• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انواع نیازها از نظر موری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



انواع نیازها از نظر موری، یکی از مباحث مطرح در روانشناسی بوده که یکی از مهمترین مفاهیم در نظریه هنری موری درباره شخصیت می‌باشد. نیازها انگیزه‌های مهم رفتار آدمی هستند و با جهت‌دهی رفتار آدمی، وی را به سوی هدف رضایت‌بخش سوق می‌دهند. نیازها ممکن است برخاسته از فعالیت‌ها و فرایندهای درونی همچون گرسنگی و تشنگی یا حاصل رویدادهای محیطی باشند.



مهم‌ترین مفهوم ارایه شده در نظریه هنری موری درباره شخصیت، مفهوم نیازهاست. نیازها انگیزه‌های مهم رفتار آدمی هستند و با جهت‌دهی رفتار آدمی، وی را به سوی هدف رضایت‌بخش سوق می‌دهند.
[۱] ساعتچی، محمود، نظریه‌پردازان و نظریه‌ها در روانشناسی، ص۳۹۲، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۷۷، چاپ اول.


از دیدگاه موری، نیاز "یک سازه فرضی (hypothetical construct) است که وقوع آن تصور می‌شود تا بعضی واقعیت‌های عینی و ذهنی را توجیه کند. " نیاز مبنای فیزیولوژیک دارد، از این جهت که شامل یک نیروی فیزیکی – شیمیایی در مغز است که تمامی توانایی‌های عقلی و ادراکی فرد را سازمان داده و هدایت می‌کند. نیازها ممکن است برخاسته از فعالیت‌ها و فرایندهای درونی همچون گرسنگی و تشنگی یا حاصل رویدادهای محیطی باشند. نیاز از هر منبعی که ناشی شده باشد، "یک سطح تنش" (tension level) ایجاد می‌کند که ارگانیسم می‌کوشد با برآورده کردن نیاز، این تنش را کاهش دهد.
[۲] کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت (نظریه‌ها و مفاهیم)، ص۴۶، تهران، انتشارت پیام نور، ۱۳۸۵، چاپ نهم.



به عقیده موری، هر نیاز از دو جزء تشکیل شده است
۱- جزء کیفی یا هدایت کننده آن که، نمایان‌گر هدفی است که انگیزش به سوی آن هدایت می‌شود.
۲- جزء کمی یا انرژی‌زا که نماینده قوت و شدت جهت‌گیری انگیزه به سوی هدف است.
[۳] ساعتچی، محمود، نظریه‌پردازان و نظریه‌ها در روانشناسی، ص۳۹۴، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۷۷، چاپ اول.



تحقیقات اصلی موری منجر به فهرستی مرکب از ۲۰ نیاز شد که به شرح زیر است:

۳.۱ - نیاز به تسلط

نیاز به کنترل محیط انسانی شخص، به منظور نفوذ یا هدایت رفتار دیگران از طریق تلقین، اغوا، ترغیب یا دستور دادن، برای وادار کردن دیگران به همکاری، برای قانع کردن دیگران در مورد درست بودن عقیده خود.

۳.۲ - نیاز به دنباله‌روی

نیاز به تحسین و تایید یک فرد مافوق و پیروی از وی، تسلیم شدن مشتاقانه به نفوذ یک فرد متحد دیگر، همنوایی با سنت‌ها.

۳.۳ - نیاز به خودمختاری

نیاز به آزاد شدن، دور ریختن محدودیت‌ها، شکستن انحصارات، مقاومت در برابر اجبار و بازداری، نیاز به مستقل بودن و آزاد بودن برای عمل بر طبق انگیزه‌ها، برای به مبارزه طلبیدن عرف و سنت.

۳.۴ - نیاز به پرخاش‌گری

به منظور بهره‌گیری از زور برای غلبه بر مخالفت، برای جنگیدن، حمله، آسیب زدن یا کشتن دیگری، برای تحقیر، سانسور کردن یا مسخره کردن دیگری از روی عناد، نیاز به مجادله، نگرش‌های بیش‌انتقادی، بدگویی، کم ارزش جلوه دادن ارزش‌های دیگران.

