• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اَشْرَقَت (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





اَشْرَقَت: (وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا)
اَشْرَقَت: از مادّه «شرق» گرفته شده به معنى«بر آمدن و تابيدن آفتاب» است.
آيه مورد بحث پيرامون معاد گفتگو مى‌كند، مى‌فرمايد: «در آن روز زمين به نور پروردگار روشن مى‌شود» (وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهٰا...)



به موردی از کاربرد اَشْرَقَت در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - اَشْرَقَت (آیه ۶۹ سوره زمر)

(وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَ وُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَدَاء وَ قُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ) (و زمين در آن روز به نور پروردگارش روشن مى‌شود و نامه‌هاى اعمال را پيش مى‌نهند و پیامبران و گواهان را حاضر مى‌سازند و ميان آن‌ها به حق داورى مى‌شود و به آنان ستم نخواهد شد.)

۱.۲ - اَشْرَقَت در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: (وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها ...) اشراق الارض به معناى نورانى شدن زمين است. كلمه نور معنايش معروف است. البته اين كلمه در كلام خدای تعالی در بسيارى موارد به همان معناى معروفش يعنى نور حسى آمده است. در بعضى موارد به عنايتى بر ایمان و بر قرآن نيز اطلاق شده است، آن عنايت اين است كه ایمان و قرآن حقايقى را براى دارنده‌اش روشن مى‌كند، كه اگر ايمان و قرآن‌ نبود به آن حقايق دست نمى‌يافت، از جمله موارد اطلاقش بر ايمان آيه‌ (اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ) است. و يكى از موارد اطلاقش بر قرآن آيه‌ (فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا) مى‌باشد.
مفسرين در معناى اشراق زمين به نور پروردگارش اختلاف كرده‌اند. بعضى‌ گفته‌اند: آن روز زمين به نورى روشن مى‌شود كه خدا خلقش كرده، نه به نور اجسام نورانى چون خورشيد و ماه. و اگر نور را به كلمه پروردگارش اضافه كرده، در حقيقت از قبيل روحى و ناقة اللَّه است.
ليكن اين وجه هيچ دليل قابل اعتمادى ندارد.
بعضى‌ ديگر گفته‌اند: مراد از آن، تجلى پروردگار متعال است براى داورى بين خلق، هم چنان كه در بعضى اخبار از طرق اهل سنت نيز آمده است.
اشكال اين وجه اين است كه به فرضى كه آن روايت صحيح باشد، هيچ دلالتى بر اين معنا ندارد كه اشراق زمين ناظر به آن نور باشد.
بعضى‌ ديگر گفته‌اند: مراد از آن، روشن شدن زمين به عدالت پروردگار است در قيامت، چون همانطور كه نور علم به عمل است، نور زمين هم به عدالت است.
اشكال اين هم آن است كه: اگر فرضا استعاره گرفتن نور را در عدالت صحيح بدانيم، لازمه‌اش آن نيست كه نور در آيه هم به همان معناى عدالت باشد، مگر آنكه دليلى بر آن دلالت كند، آنهم به عهده صاحب اين قول است كه بياورد، و نياورده.
و در تفسیر کشاف آمده كه: خدای عزوجل كلمه نور را استعاره گرفته براى حق و برهان، و اين استعاره در چند جاى قرآن آمده كه آيه مورد بحث هم يكى از آنها است. معنايش اين است كه: زمين به خاطر آن حقى كه در آن اقامه مى‌شود، و آن عدلى كه در آن گسترده مى‌گردد، و آن ميزان حقى كه با آن حسنات و سيئات را مى‌سنجد، نورانى مى‌شود.

۱.۳ - اَشْرَقَت در تفسیر نمونه

آيه مورد بحث پيرامون معاد گفتگو مى‌كند. در اين كه منظور از اين «اشراق» و روشنايى به نور الهى چيست؟ تفسيرهاى مختلفى گفته شده است كه مهم‌تر از همه سه تفسير است:
۱.جمعى گفته‌اند منظور از نور عرب، حق و عدالت است كه خداوند صفحه زمين را در آن روز با آن نورانى مى‌كند.
مرحوم علامه مجلسی در بحار الانوار مى‌گويد: «زمين به عدل پروردگار در روز قيامت روشن مى‌شود، زيرا نور زمين به عدالت است»
بعضى ديگر حديث معروف نبوى را كه مى‌گويد: «ظلم در قيامت در صورت تاريكى و ظلمت مجسم مى‌شود» شاهد اين معنى گرفته‌اند.
«زمخشری» در«كشاف» نيز همين معنى را برگزيده و مى‌گويد: «در آن روز زمين از اقامه عدل و گسترش قسط در حساب و ارزيابى حسنات و سيئات روشن مى‌گردد»
۲.بعضى ديگر معتقدند كه اين اشاره به نورى است غير از نور خورشيد و ماه كه خداوند مخصوص آن روز مى‌آفريند.
۳.مفسر عالى قدر نويسنده «الميزان» مى‌گويد: مراد از روشن شدن زمين به نور پروردگار كه از خصوصيات روز قيامت است همان انكشاف غطاء و كنار رفتن پرده‌ها و حجاب‌ها و ظاهر شدن حقايق اشياء و اعمال انسان‌ها از خير، شر، اطاعت، عصيان، حق و باطل مى‌باشد، سپس به آيه ۲۲ سوره ق بر اين معنى استدلال كرده است: (لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هٰذٰا فَكَشَفْنٰا عَنْكَ غِطٰاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ.) «تو در غفلت از اين موضوع بودى، ما پرده را از برابر چشمت كنار زديم و امروز چشمت به خوبى مى‌بيند» درست است كه اين اشراق الهى در آن روز همه چيز را شامل مى‌شود، ولى ذكر خصوص زمين در اين ميان به خاطر آن است كه هدف اصلى بيان حال مردم روى زمين در آن روز است.
البته اين تفسيرها تضادى با هم ندارد و قابل جمع است، هرچند تفسير اول و سوم مناسب‌تر به نظر مى‌رسد.


۱. زمر/سوره۳۹، آیه۶۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۵۱.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۵، ص۱۸۹.    
۴. زمر/سوره۳۹، آیه۶۹.    
۵. زمر/سوره۳۹، آیه۶۹.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۶۶.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۲۵۷.    
۸. التغابن/سوره۶۴، آیه۸.    
۹. آلوسی، شهاب‌الدین، تفسیر روح المعانی، ج۲۴، ص۳۰.    
۱۰. آلوسی، شهاب‌الدین، تفسیر روح المعانی، ج۲۴، ص۳۰.    
۱۱. آلوسی، شهاب‌الدین، تفسیر روح المعانی، ج۲۴، ص۳۰.    
۱۲. زمخشری، جارالله، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص۱۴۵.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۴۴۵.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۹۴.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۱۴.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۹۲.    
۱۷. مجلسی، محمدتقی، بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، ج۶، ص۳۲۱.    
۱۸. سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۲، ص۷۵.    
۱۹. زمخشری، جارالله، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۴، ص۱۴۵.    
۲۰. ق/سوره۵۰، آیه۲۲.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۹، ص۵۴۳- ۵۴۵.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «اَشْرَقَت»، ج۲، ص۴۸۳.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره زمر | لغات قرآن




جعبه ابزار