• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اِسْلام (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





اِسْلام (به کسر الف و سکون سین) از واژگان قرآن کریم به معنای انقياد و تسليم شدن است.



اِسْلام به معنای انقياد و تسليم شدن است.
در اقرب گويد: «أَسْلَمَ‌ الرَّجُلُ: انْقَادَ»


به مواردی از اِسْلام که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - أَسْلَمَ‌ (آیه ۸۳ سوره آل عمران)

(وَ لَهُ‌ أَسْلَمَ‌ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...)
«آن كه در آسمان‌ها و زمين است به او منقاد و مطيع‌اند....»


۲.۲ - أَسْلَما (آیه ۱۰۳ سوره صافات)

(فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ)
«چون هر دو به دستور خدا تسليم و منقاد شدند و او را به پیشانی در تل خوابانيد.»


۲.۳ - أَسْلِمْ‌ - أَسْلَمْتُ‌ (آیه ۱۳۱ سوره بقره)

(إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ‌ أَسْلِمْ‌ قالَ‌ أَسْلَمْتُ‌ لِرَبِّ الْعالَمِينَ)
(و ياد آوريد هنگامى را كه پروردگارش به او فرمود: اسلام بياور و در برابر حق، تسليم باش. او فرمان پروردگار را از جان و دل‌پذيرفت؛ و گفت: در برابر پروردگار جهانيان، تسليم شدم.)


۲.۴ - أَسْلَمْنا (آیه ۱۴ سوره حجرات)

(قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ ...)
«اعراب باديه‌نشين می‌گفتند: ايمان آورديم آنچه می‌گوئيم در دل داريم و دلمان به آن مطمئن و آرام است. در جواب آمده: بگو ايمان نياورده‌ايد بلكه بگوئيد تسليم شده‌ايم يعنى اسلام را قوى ديده و با آن در حال جنگ نيستيم و تسليم هستيم.»
گاهى از اسلام، تسليم ظاهرى مراد است نه تسليم و انقيادی كه از علم و يقين ناشى می‌شود بلكه يكى از طرفين خود را زبون و فاقد قدرت ديده به ظاهر منقاد می‌شود و آن از نظر قرآن ارزشى ندارد نظير آیه فوق.


۲.۵ - مُسْتَسْلِمُونَ‌ (آیه ۲۶ سوره صافات)

(بَلْ هُمُ الْيَوْمَ‌ مُسْتَسْلِمُونَ‌)
(ولى آنان در آن روز در برابر قدرت خدا تسليمند.)
در این آیه نیز تسلیم ظاهری مراد است. و شايد استفهام براى زيادت تسليم بوده باشد.


۲.۶ - الْإِسْلامُ‌ (آیه ۱۹ سوره آل عمران)

(إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ‌ الْإِسْلامُ‌ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ ...)
(دين در نزد خدا، اسلام است. و كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده شد، با يكديگر اختلاف نكردند، مگر بعد از آگاهى و از روى ستم و حسدورزى....)


۲.۷ - الْإِسْلامِ‌ (آیه ۸۵ سوره آل عمران)

(وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ‌ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ ...)
(و هر كس جز اسلام و تسليم در برابر فرمان حقّ، آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد....)


۲.۸ - الْإِسْلامَ‌ (آیه ۳ سوره مائده)

(وَ رَضِيتُ لَكُمُ‌ الْإِسْلامَ‌ دِيناً ...)
(و اسلام را به عنوان آيين جاودان شما پذيرفتم....)


۲.۸.۱ - توضیح تکمیلی

اسلام هر چند مخصوص شريعت حضرت رسول (صلى‌الله‌عليه‌وآله) شده ولى تمام اديان اسلام‌اند و پيامبران از مردم جز تسليم شدن به خدا و انقياد، چيزى نخواسته‌اند.
آيه اول اين حقيقت را روشن می‌كند: دين در نزد خدا فقط اسلام و انقياد به خداست. و اختلاف اهل كتاب از روى جهل و نادانى نيست بلكه دانسته و از روى حسد اختلاف كرده‌اند و گرنه می‌دانند كه دين خضوع به اراده حق و انقياد به آن است و می‌دانند كه اين دين حق است و جز تسليم شدن به خدا نيست آنها دانسته به آيات حق كافر می‌شوند. در سوره آل‌عمران از آیه ۸۱ ميثاق پيامبران در تصديق يكديگر و انقياد اهل آسمان‌ها و زمين، بيان شده و سپس فرموده: بگو به خدا و به آنچه بر ما و بر ابراهیم، اسمعیل، اسحق، یعقوب، اسباط، موسی، عیسی، و ساير پيامبران نازل شده ايمان آورديم و تسليم شديم و همه را پيامبر خدا می‌دانيم و آنگاه فرموده:
(وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ‌ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ ....)
(و هر كس جز اسلام و تسليم در برابر فرمان حقّ، آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد....)