۳.۵ - نیاز به خواری طلبی

نیاز به تسلیم منفعلانه به نیروهای بیرونی. برای پذیرش آسیب، سرزنش، انتقاد و تنبیه، برای تسلیم سرنوشت شدن، اعتراف به حقارت، خطا، کار غلط یا مغلوب شدن، نیاز به سرزنش و تحقیر خود، نیاز به جستجو و لذت بردن از درد، تنبیه، بیماری و بدبختی.

۳.۶ - نیاز به پیشرفت

به منظور انجام یک کار دشوار، برای مسلط شدن، دستکاری کردن یا سازمان‌دهی فیزیکی اشیا، انسان‌ها یا‌اندیشه‌ها، برای غلبه کردن بر موانع، رقابت و پیشی گرفتن از دیگران.

۳.۷ - نیاز جنسی

نیاز به شکل‌دهی و ایجاد یک رابطه شهوانی، برای داشتن آمیزش جنسی.

۳.۸ - نیاز به شناخت حسی

نیاز به جستجو و لذت بردن از برداشت‌های احساسی، نیاز به لذات نفسانی.

۳.۹ - نیاز به بازی

نیاز به تفریح صرف، بدون هدفی دیگر.
[۴] کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۲۲۶، تهران، انتشارات ویرایش، ۱۳۷۷، چاپ چهارم.


۳.۱۰ - نیاز به نمایش‌گری

نیاز به کانون توجه بودن، سرگرم کردن، هیجان‌زده نمودن، تحت تاثیر قرار دادن و شوکه کردن دیگران، به منظور مورد تماشا یا مورد شنیدن قرار گرفتن، برای شاد کردن، فریفتن یا اغوا کردن دیگران.
[۵] پورافکاری، نصرت ا...، فرهنگ جامع روانشناسی روان‌پزشکی، ص۵۴۲، تهران، انتشارات فرهنگ معاصر، ۱۳۸۲، چاپ چهارم، جلد اول.


۳.۱۱ - نیاز به پیوندجویی

نیاز فرد به این که به شخص یا اشخاصی مربوط و منسوب باشد، خواه برای همکاری در کوشش و کار، مصاحبت، عشق و دوستی یا برای ارضای جنسی. به عبارت دیگر، نیاز به همکاری نزدیک و لذت بخش با یک فرد دیگر، با فردی که شبیه شخص است یا او را دوست دارد.
[۶] پورافکاری، نصرت ا...، فرهنگ جامع روانشناسی روان‌پزشکی، ص۷۴۸، تهران، انتشارات فرهنگ معاصر، ۱۳۸۲، چاپ چهارم، جلد اول.


۳.۱۲ - نیاز به تحقیرگریزی

نیاز به اجتناب از شکست و کوچک شدن و ترک موقعیت‌های پریشانی آفرین، اجتناب از دست زدن به اقداماتی که احتمال شکست در آن‌ها از نظر شخص بالاست و ممکن است منجر به حقیر شدن شوند. (ملامت، استهزا، بی‌علاقگی دیگران).
[۷] پورافکاری، نصرت ا...، فرهنگ جامع روانشناسی روان‌پزشکی، ص۳۷، تهران، انتشارات فرهنگ معاصر، ۱۳۸۲، چاپ چهارم، جلد اول.


۳.۱۳ - نیاز به طرد

به منظور راه ندادن، رد کردن، بیرون کردن یا بی‌علاقگی به یک زیردست، برای رها کردن و چیدن نوک دیگران.

۳.۱۴ - نیاز به مهرطلبی

نیاز به مورد پرستاری، حمایت نگهداری، عشق، نصیحت، راهنمایی، پرورش، بخشش و تسلی قرار گرفتن، نیاز به داشتن یک حامی دایمی و مخلص.

