل کلام از امامیّه اوفق است که گفته‌اند پیامبران از تنفّرآور بودن منزّه‌اند. آنگاه از سیّد مرتضی علم الهدی نقل می‌کند که گفته: مرض‌هائی که انسان از دیدن آنها تنفّر می‌کند هیچ یک در انبیاء نباید باشد.
۴- ایّوب بطور حتم از فرزندان حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) است زیرا در قرآن می‌خوانیم‌ (وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ اَیُّوبَ‌ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی‌ وَ‌هارُونَ) و از اینکه در ردیف انبیاء بنی اسرائیل آمده می‌توان گفت که از بنی اسرائیل است ولی یقین نیست، احتمال دارد که از فرزندان اسمعیل پسر ابراهیم باشد.
۵- این پیامبر عظیم در پیشگاه خدا دارای مقام والائی است، خداوند در سوره انعام او را از جمله انبیاء از فرزندان ابراهیم شمرده و فرموده از نیکو کاران و صلحاء است و در سوره ص صبر او را پسندیده و او را بنده نیکو خوانده است‌. (اِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ اِنَّهُ اَوَّابٌ)
۶- آنچه قرآن در باره این پیامبر بزرگوار گفته کاملا طبیعی و دلچسب است و از کلمات ضدّ و نقیض و مضطرب و گیج کننده مبرّا می‌باشد و الحمد للَّه.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۱۴۶.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۲، ص۹.    
۳. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۳- ۸۴.    
۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۵۰۳.    
۵. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۲، ص۷۵.    
۶. ص/سوره۳۸، آیه۴۱.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۳۱۴.    
۸. ص/سوره۳۸، آیه۴۱- ۴۴.    
۹. اعراف/سوره۷، آیه۲۰۱.    
۱۰. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۱۷۹.    
۱۱. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۲.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص۲۱۰.    
۱۳. شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۳۹۹.    
۱۴. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۲، ص۳۴۸.    
۱۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۲، ص۳۴۹.    
۱۶. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۲، ص۳۴۹.    
۱۷. انعام/سوره۶، آیه۸۴.    
۱۸. انعام/سوره۶، آیه۸۴- ۸۵.    
۱۹. ص/سوره۳۸، آیه۴۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ایوب»، ج۱، ص۱۴۶.    






جعبه ابزار