۲.۹ - فرق اسلام و ايمان‌

نظر به اصل لغت: اسلام ناشى از ایمان و نتيجه آن است كه ايمان از امن و آرامش قلب است، مؤمن كسى است كه عقايد حقه را تصديق كند و قلبش درباره آنها آرام و مطمئن و بى تشويش باشد.

(إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا ...)
(مؤمنان واقعى تنها كسانى هستند كه به خدا و پيامبرش ايمان آورده‌اند، سپس شک و ترديدى به خود راه نداده....)
«ريب» چنانكه گفته‌ايم قلق و اضطراب و تشويش قلب است. چنين كسى قهرا به آنچه می‌داند تسليم و منقاد می‌شود. و انقياد در بيشتر موارد توأم با عمل و يا عين عمل است.

در آيه‌
(وَ ما زادَهُمْ إِلَّا إِيماناً وَ تَسْلِيماً)
(و اين موضوع جز بر ايمان و تسليم آنان نيفزود.)
به هر دو از ايمان و اسلام توجّه شده است. یعنى: آن پيش آمد هم تصديق و اطمينان قلبى و هم انقيادشان را در مقابل فرمان حق افزود.

اگر گوئى: اكنون كه اسلام ناشى از ايمان است پس چرا در آيه‌

(إِنَ‌ الْمُسْلِمِينَ‌ وَ الْمُسْلِماتِ‌ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ‌ ... أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً)
(به يقين، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، ... خداوند براى همه آنان آمرزش و پاداش عظيمى فراهم ساخته است.)

و آيه‌
(عَسى‌ رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَيْراً مِنْكُنَ‌ مُسْلِماتٍ‌، مُؤْمِناتٍ، قانِتاتٍ، تائِباتٍ، عابِداتٍ، سائِحاتٍ، ثَيِّباتٍ وَ أَبْكاراً)
(اى همسران پيامبر اگر او شما را طلاق دهد، اميد است پروردگارش به جاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد، همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه‌کننده، عبادت‌كار، هجرت‌كننده، زنانى غيرباكره و باکره.)

مسلمات از مؤمنات پيش افتاده است و لازم بود كه مؤمنات پيش آيد كه ايمان نسبت به اسلام در حكم مقدمه است؟

گوئيم: به نظر می‌آيد كه اين از اهميت اسلام باشد چون ايمان بدون اسلام و انقياد فائده‌اى ندارد مگر در بعضى موارد كه به انقياد و عمل اصلا مجالى نباشد.
به نظر من در تمام آياتی كه‌ «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» آمده، «آمَنُوا» مبيّن ايمان و تصديق قلبى و «عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» مبيّن اسلام و انقياد است كه انقياد را اگر عين عمل هم ندانيم از عمل قابل انفكاک نيست. و آنها همه در جاى «آمنوا و اسلموا» هستند و اين هر دو مقام عبودیّت و بندگى را مجسّم می‌كنند.
اين فرق كه درباره ايمان و اسلام گفته شد. راجع به اصل لغت و بعضى از موارد قرآن بود ولى در بسيارى از آيات ايمان به عنى اسلام و اسلام به معنى هر دو به كار رفته است. مثل‌

(فَقالُوا أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنا وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ)
(آنها گفتند: آيا ما به دو بشر همانند خودمان ايمان بياوريم، درحالى كه قوم آنها ما را مى‌پرستند (و بردگان ما هستند)؟!)

مراد از ايمان در آيه ظاهرا تسليم است يعنى آيا به دو نفر كه مثل ما بشراند تسليم و مطيع شويم حال آنكه قومشان نوكران مااند، و غرض آن نيست كه حاضر نيستيم درباره معجزات آن دو فكر كنيم تا ايمان بياوريم. همچنين است در آيات‌

(وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ ...)
(و هنگامى كه به آنان گفته شود: ايمان آوريد، همانگونه كه ساير مردم ايمان آورده‌اند!...)

(وَ قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتابٍ ...)
(و بگو: به تمام كتاب‌هايى كه خدا نازل كرده ايمان آورده‌ام....)

(أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ...)
(آيا به بعضى از دستورات كتاب خدا ايمان مى‌آوريد، و به بعضى كافر مى‌شويد؟!...)

و بيشتر آيات ديگر.

و آياتی كه در آنها مسلمون، مسلمات، مسلم، اسلم، و اسلموا آمده ايمان در همه منظور است و همه با ايمان يكى‌اند جز در آياتی كه ايمان و اسلام هر دو ذكر شده است نحو

۲.۹.۱ - مُسْلِمُونَ‌ (آیه ۵۲ سوره مؤمنون)

(آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ‌)
(به خدا ايمان آورديم؛ و تو نيز گواه باش كه ما اسلام آورده‌ايم.)