۳.۱۵ - نیاز به پروردن

نیاز به ارایه همدردی و ارضای نیازهای یک شخص درمانده، یک نوزاد یا هر کس دیگری که ضعیف، ناتوان، خسته، بی‌تجربه، علیل، مغلوب، تحقیر شده، تنها، دل شکسته، بیمار یا از نظر روانی پریشان باشد.

۳.۱۶ - نیاز به خویشتن‌پایی

نیاز به دفاع از خود در برابر تهاجم، انتقاد و سرزنش، برای پوشاندن یا توجیه کردن یک رفتار غلط، شکست یا تحقیر شدن.

۳.۱۷ - نیاز به عمل تقابلی

نیاز به تسلط یافتن یا جبران شکست با کوشش دوباره، برای رفع یک تحقیر به وسیله از سر گرفتن اقدام، برای غلبه بر ضعف و سرکوبی ترس، برای جستجوی موانع و دشواری‌ها به منظور غلبه بر آن‌ها، برای حفظ احترام به خود و افتخار در سطح بالا.

۳.۱۸ - نیاز به آسیب گریزی

نیاز به اجتناب از درد، آسیب جسمی، بیماری و مرگ، نیاز به گریز از موقعیت‌های خطرناک و اتخاذ روش‌های احتیاط آمیز.

۳.۱۹ - نیاز به نظم

به منظور قراردادن چیزها به ترتیب، برای رسیدن به نظافت، مرتب کردن، سازمان دادن، تعادل، ترتیب دادن و دقت.

۳.۲۰ - نیاز به فهم

نیاز به پرسیدن یا پاسخ گفتن به پرسش‌های کلی، برای علاقه‌مند بودن به نظریه‌ها، پرداختن به تحلیل رویدادها و تعمیم دادن، نیاز به بحث و استدلال کردن، تاکید ورزیدن به منطق، داشتن عادت اظهار عقیده خود با دقت، برای نشان دادن علاقه عمیق به فرمول‌بندی‌های انتزاعی در علوم، ریاضیات و فلسفه.

موری معتقد نبود که همه این نیازها در همه انسان‌ها وجود دارد. بعضی از افراد ممکن است همه آن‌ها را حداقل در طول یک دوره از عمر خود تجربه کنند. اما بعضی دیگر هم هیچ گاه بعضی از این نیازها را تجربه نمی‌کنند.
[۸] شولتز، دوان، نظریه‌های شخصیت، یوسف کریمی و همکاران، تهران، نشر ارسباران، ۱۳۸۴، چاپ اول، ص۲۳۳.



۱. ساعتچی، محمود، نظریه‌پردازان و نظریه‌ها در روانشناسی، ص۳۹۲، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۷۷، چاپ اول.
۲. کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت (نظریه‌ها و مفاهیم)، ص۴۶، تهران، انتشارت پیام نور، ۱۳۸۵، چاپ نهم.
۳. ساعتچی، محمود، نظریه‌پردازان و نظریه‌ها در روانشناسی، ص۳۹۴، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۷۷، چاپ اول.
۴. کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۲۲۶، تهران، انتشارات ویرایش، ۱۳۷۷، چاپ چهارم.
۵. پورافکاری، نصرت ا...، فرهنگ جامع روانشناسی روان‌پزشکی، ص۵۴۲، تهران، انتشارات فرهنگ معاصر، ۱۳۸۲، چاپ چهارم، جلد اول.
۶. پورافکاری، نصرت ا...، فرهنگ جامع روانشناسی روان‌پزشکی، ص۷۴۸، تهران، انتشارات فرهنگ معاصر، ۱۳۸۲، چاپ چهارم، جلد اول.
۷. پورافکاری، نصرت ا...، فرهنگ جامع روانشناسی روان‌پزشکی، ص۳۷، تهران، انتشارات فرهنگ معاصر، ۱۳۸۲، چاپ چهارم، جلد اول.
۸. شولتز، دوان، نظریه‌های شخصیت، یوسف کریمی و همکاران، تهران، نشر ارسباران، ۱۳۸۴، چاپ اول، ص۲۳۳.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «انواع نیازها از نظر موری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۵/۰۴.    






جعبه ابزار