۲.۹.۲ - تَسْلِيماً (آیه ۲۲ سوره احزاب)

(وَ ما زادَهُمْ إِلَّا إِيماناً وَ تَسْلِيماً)
(و اين موضوع جز بر ايمان و تسليم آنان نيفزود.)


۲.۹.۳ - الْمُسْلِمِينَ‌ - الْمُسْلِماتِ‌ (آیه ۳۵ سوره احزاب)

(إِنَ‌ الْمُسْلِمِينَ‌ وَ الْمُسْلِماتِ‌ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ ...)
(به يقين، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، ...)


۲.۹.۴ - مُسْلِماتٍ‌ (آیه ۵ سوره تحریم)

(عَسى‌ رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَيْراً مِنْكُنَ‌ مُسْلِماتٍ‌، مُؤْمِناتٍ، قانِتاتٍ، تائِباتٍ، عابِداتٍ، سائِحاتٍ، ثَيِّباتٍ وَ أَبْكاراً)
(اى همسران پيامبر اگر او شما را طلاق دهد، اميد است پروردگارش به جاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد، همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه‌کننده، عبادت‌كار، هجرت‌كننده، زنانى غيرباكره و باکره.)


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۳۰۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۲۳.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۸۷.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۲، ص۲۰۷.    
۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۸۳.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۵۱۹.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۳۳۶.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۱۴۹.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۸۷.    
۱۰. صافات/سوره۳۷، آیه۱۰۳.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۳۱.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۵۲.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۵.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۰۷.    
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۱۳۱.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۴۵۴.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۰۰.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۶۵.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۳۹۸.    
۲۱. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۴.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۴۹۱.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۲۸.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۲۲۵.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۰۷.    
۲۶. صافات/سوره۳۷، آیه۲۶.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۷.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۰۰.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۳۲.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۷۲.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۸۸.    
۳۲. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۹.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۱۸۹.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۲۱.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۲۶۹.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۱۸.    
۳۸. آل‌عمران/سوره۳، آیه۸۵.    
۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۱.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۵۲۰.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۳۳۷.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۱۵۰.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۷۸.    
۴۴. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۷.    
۴۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۲۸۸.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۷۹.    
۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۲۰۴.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۴۶.    
۵۰. آل‌عمران/سوره۳، آیه۸۱.    
۵۱. آل‌عمران/سوره۳، آیه۸۵.    
۵۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۱.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۵۲۰.    
۵۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۳۳۷.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۱۵۰.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۷۸.    
۵۷. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۵.    
۵۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۷.    
۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۴۹۲.    
۶۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۲۹.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۲۲۹.    
۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۰۸.    
۶۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۲.    
۶۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۰.    
۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۳۴.    
۶۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۹۰.    
۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۷۲.    
۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۴۹.    
۶۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۵.    
۷۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۲.    
۷۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۶۹.    
۷۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۱۳.    
۷۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۱۵.    
۷۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۱.    
۷۵. تحریم/سوره۶۶، آیه۵.    
۷۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۰.    
۷۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۵۵۸.    
۷۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۳۳.    
۷۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۱۴۰.    
۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۷۵.    
۸۱. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۴۷.    
۸۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۴۵.    
۸۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۴۶.    
۸۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۳۴.    
۸۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۵۳.    
۸۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۷۲.    
۸۷. بقره/سوره۲، آیه۱۳.    
۸۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳.    
۸۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۸۷.    
۹۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۵۵.    
۹۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۷۶.    
۹۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۳۹.    
۹۳. شوری/سوره۴۲، آیه۱۵.    
۹۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۴.    
۹۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۴۴.    
۹۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۳.    
۹۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۱۱.    
۹۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۸.    
۹۹. بقره/سوره۲، آیه۸۵.    
۱۰۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۳.    
۱۰۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۳۳۰.    
۱۰۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۱۹.    
۱۰۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۲۴۶.    
۱۰۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۳۰۴.    
۱۰۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۵۲.    
۱۰۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶.    
۱۰۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۳۱۹.    
۱۰۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۲۰۳.    
۱۰۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۸۸.    
۱۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۵۷.    
۱۱۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۲.    
۱۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۰.    
۱۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۳۴.    
۱۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۹۰.    
۱۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۷۲.    
۱۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۴۹.    
۱۱۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۵.    
۱۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۲.    
۱۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۶۹.    
۱۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۱۳.    
۱۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۱۵.    
۱۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۱.    
۱۲۳. تحریم/سوره۶۶، آیه۵.    
۱۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۰.    
۱۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۵۵۸.    
۱۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۳۳.    
۱۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۱۴۰.    
۱۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۷۵.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سلم»، ج۳، ص۳۰۱.    






جعبه ابزار